با توجه به میزان تولید آلایندههای پرینترها نسبت به استانداردها، محققان موسسه پژوهشی علوم و فناوری رنگ و پوشش علاوه بر شناسایی، با تولید فیلترهایی راهکاری برای حذف این آلودگی در هوای محیطهای داخلی ارائه دادند.
دکتر فاطمه مرتجی، مجری طرح با اعلام این خبر گفت: این پژوهش بر روی آلودگی هوا که یکی از چالشیترین مسائل روز ایران و جهان است، انجام شد.
وی با تاکید بر ضرورت حذف و کنترل آلایندهها برای پیشگیری از بیماریهای تنفسی و سرطان، افزود: تمرکز اصلی ما در این پژوهش بر کاهش آلودگی هوا در محیط های داخلی مانند محیطهای مسکونی، ادارات و مدارس و آلایندههایی که پرینترها در طول فرایند چاپ در هوا منتشر میکنند، قرار گرفت.
این محقق با بیان این که میزان آلودگی ایجاد شده توسط هر پرینتر با توجه به نوع پرینتر، سن کارکرد و مدت زمان عملیات چاپ با دیگری متفاوت است، خاطر نشان کرد: نتایج کلی تحقیقات انجام شده حاکی از آن است که نوعی از پرینترهای بسیار متداول و پر مصرف در بازار ایران و حتی بازارهای جهانی، پس از انجام 10 دقیقه فرایند چاپ تا 2 برابر استاندارد ملی ایران و بیش از 3.5 برابر استانداردهای جهانی آلودگی تولید میکنند که این آلودگی شامل ریز گردها و آلایندههای شیمیایی خطرناک مانند بنزن و زایلن میشود.
مرتجی اضافه کرد: پس از شناخت آلودگیها، سیستم فیلتری جهت حذف و تخریب آلایندههای تولید شده توسط پرینتر، طراحی و ساخته شد که نتایج، حذف موثر آلودگیهای هوا ناشی از کارکرد پرینترها را تایید کردند.
وی با اشاره به نتایج قابل قبول این طرح تصریح کرد: از آنجایی که این طرح قابلیت صنعتی شدن را دارد، امیدواریم بتوانیم با تکیه بر دانش بومی و استفاده از امکانات موجود این سیکل بتوانیم گامی موثر در راستای توسعه اقتصادی و تولید ملی برداشته باشیم.
این طرح پژوهشی با راهنمایی دکتر محمدابراهیم علیا و دکتر مریم عطایی فرد از اعضای هیات علمی موسسه پژوهشی رنگ اجرایی شده است.
دستگاه الکترومایوگرافی بیسیم، ساخته شده توسط پژوهشگران مرکز تحقیقات مهندسی در پزشکی و بیولوژی واحد علوم و تحقیقات، با حضور سرپرست معاون پژوهش و فناوری واحد علوم و تحقیقات رونمایی شد.
دکتر فاطمه عزیزآبادی فراهانی معاون پژوهش و فناوری واحد علوم و تحقیقات در این آیین، با تاکید بر ساماندهی فعالیتهای تحقیقاتی واحد علوم و تحقیقات در راستای رویکرد مسئلهمحوری، گفت: هدایت پایاننامههای کارشناسی ارشد و رسالههای دکتری واحد علوم و تحقیقات، به سمت ارائه راهکار برای حل مشکلات و چالشهای موجود در کشور، در راستای رویکرد مسئلهمحوری است.
وی با اشاره به دستگاه الکترومایوگرافی ساخته شده توسط محققان واحد علوم و تحقیقات، افزود: این طرح علاوه بر ارزش علمی، ارزشهای اقتصادی و فرهنگی نیز دارد، چراکه مجموعهای از نیازها را تأمین میکند.
عزیزآبادی فراهانی ادامه داد: ارزش علمی آن به دلیل فعالیت مبتنی بر پژوهش آن است و با تولید انبوه، ارزش اقتصادی آن به وضوح نمایان خواهد شد و در نهایت به دلیل طراحی و ساخت کاملاً بومی آن، تداعیکننده واژه «ما میتوانیم» است که نشان از ارزش فرهنگی آن دارد.
دکتر مجید پولادیان، رئیس مرکز تحقیقات مهندسی در پزشکی و بیولوژی واحد علوم و تحقیقات که یکی از مجریان طراحی و ساخت دستگاه الکترومایوگرافی بیسیم است نیز در این آیین رونمایی گفت: با توجه به محدودیتهای دستگاههای الکترومایوگرافی (EMG) موجود و از سوی دیگر احساس نیاز به آن در ایران و قیمت بالای انواع خارجی آن، با همکاری دکتر بابک رضایی افشار از پژوهشگران واحد علوم و تحقیقات، برای طراحی و ساخت این دستگاه به صورت بیسیم اقدام شد.
وی افزود: در طراحی و ساخت این دستگاه حداکثر دقت صورت گرفته است، به نحوی که مشکلات و محدودیتهای نمونههای خارجی نظیر تأثیرپذیری از نویزهای محیط، محدودیت در حرکت و... در آن برطرف شده است.
دکتر پولادیان ادامه داد: ایجاد شرکت دانشبنیان و تولید انبوه این دستگاه با توجه به نیاز کشور از جمله اهدافی است که با حمایت دانشگاه در مرکز تحقیقات مهندسی در پزشکی و بیولوژی واحد علوم و تحقیقات به دنبال تحقق آن هستیم. در صورت تولید انبوه این دستگاه قیمتی حدود یک سوم نمونههای خارجی را با کارایی بیشتر خواهد داشت.
بابک رضایی افشار، دیگر مجری طراحی و ساخت این دستگاه گفت: از جمله مزایای این دستگاه میتوان به دانش بومی، انعطافپذیری در سختافزار و نرمافزار این دستگاه بر اساس نیاز مشتری، عدم اجبار به استفاده از ژل و الکترودهای Ag-Agcl، ارزان بودن، قابلیت تنظیم محل ثبت روز عضله، دقت بالا، عدم تأثیرپذیری از نویزهای محیط و کوچک بودن آن اشاره کرد.
وی افزود: بر اساس طراحی در ساخت این دستگاه قابلیت استفاده برای آنالیز حرکات عضلات را در حالت حرکت شدید و ناگهانی نیز دارد و فرد استفادهکننده میتواند همراه با فعالیت روزانه در صورت نیاز به آنالیز مداوم بدون مشکلی از آن استفاده کند.
الکترومایوگرافی ( EMG ) تکنیکی برای ثبت فعالیتهای الکتریکی عضلات بدن در مواقع فعالیت و انقباضات ماهیچهها بوده و به نوعی همان اصطلاح کلینیکی «نوار عضله» است.
الکترومایوگرافی به دو روش غیرتهاجمی مانند نصب الکترود سطحی بر روی بدن و یا روشی تهاجمی با وارد کردن الکترود سوزنی به بافت مورد نظر صورت میگیرد. از آنجایی که ثبت سیگنال EMG سطحی به صورت غیرتهاجمی ریسک کمتری برای فرد مورد آزمایش یا بیمار دارد، در نتیجه روش اندازهگیری به نسبت متداولتری است.
محققان واحد علوم و تحقیقات در مرکز تحقیقات مهندسی در پزشکی و بیولوژی این واحد دانشگاهی، با طراحی دستگاه الکترومایوگرافی بیسیم توانستهاند دستگاهی را طراحی کنند که نه تنها محدودیتهای مشابه خارجی را ندارد، بلکه بدون استفاده از الکترودهای معمول و گرانقیمت، قابلیت ثبت و ارسال همزمان اطلاعات فعالیت ماهیچههای درگیر را به صورت بیسیم بدون نیاز به سایش پوست، مالیدن ژل و حتی نصب الکترود و تنها توسط پایه الکترود (سوکت دکمهای) دارد.
مشکل دیگر معمول در ارسال بیسیم الکترومایوگرافی، آرتیفکت حرکتی ناشی از جابجایی سیمها و الکترود روی بدن فرد در حال حرکت است. در این سیستم که طراحی آن بر اساس دانش بومی است، این مشکل مشاهده نمیشود.
از آنجایی که برد این دستگاه کوچک و سبک، حدود صد متر بوده و به صورت نواری کشمانند به دور عضله بدون نیاز اتصال با سیم به دستگاه مادر بسته میشود، سهولت الکترومایوگرافی را فراهم کرده و خطاهای رایج در نوع ثابت آن را ندارد.
به گزارش روابط عمومی واحد علوم و تحقیقات، این دستگاه در زمینههای مختلفی نظیر تحقیقات مهندسی پزشکی، ارتوپدی، تربیت بدنی، طب ورزش، مهندسی ورزش و پزشکی عصب-عضله کاربردهای گوناگونی دارد.
ایسوس FX503VD یکی از گزینههای جذاب برای آن دسته از کاربرانی است که به دنبال لپتاپی توانمند با قیمت رقابتی هستند.
اینتل سالها است که به توسعهی پردازندههای کممصرف مخصوص لپتاپها میپردازد. انواع ۱۵ واتی سری موبایل اینتل نیز در همین راستا و برای ارایهی عمر باتری بیشتر و وزن کمتر لپتاپها عرضه شدهاند. اما با وجود پیشرفت گستردهی پردازندههای ۱۵ واتی اینتل و AMD، هنوز هم نمونههای قدرتمند و ۴۵ واتی طرفداران زیادی دارند. این دسته از پردازندهها که در سری محصولات اینتل با پسوند H شناخته میشوند، توان پردازشی به مرات بیشتری نسبت به برادران کممصرفتر خود ارایه میدهند. توان بالای پردازشی این دسته پردازندهها آنها را به گزینهی مناسبی برای لپتاپهای مخصوص بازی، مهندسی یا انواع چندرسانهای قدرتمند تبدیل کرده است.
ایسوس به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندههای کامپیوتر شخصی در جهان، چند سالی است که سری گیمینگ لپتاپهای خود را با پردازندههای توانمند سری H اینتل و طراحی جذاب، برای گیمرها عرضه میکند. با این حال پیش از این شاهد نقاط ضعفی اعم از نمایشگر نه چندان خوب، بدنهی پلاستیکی و بیکیفیت، طراحی نه چندان جذاب یا قیمت بالاتر در مقایسه با رقبا، در محصولات این رده از ایسوس بودیم. حال FX503VD با بهبودهای مناسبی به بازار عرضه شده است تا در کنار قیمت رقابتی خود، به یکی از گزینههای جذاب موجود برای گیمرها یا کاربران لپتاپهای توانمند تبدیل شود. با بررسی عمیق لپتاپ ایسوس FX503VD، همراه زومیت باشید.
لپتاپ ایسوس FX503VD توسط گروه بازرگانی معیار برای بررسی در اختیار زومیت قرار گرفته است.
مشخصات فنی ایسوس FX503VD
مشخصات فنی ASUS FX503VD | |
---|---|
پردازنده | اینتل Core i7 7700HQ، فرکانس پایهی ۲.۸ گیگاهرتز، فرکانس بیشینهی ۳.۸ گیگاهرتز |
نمایشگر | ۱۵.۶ اینچی LED، فول اچدی (۱۰۸۰ × ۱۹۲۰ پیکسل) |
حافظهی رم | ۸ گیگابایت DDR4 |
تراشهی گرافیکی | انویدیا GTX 1050، حافظهی ویدیویی ۴ گیگابایتی GDDR5 |
حافظهی ذخیرهسازی | یک ترابایت HDD، با سرعت ۵۴۰۰ دور بر دقیقه |
دیسک نوری | فاقد درایو دیسک نوری |
اسپیکر | اسپیکر استریو با فناوری SonicMaster |
اتصالات | ۳ پورت USB 3.0 نوع A، یک پورت RJ45 لن، جک ۳.۵ میلیمتری هدفون، درگاه کارت حافظهی SD، یک پورت HDMI 2.0 |
سیستم عامل | Endless OS |
باتری | باتری ۴ سلولی ۶۴ واتساعت |
ابعاد | ۲۴ × ۲۶۲ × ۳۸۴ میلیمتر |
وزن | ۲.۵ کیلوگرم |
قیمت | ۵٬۴۵۰٬۰۰۰ تومان |
طراحی
لپتاپهای مخصوص بازی یا گیمینگ عموما از ظاهر جذابتری نسبت به انواع عادی برخوردار هستند. بدنهای مشکی با استفاده از رنگ قرمز، فرمول یکسان بسیاری از تولیدکنندگان این دسته از لپتاپها است که ایسوس نیز از همین روند پیروی میکند. نور پسزمینه و رنگ قرمز حروف در صفحهکلید و نوار قرمزرنگ دور تاچپد، نمای جذابی به لپتاپ بخشیده است و خبر از محصولی جذاب میدهد.
با این حال برای ساخت لپتاپی زیبا و جذاب تنها استفاده از رنگبندی مشکی و قرمز کافی نیست. پیش از این نیز با محصولات زیادی در این رده برخورد داشتهایم که زبان طراحی نه چندان جذاب، ضربهی بزرگی به فروش آنها زده است. اما ایسوس در FX503VD با توجه به قیمت ارزانتر آن نسبت به سایر رقبا، قدم مثبتی برداشته و در کنار استفاده از رنگهای مشکی و قرمز، زبان طراحی جذابی نیز به کار برده است. در نمای اول با طراحی X مانند بخش بیرونی لپتاپ، روبرو میشویم که با بافت شبیه فلزهای برس خورده همراه شده است. اقدامات ایسوس در این زمینه باعث شده است تا کاربران در نگاه اول گمان به استفاده از فلز در تولید دستگاه ببرند. حاشیههای نه چندان اندک نمایشگر را میتوان تنها نقطه ضعف طراحی لپتاپ دانست.
در بخش صفحهکلید نیز شاهد استفاده از همین زبان طراحی با بافتهای شبه فلز هستیم. با این که ایسوس در ساخت این لپتاپ از پلاستیک استفاده کرده است، اما جنس مواد به کار رفته در آن از بهترینهای دنیای لپتاپ است تا در کنار کاهش وزن، کاربر نگرانی از بابت کیفیت ساخت پایین دستگاه نداشته باشد. در حالی که لپتاپهای پلاستیکی عموما مستعد جذب اثر انگشت هستند، اما سطح پلاستیکی FX503VD به خوبی در برابر چربی و اثر انگشت مقاومت میکند. بدین ترتیب نیازی به تمیز کردن همیشگی لپتاپ برای نگه داشتن جلوهی زیبای لپتاپ نیست.
ایسوس در توزیع وزن ۲.۵ کیلوگرمی لپتاپ FX503VD عملکرد بسیار خوبی داشته است. بدین ترتیب شاهد باز و بسته شدن راحت درب لپتاپ بدون نیاز به نگهداشتن بدنهی آن جهت جلوگیری از جابجایی دستگاه، هستیم. ایسوس در بخش اتصالات، تمامی درگاههای مورد نیاز یک لپتاپ گیمینگ را در FX503VD تعبیه کرده است. سه درگاه USB، خروجی HDMI، درگاه ایترنت، جک هدفون-میکروفن، شکاف کارت حافظه و قفل کنزینگتون، درگاههای تعبیه شده در طرفین دستگاه است. ایسوس نیز مانند سایر تولیدکنندگان لپتاپ اقدام به حذف درایو نوری کرده است. تعبیهی اسپیکرهای استریو در طرفین کناری لپتاپ نیز از روند همیشگی لپتاپهای گیمینگ پیروی میکند.
ایسوس پس از سالها تولید محصولات مختلف بازی اکنون به خوبی به فرمول ساخت این دسته از تجهیزات تسلط دارد. ایسوس FX503VD با این که گزینهای ارزان قیمت بین لپتاپهای مخصوص بازی است، اما طراحی زیبا و کیفیت ساخت مناسبی دارد. با این که با طراحی شکیلی همانند لپتاپهای ریزر روبرو نیستیم، اما لپتاپ FX503VD در ردهی محصولات گیمینگ و با توجه به برچسب قیمتی خود، نمرهی خوبی را در این بخش دریافت میکند.
تاچپد و کیبورد
با توجه به این موضوع که تاچپد برای گیمرها از اهمیت زیادی برخوردار نیست و این دسته از کاربران همواره از ماوسهای مخصوص بازی بهره میبرند، ایسوس نیز تلاش زیادی برای توسعهی تاچپدی توانمند به کار نبرده است. با این که حساسیت تاچپد در سطح مناسبی قرار دارد، اما استفاده از ژستهای چند انگشتی به راحتی و با دقت بالا انجام نمیشود و احتمال خطا عموما وجود دارد. ایسوس روی سطح تاچپد را با شیشه پوشانده است تا حرکت انگشتها به راحتی روی آن انجام شود.
بر کسی پوشیده نیست که گیمرهای حرفهای از کیبوردهای مکانیکی برای بازی بهره میبرند. این موضوع باعث شده است تا شرکتهای تولیدکنندهی لپتاپهای گیمینگ در سالهای اخیر به استفاده از کیبوردهای مکانیکی یا مکانیزمهایی با میزان حرکت زیاد کلیدها در محصولات خود روی بیاورند. با این حال در FX503VD شاهد استفاده از کیبورد جزیرهای با جابجایی ۱.۸ میلیمتر هستیم. با این که این صفحهکلید برای لپتاپهایی با کاربریهای عادی، مهندسی و چندرسانهای ایدهال خواهد بود، اما قطعا نظر گیمرهای حرفهای را به خود جلب نخواهد کرد.
به اعتقاد زومیت یکی از نقاط ضعف صفحهکلید این لپتاپ، نحوهی چیدمان کلیدهای جهت است. ایسوس برای تعبیهی اندازهی کامل کلیدهای جهت، این مجموعه را کمی به سمت راست متمایل کرده و کلید جهت بالا نیمی از فضای کلید شمارهی صفر را اشغال کرده است. این سبک از طراحی با این که کلیدهایی در اندازهی کامل را در اختیار کاربران قرار میدهد (در صفحه کلید لپتاپها، کلیدهای جهت بالا و پایین عموما اندازهی کوچکتری دارند)، اما امکان اشتباه در فشردن این کلیدها را افزایش میدهد.
نمایشگر
عموما نمایشگرهای مخصوص بازی به دلیل زمانپاسخگویی بهتر از پنلهای TN استفاده میکنند؛ اما استفاده از چنین پنلهایی گاهی از کیفیت خروجی تصویر میکاهد. تمام مدلهای FX503 به نمایشگرهای فول اچدی و لایهی ضد انعکاس مجهز شدهاند؛ البته این لپتاپ با دو پنل مختلف TN و IPS به بازار عرضه شده است و کاربر علاوه بر مدل پایهی ۶۰ هرتزی قادر به انتخاب مدلی با نرخبهروزسانی ۱۲۰ هرتز نیز خواهد بود. مدل مورد بررسی ما در زومیت از پنل TN با نرخ بهروزرسانی ۶۰ هرتز بهره میبرد؛ نمایشگرهای با این نرخبهروزرسانی عموما بهترین گزینه برای گیمرهای حرفهای هستند که کوچکترین تاخیری در نتیجهی آنها موثر خواهد بود.
نمایشگر ۱۵.۶ اینچی FX503 با روکش مات پوشانده شده است و از این نظر برای افرادی که انعکاس نور از نمایشگر آزارشان میدهد، ایدهآل به نظر میرسد. پنلهای TN زمان پاسخگویی کمتری نسبت به نمونههای IPS دارند با این وجود IPS نیز از عهدهی کاربریهای عادی در عرصهی گیمینگ بر خواهند آمد. زاویهی دید نمایشگر با وجود TN بودن پنل قابلقبول است اما کم شدن کنتراست به وضوح در زوایا احساس میشود. در صورتی که در محیطهای باز از لپتاپ استفاده میکنید، روکش مات این نمایشگر آن با جلوگیری از بازتاب نور آفتاب کمک زیادی به تجربهی کاربری خواهد کرد. اما در نظر داشته باشید این موضوع به قیمت کاهش میزان روشنایی و کیفیت تصویر تمام شده است. شایان ذکر است که این نمایشگر لمسی نبوده و نشت نور چندانی در آن مشاهده نشد.
هماندد دیگر بررسیها، روشنایی و دقت رنگ نمایشگر این لپتاپ را مورد ارزیابی قرار دادیم. متاسفانه روشنایی حداکثر این نمایشگر ۱۵.۶ اینچی تنها ۱۶۰ نیت و پایینتر از استانداردهای بازار است. رنگ مشکی در این نمایشگر چندان عمیق نمایش داده نمیشود و روشنایی حداقل پنل نیز تقریبا ۹.۵ نیت است که برای استفاده در محیطهای تاریک چالشبرانگیز است. مشکل در نمایش رنگ مشکی و روشنایی نه چندان بالا در بسیاری از پنلهای TN به چشم میخورد از این رو اگر این موارد برای شما مهم تلقی میشوند مدلهای IPS را به شما توصیه میکنیم. نسبت کنتراست Native محاسبه شده طبق الگوی شطرنجی ANSI برای این لپتاپ ۱۵.۵ بدست آمد که عددی نسبتا پایین است.
نمایشگر FX503 در تستهای ما ۹۷.۸ درصد از فضای رنگ sRGB را پوشش میدهد؛ خطای میانگین نمایش رنگ در این فضا ۰.۶ بدست آمد که عددی کاملا قابلقبول و مناسب است. نمایشگر در فضاهای رنگ گستردهتر ضعف خود را نشان میدهد به طوری شاهد پوشش ۶۷.۴ و ۷۳.۶ درصدی در فضاهای AdobeRGB و NTSC و افزایش خطا هستیم؛ بالاتر بودن رقم پوشش رنگی به معنی توانمندتر بودن نمایشگر در ارائهی رنگهای اشباعتر و زندهتر در آن محیط است. با نگاه به نمایشگر میتوان طراوت کم رنگها را به وضوح مشاهده کرد که مشکلی رایج در پنلهای TN به شمار میرود. نمایشگر در نمایش رنگ سفید توانمند و انحراف آن از سفید معیار بسیار کم است.
بازده و عملکرد
وقتی صحبت از لپتاپهای گیمینگ به میان میآید، توان سختافزاری بیش از هر شاخصهی دیگری حائز اهمیت خواهد بود؛ تایوانیها با علم به این موضوع، قطعات درخوری را در لپتاپ FX503VD بهکار بردهاند. قلب تپندهی این لپتاپ پردازندهی قدرتمند نسل هفتمی Core i7-7700HQ است و وظیفهی پردازش گرافیکی نیز برعهدهی تراشهی گرافیکی GeForce GTX 1050 قرار دارد. لپتاپ اقتصادی ایسوس از ۸ گیگابایت حافظهی رم نیز بهره میبرد که برای محصولی با کاربری گیمینگ چندان کافی بهنظر نمیرسد؛ البته با توجه به برچسب قیمتی این لپتاپ، در این خصوص نمیتوان به تایوانیها خرده گرفت.
اینتل مدتها است که استراتژی تیکتاک خود، شامل ارتقاء فرآیند ساخت (تیک) و معرفی معماری (تاک) را کنار گذاشته و چرخهی جدیدی را جایگزین کرده است که سه مرحلهی ارتقاء فرآیند ساخت، معرفی معماری جدید و بهینهسازی را دربرمیگیرد. غول صنعت نیمههادی فرآیند ساخت ۱۴ نانومتری را با نسل پنجم پردازندههای خود موسوم به برادول روی کار آورد و معماری جدید را نیز با سری اسکایلیک (نسل ششم) معرفی کرد، این شرکت حلقهی سوم از چرخهی جدید خود را در سال ۲۰۱۷ با رونمایی از پردازندههای نسل هفتمی کبیلیک تکمیل کرد.
پردازندههای کبیلیک بهلطف لیتوگرافی بهبودیافتهی 14nm+، بهرهوری انرژی و فرکانس بالاتری دارند؛ اما IPC یا «تعداد دستورالعمل بهازای هر سیکل پردازشی» یکسانی با پردازندههای سری اسکایلیک دارند. پردازندههای کبیلیک بهلطف معماری گرافیک جدید خود، عملکرد بهتری در پخش ویدیوهای 4K و گرافیک سهبعدی دارند و نخستین نسل از پردازندههای Core اینتل بهحساب میآید که در سری دسکتاپ پریمیوم نیز از هایپرترد پشتیبانی میکنند. در این بین، Core i7-7700HQ پردازندهی سریعی برای دستگاههای قابل حمل است که در جریان رویداد CES 2017 رونمایی شد، این پردازنده جانشین Core i7-6700HQ محسوب میشود که بهلطف لیتوگرافی ۱۴ نانومتری بهبودیافتهی خود، با توان طراحی گرمایی یکسان ۴۵ واتی، ۲۰۰ مگاهرتز فرکانس بالاتری نسبت به نسل قبل دارد؛ بدین ترتیب عملکرد پردازشی آن تقریبا با پردازندهی Core i7-6970HQ برابری میکند.
مشخصات فنی CPU | ||
---|---|---|
Core i7-7700HQ | تعداد هسته و ترد | ۴ هسته و ۸ ترد |
فرکانس | فرکانس پایه ۲.۸ گیگاهرتز، فرکانس بیشینه ۳.۸ گیگاهرتز | |
توان طراحی گرمایی | ۴۵ وات | |
حافظهی کش | ۶ مگابایت سطح ۳ | |
واحد پردازش گرافیگی یکپارچه | Intel HD Graphics 630 فرکانس پایه ۳۵۰ مگاهرتز، فرکانس بیشینه ۱.۱۰ گیگاهرتز |
|
حداکثر حافظهی قابل پشتیبانی | ۶۴ گیگابایت (بسته به نوع حافظه) DDR4-2400, LPDDR3-2133, DDR3L-1600 |
|
مشخصات فنی dGPU | ||
GeForce GTX 1050 | تعداد هستههای Cuda | ۶۴۰ |
فرکانس | فرکانس پایه ۹۹۹ تا ۱۳۵۴ مگاهرتز، فرکانس بیشینه ۱۱۳۹ تا ۱۴۹۳ مگاهرتز | |
نرخ حافظه | ۷.۰ گیگابیتبرثانیه | |
حافظه | حداکثر ۴ گیگابایت GDDR5 | |
پهنای رابط حافظه | ۱۲۸ بیت | |
پهنای حافظه | ۱۱۲ گیگابایتبرثانیه |
Core i7-7700HQ از چهار هسته با امکان پردازش ۸ تردی، فرکانس پایهی ۲.۸ گیگاهرتزی، فرکانس بیشینهی ۳.۸ گیگاهرتزی و ۶ مگابایت حافظهی کش سطح ۳ بهره میبرد، این پردازنده از حداکثر ۶۴ گیگابایت حافظهی رم DDR4-2400، LPDDR3-2133 یا DDR3L-1600 دوکاناله پشتیبانی میکند؛ اما تایوانیها ترجیح دادهاند تا برای کاهش هزینهی تمامشدهی محصول خود آن را با ۸ گیگابایت حافظهی رم DDR4 همراه کنند. واحد پردازش گرافیکی Intel HD Graphics 630 بهکاررفته در پردازندهی Core i7-7700HQ معماری یکسانی با نسل پیشین دارد و صرفا فرکانس آن کمی افزایش یافته است، این واحد با فرکانس پایهی ۳۵۰ مگاهرتز و فرکانس بیشینهی ۱.۱۰ گیگاهرتز از محتوای 4K با نرخ ۶۰ فریمبرثانیه پشتیبانی میکند و میتواند به حداکثر ۶۴ گیگابایت حافظه دسترسی داشته باشد.
مسلما GPU یکپارچه تنها برای کاربریهای روزمره و سبک مناسب است و برای اجرای نرمافزارها و بازیهای سنگین، پردازندهی گرافیکی مجزای Nvidia GTX 1050 وارد عمل میشود. GTX 1050؛ پردازندهی گرافیکی اقتصادی انویدیا در ژانویهی سال ۲۰۱۷ معرفی شد. این پردازنده مبتنی بر معماری پاسکال است و برخلاف مدلهای سریعتر انویدیا از تراشهی ۱۴ نانومتری GP107 بهره میبرد. پردازندهی گرافیکی بهکاررفته در لپتاپ گیمینگ ایسوس از ۶۴۰ هستهی Cuda با فرکانس پایهی ۹۹۹ تا ۱۳۵۴ مگاهرتز و فرکانس بیشینهی ۱۱۹۳ تا ۱۴۹۳ مگاهرتز (Boost) در کنار ۴ گیگابایت حافظهی گرافیکی GDDR5 با پهنای رابط حافظهی ۱۲۸ بیتی، نرخ حافظهی ۷ گیگابیتبرثانیه و پهنای حافظهی ۱۱۲ گیگابایتبرثانیه استفاده میکند. عملکرد GTX 1050 بسته به سیستم خنککنندهی لپتاپ متغیر است؛ بهطوری در حالت ایدهآل، عملکرد آن میتواند با نسخهی دسکتاپ یکسان باشد، این پردازنده حدود ۳۰ درصد عملکرد بهتری نسبت به GTX 960 دارد.
