اگر مدیرعامل یک شرکت یا کسب‌وکار هستید، با مطالعه‌ی شرکت‌های موفق و غالب در بازار می‌توانید درس‌های زیادی در مورد روش توسعه و سرمایه‌گذاری بر فرهنگ سازمانی بیاموزید. AirBnB نمونه‌ای از یک شرکت موفق است که رهبر آن به دنبال توسعه‌ی فرهنگی است. این شرکت به دنبال مدیریت تغییرات فرهنگی است که بر اثر رشد سریع و مدل کسب‌وکار پیچیده به وجود می‌آیند. شما می‌توانید از شرکت‌هایی هم که فرهنگ مناسبی ندارند، درس‌های زیادی بگیرید. امروزه فیسبوک در یک بحران فرهنگی گرفتار شده است. اما این شرکت چگونه در این موقعیت قرار گرفته است و چه نکاتی را می‌توان از آن آموخت؟

سال گذشته، یک سال سخت و طولانی برای فیسبوک بود و احتمال برکناری مارک زاکربرگ از سمت خود بالا رفته بود. فیسبوک امسال هم پس از انتشار مقاله‌ی انتقادی CNBC در مورد فرهنگ این شرکت، شروع خوبی را تجربه نکرد. این غول شبکه‌های اجتماعی، یکی پس از دیگری با کابوس‌ها و رسوایی‌های پی‌درپی دست‌وپنجه نرم می‌کند.

این شرکت با مشکلاتی مثل تعصب، نژادپرستی، بیگانه‌هراسی و سخنان تنفرانگیز و رسوایی‌هایی در رابطه با زاکربرگ و مدیرعامل ارشد او شریل ساندبرگ روبه رو شده است. اگرچه هرکدام از این مشکلات، فیسبوک را از ایده‌آل خود دور می‌کنند اما وجود این مشکلات در هر شرکتی با این اندازه و این مقیاس طبیعی است (ماهانه ۲.۳ میلیارد کاربر). وقتی از لنز فرهنگ به این شرکت نگاه کنید، مشکلات متعدد به‌گونه‌ای همگرا می‌شوند که می‌توانند یک داستان جذاب را روایت کنند.

airbnb

AirBnB، در حال توسعه‌ی یک فرهنگ سالم و غنی است

درصورتی‌که بیش‌ازحد روی فرهنگ سازمانی سرمایه‌گذاری کنید و سپس آن را به حال خود رها کنید و روی مشکلات دیگر تمرکز کنید، به یک تعهد جدی تبدیل می‌شود. زمانی که تمرکز بر توسعه و مدیریت فرهنگ را متوقف کنید، اقدامات و عادت‌های بد در شرکت افزایش می‌یابند و به‌صورت خودآگاه یا ناخودآگاه بر روش انجام کارها تأثیر می‌گذارند.

با بررسی مشکلات فیسبوک در طی ۱۲ ماه گذشته، می‌توان به یک فرهنگ نادیده رسید که مورد بی‌توجهی قرار گرفته است (بخشی که به‌شدت در سال‌های اخیر و در خودآگاه جمعی اهمیت پیدا کرده است). تعداد صفحات و گروه‌های فیسبوک با موضوع سفیدپوست‌گرایی و مسلمان‌هراسی به‌شدت افزایش یافته‌اند.

بر اساس گزارش‌ها، در بعضی دفاتر فیسبوک تعداد پوسترهای مشکلات سیاه‌پوستان از تعداد کارمندان سیاه‌پوست بیشتر است و این نشان‌دهنده‌ی فرهنگی است که در آن مسئله‌ی نژاد و گوناگونی هنوز حل نشده است. علاوه‌براین، گروه‌های حامی مسلمانان همراه با ۱۷ سازمان دیگر، نسبت‌به واکنش نامناسب فیسبوک به سخنان تنفرانگیز و اقدامات تعصب‌آمیز در این پلتفرم ابراز نگرانی کرده‌اند.

