واکنش رسانهها و سلبریتیها نسبت به آتشسوزی اخیر آمازون بیش از آنکه رویکردی عاقلانه و واقعگرایانه داشته باشند، کاملا احساسی و برمبنای ادعاهای کذب است.
هفتهی گذشته با انتشار اخبار مربوط به آتشسوزی گسترده در جنگلهای آمازون، جهان شاهد موجی از واکنشهای منفی ازسوی ملتها بود. سلبریتیها، فعالان محیط زیست و رهبران سیاسی گوناگون همگی شروع به انتقاد از جیر بولسونارو، رئیسجمهور برزیل کردند. از دیدگاه آنها، جنگلهای آمازون در حکم «ریههای زمین» هستند که اکنون در شرف نابودی قرار گرفتهاند.
خوانندگان و بازیگران معروف نظیر مدونا و جیدن اسمیت تصاویری غمانگیز از جریانات اخیر منتشر کردند که میلیونها نفر آن را تماشا کردند. لئوناردو دیکاپریو طی اظهارنظری گفته است «ریههای زمین در حال سوختن هستند.» حتی اظهارنظر توئیتری ستاره فوتبال، کریستانیو رونالدو نیز رنگوبوی کارشناسیتری دارد: «جنگلهای آمازون بیش از ۲۰ درصد اکسیژن جهان را تأمین میکنند.» امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه نیز پیام توئیتری مشابهی به اشتراک گذاشته است: «جنگلهای بارانی آمازون که بیش از ۲۰ درصد از اکسیژن سیاره را تأمین میکنند، در حال سوختن هستند.»
با این حال، در واقعیت، تصاویر منتشرشده متعلق به این آتشسوزیها نیستند و مضحکتر اینکه برخی اصلا ربطی به جنگلهای آمازون ندارند. تصویری که رونالدو به اشتراک گذاشته، مربوط به منطقهای در جنوب برزیل و بسیار دورتر از آمازون است. تصویر بهاشتراکگذاشتهشده ازسوی مدونا و اسمیت متعلق به بیش از ۳۰ سال قبل است. در این میان، برخی سلبریتیها نیز تصاویری متعلق به هند، سوئد و ایالت مونتانای آمریکا را بازنشر کردهاند.
البته CNN و نیویورک تایمز پیشتر، منبع اصلی تصاویر و اطلاعات غلط منتشرشده در ارتباط با آین آتشسوزیها را افشا کردهاند. CNN توضیح داده که «جنگلزدایی هرگز موضوع جدیدی نبوده و تنها محدود به یک کشور خاص نمیشود.» روزنامهی تایمز نیز در یادداشتی اینگونه میگوید: «این آتشسوزیها درنتیجهی تغییرات اقلیمی رخ نداده است.»
اما هر دوی رسانههای مذکور، این ادعا را تکرار کردهاند که آمازون، «ریههای جهان» هستند. CNN ادعا کرده که «آمازون امروزه همچنان منبع اصلی تأمین اکسیژن است.» نیویورک تایمز نیز در مقالهی خود آورده که «اغلب از آمازون بهعنوان ریههای زمین یاد میشود؛ زیرا جنگلهای انبوه آن اکسیژن را آزاد کرده و دیاکسید را در خود ذخیره میکنند؛ گازی گلخانهای که عامل اصلی گرمایش جهانی است.»
تصاویر منتشرشده ازسوی سلبریتیها و برخی سیاستمداران درمورد آتشسوزیهای آمازون، آن چیزی نبود که در واقعیت رخ داد
اما یکی از متخصصان برجستهی مطالعات جنگلهای آمازون با نام دن نپستد که از جمله نویسندگان ارشد گزارش تغییرات اقلیمی در نشست بینالمللی اخیر نیز بود، نظری کاملا متفاوت دربارهی اصطلاح ریههای زمین دارد. او میگوید:
این [اصطلاح] مزخرف است؛ هیچ پشتوانهی علمی ندارد. آمازون مقادیر زیادی اکسیژن تولید میکند؛ اما طی عمل تنفس فیزیولوژیک خود به همان اندازه اکسیژن مصرف میکند؛ پس نتیجه، سربهسر خواهند بود.
گیاهان از تنفس فیزیولوژیک برای تبدیل مواد مغذی درون خاک به انرژی استفاده میکنند. آنها از فوتوسنتز برای تبدیل نور به انرژی شیمیایی بهره میگیرند. این انرژی شیمیایی طی فرایند تفس فیزیولوژیک مجددا مورد استفاده واقع میشود.
روزنامهی نیویورک تایمز در ادعایی دیگر میگوید: «اگر بخش قابلتوجهی از جنگلهای آمازون نابود شده و درادامه بازسازی نشود، منطقه تبدیل به یک زمین صاف میشود که هیچ ظرفیتی برای ذخیرهسازی کربن ندارد و این بهمعنای کاهش ظرفیت ریههای زمین خواهد بود»؛ آیا این ادعا نیز مبنای علمی ندارد؟
نپستد عقیده دارد که این ادعا نیز صحت ندارد. او میگوید درست است که آمازون مقادیر زیادی اکسیژن تولید میکند؛ اما این موضوع دربارهی مزارع کشاورزی و چراگاهها نیز صدق میکند. شاید صرفنظر از کارکرد واقعی جنگلهای آمازون، ادعاهای یادشده با این هدف مطرح میشوند که حجم گستردهی آتشسوزی در برزیل و اهمیت رسیدگی به آن را نشان دهند. اما مسئلهی «ریههای زمین» مانند نوک یک کوه یخ است که تنها بخش کوچکی از واقعیات را به ما نشان میدهد. CNN در گزارشهای خود از عناوینی نظیر «رکورد آتشسوزی در جنگلهای آمازون» استفاده کرده و یکی از گزارشگرهای مطرح موضوعات اقلیمی ادعا کرده که آتشسوزی فعلی در ۲۰ هزار سال اخیر بیسابقه بوده است.
نپستد میگوید با اینکه تعداد آتشسوزیها در سال ۲۰۱۹ بهمیزان ۸۰ درصد نسبتبه سال گذشته رشد داشته، اما این مقادیر تنها ۷ درصد بالاتر از میانگین ۱۰ سال اخیر بوده است.
تعداد آتشسوزیهای جنگلهای برزیل طی ماههای ژانویه تا اوت سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۹
لئوناردو کوتینهو، یکی از روزنامهنگاران مطرح برزیل در حوزهی محیط زیست نیز با این ایده موافق است که پوشش رسانهای درمورد آتشسوزیهای اخیر گمراهکننده بوده است. او میگوید بیشترین حجم آتشسوزیها طی سالهای ۲۰۰۳ الی ۲۰۰۸ و در زمان تصدی مسئولیت لولا داسیلوا (رئیسجمهور اسبق) و مارینا سیلوا (وزیر محیط زیست) رخ داده است. با این حال، کسی این دو را بهخاطر نابودی آمازون مقصر نمیداند.
برخلاف بسیاری از خبرنگاران دیگر که گزارشهای خود را در کلانشهرهایی نظیر سائو پائولو و ریو دی ژانیرو با فاصلهای چهار هزار کیلومتری از آمازون مینویسند، کوتینهو حدود ۱۰ سال است که گزارشهای خود را برای نشریهی Veja بهصورت میدانی تهیه میکند. او میگوید:
آنچه در آمازون در حال وقوع است، موردی استثنایی نیست. کافی است در گوگل یک جستوجوی کوچک درمورد «آمازون» و «جنگلهای آمازون» داشته باشید. (در گذشته) حتی در شرایط بسیار بدتر از امروز نیز افکار عمومی جهان علاقهای به تراژدی آمازون نشان نداده بود. وضعیت اخیر نمیتواند توجیه مناسبی برای این شدت واکنش جهانی باشد.
با اینکه آتشسوزیها در برزیل افزایش داشته؛ اما هیچ شواهدی وجود ندارد که آتشسوزیهای جنگلهای آمازون بیشتر شده است. یک گزارشگر برزیلی در گزارش خود برای نیویورک تایمز اینگونه نوشت: «آنچه مرا آزار میدهد، این است که میلیونها گونه از تنوع زیستی زمین با ارزشی قابلقیاس با کلیسای جامع نوتردام میسوزند و با خاک یکسان میشوند.»
اما وضعیت گونههای پرارزش جنگلهای آمازون اینگونه نیست که گفته میشود. نپستد میگوید: «من تصاویر بازنشر شده ازسوی مکرون و دیکاپریو را دیدهام؛ اما آتشسوزیهای آمازون به آن شکل که عکسها میگویند، نیست.» در واقع، آتشسوزیهای آمازون بهدلیل تاج انبوه درختان قابل مشاهده نیست و تنها طی سالهای خشکسالی نیز گسترش مییابد. نپستد میافزاید:
ما نمیدانیم که آیا موارد آتشسوزی در جنگلها طی امسال بیشتر از ۵ سال گذشته بوده است یا خیر. استباط من میگوید که احتمالا اینگونه نبوده است. من برای ۲۵ سال در حال مطالعهی این آتشسوزیها بودهام و شبکهی تحقیقات میدانی ما این موضوع را پیگیری میکند.
پوشش رسانهای تصاویر و اخبار مربوط به آتشسوزیهای برزیل غیرواقعگرایانه است
مقالههای مرتبط:
افزایش ۷ درصدی آتشسوزیها تنها منحصر به بوتههای خشک و درختان قطعشدهای است که با هدف تملک زمین ازسوی دامداران انجام میگیرد. برخلاف تصاویر و نمودارهایی که جنگلهای آمازون را در شرف نابودی کامل نشان میدهند، ۸۰ درصد از درختان جنگلهای آمازون همچنان پابرجا هستند. امروزه نیمی از آمازون مشمول قانون مقابله با جنگلزدایی دولت شدهاند.
اندرو روکین، نویسندهی کتاب «فصل سوختن»، گزارشگر نیویورک تایمز و مدیر سرمایهگذاری دفتر ارتباطات و پایداری در مؤسسهی The Earth از دانشگاه کلمبیا میگوید:
در موج اول پوشش رسانهای اخبار، گزارشهای اندکی درمورد کاهش چشمگیر جنگلزدایی طی دههی اول سدهی جاری در برزیل منتشر شد.
نپستد و کوتینهو هر دو بر این باور هستند که تهدید واقعی بیشتر از سوی آتشسوزیهای تصادفی جنگلها طی سالهای خشکسالی ناشی میشود؛ تهدیدی که با تغییرات اقلیمی شکل وخیمتری به خود میگیرد. طی سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۲، جنگلزدایی با کاهشی ۷۰ درصدی مواجه شد. از آن زمان تاکنون میزان جنگلزدایی اندکی رشد داشته ولی همچنان به یکچهارم اوج خود در سال ۲۰۰۴ نرسیده است. تنها ۳ درصد از آمازون برای کشت سویا مناسب است.
جدیترین تهدید برای جنگلهای آمازون، رویدادهایی است که جنگلها را درمعرض خطر آتشسوزی قرار میدهند. اینجا است که ما با یک چرخهی معیوب و تشدیدشونده از آتشسوزی و خشکسالی مواجه میشویم. امروزه بین ۱۸ الی ۲۰ درصد از جنگلهای آمازون در معرض خطر جنگلزدایی هستند. نپستد میگوید:
من این شکل از روایتهای بینالمللی را نمیپسندم؛ چرا که موجب قطبیدهشدن و ایجاد تفرقه میشود. بولسونارو حرفهای احمقانهای زده است که به هیچوجه قابل توجیه نیست؛ اما یک اجماع جهانی درمورد آتشسوزیهای تصادفی وجود دارد و ما باید به آن بپردازیم. تصور کنید به شما گفته شود تنها حق استفاده از نیمی از اراضی خود را دارید؛ سپس بگویند همین مقدار نیز به ۲۰ درصد رسیده است. این شبیه به یک کلاهبرداری است و کشاورزان احساس عصبانیت میکنند. مردمانی هستند که میخواهند در اراضی خود به شکار و ماهیگیری بپردازند. این گروه باید متحدان ما میبودند؛ ولی ما آنها را ازدست دادیم.
نپستد میگوید، این محدودیتها برای کشاورزان ۱۰ میلیارد دلار در بخش سود خالص و بازسازی جنگلها هزینه در برداشته است. او میافزاید:
در سال ۲۰۱۰ صندوق حمایت از آمازون با کمک یک میلیارد دلاری دولتهای آلمان و نروژ تشکیل شد؛ اما هیچکدام از این کمکها به دست کشاوزران بزرگ و متوسط نرسید.
فشارهای بینالمللی و واکنش بیش از حد مقامات دولتی باعث افزایش خشم و نارضایتی میان بسیاری از اقشار ملت برزیل شده است. این جدال میان فعالان زیستمحیطی و کشاورزان بر سر حفظ آمازون شکل گرفته است. نپستد توضیح میدهد:
عواقب توئیت مکرون برای دولت بولسونارو قابلمقایسه با همان شرایطی است که برای ترامپ پس از «رقتانگیز» خطابشدن ستادش از سوی هیلاری کلینتون پیش آمد. یک خشم عمومی نسبت به مکرون در برزیل شکل گرفته است. مردم برزیل میخواهند بدانند که چرا آتشسوزی کالیفرنیا تنها حس همدلی مردم جهان را در پی داشت ولی بروز همین اتفاق در برزیل باعث نشانهرفتن انگشت اتهام بهسوی این کشور شده است.
من گمان نمیکنم این حجم از جنون رسانهای نتیجهی مثبتی در پی داشته باشد و در عوض، تنها باعث واکنش بیش از اندازهی دولت برزیل شده است. گسیل نیروهای نظامی به منطقه راهحل مناسبی نیست؛ زیرا قضیه تنها مربوط به بازیگران غیرقانونی نیست. مردم فراموش میکنند که مواردی مشروع وجود دارد که به کشاورزان اجازه میدهد برای مقابله با حشرات و آفات، آتشسوزیهای کنترلشدهای بر پا کنند.
نپستد و کوتینهو میگوید واکنش رسانههای خارجی، سلبریتیهای جهان و سازمانهای مردمنهاد همه از یک پیشزمینهی احساساتی و ضدسرمایهداری مشترک میان نخبگان شهرنشین نشات میگیرد. نپستد میگوید:
تنفر زیادی نسبت به کشاورزی تجاری بهوجود آمده است. من همکارانی دارم که میگویند سویا غذا محسوب نمیشود. من از آنها میپرسم: «کودکان شما چه میخورند؟ شیر؟ مرغ؟ تخممرغ؟ خوراک این ماکیان همین پروتئین سویا است.»
سال گذشته نیز شاهد انتشار اخبار جعلی و شایعات بسیاری پیرامون علت واقعی آتشسوزیهای کالیفرنیا بودیم
برخی دیگر ممکن است انگیزههای سیاسی از کار خود داشته باشند. نپستد اینگونه توضیح میدهد که کشاورزان برزیلی مایل هستند که توافق تجارت آزاد EU-Mercosur تمدید شود؛ درحالی که مکرون قصد دارد آن را تعطیل کند چراکه بخش کشاورزی فرانسه نمیخواهد بازار این کشور شاهد ورود حجم بیشتری از مواد غذایی برزیلی باشد.
علیرغم مشکلاتی نظیر تغییرات اقلیمی، جنگلزدایی و پوشش رسانهای وسیع و گمراهکننده، نپستد هنوز امید خود را از دست نداده است. او معتقد است که کمیتهی اضطراری آمازون باید به جامعهی محافظهکار برزیل کمک کند تا روابطش را با کشاورزان بهبود دهد و راهکارهای عملگرایانهتری در پیش بگیرد:
کشاورزی تجاری ۲۵ درصد از تولید ناخالص ملی برزیل را شامل میشود و این همان عاملی است که باعث ورود کشور به بحران شده است. با توسعهی کشت سویا، موارد آتشسوزیها نیز کاهش خواهد یافت. شهرهای کوچک خواهند توانست بودجهی لازم برای ساخت مدارس را بهدست آورند، تولید ناخالص ملی افزایش مییابد و نابرابری کاهش خواهد یافت. این یک میدان نبرد نیست؛ بلکه فرصتی برای پیداکردن یک زبان مشترک است.
نپستد استدلال میکند که حمایت دولتهای جهان از برنامهی نظیر Aliança da Terra چندان انرژیبر نخواهد بود؛ این برنامه شامل یک شبکهی شناسایی و جلوگیری از آتشسوزی است که با مشارکت ۶۰۰ داوطلب از میان مردم بومی و کشاورزان پیادهسازی میشود. نپستد میافزاید:
تنها با ۲ میلیون دلار در سال ما میتوانیم آتشسوزیها را کنترل کنیم و مانع از پسروی جنگلها شویم. ما ۶۰۰ نفر نیرو در اختیار داریم که آموزشهای سطح درجهی یک آتشنشانی را در آمریکا پشت سر گذاشتهاند. حال ما نیاز به محرکهای مناسب داریم تا این افراد بتوانند مانع از پیشروی آتش بهسوی جنگلها شوند و با ایجاد حریقهای [کنترلشده و] عمدی، سوخت لازم را از سر راه آتشسوزیهای بعدی بردارند.
برای آنکه چنین اقدامات عملگرایانهای بتواند مورد استقبال گروههای فکری متفاوتی قرار بگیرد، رسانهها باید در آینده پوشش خبری بهتری روی این موضوع اعمال کنند. روکین میگوید:
یکی از مهمترین چالشهای پیش روی اتاقهای خبری در پوشش موضوعات پیچیده و بلندمدتی نظیر جنگلزدایی در مناطق استوایی این است که راهی برای ارتباط با مخاطب بدون ایجاد هرگونه حساسیتی بیابند. روش دیگر، ادامهی همین روند «روزنامهنگاری شلاقی» است که منجر به فاصلهگرفتن مخاطب از موضوع خواهد شد.
.: Weblog Themes By Pichak :.