تا این مقطع با مشخصات سختافزاری و فنی لپتاپ FX503VD ایسوس آشنا شدیم. با توجه به بهرهگیری این لپتاپ از مشخصات یادشده، روی کاغذ میتوان انتظار عملکردی قابل احترام از آن داشت؛ اما محصول اقتصادی تایوانیها در عمل چگونه ظاهر میشود؟ برای پیبردن به پاسخ این سؤال، چند بنچمارک نرمافزاری با محوریت ارزیابی عملکرد در کاربریهای روزمره و بازیهای ویدیویی روی این لپتاپ اجرا کردیم که در جدول زیر میتوانید نتایج بهدستآمده را مشاهده کنید:
لپتاپ / بنچمارک | 3DMark06 | PCMark7 | 3DMark11 | NovaBench | 3DMarkBasic Ice/Cloud/Fire/Sky | Geekbench Single/Multi | Geekbench OpenCL GPU/dGPU | PCMark8 Home/Work/Creative | CineBench OpenGL/CPU |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
Asus FX503VD | 26576 | 3459 | 7587 | 1582 | 109412/20160/5592/16765 | 4390/12779 | 17964/74205 | 3506/4391/4010 | 85.32/744 |
LG Gram 15 2017 | 6107 | 4665 | 1298 | 762 | 34699/5642/739/3421 | 3270/5736 | -/15913 | 4331/-/5196 | 23.62/273 |
IdeaPad 320 | 15487 | 5707 | 4169 | 1211 | 38534/9543/3006/9364 | 4250/13975 | 20057/46066 | 3832/-/4938 | 83.54/481 |
Asus FX553VD | 25472 | 3468 | -- | 1667 | -/83308/17523/5368 | 4767/14843 | 21132/72718 | -/4206/5105 | -- |
Razer Blade 2017 | 28007 | 6320 | 11619 | 1342 | 93600/25113/9250/23819 | 4433/14821 | 4433/14821 | 4018/5156/5196 | 92.33/741 |
Razer Blade Stealth | 10222 | 5876 | 1710 | 937 | 65528/6917/986/4218 | 4301/8574 | -/19697 | 3671/4555/4760 | 46.88/363 |
MacBook Pro 13 2017 | 12147 | Failed | 1834 | 818 | 52594/7363/1152/3591 | 4479/9478 | -/29688 | 4017/4560/5409 | 36.53/376 |
Surface Laptop | 8378 | 4974 | 1489 | 724 | 37027/5733/736/3646 | 3760/7434 | -/18004 | 3338/4174/4246 | 39.81/326 |
Galaxy Book 10.6 | 6000 | 4055 | 946 | 643 | 26249/3962/498 | 2522/3925 | -/13889 | ||
Surface Pro 2017 | 12224 | 4745 | 897 | 1103 | 56545/3648/779 | 4574/9315 | -/29527 | ||
Surface Book i7 | 20687 | 5505 | 5375 | 904 | 16486/9023/4345 | 3511/7191 | 17980/64218 | ||
Surface Pro 4 | 11038 | 4895 | 1389 | 644 | 39913/5620/791 | - | - |
اما آزمونهای ما تنها به اجرای چند بنچمارک انتزاعی خلاصه نمیشود و در مرحلهی بعدی آزمایشهای خود، بازی FarCry 5 و نسخهی ریمستر Metro: Redux، شامل دو بازی Metro 2033 و Metro: Last Light را روی لپتاپ FX503VD اجرا کردیم که در جدول زیر میتوانید نرخ فریم بازیها حین اجرا با تنظیمات گرافیکی متفاوت را مشاهده کنید:
نام بازی | حداکثر نرخ فریم | حداقل نرخ فریم | میانگین نرخ فریم |
---|---|---|---|
FarCry 5 - Ultra |
۴۲ | ۳۲ | ۳۶ |
FarCry 5 - High | ۴۵ | ۳۱ | ۳۷ |
FarCry - Normal | ۵۰ | ۳۳ | ۵۰ |
Metro 2033 - Ultra | ۱۰۰ | ۱۷ | ۵۱ |
Metro: Last Light - Ultra | ۸۵ | ۳۸ | ۵۴ |
همانطور که از نتایج بنچمارکها برمیآید، لپتاپ FX503VD چه بهلحاظ گرافیکی چه از لحاظ توان پردازشی، عملکرد بسیار خوبی را از خود بهنمایش میگذارد، این موضوع را میتوان از نرخ فریم بازیها نیز متوجه شد، بهلطف پردازندهی گرافیکی GTX 1050، لپتاپ گیمینگ اقتصادی ایسوس، نرخ فریم قابل قبولی را حین اجرای بازیها از خود بهنمایش میگذارد. FX503VD در دستهی لپتاپهای گیمینگ قرار میگیرد؛ اما بهلطف سختافزار توانمند خود، میتواند در اجرای تسکهای سنگین دیگر، نظیر اجرای نرمافزارهای CAD یا ویرایش ویدیو نیز قابل اتکا باشد.
سیستم خنککنندهی FX503VD در کاربریهای عادی صدای چندانی تولید نمیکند؛ اما با اجرای بازی یا نرمافزار سنگین، فنها با صدای نسبتا بالایی شروع بهکار میکنند تا عملکرد دستگاه را در سطح مطلوب حفظ کنند؛ بنابراین توصیه میکنیم که حین بازی، از هدفون استفاده کنید. شاید بتوان یکی از معدود کاستیهای این لپتاپ را حافظهی رم ۸ گیگابایتی آن دانست که خوشبختانه امکان ارتقاء آن وجود دارد.
عملکرد حافظهی ذخیرهسازی
یکی از بخشهایی که تایوانیها برای حفظ قیمت FX503VD در محدودهی اقتصادی، در مورد آن تن به مصالحه دادهاند، حافظهی ذخیرهسازی این محصول است، در حالی که لپتاپهای گرانقیمت عموما از حافظههای SSD یا ترکیب این نوع حافظه با HDD بهره میبرند، ایسوس برای لپتاپ ارزانقیمت خود، حافظهی یک ترابایتی HDD ساخت شرکت سیگیت با مدل ST1000LM035 را در نظر گرفته است. این هارد دیسک ۲.۵ اینچی با سرعت ۵۴۰۰ دور بر دقیقه از رابط ۶ گیگابیتبرثانیهای SATA و بافر ۱۲۸ مگابایتی بهره میبرد. در جدول زیر میتوانید سرعت خواندن و نوشتن حافظهی یادشده را در تستهای HDTune Pro و Crystal DiskMark مشاهده کنید:
جدول نرخ خواندن داده توسط حافظه |
HD Tune Pro |
CrystalDiskMark | |||
---|---|---|---|---|---|
Maximum MB/s | Minimum MB/s | Average MB/s | Read MB/s | Write MB/s | |
Asus FX503VD | 137.9 | 40.8 | 103.2 | 143.2 | 125.4 |
LG Gram 15 2017 | 355.5 | 174.4 | 298.5 | 555.8 | 265 |
Ideapad 320 | 236.0 | 79.5 | 382.5 | 547.2 | 198.4 |
Razer Blade Stealth | 1296.9 | 1397.4 | 1462.6 | 3101 | 1593 |
MacBook Pro 13 (2017) | 355 | 124.7 | 192.8 | 2996 | 718.9 |
Surface Laptop (128GB) | 170.4 | 93.7 | 121.6 | 425.6 | 128.2 |
Galaxy Book 10.6 | 224.8 | 66.2 | 124 | 272 | 149 |
Surface Pro 2017 | 1045.4 | 829.4 | 1017.1 | 1711 | 977.2 |
Surface Book i7 | 981.5 | 641.9 | 917.8 | 1728 | 1247 |
Surface Pro 4 | 336.7 | 302.8 | 321.2 | - | - |
iLife ZED Air | 90.1 | 38.5 | 71.0 | - | - |
Asus ASUSPRO P2430UJ | 110.8 | 47.0 | 83.4 | - | - |
Lenovo E5180 | 114.5 | 37.6 | 86.7 | - | - |
Asus K550VX | 132.2 | 52.9 | 100 | - | - |
Surface Book | 846.7 | 206.4 | 632.9 | - | - |
Surface Pro 4 | 336.7 | 302.8 | 321.2 | - | - |
Asus Zenbook UX303L | 426.6 | 344.3 | 388.9 | - | - |
باتری
بیشک نمیتوان از لپتاپی با مشخصات سختافزاری FX503VD انتظار شارژدهی بالایی داشت؛ عمر باتری لپتاپهای گیمینگ با توجه به مصرف بسیار بالای CPU و GPU خود، بسیار پایین است و عموما در کاربریهای عادی از ۴ تا ۵ ساعت تجاوز نمیکند. انرژی مورد نیاز لپتاپ گیمینگ ایسوس را باتری لیتیوم-یونی ۴ سلولی و ۶۴ واتساعتی آن تأمین میکند.
ما برای ارزیابی عملکرد باتری لپتاپها، دو آزمون پخش فیلم و اجرای نرمافزار Battery Eater را بهکار میگیریم. ابتدا ویدیویی با رزولوشن اچدی را در شرایطی بهصورت ممتد پخش میکنیم که روشنایی نمایشگر روی ۲۰۰ نیت قرار دارد، اتصالات بیسیم قطع شده و عملکرد لپتاپ نیز روی حالت Balanced تنظیم شده است؛ اما با توجه به ۱۶۰ نیت بودن حداکثر روشنایی نمایشگر FX503VD، آن را روی حالت ۱۰۰ درصد روشنایی قرار دادیم، این لپتاپ در آزمون پخش فیلم ۵ ساعت و ۵۳ دقیقه دوام آورد که در دنیای لپتاپهای گیمینگ عدد نسبتا قابل قبولی به حساب میآید؛ در حالی که نسبت به اولترابوکها عملکرد ضعیفی محسوب میشود.
لپتاپ FX503VD ایسوس در آزمایش Battery Eater، در حالتی که عملکرد سختافزار روی حالت Balanced تنظیم شده بود و لپتاپ از بالاترین میزان روشنایی نمایشگر خود برخوردار بود، با ثبت ۸۰ دقیقه، نتیجهی نسبتا ضعیفی را رقم زد؛ البته با توجه قرارگیری لپتاپ مورد بحث در دستهی محصولات گیمینگ، ثبت چنین نتیجهای دور از انتظار نبود.
لوازم جانبی
طی سالهای اخیر برخی تولیدکنندگان لپتاپ، در کنار محصول برخی لوازم جانبی مخصوص آن را نیز در اختیار خریدار قرار میدهند. این موضوع قدم بسیار مثبتی است که کاربران معمولی (کاربران حرفهای از محصولات مخصوصی در این زمینه استفاده میکنند) را از دردسرهای خرید کیف و ماوس بینیاز میکند. ایسوس نیز طی سالهای گذشته همین روند را پیش گرفته و عموم محصولات خود را با لوازم جانبی در اختیار کاربران قرار میدهد.
FX503VD نیز به عنوان محصولی رده بالا با ماوس و کولهپشتی مخصوص همراه شده است تا خریداران دیگر نیازی به هزینه برای لوازم جانبی نداشته باشند. البته نباید انتظار زیادی از این لوازم جانبی داشته باشید. ماوس و کولهپشتی تعبیه شده در جعبهی ایسوس FX503VD، را نمیتوان کالایی مرغوب و درجهی یک توصیف کرد. این لوازم جانبی تنها برای کاربریهای عادی و رفع نیازهای اولیه کاربرد خواهند داشت و اگر گیمری حرفهای هستید یا لپتاپ خود را به طور مکرر حمل میکنید، پیشنهاد میکنیم به دنبال محصولات باکیفیت و مرغوبتری باشید. به عنوان مثال کولهپشتی تعبیهشده در جعبهی لپتاپ، در کنار عدم کیفیت ساخت بالا که به همین دلیل قطعا عمر کوتاهی خواهد داشت، محفظهی ایدهآل و پشتیبان شده توسط ابرهای ضربهگیر را برای حافظت از محتویات را ندارد و در صورت افتادن کیف یا دریافت ضربهای قوی، احتمال زیادی برای آسیب دیدن لپتاپ وجود دارد.
با این حال عرضهی ماوس و کولهپشتی در کنار لپتاپ، قدم مثبتی است که امیدوار هستیم تمامی شرکتهای دنیای لپتاپها در کنار محصولات خود اقدام به عرضهی آنها کنند. این محصولات جانبی حتی با وجود کیفیت پایینتر نسبت به نمونههای مرغوب بازار، نیازهای بسیاری از کاربران را به خوبی مرتفع خواهند کرد.
جمعبندی
لپتاپهای گیمینگ طی سالهای گذشته پیشرفت زیادی کردهاند. با بهبود توان مصرفی و حرارت تولیدی پردازندهها، همچنین کاهش قیمت نهایی، شاهد توسعهی لپتاپهایی باریک، زیبا و سبکتر در این رده هستیم. ایسوس نیز به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان تجهیزات مخصوص بازی، تنوع زیادی در ردهی لپتاپهای گیمینگ خود دارد. شاید عموم کاربران، محصولات مخصوص بازی این برند را با سری ROG بشناسند، اما ایسوس محصولات جذاب دیگری نیز در سبد خود دارد که ارزش خرید بالایی دارند.
ایسوس FX503VD با این که از فلز و زبان طراحی برادران گرانقیمتتر خود بهره نمیبرد، اما طراحی خوب و بدنهای باکیفیت دارد. سطحی با بافتهای مشابه با فلز برس خورده و مقاوم در برابر جذب اثر انگشت و استفاده از ترکیب رنگ قرمز و مشکی، از جمله مولفههایی است که منجر به افزایش زیبایی بصری لپتاپ شده است. استفاده از پردازندههای چهارهستهای نسل هفت اینتل در کنار پردازندههای توانمند گرافیکی انویدیا، قدرت پردازشی بسیار خوبی را به ارمغان آورده است که تجربهی جدیدترین عناوین دنیای بازی را ممکن میکند. اما پاشنهی آشیل لپتاپ گیمینگ FX503VD، نمایشگر آن است. روشنایی اندک و رنگهایی سرد باعث شده است تا این لپتاپ ایسوس در این بخش نمرهی قبولی دریافت نکند.
ایسوس FX503VD شاید کمنقص نبوده و بهترین گزینه گیمینگ دنیای لپتاپها نباشد، اما قیمت ارزانتر آن نسبت به رقبا باعث شده است تا ارزش خرید بالایی داشته باشد.
نکات مثبت
- طراحی خوب نسبت به قیمت
- قیمت به صرفهتر نسبت به رقبا
- توان بسیار خوب پردازشی
نکات منفی
- روشنایی اندک نمایشگر
- ۸ گیگابایت رم برای لپتاپهای مخصوص بازی کافی نیست
- صدای فن خنکسازی هنگام بازی
از دهه ۱۹۳۰ تا بهامروز، خودروهای مفهومی بهعنوان پیش نمایش زبان طراحی و محصولات آیندهی هر شرکت ساخته شدهاند. برای آشنایی با بهترین خودروهای مفهومی تاریخ خودروسازی، با زومیت همراه باشید.
خودروهای مفهومی یا کانسپت، مدلهای تولیدی شرکتهای خودروسازی هستند که با هدف نمایش زبان طراحی جدید یا تجهیزات مختلف، معمولاً در نمایشگاههای بزرگ خودروسازی رونمایی میشوند. تیم مهندسی هر شرکت در مدلهای مفهومی از قوانین معمول پیروی نمیکنند که حاصل، خلق عجیبترین، جذابترین و گاهی موفقترین خودروهای تاریخ بوده است. مفهوم «خودروهای کانسپت» از دهه ۱۹۳۰ تا بهامروز ادامه داشته است. وبسایت اتوکار فهرستی از بهترین خودروهای مفهومی تاریخ را منتشر کرده است که در ادامه به معرفی هر مدل میپردازیم.
ولوو ونوس بیلو
محصول سال ۱۹۳۳
ونوس بیلو (Venus Bilo) اولین خودروی مفهومی جهان و ساخت برند سوئدی ولوو بود که در سال ۱۹۳۳ بهنمایش گذاشته شد. طراحی این مدل بهقدری رادیکال و افراطی بود که مقامات شرکت ولوو در زمان رونمایی، هرگونه ارتباطی با آن را تکذیب میکردند. طراحی ونوس بیلو سالها جلوتر از خودروهای آن دوران بود؛ درواقع با گذشت چندسال بعد، مدیران ارشد ولوو به تأمین بودجه برای ساخت سدان لوکس ونوس بیلو اقرار کردند. این مدل مفهومی پس از سال ۱۹۵۶ تابهامروز مشاهده نشده است.
بیوک وای-جاب
محصول سال ۱۹۳۸
کوپهی کروک بیوک وای-جاب (Y-Job) در بسیاری از رسانههای خودرویی آمریکا، بهعنوان اولین خودروی مفهومی تاریخ معرفی میشود، اما همانطور که اشاره شد، ولوو اولین خودروی مفهومی تاریخ را رونمایی کرده است. این مدل، نمایشی از هنر طراحی هارلی جی. ارل بود که چند سال بعد، کروک بیوک با الهام از آن ساخته شد. وای-جاب به ویژگیهای جالبی چون چراغهای جلوی مخفی، پنجرهها و سقف برفی و پیشرانهی ۸ سیلندر خطی ۵.۲ لیتری مجهز بود. این مدل در سال ۱۹۹۳ به مرکز طراحی جنرال موتورز وارد شد. البته در سال ۲۰۰۱ وای-جاب با تجهیزات مدرن در قالب مدل بیوک بلک هاوک (Blackhawk) بازسازی شد.
بیوک لِسِیبر
محصول سال ۱۹۵۱
هارلی جی. ارل لسیبر (LaSabre) را با الهام از طراحی جتهای جنگنده خلق کرد. این مدل متفاوت با پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل ۳۳۵ اسب بخاری، ارتفاع کم، سقف برقی با قابلیت بسته شدن خودکار هنگام آب و هوای بارانی، شیشهی منحنی جلو، چراغهای جلوی مخفی و برآمدگی بزرگ صندوق عقب و بخش پشتی که آغازگر محبوبیت این نوع طرح در خودروهای آمریکایی بود در تاریخ ماندگار شد. لسیبر بعدها به مدل تولیدی تبدیل شد و تا سال ۲۰۰۰، هشت نسل مختلف از آن به بازار رسید. بیوک لسیبر در سال ۲۰۰۶ با مدل لوسرن (Lucerne) جایگزین شد.
اولدزموبیل استارفایر
محصول سال ۱۹۵۳
برند آمریکایی اولدزموبیل (Oldsmobile) مدل مفهومی و پنج سرنشینهی استارفایر (Starfire) مجهز به بدنهی فایبرگلاس و پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل ۲۰۰ اسب بخاری را با الهام از جت جنگندهی لاکهید F-94 استارفایر نامگذاری کرد. در آن دوران استفاده از پلاستیک در بدنهی خودرو اقدامی انقلابی محسوب میشد. استارفایر آغازگر این انقلاب بود که هنوز هم پس از ۶ دهه، مدلهای با این بدنه در خط تولید جنرال موتورز تولید میشدند. استارفایر در سال ۱۹۶۱ به مدل تولیدی تبدیل و سرانجام پس از دو نسل عرضه، در سال ۱۹۸۰ کنار گذاشته شد.
اولدزموبیل گلدن راکت
محصول سال ۱۹۵۶
در دههی ۱۹۵۰ مدلهای مفهومی بسیاری با الهام از طراحی هواپیماها و سفینههای فضایی خلق شد. درواقع در این دوران موسوم به «عصر فضا» برندهای آمریکایی در این زمینه بیرقیب بودند. گلدن راکت (Golden Rocket) با بدنهی فایبرگلاس و پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل ۳.۲ لیتری با قدرت ۲۷۵ اسب بخار، اولی خودرویی بود که قابلیت تنظیم برقی فرمان را در اختیار راننده میگذاشت. هنگام باز کردن در گلدن راکت، صندلیها بلند شده و به سمت در چرخش پیدا میکنند تا پیاده و سوار شدن برای سرنشینان راحتتر باشد.
مدلهای مفهومی برتونه آلفارومئو BAT
محصول دهه ۱۹۵۰
فرانکو اسکالیونه در پروژهی همکاری شرکت و استودیوی طراحی برتونه (Bertone) و خودروساز آلفارومئو سه مدل مفهومی تاریخی طراحی کرد. مدلهای آیرودینامیک تکنیکی برلین موسوم به BAT 5، BAT 7 و BAT 9 انقلابی واقعی در طراحی و آیرودینامیک خودروها بودند. فقط این نکته را درنظر بگیرید که BAT 7 در سال ۱۹۵۴ ضریب درگی معادل ۰.۱۹ داشت. در سال BAT 11 با الهام از نمونههای اصلی و آلفارومئو 8C کامپتزیونه رونمایی شد.
لامبورگینی مارزال
محصول سال ۱۹۶۷
مدل مفهومی مارزال (Marzal) توسط استودیو طراحی برتونه و نیمی از پیشرانهی ۱۲ سیلندر V شکل ۴ لیتری لامبورگینیساخته شد. مارزال با طراحی آینده نگرانه، درهای طرح گالوینگ و پیشرانهی ۶ سیلندر خطی ۲ لیتری با قدرت ۱۷۵ اسب بخار برادر بزرگتر لامبورگینی اسپادا عنوان گرفت. لامبورگینی مارزال توسط گریس کلی، پرنسس موناکو در حاشیهی گرنپری فرمول یک موناکو در برابر عموم رانده شد.
آلفارومئو کارابو
محصول سال ۱۹۶۸
کارابو (Carabo) که در زبان ایتالیایی بهمعنی سوسک است توسط مارسلو گاندینی از استودیو برتونه طراحی و بر اساس مدل آلفارومئو تیو 33 با پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل ۲۳۰ اسب بخاری ساخته شد. کارابو در حقیقت مدل بهروز شدهی طراحی دیگر گاندینی؛ لامبورگینی میورا بود. آلفارومئو کارابو اولین خودروی تاریخ است که با درهای گالوینگ سوسکی (قیچی وار) همراه شده بود. این طرح برای اولین بار در خودروهای تولیدی، در یکی دیگر از طراحیهای گالوینی؛ لامبورگینی کونتاش بهکار برده شد.
مرسدسبنز C111
محصول سال ۱۹۶۹
C111 از نظر مقامات مرسدس، یک خودروی آزمایشی بود تا مفهومی. اولین بار در سال ۱۹۶۹ این مدل با پیشرانهی ونکل ۲۸۰ اسب بخاری و درهای طرح گالوینگ رونمایی شد. سال ۱۹۷۰ نمونه دیگر C111 با پیشرانهی قدرتمندتر ۳۵۰ اسب بخاری و سپس در سال ۱۹۷۸ مدل نهایی با پیشرانهی دیزل ۲۳۰ اسب بخاری معرفی شد. مرسدسبنز C111 سال ۱۹۷۸ در پیست مشهور ناردو رینگ (Nardò Ring) به نهایت سرعت ۳۲۲ کیلومتر بر ساعت رسید.
لانچیا استراتوس زیرو
محصول سال ۱۹۷۰
مارسلو گاندینی دوباره با یک طرح انقلابی در صنعت خودروسازی وارد شد. استراتوس زیرو (Zero یا 0) شروعی بر محبوبیت خطوط تهاجمی، تیز و مثلثی شکل بدنه خودروهای دهه ۱۹۷۰ بود. استراتوس زیر که فقط ۸۳ سانتیمتر ارتفاع داشت، از پیشرانهی ۴ سیلندر V شکل ۱.۶ لیتری لانچیا فولویا (Fulvia) با قدرت ۱۱۵ اسب بخار استفاده میکرد. استراتوس زیرو چند سال بعد در قالب مدل افسانهای لانچیا استراتوس که در مسابقات رالی خوش درخشید، تولید شد.
مازراتی بومرنگ
محصول سال ۱۹۷۱
جورجتو جیوجیارو با طراحی مازراتی بومرنگ (Boomerang) که شباهت فراوانی به آلفارومئو کارابو و لانچیا استراتوس زیرو داشت، الهامبخش مدلهای دیگری چون لوتوس اسپریت و دلورین DMC-12 را خلق کرد. بومرنگ از پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل ۴.۷ لیتری مدل بورا استفاده میکرد و مجوز تردد جادهای هم کسب کرده بود. مازراتی بومرنگ در نمایشگاههای زیادی به نمایش گذاشته شد و همیشه تحسین کارشناسان و طرفداران دنیای خودرو را به دنبال داشت.
مدلهای مفهومی فورد پروب
محصول سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۵
شرکت خودروساز آمریکایی فورد در طول ۶ سال، با هدف ساخت یک مدل آیرودینامیک سری پروب (Probe) را تولید کرد. سری پروب فورد در ۵ مدل مختلف با ویژگیهایی مانند کاور چرخ عقب چراغهای جلوی مخفی رونمایی شد. فورد پروب 5 محصول سال ۱۹۸۵، آخرین مدل از این سری بود که ضریب درگ آن ۰.۱۳۷ برابر با ضریب درگ جت جنگندهی F-16 گزارش شد. مدل تولیدی فورد پروب با الهام از این سری مفهومی در سال ۱۹۸۹ عرضه شد.
فورد جیا کاکپیت
محصول سال ۱۹۸۱
مدل مفهومی کاکپیت (Cockpit) با الهام از خودروهای دهه ۱۹۵۰، به منظور خلق یک خودروی دوسرنشینه اقتصادی شهری تولید شد. ابعاد کوچک، پارک آسان، پیشرانهی تک سیلندر ۲۰۰ سیسی با قدرت ۱۲ اسب بخار و مصرف سوخت ۳.۱ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر از ویژگیهای این مدل مفهومی جالب بود.
ایتال دیزاین کپسولا
محصول سال ۱۹۸۲
شاید کپسولا (Capsula) مدل مفهومی عجیبی بهنظر برسد، ولی ایدهی ابتدایی طرح ایتال دیزاین نقش مهمی در آیندهی خودروهای چندمنظوره داشت. کپسولا میتوانست به آسانی به هر خودرویی در کلاسهای مختلف تبدیل شود. درواقع شاسی و قوای محرکه آن شامل پیشرانهی ۴ سیلندر ۱.۵ لیتری با قدرت ۱۰۴ اسب بخار ثابت بود، اما بدنههای مختلف روی آن سوار میشد.
جنرال موتورز سان رِیسر
محصول سال ۱۹۸۷
سان ریسر (Sunraycer) خودروی خورشیدی جنرال موتورز بود که بهمنظور شرکت در اولین دوره از مسابقات خودروی خورشیدی یا «چالش جهانی خودروهای خورشیدی» با همکاری دو شرکت دیگر ساخته شد. سان ریسر با ظرفیت یک سرنشین فقط ۱۷۷ کیلوگرم وزن داشت و به ۷۲۰۰ سلول خورشیدی مجهز شده بود. نهایت سرعت این مدل مفهومی که ۳۱۳۸ کیلومتر از جادههای استرالیا را درنوردید، به ۱۰۹ کیلومتر بر ساعت میرسید.
جنرال موتورز کِرو 3
محصول سال ۱۹۹۰
سری مدلهای مفهومی جنرال موتورز کرو (CERV به معنی خودروی آزمایشی تیم مهندسی شورولت) شامل چهار نسخه مختلف از سال ۱۹۶۲ ساخته شدند. نسخه سوم کرو از پیشرانهی ZR1 با قدرت ۶۵۰ اسب بخار و سیستم چهار چرخ محرک استفاده میکرد و نهایت سرعت به بیش از ۳۲۰ کیلومتر بر ساعت میرسید. کرو 3 علاوه بر طراحی زیبا به انواع تجهیزات مدرن مجهز بود تا رانندگی با آن برای رانندههای آماتور هم بدون مشکل باشد.
بیامو E1
محصول سال ۱۹۹۱
گاهی اوقات کوچکترین خودروها، خلاقانهترین محصولات یک شرکت هستند. E1 در دو نسخه مختلف عرضه شد. نسخه اول آن در سال ۱۹۹۱ با موتور برقی بود اما نسخه دوم در سال ۱۹۹۳ با سه نوع پیشرانه بنزینی، برقی و هیبرید ساخته شد.بیامو E1 از بدنهی آلومینیومی سبک وزن استفاده میکرد که میتوان آن را رقیب اصلی آئودی A1 در نظر گرفت. در سال ۱۹۹۴ بیامو برندهای بریتانیایی روور و مینی را در اختیار گرفت و نیاز به تولید مدلی بر اساس E1 از بین رفت.
ام جی E-XE
محصول سال ۱۹۸۵
ساخت مدلهای مفهومی توسط برندهای بریتانیایی خودروساز بریتیش لِیلند، آستین روور یا ام جی-روور عجیب بهنظر میرسد اما تیم مهندسی MG خودروی مفهومی جالبی تولید کرد. E-XE یک خودروی مفهومی موتورمیانی اسپرت بود که با الهام از فراری 308 توسط رویدن اکس و جری مکگاورن طراحی شد. E-XE از قوای محرکه و شاسی ام جی مترو و خودروی رالی 6R4 استفاده میکرد که چند سال بعد مکگاورن MG F را با الهام از آن طراحی کرد.
ولوو ECC
محصول سال ۱۹۹۳
مدل مفهومی ECC یا خودروی مفهومی محیط زیستی ولوو بهمنظور تولید یک خودروی پاک، ایمن، سبکوزن با قوای محرکه ترکیبی از موتور برقی و توربین گازی ساخته شد. طراحی ECC چندسال جلوتر از آن سالها بود؛ درواقع ولوو S80 محصول سال ۲۰۰۶ در طراحی بدنه از این مدل الهام گرفته است.
دوج ESX3
محصول سال ۲۰۰۰
شاید طرحی مدل مفهومی دوج (با تلفظ صحیح انگلیسی داج) برای قرن ۲۱ انقلابی نباشد، اما در زیر پوستهی نه چندان جذاب، قوای محرکه دیزل-برقی هیبرید وجود داشت. سری مدلهای مفهومی ESX دوج از سال ۱۹۹۶ ساخته شدند که پیش از مدلهای اینسایت هوندا و پریوس تویوتا است. سری ESX که در مجموع در سه نسخه تولید شدند، پاسخ تیم مهندسی دوج به درخواست بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده مبنی برتولید خودروی کم مصرف بود.
جگوار F تایپ
محصول سال ۲۰۰۰
قبل از عرضهی کوپهی زیبای جگوار اف تایپ (F Type) در سال ۲۰۱۳، سه مدل مفهومی مختلف با نامهای متفاوت در سالهای ۱۹۸۶، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۱ ساخته شد. جگوار اف تایپ سال ۲۰۰۰ از پیشرانهی ۶ سیلندر V شکل ۳ لیتری مدل S تایپ سدان استفاده میکرد. البته اف تایپ تولیدی سال ۲۰۱۳ از مدل مفهومی C-X16 الهام گرفته است. جف لاوسون مدیر تیم طراحی جگوار مسئول اصلی این پروژه بود اما پس از فوت او در سال ۱۹۹۹ پروژهی اف تایپ به یان کالوم واگذار شد.
بیامو X کوپه
محصول سال ۲۰۰۱
خودروساز آلمانی بیامو با شروع قرن ۲۱ بهلطف حضور کریس بنگل آمریکایی و ایدههای خلاقانه او، مدلهای مفهومی جذابی تولید کرده است. کراس اور مفهومی X کوپه با ویژگیهای جالبی چون خطوط پیچیدهی بدنه، چراغهای هوشمند جلو متصل به سیستم GPS و پیشرانهی ۳ لیتری دیزل توربوشارژ همراه بود.
کادیلاک 16
محصول سال ۲۰۰۳
جنرال موتورز در تاریخ صنعت خودروسازی مدلهای مفهومی زیادی رونمایی کرده است، اما کادیلاک 16 مجهز به پیشرانهی ۱۶ سیلندر V شکل ۱۳.۶ لیتری تنفس طبیعی با حداقل قدرت ۱۰۰۰ اسب بخار و گشتاور ۱۳۵۶ نیوتنمتر، جزو جذابترین آنها شناخته میشود. هدف از ساخت این مدل مفهومی تولید پیشرانهی V16 نبود، بلکه کادیلاک 16 پیش نمایشی از زبان طراحی جدید محصولات این برند آمریکایی بود. محصولات کادیلاک هنوز هم از همین زبان طراحی استفاده میکنند.
جنرال موتورز های-وایر
محصول سال ۲۰۰۳
های-وایر خودروی مفهومی با پیل سوختی هیدروژنی بود که تمام اجزای سیستم آن بهصورت الکترونیکی در ارتباط بودند. ایدهی اصلی های-وایر (Hy-wire) کنار گذاشتن سیستم مکانیکی و ورود به دنیای الکترونیک مدرن بود. پیشرانهی ۳ مرحلهای های-وایر در شرایط مداوم ۱۲۶ اسب بخار و در شرایط کوتاه مدت ۱۷۳ اسب بخار قدرت تولید میکرد. جالب است بدانید که نام های-وایر بر اساس نظر یک کودک انتخاب شده است.
هولدن افیجی
محصول سال ۲۰۰۵
معمولاً خودروهای مفهومی با نگاهی به صنعت خودروسازی آینده ساخته میشوند، ولی در این بین نمونههای مانند هولدن افیجی (Efijy) هم هستند که بهیاد مدلهای قدیمی تولید شدهاند. افیجی به الهام از مدل هولدن FJ محصول سال ۱۹۳۵ و بر اساس شورولت کوروت C6 با پیشرانهی ۸ سیلندر V شکل ۶ لیتری و قدرت ۶۴۴ اسب بخار ساخته شد.
بیامو افیشنت داینامیکس
محصول سال ۲۰۰۹
مفهوم افیشنت داینامیکس (Efficient Dynamics) با هدف تولید خودرویی پیشرفته، سبک وزن و هیبرید مطرح شد. همانطور که مشخص است خروجی مستقیم این پروژه مدل i8 است.
رنو دزیر
محصول سال ۲۰۱۰
دزیر (DeZir) مدل مفهومی و تمام برقی رنو بود که در سال ۲۰۱۰ با طراحی فوقالعاده زیبا رونمایی شد. درهای پروانهای، موتور برقی با قدرت ۱۴۸ اسب بخار و طراحی جذاب از ویژگیهای رنو دزیر است. مدل مسابقهای رنو اسپرت R.S. 01 و مدل مفهومی الپین A110-50 با الهام از دزیر ساخته شدند.
جگوار C-X75
محصول سال ۲۰۱۰
سوپراسپرت هیبرید جگوار C-X75 با قدرت ۷۷۸ اسب بخار با همکاری تیم مهندسی فرمول یک ویلیامز ساخته شد. در ابتدا هدف مدیران ارشد عرضهی ۲۵۰ دستگاه از این مدل زیبا بود که بهدلایل مالی این پروژه کاملاً متوقف شد تا جگوار C-X75 در قالب یک مدل مفهومی باقی بماند. جادههای رم در فیلم Spectre جیمزباند میزبان C-X75 جگوار بود.
بیامو NEXT 100
محصول سال ۲۰۱۶
مدل مفهومی NEXT 100 به مناسبت ۱۰۰ سالگی تأسیس برند بیامو و پیش نمایشی از محصولات آیندهی این برند آلمانی ساخته شد. NEXT 100 مجهز به انواع فناوریهای مدرن مانند فناوری خودران و بدنهی فیبرکربن است. ضریب درگ این مدل مفهومی ۰.۱۸ گزارش شده است.
DS E-Tense
محصول سال ۲۰۱۶
برند لوکس و زیرمجموعهی سیتروئن در چند سال اخیر محصولات متنوع اما نهچندان جذاب عرضه کرده است. مدل مفهومی و تمام برقی E-Tense نمایشی از تواناییهای گروه PSA است که حدود یک ماه پیش، X E-Tense نیز بهعنوان کدل جدیدتر آن رونمایی شد.
کوالکام روز چهارشنبه در جریان مراسمی اختصاصی از طراحی مرجع جدیدی برای هدستهای واقعیت مجازی و واقعیت افزودهی مستقل به نام اسنپدراگون XR1 رونمایی کرد.
بازارهای واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) فراز و نشیبهای مختلفی را طی کردهاند؛ اما کوالکام با سرسختی همچنان بر این باور است که آنها از ظرفیت فوقالعاده بالایی برخوردار هستند و تحلیلگران نیز آیندهای روشن را برای این عرصه پیشبینی میکنند. موسسهی IDC انتظار دارد که تعداد هدستهای مستقل در حال استفاده نظیر اچتیسی وایو فوکوس و آکیولس گو تا سال ۲۰۲۳ به ۱۸۶ میلیون دستگاه برسد.
به همین دلیل کوالکام، این سازندهی تراشهی مستقر در سن دیگو کالیفرنیا دو سال پیش طراحی مرجع برای هدستهای واقعیت مجازی مستقل را بر پایهی سیستم روی تراشهی اسنپدراگون ۸۲۰ معرفی کرد و در ابتدای سال جاری میلادی نیز نسخهای ارتقایافته را به همراه اسنپدراگون ۸۴۵ به معرض نمایش گذاشت. این شرکت امروز در طی مراسمی در سانتا کلارا از جدیدترین ساختهی خود یعنی پلتفرم اسنپدراگون XR1 (مخفف واقعیت توسعهیافته) رونمایی کرد؛ اما این پلتفرم برخلاف طراحیهای مرجع پیشین تنها واقعیت مجازی را هدف نگرفته است.
هوگو سوارت، مدیر کسبوکار XR در کوالکام در گفتگو با خبرگزاری VentureBeat گفت:
XR1 با هدف بهکارگیری در دستهبندی هدستهای واقعیت مجازی و واقعیت افزوده ساخته شده و بیانگر اعتقاد راسخ ما به این عرصه است. ما دید مناسبی به جایگاه این بازار و آیندهی آن داریم.
همانطور که سوارت گفت، پلتفرم اسنپدراگون XR با دو انگیزه طراحی و ساخته شده است. اول قیمت بالای هدستهای واقعیت مجازی و افزودهی نسل فعلی و دوم بازار بیظرافت لوازم جانبی هدستهایی همچون سامسونگ گیر ویآر و گوگل دیدریم ویو. نزدیک به ۴۵ درصد از مصرفکنندگان معتقدند که دستگاههای واقعیت افزوده و واقعیت مجازی فعلی به شدت گران هستند و ۴۶ درصد نیز دستگاههای مستقل را به هدستهای وابسته به گوشیهای هوشمند ترجیح میدهند. سوارت در این باره میگوید:
برخی از هدستهای موجود در بازار قیمت بالایی دارند، راهاندازی آنها بهسادگی امکانپذیر نیست و همهی افراد نیز صاحب جدیدترین و پیشرفتهترین گوشی هوشمند نیستند.
پلتفرم XR1 از نظر مجموعهی ویژگیها در مقایسه با اسنپدراگون ۸۴۵ در سطح تقریبا پایینتری قرار میگیرد و در واقع نوعی مکمل و نه جانشین آن بهحساب میآید. هیرن بیهایند، مدیر محصول XR در این باره میگوید: «از نظر مهندسی ما به عقب بازگشتیم و به پلتفرم واقعیت مجازی اسنپدراگون ۸۴۵ نگاه کردیم با خود گفتیم شاید پهنای باند حافظه بتواند کمتر باشد و همچنین بتوانیم تواناییهای واحد پردازش گرافیکی را کاهش دهیم.»
در نتیجه، دستگاههای XR به توانمندی همتایان پیشرفتهی مجهز به اسنپدراگون ۸۴۵ نیستند. آنها به جای آزادی ۶ درجهی دستگاههای ردهبالا تنها از سه درجه آزادی حرکت پشتیبانی میکنند. آنها همچنین به جای لوازم جانبی ردیاب دست و التراسونیک به همراه کنترلهای 6DoF عرضه میشوند. علاوه بر این، هدستهای XR1 از ردیابی و مکانیابی در مقیاس اتاق یا ردیابی چشمی پشتیبانی نمیکنند. بیهایند در این رابطه میگوید:
هدستهای XR1 برای تجربههای ویدئو محور اولیه نظیر ویدئوی دو بعدی ۳۶۰ درجه، گیمینگ ساده و تعاملپذیری ابتدایی در بازهی قیمتی ارزانتر طراحی شدهاند. اینها تجربیاتی هستند که ما با XR1 هدفگذاری کردهایم.
تراشهی جدید کوالکام که از کیت توسعهی نرمافزاری فعلی اسنپدراگون XR پشتیبانی میکند، مجهز به پردازشگر هگزاگون وکتور این شرکت (تراشهای بهینهشده برای انجام وظایف یادگیری ماشین)، پردازندهی کریو و همچنین واحد پردازش گرافیکی خانوادهی آدرنو است.
پلتفرم XR1 به لطف بهرهمندی از واحد پردازش گرافیکی آدرنو و پردازشگر سیگنال تصویر اسپکترا میتواند حداکثر تا وضوح تصویر 4K و نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه روی یک یا دو نمایشگر اولد یا LCD خروجی بدهد و تاخیر حرکت به فوتون – مقدار زمانی که طول میکشد تا دوربین نور را ثبت و سختافزار اقدام به پردازش، رندر و نمایش آن به عنوان یک محتوای واقعیت افزوده کند – به ۲۰ میلیثانیه یا کمتر کاهش دهد. این پلتفرم همچنین قادر به سنجش اینرسی بصری است؛ تکنیکی که از ترکیب دادههای دوربین و حسگر حرکتی بهمنظور ردیابی حرکات هدست در فضای سهبعدی استفاده میکند، XR1 در نهایت قادر به پشتیبانی از رابطهای برنامهنویسی استاندارد گرافیکی نظیر OpenGL، OpenCL و ولکان نیز است.
اگر همه چیز طبق برنامه به پیش برود، نخستین دستگاههای XR1 به زودی به بازار عرضه خواهند شد. در فهرست شرکای اولیهی کوالکام نام متا، یک تولیدکنندهی سازمانی هدست واقعیت افزوده به همراه پیکو، یوزیکس و اچتیسی وایو به چشم میخورد. با این حال، در آیندهی نزدیک تولیدکنندگان بیشتری به این جمع افزوده خواهند شد. سوارت در این باره میگوید:
ما بهشدت مشغول همکاری با تمام بازیگران حاضر در این صنعت از تولیدکنندگان تا پلتفرمها و همچنین شرکای فناوری و تامینکنندگان تجهیزات هستیم.
ثروتمندان خودساخته افرادی هستند که با تلاش خود و بدون وابستگی به اطرافیان و خانواده، به موفقیت مالی رسیدهاند. آنها عادات شخصی و مالی مشترکی دارند.
وقتی به زندگی و رفتار یک ثروتمند خودساخته نگاه میکنید، اولین لغاتی که در ذهن شما میآیند چه مواردی هستند؟ صفاتی مانند ولخرج، مادیگرا، مغرور و صفات ناپسند مشابه، برخی اوقات در کنار این افراد خود را نشان میدهند. اما حقیقت این است که عموم ثروتمندان خودساخته رفتارها و عادتهایی کاملا متفاوت با باور عمومی دارند.
آن ماری ساباث، نویسندهی کتاب «رفتارهایی که میلیونرهای خودساخته دارند و مردم دیگر ندارند» برای تالیف کتاب خود با ۳۰ نفر از این افراد مصاحبه داشته است. افرادی که فعالیت خود را از صفر شروع کردهاند و مانند خود نویسنده، به دارایی فراوانی رسیدهاند. نتایج مصاحبههای او نشان میدهد که هر فردی توانایی تبدیل شدن به یکی از این افراد ثروتمند را دارد. او در تشریح جملهی خود به مصاحبه با یکی از مدیران داخل کتاب اشاره میکند که خواستن را تنها شرط لازم برای رسیدن به موفقیت میداند.
بسیاری از ثروتمندان خودساخته از پسزمینهای بدون ثروت میآیند. برخی از آنها حتی در کودکی با فقر دست و پنجه نرم کردهاند. برخی از آنها برای حداقل غذا کار کردهاند و شاید شبهای زیادی را گرسنه خوابیدهاند. بههرحال به نظر میرسد این افراد بهترین هدیهها یعنی تواضع و خواستن را از این دوران دریافت کردهاند. تجربهی کودکی آنها باعث شده که به افراد موفق و خودساختهی امروزی تبدیل شوند. در ادامهی این مطلب زومیت به تشریح رفتارها و عادات مشترک این افراد میپردازیم.
۱- معنای واقعی مزد زحمات را میدانند
ثروتمندان خودساخته از انجام هیچ کاری برای کسب ثروت فروگذار نکردهاند. برخی از آنها تمام عمر تلاش کردهاند تا به موفقیت امروزی برسند. آنها هیچگاه آنقدر مغرور نبودهاند که از انجام برخی کارها مانند شستن ظروف یا دستفروشی خجالت بکشند.
۲- از لذتهای کوتاهمدت دوری میکنند
اکثر مردم به دنبال زندگی راحت و لوکس هستند. این در حالی است که ثروتمندان خودساخته تا حدممکن از لذتهای زودهنگام دوری میکنند و آنها را برای زمان مناسب به تعویق میاندازند. آنها این کار را با انجام دو شغل همزمان و صرفهجویی حداکثری انجام میدهند. آنها به جای تمرکز به پاداشهای زودهنگام، به هدف نهایی یعنی استقلال مالی توجه میکنند.
۳- به جای کمک مالی، روشها را آموزش میدهند
ثروتمندان خودساخته به جای ماهی، ماهیگیری را به اطرافیان خود آموزش میدهند. آنها تمایل دارند تا دیگران نیز مسیر طی شده را مشاهده کرده و نکات آن را بیاموزند. آنها افراد استخدامشده را برای درک مسیر و اجرای استراتژیهای پیشرفت تربیت میکنند. بسیاری از ثروتمندان خودساخته، اعتماد به نفس و روش راهاندازی کسب و کار را به دیگران آموزش میدهند.
۴- هزینهی زیادی پرداخت کردهاند
برای افرادی که از بیرون به زندگی این افراد نگاه میکنند، رسیدن به قله آسان به نظر میرسد. البته قطعا ثروتمندان خودساخته از دشواریهای مسیر آگاه هستند. آنها هزینهی زیادی به مدرسهی زندگی پرداخت کردهاند تا از اشتباهاتشان درس بگیرند. آنها به جای سرزنش خود، لحظات شکست را به فرصتهای یادگیری تبدیل کردهاند. بسیاری از آنها لحظات شکستهای غیرمنتظره را به دید پلههایی برای رسیدن به موفقیت مورد نظر دیدهاند.
۵- پول را تنها یک ابزار میدانند
اغلب آنها پس از رسیدن به ثروت، با آن خودنمایی نمیکنند. آنها در مسیر نشان دادهاند که به راحتی چشمشان را روی زرق و برق دنیا و مواردی که فریاد توجه میزنند، خواهند بست.
۶- از خودنمایی دوری میکنند
اکثر ثروتمندان خودساخته تمایل دارند تا در میان جمع باشند و با هزینههای گزاف خودنمایی نکنند. آنها از خرید اتومبیلهای آخرین مدل، لباسهای گرانقیمت و زندگی در کاخهای اشرافی خودداری میکنند و تمایلی به قرار گرفتن در مرکز توجه ندارند.
۷- روی دیگران تمرکز میکنند
این رفتار نیز شبیه به دوری از خودنمایی است. اکثر این افراد نمایندههایی برای انجام کارها دارند و بدون ایجاد تمرکز و حساسیت زیاد روی خودشان، تنها نظارهگر فعالیتها هستند و تمایلی به فریاد زدن مهارتهایشان ندارند.
۸- ریشههای خود را فراموش نمیکنند
فروتنی یکی از ویژگیهای همیشگی ثروتمندان خودساخته است. حتی پس از رسیدن به ثروت چندین رقمی، آنها در درون به آن بخش از شخضیت و گذشتهی خود فکر میکنند که مسیر طولانی را طی کرده و به امروز رسیده است.
۹- دست از تلاش بر نمیدارند
ثروتمندان خودساخته همیشه مشغول کار کردن هستند. از صبح زود بیدار شدن تا کار کردن تا دیروقت، هیچکدام آنها را از انجام کار و وظیفهی مورد نظرشان باز نمیدارد. استمرار، خصوصیتی است که در رسیدن به اهداف، این افراد را از مردم عادی متمایز میکند.
۱۰- کسبوکار خود را با توجه به یک نیاز موجود راهاندازی میکنند
این نوع از ثروتمندان با دقت به نیازهای جامعه دقت میکنند. سپس کسبوکار خود را صرفنظر از خدمات مورد نیاز، پیرامون آن تاسیس کرده و برای موفقیت، شبانهروز تلاش میکنند. آنها برند خود را پیرامون نیازهایی اساسی میسازند که شاید جلوی دید همه باشد اما توجهی به آن نکرده باشند.
برای شناسایی ثروتمندان خودساخته در جمعها کافی است به افرادی که بیشتر گوش میدهند، دقت کنید. آنهایی که نیازی به توجه دیگران ندارند و با فروتنی از جمع لذت میبرند. افرادی که کسبوکار خود را حول یک نیاز اساسی شکل دادهاند و نیازی به فریاد زدن آن ندارند.
دقایقی پیش الجی نسل جدید گوشی هوشمند سری وی را با نام الجی وی ۳۵ ThinQ رونمایی کرد. این گوشی با تراشهی اسنپدراگون ۸۴۵ و نمایشگر ۶ اینچی اولد بدون حاشیه راهی بازار میشود.
الجی دقایقی پیش و بدون برگزاری مراسمی خاص نسل جدید گوشیهای هوشمند خود را با نام الجی وی 35 ThinQرونمایی کرد. این گوشی جدید را باید یک بهروزرسانی برای وی ۳۰ اس ThinQ بدانیم که تنها چند ماه پیش رونمایی شده بود. هرچند وی ۳۰ اس ThinQ شامل تغییرات محدود نرمافزاری در مقایسه با نسل پیش بود، اما وی ۳۵ ThinQ تغییرات سختافزاری را کوچک و بزرگی به خود دیده است.
الجی وی ۳۵ ThinQ از نظر سختافزاری شماری از قابلیتها را از الجی جی ۷ ThinQ که چندی پیش رونمایی شد به ارث برده است؛ از جملهی مشخصات فنی این گوشی باید به استفاده از تراشهی اسنپدراگون ۸۴۵ اشاره کرد که بهروز بودن آخرین محصول سری وی الجی در سال ۲۰۱۸ میلادی را تضمین میکند. با توجه به اینکه الجی از وی ۳۵ ThinQ رونمایی کرده، انتظار میرود بروزرسانی اصلی سری وی با نام V40 در پاییز سال جاری میلادی راهی بازار شود.
همانند الجی جی ۷ ThinQ که از دوربین دوگانه با کمی تغییرات بهره میبرد، وی ۳۵ ThinQ نیز به همین دوربین دوگانه مجهز شده است. دوربین دوگانه و اصلی جدیدترین پرچمدار الجی از دو سنسور ۱۶ مگاپیکسلی بهره میبرد؛ یکی از دوربینها به لنز استاندارد و دیگری به لنز سوپر واید مجهز شده است. هر چند مشخصات فنی این دوربین شبیه به نسلهای پیشین است، اما طبق اعلام الجی دوربین وی ۳۵ ThinQ عملکرد بهتری در فضاهای تاریک خواهد داشت. الجی در وی ۳۵ ThinQ از ۱۹ افکت مبتنی بر هوش مصنوعی بهره برده تا از این طریق تصاویر ثبت شده را از طریق بکارگیری افکتهای مبتنی بر هوش مصنوعی بهبود بخشد. در پنل جلویی نیز شاهد بکارگیری یک سنسور ۸ مگاپیکسلی هستیم که نسبت به دوربین ۵ مگاپیکسلی بکار رفته در نسل گذشته بهبود یافته است.
همچون جی ۷ ThinQ، در وی ۳۵ ThinQ نیز بخشی از قابلیتهای مرتبط با هوش مصنوعی دوربین از گوگل لنز پشتیبانی میکند. هرچند الجی وی ۳۵ ThinQ و ال جی جی ۷ ThinQ از نظر نرمافزار بسیار شبیه به هم هستند، اما از نظر ظاهری تفاوتهایی دارند. الجی وی ۳۵ ThinQ را با بهرهگیری از نمایشگری تمام صفحه که فاقد بریدگی است، راهی بازار میکند. وی ۳۵ ThinQ کاملا به زبان طراحی سری وی الجی وفادار مانده، حال آنکه اضافه شدن رنگ جدید مشکی شفقی باعث شده تا این گوشی جلوه جدیدی به خود بگیرد. همچنین الجی وی ۳۵ ThinQ از وجود یک نمایشگر ۶ اینچی اولد بهره میبرد.
از دیگر مشخصات فنی این گوشی باید به باتری ۳۳۰۰ میلیآمپر ساعتی در کنار حافظهی رم ۶ گیگابایتی اشاره کرد. براساس اطلاعات ارائه شده وی 35 ThinQ که بصورت قراردادی با اوپراتور AT&T در ایالات متحده به فروش میرسد، دارای برچسب قسمت ۹۰۰ دلاری است.طبق اعلام الجی این گوشی ۸ ژوئن یا ۱۸ خرداد ماه راهی بازار خواهد شد. شما میتوانید از جدول زیر برای مقایسهی مشخصات فنی این گوشی با نسل قبل استفاده کنید:
مقایسه
ال جی وی 35 تین کیو | وی 30 اس تین کیو ال جی | ال جی وی 30 | |||
---|---|---|---|---|---|
عرضه | |||||
معرفی | 2018, می | 2018, فوریه | 2017, اوت | ||
وضعیت | عرضه در آینده نزدیک (هشتم ژوئن) | موجود. عرضه شده در مارس 2018 | موجود. عرضه شده در سپتامبر 2017 | ||
نمایشگر | |||||
نوع | P-OLED لمسی خازنی, 16 میلیون رنگ | P-OLED لمسی خازنی, 16 میلیون رنگ | P-OLED لمسی خازنی, 16 میلیون رنگ | ||
سایز | 6.0 اینچ (~81.2% نسبت نمایشگر به بدنه) | 6.0 اینچ (~81.2% نسبت نمایشگر به بدنه) | 6.0 اینچ, 92.9 (~81.2% نسبت نمایشگر به بدنه) | ||
رزولوشن | 1440 در 2880 پیکسل, نسبت تصویر 18 به 9 (~537 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | 1440 در 2880 پیکسل, نسبت تصویر 18 به 9 (~537 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | 1440 در 2880 پیکسل, نسبت تصویر 18 به 9 (~537 پیکسل در اینچ تراکم پیکسلی) | ||
محافظ | کورنینگ گوریلا گلس 5 | کورنینگ گوریلا گلس 5 | کورنینگ گوریلا گلس 5 | ||
- پشتیبانی از Dolby Vision/HDR10 - نمایشگر همیشه روشن (Always on Display) - +LG UX 6.0 | - Dolby Vision/HDR10 - نمایشگر همیشه روشن (Always on Display) - LG UX 6.0+ | - Dolby Vision/HDR10 - نمایشگر همیشه روشن (Always on Display) - LG UX 6.0+ | |||
بدنه | |||||
ابعاد | 151.7 در 75.4 در 7.3 میلیمتر | 151.7 در 75.4 در 7.3 میلیمتر | 151.7 در 75.4 در 7.3 میلیمتر | ||
وزن | 157 گرم | 158 گرم | 158 گرم | ||
ساخت | پشت و جلو از جنس شیشه (گوریلا گلس 5), فریم آلومینیومی | پشت و جلو از جنس شیشه (گوریلا گلس 5), فریم آلومینیومی | پشت و جلو از جنس شیشه (گوریلا گلس 5), فریم آلومینیومی | ||
- IP68 گواهی - بهرهمندی از استاندارد MIL-STD-810G | - استاندارد نظامی MIL-STD-810G - گواهی IP68 - ضد نفوذ گرد و غبار و آب تا 1.5 متر و 30 دقیقه | - گواهی IP68 - بهرهمندی از استاندارد MIL-STD-810G | |||
سیمکارت | نانو-سیم | تک سیمکارته (نانو-سیم) یا دو سیمکارتهی هیبریدی (نانو-سیم, همزمان یکی فعال) | تک سیمکارته (نانو-سیم) یا دو سیمکارتهی هیبریدی (نانو-سیم, همزمان یکی فعال) | ||
پلتفرم | |||||
سیستمعامل | اندروید 8.0 (اوریو) | اندروید 7.1.2 (نوقا) | اندروید 7.1.2 (نوقا) | ||
تراشه | Qualcomm SDM845 Snapdragon 845 | Qualcomm MSM8998 Snapdragon 835 | Qualcomm MSM8998 Snapdragon 835 | ||
پردازنده مرکزی | 8 هستهای (چهار هستهی 2.7 گیگاهرتزی Kryo 385 Gold و چهار هستهی 1.7 گیگاهرتزی Kryo 385 Silver) | 8 هستهای (چهار هستهی 2.45 گیگاهرتزی Kryo و چهار هستهی 1.9 گیگاهرتزی Kryo ) | 8 هستهای (چهار هستهی 2.45 گیگاهرتزی Kryo و چهار هستهی 1.9 گیگاهرتزی Kryo) | ||
پردازنده گرافیکی | Adreno 630 | Adreno 540 | Adreno 540 | ||
حافظه | |||||
درگاه حافظه | میکرو اسدی, تا 400 گیگابایت (درگاه اختصاصی) | میکرو اسدی, تا 256 گیگابایت (درگاه اختصاصی) در مدل تک سیمکارت میکرو اسدی, تا 256 گیگابایت (استفاده از شیار دوم سیمکارت) در مدل دو سیمکارت | میکرو اسدی, تا 256 گیگابایت (درگاه اختصاصی) - مدل تک سیمکارت میکرو اسدی, تا 256 گیگابایت (استفاده از شیار دوم سیمکارت) - مدل دو سیمکارت | ||
حافظه داخلی | 128 گیگابایت, 6 گیگابایت رم (+V35) یا 64 گیگابایت, 6 گیگابایت رم (V35) | 256 گیگابایت, 6 گیگابایت رم (V30s+) یا 128 گیگابایت, 6 گیگابایت رم (V30s) | 128 گیگابایت, 4 گیگابایت رم (V30+) یا 64 گیگابایت, 4 گیگابایت رم (V30) | ||
دوربین | |||||
اصلی | دوگانه : 16 مگاپیکسل (1 میکرومتر سایز پیکسل, لرزشگیر اپتیکال سه محوره, سفوکوس خودکار با تشخیص فاز, f/1.6) و 16 مگاپیکسل (f/1.9، فاقد فوکوس خودکار)، تشخیص فاز و فوکوس خودکار لیزری، فلش LED | دوگانه 16 مگاپیکسل (f/1.6, لرزشگیر اپتیکال, سه محوره, فوکوس خودکار لیزری و تشخیص فاز) و 13 مگاپیکسل (f/1.9, بدون فوکوس خودکار), فلاش LED | دوگانه : 16 مگاپیکسل (لرزشگیر اپتیکال 3 محوره, 1.0 میکرومتر سایز پیکسل, فوکوس خودکار با تشخیص فاز, f/1.6) و 13 مگاپیکسل (f/1.9، فاقد AF)، تشخیص فاز و فوکوس خودکار لیزری، فلش LED | ||
قابلیتها | برچسبگذاری جغرافیایی, فوکوس لمسی, تشخیص چهره, HDR, پاناروما | برچسبگذاری جغرافیایی, فوکوس لمسی, تشخیص چهره, HDR, پاناروما | برچسبگذاری جغرافیایی, فوکوس لمسی, تشخیص چهره, HDR, پاناروما | ||
ویدیو | 2160p@30fps, 1080p@30/60fps, 720p@120fps, 24-bit/192kHz ضبط صدای استریو | 2160p@30fps, 1080p@30/60fps, 720p@120fps, 24-bit/192kHz ضبط صدای استریو | 2160p@30fps, 1080p@30/60fps, 720p@120fps, 24-bit/192kHz ضبط صدای استریو | ||
سلفی | 8 مگاپیکسل (f/1.9) | 5 مگاپیکسل, 1.12 میکرومتر سایز پیکسل, 1/5 اینچ سایز سنسور, f/2.2 | 5 مگاپیکسل, 1.12 میکرومتر پیکسل, 1/5اینچ سایز سنسور, f/2.2 | ||
صدا | |||||
جک ۳.۵ میلیمتری | بله | بله | بله | ||
- صدای 32 بیت/192 کیلوهرتز - گواهی B&O Play - ضبط صدای 24 بیت/48 کیلوهرتز - لغو کنندهی نویز صدا از طریق میکروفون اختصاصی - صدای DTS-X | - صدای 32 بیت/192 کیلوهرتز - B&O Play گواهی - لغو کنندهی نویز صدا از طریق میکروفون اختصاصی | - صدای 32 بیت/192 کیلوهرتز - گواهی B&O Play - ضبط صدای 24bit/48kHz - لغو کنندهی نویز صدا از طریق میکروفون اختصاصی | |||
باتری | |||||
باتری | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم پلیمری با ظرفیت 3300 میلی آمپر ساعت | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم پلیمری با ظرفیت 3300 میلی آمپر ساعت | باتری غیر قابل تعویض لیتیوم پلیمری با ظرفیت 3300 میلی آمپر ساعت | ||
قابلیتها | |||||
حسگرها | حسگر اثرانگشت (پشت گوشی), شتابسنج, ژیروسکوپ, سنسور مجاورت, قطبنما, فشارسنج, طیف رنگ | حسگر اثرانگشت (پشت گوشی), شتابسنج, ژیروسکوپ, سنسور مجاورت, قطبنما, فشارسنج, طیف رنگ | حسگر اثرانگشت (پشت گوشی), شتابسنج, ژیروسکوپ, سنسور مجاورت, قطبنما, فشارسنج, طیف رنگ | ||
- شارژ سریع باتری: 50 درصد در 36 دقیقه (Quick Charge 3.0) - شارژ بیسیم - پخشکنندهی MP4/DviX/XviD/H.265/WMV - پخشکنندهی MP3/WAV/FLAC/eAAC+/WMA - ویراستار عکس و فیلم - ویراستار اسناد | - ThinkQ AI - شارژ سریع باتری: 50 درصد در 36 دقیقه (Quick Charge 3.0) - شارژ بیسیم - پخشکنندهی MP4/DviX/XviD/H.265/WMV - پخشکنندهی MP3/WAV/FLAC/eAAC+/WMA - ویراستار عکس و فیلم - ویراستار اسناد | - شارژ سریع باتری: 50 درصد در 36 دقیقه (Quick Charge 3.0) - شارژ بیسیم - پخشکنندهی MP4/DviX/XviD/H.265/WMV - پخشکنندهی MP3/WAV/FLAC/eAAC+/WMA - ویراستار عکس و فیلم - ویراستار اسناد | |||
شبکه | |||||
فناوری | GSM / HSPA / LTE | GSM / HSPA / LTE | GSM / HSPA / LTE | ||
اتصالات | |||||
شبکه بیسیم | Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac, دو بانده, Wi-Fi Direct, DLNA, هاتاسپات | Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac, دو بانده, Wi-Fi Direct, DLNA, هاتاسپات | Wi-Fi 802.11 a/b/g/n/ac, دو بانده, Wi-Fi Direct, DLNA, هاتاسپات | ||
بلوتوث | 5.0, A2DP, LE, aptX HD | 5.0, A2DP, LE, aptX HD | 5.0, A2DP, LE, aptX HD | ||
GPS | بله, با A-GPS, GLONASS, GALILEO | بله, با A-GPS, GLONASS, GALILEO | بله, با A-GPS, GLONASS, GALILEO | ||
NFC | بله | بله | بله | ||
رادیو | استریو رادیو افام با RDS | استریو رادیو افام با RDS | استریو رادیو افام با RDS | ||
USB | 3.1, Type-C 1.0 کانکتور ریورسبل | 3.1, Type-C 1.0 کانکتور ریورسبل | 3.1, Type-C 1.0 کانکتور ریورسبل | ||
متفرقه | |||||
رنگها | سیاه, خاکستری | آبی, خاکستری | سیاه, نقرهای, آبی, بنفش, قرمز | ||
محدوده قیمت | حدود 800 یورو | حدود 610 یورو |
وبسایت اینسایدEV گفتگویی با هنریک فیسکر در مورد سوپراسپرت الکتریکی ایموشن و باتریهای جامد این شرکت انجام داده است، که نکات بسیار جالبی دارد.
فیسکر ایموشن (Fisker emotion) تنها یک خودرو نیست. نمادی از تلاشهای مردی است که روزی قصد داشت با ایدههای جدید خود، دنیای صنعت خودرو را متحول کند. اگرچه تلاشهای چندساله هنریک فیسکرسرانجام با پایانی تلخ، ورشکستگی و مناقصه اموال به پایان رسید، اما هنوز هم فیسکر به عنوان مالک این برند تجاری فعالیت میکند.
Fisker Karma EVer 2011
در زمان تولید اولین محصولات فیسکر، این شرکت میتوانست به عنوان پیشاهنگ صنعت خودروی الکتریکیبا ارائه شعاع حرکتی بیشتر و سرعت شارژ بالاتر شناخته شود. اما اینک قصد دارد که به کمک فناوری باتری"حالت جامد انعطافپذیر" فیسکر، تحول عمیقی در دنیا ایجاد کند.
وبسایت اینسایدEV جهت آشنایی خوانندگان با فعالیتهای فیسکر و وضعیت تلاشهای این شرکت برای توسعه باتریهای حالت جامد و تولید خودروی الکتریکی فیسکر ایموشن، مصاحبهای را با هنریک فیسکر ترتیب داده است. این شرکت زمان عرضه باتری جدید و خودروی برقی خود را به صورت بلندپروازانه تا سال ۲۰۲۰ برآورد میکند و آنطور که گفته میشود، سدان لوکس تمام الکتریکی فیسکر قیمتی حدود ۱۳۰،۰۰۰ دلار خواهد داشت. خوشبختانه آقای فیسکر موقعیت مناسبی فراهم کرد تا سوالات زیادی در مورد آینده این برند خودروساز الکتریکی مطرح شود، که میتوانید نتایج آن را در زیر مشاهده کنید.
خودروی الکتریکی فیسکر ایموشن طراحی بسیار زیبایی دارد؛ برای دستیابی به موفقیت بیشتر در تولید، در حال حاضر چه درسهایی از اولین تجربه و تلاش خود در این صنعت خودرو آموختهاید؟
خودروی فیسکر ایموشن در تیراژ پایین، قیمت چند هزار دلاری، با کمترین میزان تجهیزات و استفاده گسترده از فیبر کربن ساخته خواهد شد.
آیا شما قصد دارید دوباره مسیر نمایندگی خودرو را دنبال کنید؟
نه، ما مراکز تجربه راهاندازی خواهیم کرد و مدل بسیار جدیدی از خدمات منحصر بفرد را با هدف حمایت از مشتریان در آن ارائه میکنیم.
آیا نسخه تولیدی از خودروی الکتریکی ایموشن از همان دربهای بالابازشو موجود در نسخه پروتوتایپ بهره میبرد؟
قطعا درهای جلوی خودرو به این شکل هستند؛ اما برای درهای عقب در حال ارزیابی و امکانسنجی تولید هستیم.
آیا نمونه اولیه قابل اجرا است؟ و اگر چنین باشد، چه مقدار از سختافزار یا نرمافزار آن به مدل تولیدی منتقل میشود؟
بله؛ اما این موارد خیلی زیاد نیست، زیرا ما هنوز هم باید تغییرات زیادی در آن ایجاد کنیم تا به نسخه مناسب تبدیل شود.
با وجود ظاهر شگفتانگیز خودروی برقی فیسکر ایموشن، باتری آن واقعا میتواند چالشپذیر باشد. آیا امیدوارید که تا سال ۲۰۲۳ بتوانید باتری انعطافپذیر حالت جامد را راهاندازی کنید؟ آیا این تحولات امیدوارکننده بالاخره در صنعت خودروی الکتریکی رخ خواهند داد؟
دانشمندان ما چند پیشرفت عمده در زمینه باتری داشتند و ما اکنون اعتماد بیشتری به این فناوری انقلابی داریم. هنوز موانع زیادی وجود دارد که باید حل شوند و عملیاتی کردن این فناوری جدید برای بازار مصرف و به شکل تولید انبوه، کار سادهای نیست. اما ما در حال کار بر روی آن هستیم و قصد داریم تا سال آینده اولین مدل باتری حالت جامد را در مدل واقعی خودرو آزمایش کنیم. بالاخره بشر روزی به این فناوری انقلابی دست پیدا میکند و سرانجام چنین فناوری در صنعت گسترش خواهد یافت.
آیا انتظار دارید که باتریهای جدید و احتمالا صدور مجوز تولید این فناوری در خارج از صنعت خودروی الکتریکی، درآمد بیشتری را نسبت به میزان واقعی تولید خودرو برای شما ایجاد کند؟
با توجه به اندازه باتری در خودروی الکتریکی، این فناوری بزرگترین فرصت در صنعت خودرو محسوب میشود؛ بنابراین ما در ابتدا باتریهای خود را با چند شرکت خودروساز به اشتراک میگذاریم تا دسترسی منحصربفردی به این فناوری جدید فیسکر پیدا کنند. اما در حال حاضر برای توسعه مجوز این فناوری به خارج از صنعت خودرو، در حال مذاکره هستیم.
آیا خودروی الکتریکی فیسکر ایموشن قابلیت خودمختاری دارد؟ یا اینکه در آینده نزدیک امکان استفاده از چنین فناوری در ایموشن محتمل است؟
این قابلیت وجود دارد، اما خیلی زود است که سطح خودمختاری این خودروی برقی را پیشبینی کنیم. این فناوری در حال حاضر با سرعت بسیار زیادی پیشرفت میکند و نقش قانون در این موضوع اهمیت زیادی دارد. به همین علت باید منتظر وضع قوانین بیشتر در زمینه استفاده از فناوری خودروی خودران باشیم.
آیا در نهایت برنامهای برای عمومی کردن این شرکت (از حالت سهامی خاص به سهامی عام) دارید؟
قبل از اینکه بخواهیم به چنین چیزی فکر کنیم، باید به دستاوردهای بیشتری برسیم و در این زمینه تمام تلاش خود را به کار میبندیم.
فرآیند مهندسی نسخه تولیدی خودروی الکتریکی فیسکر ایموشن چه مدت به طول میانجامد؟
برای ما حداقل ۲۰ ماه یا بیشتر طول میکشد، و ممکن است راهاندازی نسخه تولیدی را به علت انتظار برای تکامل باتریهای حالت جامد، به تاخیر بیاندازیم.
آیا قصد دارید برای عملیات تولید، قراردادی با کارخانهای امضا کنید یا اینکه چنین قراردادی در حال حاضر وجود دارد؟
این کارخانه به طور حتم در ایالات متحده خواهد بود، اما هنوز تصمیم قطعی در مورد مکان دقیق و منطقه آن گرفته نشده است.
آیا خودروهای الکتریکی و باتریها در همان محل تولید میشوند؟
تولید پیلهای باتری و ماژولها در مکانهای مختلف انجام میگیرد.
در حال حاضر تیم اجرایی شما به چه میزان بزرگ است؟
ما یک تیم کوچک و چابک هستیم، که دائماً در حال رشد است.
شما به فناوری باتری خاص خود به عنوان "حالت جامد انعطافپذیر" اشاره میکنید. چگونه این به اصطلاح انعطافپذیری، در عمل اجرا میشود؟ آیا پیلها به لحاظ فیزیکی انعطافپذیر هستند یا این عنوان به معنای آن است که انعطافپذیری را با توجه به کاربردهای مختلف برای پیلهای باتری به کار میبرید؟ به عنوان مثال، یک تغییر ممکن است تراکم انرژی بیشتری داشته باشد؛ در حالی که تغییر دیگر، میتواند توان بیشتری داشته باشد.
هر دو؛ پیلها از لحاظ فیزیکی انعطافپذیر هستند، که برای مقاومت در برابر ارتعاش مهم است. ما همچنین در پیلهای باتری بسته به کاربردهای مختلف، تغییراتی خواهیم داشت.
هنگامی که شما در نهایت شروع به تولید خودروی الکتریکی فیسکر ایموشن کنید، آیا از باتری مجزا برای تکمیل ساختار شاسی استفاده خواهید کرد، یا اینکه تولید باتری و خودروی برقی کاملا یکپارچه میشود؟
در سال جاری برای آزمایش یکی از مدلها، باتریهای مجزا استفاده خواهیم کرد.
باتریهای حالت جامد تا چه میزان به مکانیزم کنترل حرارتی نیاز دارند؟ آنها تا چه حد احتراقپذیر هستند؟ آیا نسبت به باتریهای تولید شده توسط الجی، احتراقپذیری بیشتری دارند یا اینکه احتراقپذیری آنها کمتر از باتریهای الجی است؟
هنگامی که انرژی زیادی از یک باتری دریافت میکنید، همیشه باید به نوعی مدیریت حرارتی را انجام دهید. باتریهای حالت جامد ما نسبت به باتریهای لیتیوم یون معمولی، نیاز کمتری به خنککاری دارند. ما در حال حاضر باتریهای حالت جامد خود را آزمایش میکنیم و به دنبال این هستیم تا ببینیم، آیا واقعا نیاز به سیستم خنککننده فعال داریم که هزینه باتری را کاهش دهد. توقع ما از باتریهای حالت جامد این است که آنها غیر قابل اشتعال و ایمنتر از باتریهای لیتیوم یون معمولی هستند.
به نظر میرسد که تا دو سال آینده، روزهای چالشبرانگیزی برای فیسکر باشد و آنها در سال ۲۰۲۰، پرمشغله خواهند بود. اتفاقات بزرگی در راه هستند و فیسکر باید از گردنههای سختی برای ساخت موفق خودروی الکتریکی فسیکر ایموشن عبور کند؛ راهاندازی کارخانه، ساخت و آزمایش مدل اولیه خودرو، راهاندازی باتریهای انعطافپذیر حالت جامد و آزمایش باتریها که قرار است روی خودروی الکتریکی فیسکر ایموشن نصب شوند.
یکی از سوالاتی که در حال حاضر از هنریک فیسکر پرسیده نشد، در مورد اعتبار و سرمایه این طرح است. آنطور که به نظر میرسد این کار به طور خصوصی دنبال میشود و سرمایه مورد نیاز برای آینده نزدیک شرکت، اکنون وجود دارد. اما برای دستیابی به آینده بهتر و رسیدن به بلندپروازیهای گذشته، قطعا سرمایهگذاری بیشتر مورد نیاز خواهد بود.
امسال نیز همانند یک قرن گذشته، مسابقات مهیج موتورسواری در جزیرهی من انگلستان، موسوم به Isle of Man TT با حضور تیمهای مختلف و موتورسواران مرد و زن برگزار میشود.
ارنست همینگوی، نویسندهی مشهور آمریکایی و برندهی جایزه نوبل ادبیات گفته است که تنها ورزش واقعی را باید در رشتههای گاوبازی، کوهنوردی و موتوراسپرت پیدا کرد، چرا که ورزشکاران این رشتهها با مرگ دست و پنجه نرم میکنند. انوع سری مسابقات موتوراسپرت مانند فرمول یک، نسکار و موتور جیپی پس از نمایش صحنههای دلخراش، با وجود قدرتمندتر شدن خودروها و موتورسیکلتها امروز ایمنتر از همیشه برگزار میشوند. اما در بین انواع مسابقات موتوراسپرت، مسابقات موتورسواری جزیرهی من یا Isle of Man TTبهدلیل طبیعت خاص آن و جادههای شهری باریک، هنوز هم جزو خطرناکترین مسابقات موجود است.
این مسابقات با نام کامل «جام قهرمانی توریست جزیرهی من» یا بهاختصار مسابقات موتورسواری جزیرهی من از سال ۱۹۰۷ تا بهامروز برگزار میشود. من، جزیرهای کوچک مستقل در دریای ایرلند بوده که بین انگلستان و ایرلند واقع شده است. این جزیره همواره مکانی برای تعطیلات مردم کشورهای مختلف محسوب میشود اما هر تابستان به مدت دو هفته، به میدان خطرناک رقابت پرقدرتترین موتورسیکلتها و حرفهایترین موتورسواران جهان تبدیل میشود.
مسابقات موتورسواری جزیره من هر ساله در مسیر ۶۱ کیلومتری با بیش از ۲۰۰ پیچ در چند کلاس مختلف برگزار میشود. این مسیر چشم نواز شامل جادههای کوهستانی، روستایی و شهری است که بهدلیل باریک بودن عرض جاده، امکان رقابت نزدیک بین موتورسیکلتها وجود ندارد. همین امر باعث شده است تا رقابتها به سریعترین ثبت زمان در این مسیر خلاصه شود. البته شروع زمانگیری هر موتورسیکت به فاصلهی ۱۰ ثانیهای از هم صورت میگیرد، بنابراین همیشه امکان نزدیک شده موتورسیکلتها بههم وجود دارد. تا سال ۱۹۷۶ این رقابتها تحت حمایت فدراسیون جهانی موتورسیکلت سواری (FIM) بود و حتی در برنامهی گرنپری رسمی فدارسیون نیز قرار داشت. اما با پیشرفت مهندسی ساخت موتورسیکلت و دستیابی به سرعتهای بالای ۳۰۰ کیلومتر بر ساعت، موتورسواران و تیمهای شرکت کننده از ادامهی مسابقات در این جزیره اعلام نگرانی کردند.
نسل فعلی موتورسیکلتها در مسیر جزیره من میانگین سرعتی معادل ۲۱۰ کیلومتر بر ساعت دارند که در مقایسه با پیستهای مختلف جهان، حدود ۳۲ کیلومتر بر ساعت بیشتر است. باید توجه داشت که موتورسیکلتها با سرعت فوقالعاده بالا به جادههای باریک روستایی و شهری و سنگفرش و حتی شیبدار وارد میشوند و معمولاً پرش چند متری در این مسیر مشاهده میشود. از سال ۱۹۰۷ تا بهامروز، ۲۵۱ نفر در طی برگزاری این مسابقات در جزیره من جان خود را از دست دادهاند. از این تعداد، ۱۴۶ نفر جزو موتورسواران بودهاند اما ۱۰۵ نفر دیگر جزو شهروندان این جزیره یا تماشاچیان محسوب میشوند. سال ۱۹۷۰ با کشته شدن ۶ نفر، بهعنوان مرگبارترین سال مسابقات Isle of Man TT در تاریخ ثبت شده است. با اینحال هیچچیز مانع شرکت موتورسواران و ورود علاقهمندان موتورسواری به این جزیرهی کوچک نمیشود.
مسابقات امسال رسماً از ۵ خرداد با دورهای تمرینی تیمها آغاز شده است و تا ۱۸ خرداد ادامه پیدا میکند. از تغییرات قابل توجه Isle of Man TT 2018 میتوان به نبود چند موتورسوار مشهور اشاره کرد. گای مارتین، موتورسوار بریتانیایی ۳۶ ساله پرطرفدار که از سال ۲۰۰۳ در این مسابقات شرکت داشته است، امسال بهدلیل تمرکز بر رقابتهای جهانی موتورسواری، دوچرخهسواری و ساخت سری جدید برنامهی تلویزیونی خود، به جزیره من نمیآید. جان مکگینس دیگر موتورسوار انگلیسی که ۲۳ عنوان قهرمانی Isle of Man TT را در کارنامه دارد و از این نظر پس از جویی دانلاپ با ۲۶ قهرمانی در مقام دوم قرار گرفته، پس از تصادف شدید سال گذشته در ایرلند هنوز به سلامت کامل نرسیده است.
احتمال میرود که امسال با حضور موتورسواران جوان و موتورسیکلتهای جدیدتر، رکورد سرعت و زمان شکسته شود. در حال حاضر سریعترین موتورسوار جزیره من، مایکل دانلاپ است که در سال ۲۰۱۶ سوار بربیامو S1000 RR میانگین سرعت ۲۱۵.۵۹۱ کیلومتر بر ساعت را در زمان ۱۶ دقیقه و ۵۳.۹۲۹ ثانیه ثبت کرد.
آتشفشان کیلاویا در جزیره هاوایی در طول سه هفتهی گذشته دور جدیدی از فورانهای خود را آغاز کرده و فرصت نادری را در اختیار دانشمندان قرار داده تا به بررسی فعالیتهای آتشفشان بپردازند.
آتشفشان کیلاویا در جزیرهی هاوایی از روز ۳ مه (۱۳ اردیبهشت) دورهی جدیدی از فورانهای خود را آغاز کرد. در طول این فورانها، گدازهها روی سطح زمین پیش روی کردهاند و ستونهایی مهیب خاکستر تا چندین کیلومتر به آسمان پرتاب شدهاند.
تیمهای مختلفی از گروههای مختلف پژوهشی هماکنون مشغول بررسی شکافها، فورانهای انفجاری و الگوهای جریان ماگمایی در این آتشفشان هستند. فوران آتشفشان کیلاویا، فرصت نادری برای بسیاری از دانشمندان است که بدون فورانهای واقعی اغلب به دنبال مدلسازی فورانهای آتشفشانی در آزمایشگاهها هستند.
وندی استوال، آتشفشان شناسی از سازمان زمینشناسی ایالات متحده، گفت:
فوران آتشفشان کیلاویا، فرصت فوقالعادهای را در اختیار ما قرار داده تا تغییرات آتشفشانها را مشاهده کنیم.
از زمان شروع شکافته شدن زمین در کنارهی جنوب شرقی جزیره هوایی، دیوارههای گدازه و گازهای خطرناک هزاران نفر از ساکنان هاوایی را آواره کرده و موجب تخریب بیش از ۴۵ خانه و ساختمان شده است. علاوه بر این، نیروگاه ژئوترمالی (زمینگرمایی) که حدود یک چهارم برق منطقه را تامین میکرد با شروع فورانها تعطیل شده است.
خروج بخار و گاز از ۲۲ شکاف آتشفشان که بیشتر در نواحی جنوبی واقع شدهاند، مه صورتی رنگی را بهوجود آورده که وگ (Vog، ترکیبی از اسامی آتشفشان، مهدود و مه) نام دارد. پدیدهی وگ، زمانی اتفاق میافتد که دیاکسید گوگرد و دیگر گازها و ذراتی که توسط فوران آتشفشان به هوا پرتاب شدهاند، در حضور نور خورشید با اکسیژن و رطوبت واکنش نشان دهند. پدیدهی وگ همواره در جزایر هاوایی اتفاق میافتد. بر اساس اندازهگیریهای انجام شده، آتشفشان کیلاویا روزانه ۲ تا ۴ هزار تن دیاکسید گوگرد منتشر میکند.
اوایل هفتهی گذشته، جریانهای گدازه شروع به پرتاب شدن به درون اقیانوس آرام کردند و در جریان آن، غبارهای سمی که ترکیبی از گازهای سمی و قطعات کوچک بلوری بودند را به جو فرستاد. استوال گفت، تغییر قابلتوجهی که در طول هفتهی گذشته رخ داد، این بود که گدازهها گرانروی (ویسکوزیته) خود را از دست دادند و به این ترتیب، جریانهای گدازهای داغتر و روانتر شدند و با سرعت بیشتری حرکت کردند. در نتیجه تبدیل به تهدید بزرگتری برای مردم و خانهها و ساختمانها شدند. علاوه بر این، دانشمندان شباهتهای شیمیایی بین گدازههای شکافهای این منطقه که شکاف تهتانی شرقی (Lower East Rift) نامیده میشود و ماگمای قلهی آتشفشان کیلاویا مشاهده کردهاند. این ماگما فاصله ۱٫۲ کیلومتری را میپیماید و خود را به سطح زمین میرساند. در نتیجه، ماگما کمتری در مخزن گدازه میماند. هنگامی که این ماگماها به سطح زمین میرسند و با آب برخورد میکنند، انفجارهایی که از بخار آب پدید میآید؛ موردی که در روزهای اخیر بهطور مرتب اتفاق افتاده است.
استوال گفت:
این بدان معناست که ما به مشاهده به فعالیتهای اینچنینی ادامه خواهیم داد، اما نمیدانیم برای چه مدتی.
آتشفشان کیلاویا طی ۲۵ سال گذشته بهطور مداوم در حال فوران بوده است؛ اما هیچکدام از این فورانها به قدرت فورانهای بهار امسال نبودهاند. فعالیت همیشگی آتشفشان کیلاویا، آن را به یکی از مورد توجهترین آتشفشانهای جهان تبدیل کرده است. حتی قبل از اینکه زمین در جزایر هاوایی دهان باز کند، کیلاویا مانند بیماری در بخش مراقبتهای ویژه (آیسییو) بود که فعالیتهای آن به وسیلهی انواع تجهیزات نظارتی کنترل میشد.
هر لرزه، هر خروج گاز، هر موجی از ریزش سنگها در آتشفشان کیلاویا بهدقت توسط مجموعهای از تجهیزات سنجش از دور، حسگرهای گاز و هوایی ثبت میشده است. در بین دورههای فوران، پژوهشگران شیبهای سنگی آتشفشان را بررسی کردهاند و شواهدی از جریان گدازههای باستانی و انفجارهای مرگبار را کشف کردهاند.
جین کریپنر، آتشفشانشناسی از دانشگاه کونکورد در ویرجینیای غربی، گفت:
این فرصتی است که اطلاعات عمیق نظارتی را برای این نوع فوران به کار ببندیم.
کریپنر اشاره میکند که فورانهای اخیر آتشفشان، شباهت بسیار زیادی به فورانی دارد که در سال ۱۹۲۴ به وقوع پیوست. و اکنون تکرار فورانهای گذشته آتشفشان، به پژوهشگران کمک میکند تا مدلهای خود را بازبینی و اصلاح کنند. پژوهشگران مشخصا به دنبال بررسی فورانهایی به نام فورانهای فریاتیک (Phreatic eruption) هستند. فورانهای فریاتیک هنگامی رخ میدهند که ماگما به سطح زمین یا آب برسد. دمای شدید ماگما (در هر نقطه از۵۰۰ تا ۱٫۱۷۰درجه سانتیگراد) باعث تبخیر فوری مجرای بخار میشود که در نهایت، منجر به انفجار بخار، آب، خاکستر، سنگ و بمبهای آتشفشانی میشود.
از زمان شروع شکافته شدن زمین در کنارهی جنوب شرقی جزیره هوایی، دیوارههای گدازه و گازهای خطرناک هزاران نفر از ساکنان هاوایی را آواره کرده و موجب تخریب بیش از ۴۵ خانه و ساختمان شده است
مارتن دی مور، پژوهشگری از رصدخانهی آتشفشانی و زلزلهشناسی کاستاریکا که در طول یک دههی گذشته مشغول پژوهش در این زمینه بوده، میگوید که علائم هشداردهنده برای این نوع فورانها بهخوبی شناخته نشدهاند، از این جهت، میتوانند بسیار خطرناک باشند.
فوران کراکاتاوا که تصور میشود؛ مهیبترین صدای ثبتشده در تاریخ را ایجاد کرده، یک رویداد فریاتیک بوده است. فوران آتشفشان کراکاتوا در سال ۱۸۸۶ به وقوع پیوست. در اثر فوران آتشفشان کراکاتوا، سونامی هولناکی به وقوع پیوست که موجب مرگ بیش یک صد هزار تن شد. تخمین زده میشود که بر اثر این فوران، انرژی برابر با بیش از ۱۳ هزار بمب اتمی که در هیروشیما منفجر شد، رها شده است. این فوران موجب نابودی کامل جزیرهی آتشفشانی شد. اما فورانهای فراتیک زیادی در آتشفشان کیلاویا به وقوع میپیوندد؛ در فوران سال ۱۹۲۴، سنگهایی که وزن آنها تا هشت تن تخمین زده شده تا فاصلهی ۱ کیلومتری پرت شدند.
فورانهای فریاتیک فقط از آب و گرما تشکیل شدهاند. درون آتشفشان را بهمانند یک فِر تصور کنید که به وسیلهی ماگما گرم میشود. زلزله و تغییر مکان ماگما اغلب موجب شکافته شدن فر آتشفشان میشود. هنگامی که شکافی به یک فر داغ راه باز کند، انفجاری از گرما رها میشود، دقیقا همانطور که پس از باز کردن در فر آشپزخانه ممکن است، موجی از گرما به بیرون درز پیدا کند. اگر آبهای زیرزمینی به درون یک شکاف نفوذ کنند، آب به سرعت از حرارت شدید تبدیل به بخار میشود. این تحولات سهمگین سنگهای آتشفشانی اطراف را تخریب میکند. بخار فضا (یا حجم) بیشتری به نسبت آب آشغال میکند و در تمام جهات بهسمت خارج پرتاب میشود و شکافی در اطراف یا قلهی آتشفشان به وجود میآورد.
مارگارت منگن، دانشمندی از رصدخانه آتشفشان کالیفرنیا در منلو پارک، گفت:
در این نوع فورانها در واقع، هیچ ماگمایی فوران نمیکند، فقط سنگهای قدیمی در هم شکسته میشوند.
منگن گفت، این شکافها میتوانند بدون هشدار باز شوند. از سوی دیگر، زمینلرزههای مکرر یا شدید در یک آتشفشان با سابقه فورانهای فریاتیک (همچون کیلاویا) میتواند دلیل خوبی برای نظارت دقیقتر باشد.
در سال ۲۰۱۴، ۶۳ تن هنگامی که یک انفجار با بخار ناگهانی در نزدیکی کوه اونتاکه ژاپن به وقوع پیوست، کشته شدند. هیچ زلزلهای یا فعالیتهای مشکوکی در آتشفشان مشاهده نشده بود تا بهنوعی هشداری برای حوادث احتمالی باشند. اما پژوهشهای دی مور نشان میدهد که بررسی گازهای شکافهای آتشفشانی در ساعتها و دقایق نزدیک به فوران، ممکن است به دانشمندان در پیشبینی وقایع فریاتیک آینده کمک کند و از این جهت، اطلاعاتی که از فورانهای کیلاویا به دست میآید، میتواند اهمیت زیادی برای دانشمندان داشته باشد.
دی مور گفت:
بسیار علاقمندم تا ببینم که آیا دانشمندان خواهند توانست تغییرات متمایزی را در گازهای خروجی مشاهده کنند. از این رویداد، اطلاعات ارزشمند علمی را انتظار دارم.
اما باید بپذیریم که بسیاری از دانشمندان و مشخصا آتشفشانشناسها هم همچون بسیاری از مردم، فریفتهی این فورانهای شگفتانگیز شدهاند. چشمانداز فوران گدازههای سرخِ داغ از شکافهای زمین و پرتاب ستونهای قوی از خاکستر که گاه تا ارتفاع ۸ کیلومتری به آسمان میروند؛ هر کسی را به شگفتی وا میدارد.
آدام كنت، زمينشناسي از دانشگاه ایالتی اورگن، گفت:
هرگاه رویدادی فوقالعاده جالبی همچون رویداد اخیر در دنياي مدرن اتفاق میافتد، با پخشهای زنده و عکسها، شاهد شواهد دست اولی از رویداد هستيم كه اغلب زمينشناسان با جستجوی سوابق سنگی به دنبال آن هستند.
دی مور میگوید، نمیتوان یافتههای رویداد آتشفشانی کیلاویا را برای دیگر آتشفشانهای جهان به کار برد. بیشتر مکانهایی که در آن فوران زمین در ناحیه فرورانش رخ میدهد، دو صفحه تکتونیکی مجاور به هم برخورد میکنند و یکی از صفحات به زیر صفحهی دیگر فرورانده میشود. این فرایند موجب ذوب صفحه سوارشونده (به همین ترتیب، صفحهای که به زیر میرود، صفحهی فرورونده نامید میشود) میشود و کمانهای آتشفشانی مانند حلقه آتش (Ring of Fire) را پدید میآورد که اقیانوس آرام را احاطه کردهاند.
از آنجایی که فورانهای فرورانشی از سنگهای قارهای غنی از سیلیس تشکیل شدهاند، باعث ایجاد گدازههای چسبناک میشوند. این آتشفشانها مخروطهای آتشفشانی را بهوجود میآورند که فورانهای انفجاری دارند. این فرایند کاملا با آنچه در جزایر هاوایی اتفاق میافتد، بیارتباط است. در جزایر هاوایی، صفحه اقیانوس آرام روی لایهای از مواد داغ که از پوسته زمین به بیرون نفوذ کردهاند، میلغزد و نواحی را به وجود میآورد که نقطهی داغ (Hotspot) نام دارند. گدازه در این آتشفشانها، از پوسته مذاب اقیانوسی تشکیل میشود که روان و مایع است. گدازههای این نوع فورانها بهجای منفجر شدن، جریان مییابند. و با جریان یافتن گدازهها به درون اقیانوس، زمین جدیدی در لبهی جزایر هاوایی تشکیل میشود.
کریپنر، طی چند هفتهی اخیر، بخش زیادی از وقت خود را صرف مصاحبه با رسانههای مختلف کرده تا به شایعات عجیب و غریبی که در مورد فعالیتهای آتشفشان کیلاویا به وجود آمده پایان دهد. مواردی مانند ارتباط بین جزایر هاوایی و حلقه آتش و اینکه نباید نگران وقوع زمینلرزههای فاجعه بار یا سونامیهای عظیم در این ناحیه بود. و همچنین دود آتشفشان کیلاویا روی تغییرات اقلیمی تاثیری نخواهد نداشت.
کریپنر گفت:
باید به بدترین سناریوها بپردازید تا آتشفشانها را به مسئلهی جذابی (برای عموم مردم) تبدیل کنید!
.: Weblog Themes By Pichak :.