بر اساس این آمار نمی‌توان به نتیجه‌ای کاملا قطعی رسید، اما این گزارش‌های مشکل‌ساز نشانه‌ی فرهنگی هستند که صرفا متمرکز بر درآمدزایی است و به‌اندازه‌ی کافی به مسئله‌ی گوناگونی و جامعیت توجه نکرده است و حالا دارد پیامدهای این بی‌توجهی را می‌بیند. علاوه‌بر این، بحث‌های این شرکت با آلمان هیتلری مقایسه شده است که در آن از کلمات تملق‌آمیز در گفتگوها استفاده می‌شود. برای مثال یک کاربر می‌نویسد:

در این شرکت اگر حقیقت را بگویی، مرده‌ای.

جف چستر، مدیر اجرایی مرکز دموکراسی دیجیتال در مورد تصمیم‌ها و اقدامات سؤال‌برانگیز این شرکت می‌گوید: «فیسبوک فاقد نقشه‌ی راه اخلاقی است» (یک نشانه‌ی دیگر از شرکتی که به‌اندازه‌ی کافی به تغذیه‌ی فرهنگ و تضمین ارزش‌ها و حفظ ارتباط مأموریت با مقیاس و تأثیر بر سازمان توجه نمی‌کند).

رسوایی فیسبوک

یکی از مشکلات دیگر فیسبوک، اختلاف‌نظر بین کارکنان داخل شرکت است. فیسبوک در اساس سازمانی با افراد وفادار و صادق بود اما مرز بین امور داخلی و اطلاعات خارجی (اطلاعاتی که به بیرون درز می‌کنند) به‌شدت محو شده است. و این مسائل منجر به رسوایی‌هایی متعدد داده‌ای از جمله رسوایی بزرگ کمبریج آنالیتیکا در سال گذشته شد.

داده‌های خصوصی، عمومی شدند و احساسات خصوصی به اطلاعات عمومی تبدیل شدند. تنش‌ها در فیسبوک بالا رفت و بعضی کارمندان به‌شدت شکاک شدند؛ به‌طوری‌که از شماره تلفن‌های موقتی برای برقرار ارتباطی استفاده می‌کردند.

این شرکت امروزه با یک بحران فرهنگی دشوار روبه‌رو شده است. مشکلات فیسبوک بر اثر عوامل خارجی شکل گرفته‌اند و این یعنی شرکت، کنترل کمتری بر آن‌ها دارد. فرهنگ یک مزیت رقابتی کلیدی است که به واسطه‌ی آن یک مدیرعامل می‌تواند کنترل کاملی داشته باشد؛ اما در مورد فیسبوک این مسئله از کنترل خارج شده است.

فرهنگ یک مزیت رقابتی کلیدی برای کنترل سازمان است

سناریوی فیسبوک می‌تواند هشداری برای کارآفرینان، بنیان‌گذاران و مدیرعامل‌ها در هر نقطه از دنیا باشد. وقتی فرهنگ شرکت نادیده گرفته شود، ترک‌های نازکی در آن ظاهر می‌شوند. این ترک‌ها در نگاه اول چندان هم مهم به نظر نمی‌رسند اما اگر این غفلت ادامه پیدا کند، این ترک‌ها به شکاف‌های بزرگ تبدیل می‌شوند. شاید نتوان با اطمینان گفت اما مشکلات فرهنگی می‌تواند یکی از عوامل تکرار بحران‌های فیسبوک باشد، زیرا این مشکلات به‌درستی حل نشدند و تبدیل به بحران شدند.

امروزه فیسبوک مسئولیت سنگینی برعهده دارد و باید فرهنگ را به یکی از اولویت‌های کلیدی خود تبدیل کند. کارآفرینان در تمام سطوح اجرایی می‌توانند یک درس از این بحران بگیرند: فرهنگ خود را نادیده نگیرند. با توسعه‌ی شرکت، فرهنگ هم تغییر می‌کند، پس باید به‌صورت مداوم روی فرهنگ سرمایه‌گذاری کرد. اگر فرهنگ شرکت از کنترل خارجی شود، به دست گرفتن کنترل و هدایت مجدد آن دشوار خواهد شد. 





تاريخ : یک شنبه 14 بهمن 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |