مجلهی مادربورد در اوت امسال پروندهای را به مایکروسافت و گوشدادن به صدای کاربران ایکسباکس اختصاص داد. در آن پرونده، گفته شد ردموندیها برای بهبود کارایی سرویس خود، صدای ضبطشدهی کاربران را به پیمانکاران ارسال میکنند تا به آنها گوش دهند. در ابتدای همان ماه، خبر مشابهی دربارهی گوشدادن به صدای کاربران اسکایپ و دستیار صوتی کورتانا منتشر شده بود. طبق ادعای پیمانکاران، برخی از محتوای بررسیشدهی کاربران حاوی اطلاعات بسیار شخصی آنان بود.
مقالههای مرتبط:
مایکروسافت یکی از شرکتهای متعددی است که از نیروی انسانی برای نظارت و بررسی دادههای کاربران استفاده میکند. در ماههای اخیر، برنامههای مشابهی در گوگل و آمازون و فیسبوک گزارش شدهاند و حتی اپل که ادعا میکند به دادههای کاربرانش بسیار اهمیت میدهد، رویکردهای مشابهی داشته است.
دستیارهای هوشمند صوتی و چتباتها روزبهروز محبوبتر میشوند. در این میان، شرکتهای فناوری با مشکل بزرگ و جدیدی روبهرو هستند. الگوریتمهای هوش مصنوعی آنها برای کار با پیچیدگیهای زبانی انسانها طراحی نشدهاند؛ به همین دلیل، آنها عموما در درک زمینه و موضوع دستورهای کاربران با مشکل مواجه میشوند.
درحالحاضر، بهترین راه برای رفع مشکل مذکور، استخدام نیروی انسانی است که الگوریتمها را به مسیر صحیح هدایت کند. برای پیادهسازی این راهکار نیز عموما پیمانکاران باید به صدای کاربران واقعی گوش دهند. آنها برخی اوقات با مکالمههای بسیار شخصی کاربران سروکار دارند که باید به متن تبدیل شوند.
مسئلهی درک زبان
دستیارهای صوتی مبتنیبر صدا مانند الکسا و سیری و کورتانا بهدلیل فناوری یادگیری عمیق به پیشرفتهای کنونی دست یافتهاند. یادگیری عمیق زیرمجموعهای از هوش مصنوعی محسوب میشود که در سالهای اخیر، بیش از همه در صدر اخبار بوده است. الگوریتمهای یادگیری عمیق عموما در پیداکردن الگوهای مشابه و دستهبندی اطلاعات قوی هستند.
وقتی الگوریتم یادگیری عمیق میلیونها صدای ضبطشده را بههمراه متن هرکدام بهعنوان ورودی دریافت میکند، در تبدیل مکالمههای جدید به متن، دقت بسیار زیادی مییابد. یادگیری عمیق در پیشبینی رخدادها نیز بسیار قدرتمند است. وقتی الگوریتم هوش مصنوعی را با دادههای بسیار زیاد تربیت کنید، توانایی تشخیص روابط ریاضی را در ترتیب کلمههای هر متن و مکالمه پیدا میکند و درنهایت، وظایفی همچون کاملسازی جملهها را با قدرت بیشتری انجام خواهد داد.
یادگیری عمیق با وجود همهی مزایا، در درک معنی کلمهها و جملهها ناتوان است. چنین وظیفهای هیچگاه فقط با تکیه بر مهارتهای ریاضی و آمار انجامشدنی نخواهد بود. گری مارکوس، دانشمند علوم شناختی و مدیرعامل شرکت Robust AI، دربارهی درک صحبت و فهم زبان طبیعی ازطریق هوش مصنوعی میگوید:
تشخیص گفتار و درک زبان طبیعی بهنظر مشکلات مشابهی هستند؛ اما درنهایت، آنها تفاوتهای عمدهای باهم دارند. در تشخیص گفتار، سیلابها و واجهای محدودی در زبان دارید. بهعلاوه، تلاش میکنید جریانی صوتی را به مفهومی در دستهبندیهای محدود تبدیل کنید.
زبان انگلیسی بهعنوان پرکاربردترین زبان جهان برای بررسی قدرت هوش مصنوعی بررسی میشود. درحالحاضر، دههاهزار کلمهی پرکاربرد در این زبان وجود دارد. در دوران کنونی که بهنام «کلانداده» شناخته میشود، میتوان بهآسانی میلیونها مثال از هریک از کلمهها پیدا کرد و هوش مصنوعی را بهکمک آنها آموزش داد.
درمقابل درک کلمهها، تجزیه و تفسیر جملهها فرایندی بسیار دشوارتر خواهد بود. در موضوع تنوع جملهها، میتوان تعداد نمونهها را بیشمار دانست که هرکدام هم معانی متفاوتی دارند. در این میان، معانی کلمهها هم بسته به موقعیت قرارگیری در جمله و کلمههای قبل و بعد متفاوت میشود. مارکوس درادامهی صحبتهای خود دربارهی درک و تفسیر جملهها میگوید:
تقریبا تمامی جملههایی که روزانه میشنویم، جملهی منحصربهفرد محسوب میشوند؛ البته تعداد بسیار محدودی از آنها از این قائده مستثنی هستند. درواقع، هیچ دادهی مستقیمی از جملهها نداریم و درنتیجه، در تفسیر و درک آنها با مشکل مواجه خواهیم بود. روشهایی که اکنون برای دستهبندی موارد و جانمایی آنها در گروههای متعدد استفاده میشوند، برای درک جملهها کاربردی نخواهند بود. درک زبان بهمعنای اتصال درک کنونی شما از جهان پیرامون به کلمههایی است که مخاطبان برای توضیح آن بهکار میبرند.
مارکوس کتاب جدیدی بهنام Rebooting AI دارد که در آن به مشکلات درک و رمزگشایی زبان انسانی بهوسیلهی هوش مصنوعی اشاره میکند. از تواناییهای که ما انسانها در درک جملهها داریم، میتوان به استفاده از دانش کنونی دربارهی جهان برای گرهگشایی از مسئلهها و پیچیدگیهای زبان نوشتاری و گفتاری مخاطبان اشاره کرد.
مکالمههای روزمره ابهامهای زیادی دارند. بهعنوان مثال، میتوان بهمعنی متفاوت کلمهی «در» در جملههای گوناکون اشاره کرد. در جملهای «در» میتواند ورودی اتاق یا ساختمان یا هر مفهوم بسته باشد و در مثالی دیگر، «در» برای مفهوم داخل چیزی بودن استفاده میشود. انسانها با شنیدن جملههای شامل این کلمه، دشواری زیادی در تشخیص مفهوم آن نخواهند داشت؛ چون ترکیب کلمههای قبل و بعد و شرایط گفتن جمله را درک میکنند.
چرخهی بیپایان آموزش
همه میدانیم ابزارهای یادگیری عمیق، عقل سلیم بهمعنای عقل انسانی ندارند. آنها فاقد دانشی جامع از جهان هستند و شرکتهای فناوری برای بهبود آنها هیچ چارهای جز افزایش آموزش با مثالهای متنوع نخواهند داشت. درواقع، آنها امیدوار هستند تمامی نمونهها و انواع مثالهای داده را بهعنوان ورودی به الگوریتم وارد کنند تا همهی آنها را بشناسد؛ درنتیجه، شرکتها به نیروی انسانی نیاز پیدا میکنند که عموما هم بهصورت دورکار و پیمانکاری، وظایف را انجام میدهند. آنها کارایی هوش مصنوعی شرکت را بررسی و اعتبارسنجی و دادههای صوتی را به متن تبدیل میکنند که الگوریتم از تبدیل آنها عاجز است.
انسانها برای توضیح انواع موضوعات، از مفاهیم و تعریفهای گوناگونی استفاده میکنند و هرروز نیز به تعداد تعریفها و عبارتها افزوده میشود؛ درنتیجه، آموزش بیشتر مانند راهکاری موقت برای چالش هوش مصنوعی خواهد بود.
درواقع، همیشه مثالهایی وجود دارند که هوش مصنوعی برای درک آنها آموزش ندیده است. پیشرفت و تکامل زبان بشری نیز همیشه ادامه دارد. تمام آنچه گفته شد، نیاز به آموزش را تشدید میکنند و درنتیجه، بازهم داستانها و اخباری دربارهی گوشدادن نیروی انسانی به صداهای کاربران را شاهد خواهیم بود.
مارکوس دربارهی روشهای کنونی تکامل هوش مصنوعی میگوید:
ضعف فناوری کنونی در نیاز همیشگی آن به داده دیده میشود؛ بهویژه در مسائل باز همچون درک مفاهیم زبان طبیعی، چنین نیازی بیشتر میشود؛ درنتیجه شرکتها برای تأمین نیاز فناوری، انواع فعالیتها را انجام میدهند. از دیدگاه من، جمعآوری دادهی بیشتر به حل مشکلات شرکتها کمک نمیکند. شاید این رویکرد تا حدودی به کاهش مشکلات کمک کند؛ اما قطعا آنها را بهصورت کامل رفع نمیکند.
بدون تزریق مفهوم عقل جامع و دانش پایهای به الگوریتمهای یادگیری عمیق، نمیتوان هیچ امیدی به حل کوتاهمدت مشکل آنها داشت. تا وقتی شرکتها برای آموزش الگوریتمهای خود دادههای کاربران را جمعآوری و تفسیر میکنند، باید برای واکنش شدید حامیان حریم خصوصی و اقدامهای احتمالی قانونگذاران این حوزه آماده باشند. همین موارد باعث شد تعدادی از شرکتها سرعت روند جمعآوری و تفسیر دادههای کاربران را کاهش دهند؛ ولی بهصورت کامل آن را متوقف نکردند.
اپل در اوت امسال، بیانیهی عذرخواهی در وبسایت خود منتشر کرد که به اشتراک دستورهای کاربران در سیری با پیمانکاران مرتبط بود. کوپرتینوییها متعهد شدند تنها درصورت مشارکت مستقیم کاربر در طرحهای آزمایشی و تحلیل داده از اطلاعات او برای آموزش هوش مصنوعی استفاده خواهند کرد. گوگل هم فعالیتهای تحلیل دادههای کاربران را در اروپا متوقف کرده است. قوانین حفاظت از دادههای کاربران در این قاره با جدیت بیشتری اجرا میشوند؛ البته برنامهی اهالی مانتینویو در مناطق دیگر جهان نیز ادامه دارد.
مایکروسافت هم مانند غولهای دیگر دنیای فناوری اسناد سیاست حریم خصوصی خود را بهروزرسانی کرد. اکنون کاربران آنها میدانند شاید مکالمهها و دستورهای صوتیشان را نیروی انسانی شنیده و بررسی کرده باشد. درنهایت، آمازون نیز سیاستهای خود را تغییر و امکان خروج از برنامهی تفسیر داده را به کاربران داد؛ هرچند بسیاری از آنها به چنین امکانی توجه نمیکنند یا از آن اطلاع ندارند.
مارکوس اعتقاد دارد در طولانیمدت باید چشماندازهای جدیدی در حوزهی هوش مصنوعی ایجاد شود. او درپایان مصاحبه میگوید:
باید در حوزهی هوش مصنوعی بیشتر تحقیق کنیم. درواقع، باید فرهنگ را از ساختار مبتنیبر داده و رباضیات به فرهنگی تبدیل کنیم که ایدههای موجود در زمینههای دیگر همچون روانشناسی و فلسفه و زبانشناسی را هم بپذیرد. زمینههای مذکور مطالعهی دقیقی دربارهی چگونگی فعالیت ذهن انسان کردهاند و احتمالا به ساختن تجربههای بهتر و دقیقتر هوش مصنوعی کمک میکنند.
گیگابایت یکی از بزرگترین تولیدکنندههای مادربورد در جهان محسوب میشود. آنها همیشه با روند توسعهی پردازندههای کامپیوتری هماهنگ هستند و محصولات خود را مبتنیبر هماهنگی با انواع پردازندهی جدید طراحی و عرضه کردهاند. این شرکت اخیرا فهرستی به کمیسیون اقتصادی اوراسیا (EEC) ارائه کرده است که مادربوردهایی هماهنگ با محصولات اینتل و AMD را دربر میگیرد.
مقالههای مرتبط:
ماههای پیش رو برای بازار پردازندهها بسیار جذاب خواهد بود. AMD اخیرا اعلام کرد خانوادهی Ryzen Threadripper 3000 موسوم به کستل پیک (Castle Peak) در نوامبر به بازار عرضه خواهند شد. اینتل نیز خبری مشابه برای خانوادهی Core X 10000 موسوم به کسکید لیک ایکس (Cascade Lake-X) منتشر کرد که در ماه آیندهی میلادی عرضه خواهد شد. سری اصلی پردازندههای دسکتاپ Core 10000 موسوم به کامت لیک اس (Comet Lake-S) هم بهزودی معرفی میشوند؛ اما تاریخ دقیقی از عرضهی آنها در دست نیست. بههرحال، کارشناسان فصل اول ۲۰۲۰ را بهعنوان تاریخ عرضه تخمین میزنند.
مادربوردهای گیگابایت کستل پیک
منابع خبری ادعا میکنند کستل پیک با سوکت TR4 به پردازندههای AMD متصل خواهد شد. گیگابایت احتمالا سه تراشهی جدید را برای کامپیوترهای حرفهای رومیزی موسوم به HEDT ارائه خواهد کرد: TRX40 و TRX80 و WRX80. دو پردازندهی اول احتمالا برای مادربوردهای مخصوص مصرفکننده عرضه میشوند و محصول سوم متمرکز بر بازار تجاری خواهد بود.
تراشه | مدل |
---|---|
TRX40 | Gigabayte TRX40 Aorus Mater |
TRX40 | Gigabayte TRX40 Aorus Pro WiFi |
TRX40 | Gigabayte TRX40 Aorus Xtreme |
TRX40 | Gigabayte TRX40 Aorus Xtreme WaterForce |
TRX40 | Gigabayte TRX40 Designare |
مادربوردهای گیگابایت کسکید لیک ایکس
تراشههای کسکید لیک ایکس هماهنگی با سوکت LGA 20600 را حفظ میکنند؛ درنتیجه، این پردازندهها بهراحتی در مادربوردهای مبتنیبر X299 میتوانند نصب شوند. بههرحال، فهرست گیگابایت نشان میدهد آنها مادربوردهایی مخصوص کسکید لیک ایکس عرضه خواهند کرد. مدلهای جدید احتمالا با نامگذاری X299X عرضه خواهند شد که X برای تمایز مدلهای جدید و قدیمی بهکار میرود.
تراشه | مدل |
---|---|
X299X | Gigabyte X299X Aorus Master |
X299X | Gigabyte X299X Aorus Xtreme WaterForce |
X299X | Gigabyte X299X Designare EX |
X299X | Gigabyte X299X Designare EX-10G |
مادربوردهای گیگابایت کامت لیک اس
اطلاعات منتشرشده از مادربوردهای جدید گیگابایت تا حدی قابل استناد هستند و برخی منابع نیز آنها را با صحت زیاد تأیید کردهاند. طبق اطلاعات همان منابع، کامت لیک اس احتمالا در سوکت جدید LGA 1200 عرضه خواهد شد. مادربوردهای جدید مبتنیبر تراشههای سری 400 اینتل خواهند بود؛ البته مانند همیشه نمونههای متعدد با تمرکز بر بازارهای گوناگون عرضه خواهند شد. بههرحال، تاکنون تراشههای B460 ،H410 ،H470 ،Q470 و Z490 تأیید شدهاند. قبلا فهرست بلندبالایی از مادربوردهای سری 400 گیگابایت را مشاهده کردهایم؛ اما فهرست جدید آن خانواده را بزرگتر میکند.
تراشه | مدل |
---|---|
Z490 | Gigabyte Z490 Aorus Pro |
Z490 | Gigabyte Z490 Aorus Ultra |
Z490 | Gigabyte Z490 Aorus Xtreme |
Z490 | Gigabyte Z490 Designare |
Z490 | Gigabyte Z490I Aorus Ultra |
H470 | Gigabyte H470 Aorus Pro AX |
H470 | Gigabyte H470N AX |
B460 | Gigabyte B460 Aorus Pro AC |
B460 | Gigabyte B460N AC |
B460 | Gigabyte B460M DS3H AC |
ژوئن امسال، آکیرا ماروموتو، مدیرعامل مزدا، وعده داد سال آینده اولین خودرو تمامالکتریکی مزدا را روانهی بازار کند. اوایل این ماه نیز، مزدا تعدادی از خبرنگاران را به اسلو، پایتخت نروژ، دعوت کرد تا اطلاعات بیشتری از برنامهی این شرکت برای تولید خودروهای الکتریکی را دراختیار آنها بگذارد. در این برنامه، مزدا از ساخت خودرویی آزمایشی با سیستم محرک e-TPV خبر داد. نام e-TPV درحقیقت مخفف electric-Technology Prove-out Vehicle است. مزدا سپس تصمیم گرفت سیستم e-TPV را در کراساور جدید خود با نام CX-30 بهکار ببرد.
مزدا این مجموعهی فنی را بهتنهایی طراحی و تولید کرده و هدف اصلی آن پاسخگویی به نیازهای خریدارانی است که خودرو را بیشتر در مسیرهای درونشهری استفاده میکنند. باتری ۳۵.۵ کیلوواتساعتی این مدل انرژی موردنیاز یک موتور برقی به قدرت ۱۴۱ اسببخار و گشتاور ۲۶۴ نیوتنمتر را تأمین میکند. شعاع حرکتی این خودرو ۲۰۰ کیلومتر عنوان شده که بهنظر میرسد با استاندارد WLTP اروپا یا خود ژاپنیها محاسبه شده باشد. این احتمال میرود که در دنیای واقعی و آزمایشهای آژانس حفاظت از محیطزیست آمریکا (EPA) شعاع حرکتی خودرو کمتر از این میزان باشد. ازنظر شعاع حرکتی، خودرو برقی مزدا را باید در جایگاهی بین هیوندای کُنا با باتری ۲۸ کیلوواتساعتی و نیسان لیف با باتری ۴۰ کیلوواتساعتی بدانیم. براساس آزمایشهای EPA، هیوندای کُنا که باتری کوچکتری دارد، میتواند ۲۰۰ کیلومتر و نیسان لیف ۲۵۰ کیلومتر را طی کند.
دربارهی بازارهای خودرو برقی مزدا نیز عنوان شده است اولین بازارهای هدف این خودرو چین و ژاپن و اروپا هستند؛ چون در این مناطق، شعاع حرکتی حدود ۲۰۰ کیلومتری کاملا نیازهای روزانهی خریداران را پوشش میدهد. احتمال استفادهی مزدا از پیشرانهی احتراقی روتاری بهعنوان ژنراتور بهمنظور افزایش ظرفیت پیمایش خودرو نیز وجود دارد. برای کسب اطلاعات بیشتر از این خودرو باید تا ماه آینده صبر کرد. نمایشگاه خودرو توکیو ۲۰۱۹ اوایل آبان برپا خواهد شد.
سنچوری نام لوکسترین محصول تویوتا است که در بازار ژاپن طرفداران زیادی بین ثروتمندان دارد. گرچه سنچوری از سال ۱۹۶۰ تولید میشود، تابهحال فقط سه نسل از این خودرو به بازار آمده است که آخرین آنها مربوط به مدل ۲۰۱۸ میشود. بهمناسبت تاجگذاری امپراتور جدید ژاپن، تویوتا مدلی روباز از سنچوری را تولید کرده است. استفاده از این خودرو در مراسم تاجگذاری که در ماه اکتبر برگزار خواهد شد، بهطور رسمی تأیید شده است. در این مراسم، میهمانان بلندپایه از ۱۹۰ کشور جهان دعوت شدهاند.
متأسفانه اطلاعات زیادی دربارهی جزئیات تویوتا سنچوری روباز در دست نیست. سنچوری روباز خودرو لوکس بزرگی با طول نزدیک به ۶ متر است. تویوتا سنچوری در حالت استاندارد از پیشرانهی هیبریدی پنجلیتری V8 استفاده میکند که ۴۲۵ اسببخار قدرت دارد و با پیشرانهی بهکاررفته در نسل قبلی لکسوس LS600h یکسان است. بهگزارش یکی از وبسایتهای خودرویی ژاپن، صندلیهای عقب این نسخه ویژه ارتفاع بیشتری دارند و زاویهی پشتی صندلیها بهصورت ثابت روی ۲۵ درجه تنظیم شده است تا خانوادهی سلطنتی در روز مراسم تاجگذاری بهتر دیده شوند.
تویوتا سنچوری اولین خودرو جدید مخصوص خانوادهی سلطنتی ژاپن در ۳۰ سال اخیر است. خانوادهی سلطنتی ژاپن پیشتر از رولزرویس کورنیش III برای این نوع مراسمها استفاده میکردند و آن خودرو نیز تنها دوبار برای چنین منظوری بهکار گرفته شده بود.
در سال ۲۰۱۶، استارتاپی بهنام امبروژا (Ambrosia) در کالیفرنیا فعالیت خود را آغاز کرد. این استارتاپ هر لیتر خون افراد جوان را در ازای هشتهزار دلار به مشتریان خود انتقال میداد. درواقع، این مشتریان از افراد ثروتمند جامعه بودند که باور داشتند خون افراد جوان میتواند پیری آنان را بهتعویق بیندازد یا حتی این روند را معکوس کند و بر همین اساس، از احتمال بروز بیماریهایی نظیر سرطان و آلزایمر و مشکلات قلبی در آنان جلوگیری کند.
اوایل امسال، سازمان غذا و داروی ایالات متحدهی آمریکا (FDA) به مشتریان این استارتاپ اعلام کرد شواهد علمی مبنیبر فواید دریافت خون افراد جوان وجود ندارد؛ درنتیجه، استارتاپ امبروژا هم کلینیکهای خود را تعطیل کرد. صرفنظر از این گونه استارتاپها که عمر کوتاهی داشتند، بهنظر میرسد حقیقتی در بطن این موضوع وجود دارد که دریافت خون جوان میتواند افراد را جوان کند.
در اوایل دههی گذشته، آزمایشهایی روی موشها انجام شد. در این آزمایشها، موشهایی از ردههای سنی مختلف با روشهای جراحی به یکدیگر بخیه شده بودند تا سیستم گردش خون آنها باهم مشترک باشد. به این کار «هتروکرونیک پارابیوسیس» گفته میشود. پس از انجام این آزمایشها، بهبود و پیشرفت چشمگیری در عملکرد شناختی مغز و ترمیم ماهیچهها و عملکرد کبد موشهای پیر بهوجود آمده بود. با حاصلشدن چنین تغییراتی، جرقهای مبنیبر پیادهسازی این فواید در انسانها ایجاد شد؛ البته این امر مشکلاتی بههمراه داشت که از میان آنها میتوان به خطرهای ناشی از انتقال خون اشاره کرد که همواره در کمین انسانها است.
با این همه، شاید درحالحاضر دورهی این مشکلات و خطرها بهسر آمده باشد. آیرینا کانبوی (Irina Conboy)، یکی از پیشگامان آزمایشهای پارابیوسیس و متخصص زیستفناوری در دانشگاه کالیفرنیا برکلی، موفق شده است از روش پارابیوسیس استفاده کند؛ بهنحوی که هیچیک از خطرها و مشکلات پیشین را بههمراه ندارد. او بههمراه سایر دانشمندان کشف کرد نهتنها موشهای پیر جوانتر شدند؛ بلکه موشهای جوان بهدلیل استفاده از خون موشهای پیر دچار مشکلاتی میشوند و به پیری زودرس میرسند.
برخی از مشکلات مذکور را پروتئینی بهنام فاکتور رشد تغییردهندهی بتا (TGF-beta) ایجاد کرد. این ماده درواقع عهدهدار تنظیم همهی امور از تکثیر و تمایز سلول گرفته تا مرگ آن است. با افزایش سن، بهتدریج تجمع این پروتئین در خون افزایش مییابد که سبب مشکلاتی نظیر التهاب و فساد الیاف یا فیبروز میشود. فیبروز به سختشدن یا تصلب بافتهای پیوندی یا همبند اشاره میکند.
در مطالعهای جدید دربارهی سالخوردگی، دکتر کانبوی روشی برای کاهش سرعت این نوع آسیبها و عوارض شرح میدهد. گروه دکتر کانبوی ترکیبی به موشهای سالخورده دادند که هورمونی بهنام اوکسیتوسین و نیز آنزیم مهارکنندهی ALK5 را شامل میشود که مهارکنندهی گیرندهی فاکتور رشد تغییردهندهی بتا است. مطالعات پیشین هم شواهدی مبنیبر فواید این ترکیبات را در مقابله با برخی علائم پیری نشان داده بودند.
آنزیم مهارکنندهی ALK5 با فرونشاندن مقادیر فاکتور رشد تغییردهندهی بتا در سلولها توانست تولید سلولهای جدید در مغز را تحریک و سلامت ماهیچهها و سایر بافتها را تقویت کند. سطح هورمون اوکسیتوسین که تولید سلولهای بنادین را در واکنش به آسیبِ بافتها و آتروفی فعال میسازد، با افزایش سن بهتدریج کاهش مییابد. البته باید گفت برای اثربخشی، باید مقادیر فراوانی از آنزیم مهارکنندهی ALK5 استفاده میشد.
افزونبراین، زمانیکه محققان در این ترکیب مقادیر اوکسیتوسین را افزایش دادند، فواید آن بهدلیل تجمع زیاد مواد زائد در خون موشهای سالخورده کاهش یافت. باوجوداین، زمانیکه ترکیبی از هر دو ماده را استفاده کردند، توانستند مقادیر آنزیم مهارکنندهی ALK5 را به یکدهم کاهش دهند و دیگر به افزایش هورمون اوکسیتوسین نیز نیازی نداشته باشند و بتوانند از فواید این هورمون هم بهره ببرند.
مقالههای مرتبط:
با هفت روز استفاده از این ترکیب، موشهای سالخورده التهاب کمتری در مغز خود داشتند و نیز سلولهای بنیادین جدیدی در بخشهایی از مغز مشاهده شد که عهدهدار عملکرد حافظه و یادگیری هستند.
ناگفته نماند ظرفیت عملکرد شناختی مغز در این موشهای پیر افزایش یافت و کبد آنها سالمتر شد و چربی کمتری داشت و ماهیچههای آنان با سرعت بیشتری ترمیم شدند. بنابراین، در مدت کوتاهی بهکمک روش پارابیوسیس که دکتر کانبوی از آن بهره گرفت، بدن و مغز این موشها بسیار جوانتر بهنظر میرسید.
شایان ذکر است این روش بسیار ایمن است و مشکلات و خطرهای سابق جایی در آن ندارند؛ چراکه مواد استفادهشده در این ترکیب را سازمان غذا و داروی آمریکا تأیید کرده است. اکنون گروه محققان دکتر کانبوی بهدنبال برگزاری آزمایشهای بالینی روی ۲۰ داوطلب بالای ۶۵ سال هستند تا بتوانند نتایج استفاده از این ترکیب را بیازمایند و به ارزیابی خواص جوانسازی آن در انسانها هم پی ببرند.
اگرچه از یافتههای اخیر استقبال شده، همواره رویکرد دانشمندان به این یافتهها محتاطانه است. دانشمندان بخش پیری مؤسسهی ملی آمریکا (NIA) اظهار کردند که دستاورد اخیر میتواند دری به سوی آینده باشد که تاکنون موفق نشدهاند آن را بازکنند. باوجوداین، دانشمندان معتقدند هنوز برای انجام آزمایشها روی نمونههای انسانی بسیار زود است. نگرانی آنها از این بابت است که ترکیبی از این دو ماده (هورمون اوکسیتوسین و آنزیم مهارکنندهی ALK5) تابهحال «همزمان باهم» در انسانها آزمایش نشده است. البته دکتر کانبوی در پاسخ به نگرانی دانشمندان گفته است تجویز و مصرف ترکیبی از داروهای تأییدشدهی سازمان غذا و داروی آمریکا امری استاندارد در دنیای پزشکی است.
حالا ممکن است سرمایهگذاران و کارآفرینان سلیکونولی در فروش اکسیر جوانی پارابیوسیس به مشتریان خود شتاب کنند؛ اما این ایده که یادآور فیلمهای خونآشامها است که در آنها مردگان زنده میشدند، در میان انسانها جا باز کرده است و چهبسا روزی بتواند با پیری انسانها مقابله و این روند را معکوس کند.
بعد از رونمایی اپل از آیفون ۱۱، این شرکت ادعا کرد که آخرین گوشی هوشمند این شرکت دارای مقاومترین شیشه میان تمامی گوشیهای هوشمند است. طبق انتظار پس از عرضهی این گوشی بسیاری از علاقمندان به سراغ تستهای سقوط (drop test) و آزمایش صحت ادعای اپل رفتند. اولین تستهای سقوط نشان دادند که چه بلایی سر آیفون ۱۱ پرو و آیفون ۱۱ پرو مکس هنگام سقوط ۱۱ فوتی (۳/۳۵ متری) روی بتن میآید.
مقالههای مرتبط:
تابدینجا شاهد عرضهی نتایج تستهای سقوط Tom’s Guide و EverythingApplePro بودهایم. نتایج Tom’s Guide بسیار ناامیدکننده بودند زیرا آیفون ۱۱ پرو در همان سقوط اول شکستگی پیدا کرد. اما EverythingApplePro نتایجی کاملا متفاوت به دست آورد و هردو آیفون پرو پیش از شکستگی شیشه، ۸ بار سقوط را با موفقیت پشت سر گذاشتند.
تست سقوط Tom’s Guide
تستهای سقوط Tom’s Guide اگرچه علمی نیستند اما طبق گفتهی آزمایشکننده با هدف شبیهسازی سقوطهای محتمل روزانه انجام شدند.
برای اینکه ببینیم آیفون ۱۱ پرو طلایی رنگ چقدر مقاوم است، من ابتدا گوشی را از ارتفاعی در حدود لگن انسان روی بتن رها کردم. در این تست دربارهی ارتفاعی حدودا ۳/۵ (حدودا یک متری) فوتی صحبت میکنیم که خیلی بلند نیست.
اولین سقوط آسیب قابلتوجهی به صفحهنمایش گوشی وارد کرد.
بهمحض اینکه آیفون ۱۱ پرو را برگرداندم، شکستگیهای بزرگی در گوشهی بالا و چپ و ترکهایی نازک و مورب در صفحه ۵/۸ اینچی OLED از گوشه بالا و چپ تا گوشهی پایین و راست مشاهده کردم.
طبق گفتهی Tom’s Guide، با توجه به اینکه آیفون XS سال گذشته در سقوطهای سه، پنج و یازده فوتی نشکست، این نتایج بسیار ناامیدکننده بود. البته لازم به ذکر است که آن تستها در محیط داخل و روی بتن با سطح صاف و صیقلی انجام شده بود.
در سقوطی دیگر، آيفون ۱۱ پرو به پشت فرود آمد و آسیبی به شیشه پشت وارد نشد. اما سقوطی دیگر از ارتفاعی حدودا به اندازهی شانه باعث ایجاد شکستگیهایی در پشت گوشی شد که این آسیبها تا صفحهنمایش ادامه پیدا کردند.
Tom’s Guide اعلام میکند که رویهمرفته آیفون ۱۱ را دوست داشته و تستهای سقوط آن لزوما بهمعنای نامعتبر بودن ادعای اپل نبوده؛ همچنین باید منتظر تستهای سقوط بیشتری از آیفونهای جدید در آینده باشیم.
با وجود اینکه از مقاومت آیفون ۱۱ پرو در تستهای محدودمان راضی نیستم اما آیا فکر میکنم که ادعاهای اپل کاملا پوچ است؟ نه لزوما.
در برنامهای جدید در تلویزیون، یک مجری این گوشی را به رو و پشت از ارتفاع حدودا ۵ فوتی رها کرد و آیفون حتی یک خراش هم برنداشت. آن یک سطح متفاوت با سطح مورد آزمایش ما است با این حال این سقوطها نشان میدهد که آیفون ۱۱ میتواند تا حدی آسیبپذیر باشد.
امسال اپل قابهایی شفاف برای آیفون ۱۱ پیشنهاد داده که علاوه بر افزایش محافظت، ظاهر این گوشی را مخفی نمیکند. ضمنا قابهای متنوعی برای افزایش مقاومت برای آیفون ۱۱ و آیفون ۱۱ پرو عرضه شده است.
اپل همچنین اخیرا تغییراتی در برنامهی گارانتی +AppleCare ترتیب داده و گوشی را تا ۶۰ روز پس از خرید تحت پوشش قرار میدهد.
تست سقوط EverythingApplePro
کانال یوتیوب EverythingApplePro نیز تستهای سقوط خود از آیفون ۱۱ پرو و آیفون ۱۱ پرو مکس را منتشر کرد. نتایج این کانال نسبت به تجربه Tom’s Guide بسیار متفاوت و البته امیدوارکنندهتر است.
پس از ۸ سقوط که هر کدام از زاویه و ارتفاع متفاوتی (حداکثر ارتفاع سر) انجام شدند، هیچ شکستگی قابل مشاهدهای در شیشه آیفونها مشاهده نشد. پس از افزایش ارتفاع آزمایش از ارتفاع سر تا ۱۰ فوت (حدودا ۳ متر) مقداری آسیب در فریم فلزی دیده شد اما شیشه همچنان بدون آسیب باقی ماند.
بالاخره در دومین سری از سقوطهای ۱۰ فوتی، صفحهنمایش آیفون ۱۱ پرو شکسته و شیشه پشت آیفون ۱۱ پرو مکس هم خرد میشود.
این تست بیشتر با ادعاهای اپل مبنی بر به کاربردن مقاومترین شیشه میان تمامی گوشیهای هوشمند مطابقت دارد. در ویدئو زیر میتوانید این تست را بهطور کامل ببینید.
دیدگاههای خود در رابطه با عملکرد آیفونهای جدید در این تستهای سقوط را با ما به اشتراک بگذارید.
در فیلم مکس دیوانه: جاده خشم، فیوروسا (شارلیز ترون) در تلاش است که به «مکان سبز» برگردد؛ آبادی پر از درختی در میان بیابان خشک و بیآب و علف که از زمین برجای مانده است. اگرچه وقتی فیوروسا به مکان مقدس میرسد، با کویری خشک و ریگهای روان مواجه میشود. او با اندوه فریاد میزند؛ بدون درختان، گویی همهی امید او برباد رفته است. احساسات فیوروسا بیدلیل نیست. مگ لومن، مدیر بنیاد درخت، یک سازمان غیرانتفاعی در فلوریدا که مختص پژوهش، اکتشاف و آموزشهای مرتبط با درختان است، میگوید:
جنگلها ریسمان نجاتبخش جهان ما هستند. بدون آنها ما عملکردهای حیاتی و فوق العادهای از حیات روی زمین را از دست میدهیم.
درختان مزایای بیشماری برای زمین دارند. آنها در ذخیرهی کربن، حفاظت از خاک و تنظیم چرخهی آب نقش مهمی دارند. جنگلها از سیستمهای طبیعی و غذایی انسان حمایت میکنند و منزلگاه گونههای بسیار زیادی از موجودات زنده هستند. علاوهبراین، مواد مورد نیاز خود انسانها را نیز تامین میکنند. با تمام این مزیتها، اغلب ما با درختان بهعنوان اشیاء قابل مصرف و دورریختنی رفتار میکنیم؛ بهعنوان چیزی که باید برای تامین منافع اقتصادی برداشت شود یا بهعنوان مزاحمی که در مسیر توسعهی انسان قرار گرفته است.
براساس نتایج مطالعهای که سال ۲۰۱۵ در مجلهی Nature منتشر شد، از زمانی که گونهی انسان درحدود ۱۲ هزار سال پیش فعالیتهای کشاورزی را آغاز کرد، او تقریبا نیمی از ۵/۸ تریلیون درخت را پاکسازی کرد. بخش عمدهی جنگلزدایی در سالهای اخیر رخ داده است. از زمان آغاز عصر صنعتی، جنگلها ۳۲ درصد کاهش پیدا کردهاند. براساس گزارش مطالعهی Nature، خصوصا در مناطق گرمسیری، بسیاری از ۴ تریلیون درخت باقیماندهی جهان بهسرعت درحال کاهش هستند و هرساله حدود ۱۵ میلیارد درخت بریده میشود.
در بسیاری از نقاط جهان، از بین رفتن جنگلها سرعت گرفته است. موسسهی ملی پژوهشهای فضایی در ماه اوت گزارش کرد که میزان آتشسوزیهای جنگلهای بارانی آمازون در سال جاری نسبتبه سال ۲۰۱۸ حدود ۸۴ درصد افزایش داشته است. بریدن و سوزاندن درختان جنگلی در اندونزی و ماداگاسکار نیز سرعت گرفته است.
در سال ۲۰۱۹، بیش از ۷۰ هزار آتشسوزی جنگل در آمازون برزیل اتفاق افتاده است
اما تصور جهانی ویران به سبک فیلم مکس دیوانه که در آن تمام درختان روی زمین به ناگاه میمیرند، به ما کمک میکند متوجه شویم که بدون آنها دچار چه وضعیتی خواهیم شد. ایزابل روزا، مدرس دادهها و تجزیهو تحلیلهای زیستمحیطی در دانشگاه بنگور ولز میگوید:
بگذارید من فقط با این موضوع شروع کنم که جهان بدون درخت چقدر وحشتناک خواهد بود؛ آنها غیر قابل جایگزین کردن هستند. اگر ما از شر همهی درختان راحت شویم، روی سیارهای زندگی خواهیم کرد که شاید واقعا دیگر نتواند ما را روی سطح خود حفظ کند.
جیمی پرودلو، اکولوژیست دانشگاه ایالتی ریو دو ژانیرو در برزیل میگوید:
اگر درختان به ناگاه نابود شوند، بیشتر تنوع زیستی سیاره نیز از بین خواهد رفت. درحال حاضر، از دست رفتن زیستگاه عامل اصلی پیش برندهی انقراض در سرتاسر جهان است؛ بنابراین نابودی جنگلهای باقیمانده برای گیاهان، جانوران، قارچها و سایر موجودات زنده فاجعهبار خواهد بود.
موج انقراض فراتر از جنگلها گسترش خواهد یافت و حیات وحشی که به درختان پراکنده و قطعههای جنگلی کوچک بستگی دارند، از بین خواهند رفت. در سال ۲۰۱۸، پرودلو و همکارانش دریافتند که میزان غنای گونهای در مناطق دارای درختان پراکنده درمقایسهبا مناطق باز، ۵۰ تا ۱۰۰ درصد بیشتر است. پرودلو میگوید:
حتی یک درخت جدا در یک منطقهی باز میتواند بهعنوان یک آهنربای تنوع زیستی عمل کرده و بسیاری از گیاهان و جانوران را جذب کرده و منابعی برای آنها مهیا کند. بنابراین از دست دادن درختان انفرادی نیز میتواند تاثیر شدیدی روی تنوع زیستی محلی داشته باشد.
از دست دادن درختان توازن اقلیمی را برهم خواهد زد
اقلیم زمین نیز در کوتاهمدت و بلندمدت دچار تغییر شدیدی خواهد شد. درختان با عمل کردن بهعنوان پمپهای بیولوژیکی روی چرخههای آب نقش دارند: آنها آب را از خاک میگیرند و با تبدیل آن به بخار، آن را وارد اتمسفر میکنند. جنگلها ازطریق انجام این کار، در تشکیل ابر و بارندگی مشارکت میکنند. درختان همچنین با به دام انداختن آب و ایجاد مانع دربرابر جریان سریع آن بهسمت رودخانهها و دریاچهها از وقوع سیل پیشگیری میکنند و از جوامع ساحلی دربرابر امواج طوفان محافظت میکنند. آنها خاک را در محل خود حفظ میکنند و مانع از شسته شدن خاک بهوسیلهی باران میشوند. ساختارهای ریشهای درختان نیز به رشد جوامع میکروبی کمک میکنند. بدون درختان، مناطقی که قبلا جنگل بوده، خشکتر و مستعد به خشکسالیهای شدید خواهد شد. وقتی باران در این مناطق ببارد، سیلاب حاصل از آن فاجعهبار خواهد بود.
مقالههای مرتبط:
فرسایش گستردهی خاک روی اقیانوسها نیز تاثیرگذار خواهد بود و مرجانهای ساحلی و دیگر زیستگاههای دریایی را از بین خواهد برد. جزایری که درختان آنها از بین بروند، مانع خود دربرابر اقیانوس را از دست خواهند داد و بسیاری از آنها شسته شده و از بین خواهند رفت. توماس کروثر، اکولوژیست سیستمهای جهانی و نویسندهی مقالهی منتشرشده در Nature میگوید:
حذف درختان بهمعنای از دست دادن مقادیر عظیمی از زمین و وارد شدن آن به اقیانوس است.
علاوهبر نقش واسطهای که درختان در چرخهی آب دارند، دارای اثر خنککنندهی محلی هستند. آنها سایههایی را فراهم میکنند که دمای خاک را حفظ میکند و بهعلت رنگ تیرهای که دارند، بهجای منعکس کردن گرما، آن را جذب میکنند. آنها همچنین طی فرایند تبخیر و تعرق، انرژی حاصل از تابش خورشید را درجهت مسیر تبدیل آب به بخار هدایت میکنند. اگر تمام این اثرات خنککنندگی از دست برود، بیشتر مناطقی که پیش از این دارای درخت بودهاند، بهسرعت گرمتر خواهند شد. پرودلو و همکارانش در مطالعهی دیگری دریافتند که حذف کامل یک قطعهی جنگلی ۲۵ کیلومتر مربعی موجب میشود که دمای سالانهی محلی در مناطق گرمسیری حداقل ۲ درجه و در مناطق معتدل ۱ درجهی سانتیگراد بالاتر رود.
براساس گزارش IPCC، جنگلزدایی نقش مهمی در انتشار جهانی کربن دارد
در مقیاس جهانی، درختان با ذخیرهی کربن و برداشت کربندیکسید اتمسفر با گرم شدن حاصل از تغییرات اقلیمی مبارزه میکنند. براساس گزارشی که در ماه اوت بهوسیلهی مجمع بینالمللی تغییرات اقلیمی (IPCC) منتشر شد، در حال حاضر، ۱۳ درصد از انتشارات جهانی کربن ناشی از جنگلزدایی است و بهطور کلی تغییر کاربری زمین مسئول ۲۳ درصد از انتشارات کربنی است. پائولو ددوریکو، استاد علوم زیستمحیطی دانشگاه کالیفرنیا میگوید:
با نابودی تمامی درختان روی زمین، اکوسیستمهای جنگلی پیشین بهجای محلی برای جذب کربن، تنها به محلی برای وارد کردن کربندیاکسید به اتمسفر تبدیل خواهد شد.
او پیشبینی میکند که با گذشت زمان، ما شاهد انتشار ۴۵۰ گیگاتن کربن به اتمسفر خواهیم بود؛ بیش از دو برابر مقدار کربنی که انسانها در حال حاضر تولید میکنند. برای مدت کوتاهی، این اثر با گیاهان کوچکتر و علفزارها جبران میشود. اما اگرچه گیاهان کوچکتر سریعتر از درختان کربن را به دام میاندازند، ولی سرعت انتشار آن از سوی آنها نیز بیشتر است. سرانجام، شاید طی چندین دهه، این گیاهان دیگر نخواهند توانست مانع از گرم شدن آینده شوند. ددوریکو میگوید:
جدول زمانی بستگی به مکان شما دارد زیرا تجزیهی مواد آلی در مناطق گرمسیری نسبتبه شمالگان بسیار سریعتر است. اما وقتی که کربندیاکسید وارد اتمسفر شود، دیگر فرقی نمیکند که از کجا آمده باشد.
کروثر میگوید، همانطور که تجزیهی مواد آلی به آرامی موجب انفجار بمب ساعتی کربن میشود، زمین به سیارهای بسیار گرمتر تبدیل خواهد شد. مقادیر عظیم کربن نیز وارد اقیانوسها شده و موجب اسیدی شدن شدید اقیانوس و از بین رفتن بیشتر موجودات زنده موجود در آب خواهد شد.
درختان با جذب گرما به خنک شدن اقلیم محلی کمک میکنند. بدون آنها، دما سریعا شروع به افزایش خواهد کرد
قبل از عملیشدن گرمایش فاجعهبار جهانی، جوامع بشری نیز از این اتفاق کاملا متاثر خواهند شد. افزایش دما، اختلال در چرخهی آب و از دست دادن سایه، موجب تلف شدن میلیاردها انسان و دام خواهد شد. فقر و مرگ بهسوی ۱/۶ میلیارد مردمی که درحال حاضر برای معیشت خود وابسته به جنگلها هستند و محصولات آن را بهعنوان غذا و دارو برداشت میکنند، روانه خواهد شد. با نبود چوب، مردم زیادی ازنظر پختوپز و گرم کردن خانهی خود دچار مشکل خواهند شد. در سرتاسر جهان، افرادی که کارشان وابسته به درختان است، چه آنهایی که به قطع درخت مشغولند، چه کسانی که کاغذ میسازند یا پرورشدهندگان میوه و نجارها، ناگهان شغل خود را از دست میدهند و اقتصاد جهانی ویران میشود. بخش الوار بهتنهایی برای ۱۳/۲ میلیون نفر اشتغال ایجاد کرده است و براساس گزارش بانک جهانی، هرساله ۶۰۰ میلیارد دلار آمریکا تولید میکند.
مقالههای مرتبط:
سیستمهای کشاوزی دچار اختلال شدیدی خواهند شد. محصولاتی مانند قهوه که در سایهی درختان پرورش داده میشوند، بهمیزان قابلملاحظهای کاهش خواهند یافت و محصولات وابسته به گردهافشانهای ساکن روی درختان نیز از بین خواهند رفت. بهعلت نوسانات دمایی و بارندگی، زمینهایی که قبلا در آنها محصولات کشاورزی تولید میشد، ناگهان وضعیت نامطلوبی پیدا میکنند و برخی از مناطق که قبلا برای کشاورزی مناسب نبودند، ممکن است برای این کار مناسب شوند. هرچند با گذشت زمان، خاک در هر جایی که باشد، از مواد مغذی تهی میشود و برای حفظ رشد محصولات کشاورزی نیاز به مقادیر قابلتوجهی کود دارد. سرانجام، گرمای بیشتر موجب میشود که بیشتر مناطق، غیرقابل کشت و غیرقابل سکونت شوند.
از بین رفتن درختان ازنظر سلامتی نیز پیامدهای نامطلوبی بههمراه دارد. درختان با جذب آلایندهها و به دام انداختن ذرات موجود در هوا موجب تمیز شدن هوا میشوند. طبق محاسبات پژوهشگران سرویس جنگل آمریکا، درختان فقط در کشور آمریکا هرساله حدود ۱۷/۴ میلیون تن از آلودگی هوا را حذف میکنند که ارزش این کار ۶/۸ میلیارد دلار است. در نتیجهی این تاثیر، جان حداقل ۸۵۰ نفر نجات پیدا میکند و از بروز حداقل ۶۷۰ هزار مورد مشکل تنفسی حاد پیشگیری میشود.
درختان با گرفتن ذرات موجود در هوا آلودگی هوا را کاهش میدهند
ددوریکو توضیح میدهد که ما ممکن است شاهد شیوع بیماریهای نادر یا جدیدی نیز باشیم که از گونههایی منتقل میشود که ما بهطور طبیعی با آنها تماسی نداریم. او و همکارانش متوجه شدند که انتقال ابولا به انسانها در نقاطی که جنگلها قطعه قطعه شدهاند، بیشتر است. او میگوید که از بین رفتن ناگهانی جنگل میتواند باعث افزایش موقتی در مواجههی انسان با عفونتهای مشترک بین انسان و حیوان مانند ابولا، ویروس نیپا و ویروس نیل غربی و نیز بیماریهایی مانند مالاریا و تب دنگی شود که به وسیلهی پشهها منتشر میشوند.
پژوهشهای زیادی نشان میدهند که درختان و طبیعت برای رفاه روانی ما مفید هستند؛ برای مثال، ادارهی حفاظت از محیط زیست ایالت نیویورک برای تقویت سلامت عمومی ازجمله کاهش استرس، افزایش سطح انرژی و بهبود خواب، پیادهروی در جنگل را توصیه میکند. همچنین بهنظر میرسد که درختان به بهبود بدن کمک کنند: مطالعهی مشهوری که در سال ۱۹۸۴ منتشر شد، نشان میداد بیمارانی که عمل جراحی را گذراندهاند، اگر منظرهی سبزی درمقابل خود داشته باشند، نسبتبه کسانی که دیواری آجری را پیش روی خود میبینند، سریعتر از بیمارستان مرخص میشوند. پژوهشهای جدیدتر نشان دادهاند که گذراندن زمان در اطراف چمن و درختان موجب کاهش علائم کودکان مبتلا به اختلال کمتوجهی-بیشفعالی میشود و مطالعات متعددی نیز ارتباط مثبت بین فضای سبز و عملکرد کودکان در مدرسه را تایید کردهاند. درختان حتی ممکن است در مبارزه با جرم موثر باشند: نتایج یک مطالعه نشان داد که ۱۰ درصد افزایش در پوشش درختان با ۱۲ درصد کاهش در ارتکاب جرم در بالتیمور همراه بود. کتی ویلیس، استاد تنوع زیستی در دانشگاه آکسفورد میگوید:
با گذراندن زمان در محیط جنگلی، میتوان از بسیاری از مشکلات جسمی و روانی کاست. بههمین علت است که «حمام جنگل» اکنون در ژاپن یک نسخهی پزشکی است.
درختان نقش محوری در بسیاری از فرهنگها دارند. اگر آنها از بین بروند، این مردمان بسیار اندوهگین خواهند شد
از دست دادن درختان ازنظر فرهنگی نیز تاثیر نامطلوبی خواهد داشت. درختان جزء خاطرات کودکی ما هستند و نیز در هنر، موسیقی، شعر و ادبیات جایگاه ویژهای دارند. آنها در ادیان باستانی مورد توجه قرار داشتند و نیز نقش مهمی در ادیان امروزی دارند. بودا پس از ۴۹ روز نشستن زیر درخت بودا به روشنگری رسید. هندوها زیر درختان انجیر مقدس به عنوان نمادی از ویشنو، به عبادت مشغول میشوند. در تورات و عهد عتیق، خدا درختان را در روز سوم آفرینش و حتی قبل از آفرینش انسانها و حیوانات خلق میکند و در انجیل، عیسی روی یک صلیب چوبی از دنیا میرود. لومن میگوید:
بسیاری از مردم، جنگلها را با علامت دلار میبییند اما ما هرگز برای اهمیت معنوی جنگلها یک ارزش پولی تعیین نکردهایم.
همهی چیزی که باید گفت این است که انسان در جهانی بدون درخت باید برای زنده ماندن تلاش کند. سبک زندگی شهرنشینی و غربی بهسرعت به خاطرهای از گذشته تبدیل خواهد شد و بسیاری از ما دراثر گرسنگی، گرما، خشکسالی و سیلاب خواهیم مرد. لومن معتقد است که جوامع بازمانده احتمالا آنهایی هستند که بهطور سنتی میدانند در محیطهای بدون درخت چگونه زندگی کنند؛ مانند بومیان استرالیا. ازطرف دیگر، کروثر گمان میکند که زندگی تنها در وضعیتهایی امکانپذیر خواهد بود که با زندگی که در حال حاضر ما با آن آشنا هستیم، فاصلهی بسیاری خواهد داشت. او میگوید:
حتی اگر ما بتوانیم در جهانی بدون درخت زندگی کنیم، چه کسی آن را میخواهد؟ این سیاره، بهعلت ویژگی غیر قابل توصیفی که آن را با نام زندگی میشناسیم، با هر چیزی دیگری که در حال حاضر در جهان ما آن را میشناسیم، تفاوت دارد و بدون درختان تقریبا همهچیز با مشکل روبهرو خواهد شد.
وال استریت ژورنال گزارشی را دربارهی تغییر الگوریتم جستوجوی آمازون منتشر کرد که عواقب شدیدی برای غول تجارت الکترونیک بههمراه داشت. رسانهی مذکور ادعا میکند، آمازون با وجود مخالفت از سوی کارمندان، نتایج جستوجو را به نفع محصولات خود تغییر میدهد.
تغییر در الگوریتم جستوجوی آمازون سال گذشته انجام شده و با چالشهایی از سوی نیروهای داخلی روبهرو شد. افراد آشنا به پروژهی جستوجوی آمازون به والاستریت گفتند:
آمازون الگوریتم سرّی جستوجو را بهگونهای تغییر داد تا برخلاف دهههای گذشته بهجای نمایش محصولات مرتبطتر و پرفروشتر به مشتریان، محصولات پرسودتر برای شرکت را در بالای فهرست نشان دهد. الگوریتم مذکور وظیفهی رتبهبندی محصولات را بر عهده دارد.
هدف تغییر الگوریتم آمازون، نمایش بالاتر و بهتر محصولات تولیدی خود شرکت بوده است. بهعلاوه محصولات متفرقهای که سود مشارکتی بیشتری دارند هم در نتایج بالاتر نمایش داده میشوند. چنین محصولاتی بهخاطر فاکتورهایی همچون هزینههای حملونقل و تبلیغات، سود مناسبی برای آمازون دارند که هزینههای شرکت را پوشش میدهد.
مقالهی والاستریت ژورنال ادعا میکند که تغییر در الگوریتم بهصورت غیرمستقیم انجام شده است. درواقع آنها بهجای واردکردن مستقیم فاکتور سودآوری به الگوریتم، آن را به گونهای تغییر دادند که فاکتورهای مرتبط با سوددهی را در اولویتهای بالاتر قرار دهد.
رسانهی آرستکنیکا برای روشنتر شدن موضوع و صحتسنجی گزارش والاستریت ژورنال با آمازون تماس گرفت. سخنگوی شرکت، هرگونه تغییر در الگوریم برای افزایش سوددهی را تکذیب کرد. آنها بیانیهای برای شفافسازی منتشر کردند که در بخشی از آن میخوانیم:
والاستریت ژورنال موضوع را بهدرستی پوشش نداده است. ما با توضیحات کامل به آنها گفتیم که اطلاعات دریافتشده از افراد ناشناس، درواقع صحیح نبودهاند، اما آنها باز هم به انتشار داستان ادامه دادند. حقیقت این است که ما شاخص رتبهبندی نتایج جستوجو را برای افزایش سوددهی خود تغییر ندادیم. ما محصولاتی را در رتبههای بالا قرار میدهیم که کاربران احتمالا به آنها علاقهمند خواهند بود. محصولات بالاتر، لزوما متعلق به آمازون یا فروشندهی خاصی نیستند. ما هم مانند همهی فروشگاههای دیگر، سودآوری محصولاتی را که در وبسایت و در موقعیتهای خوب نمایش قرار میگیرند، مدنظر قرار میدهیم. البته این فاکتور تنها یکی از موارد نمایش است و بههیچعنوان تنها عامل کلیدی در نمایش محصولات نخواهد بود.
آمازون علاوه بر بیانیهی بالا، پاسخ خود به والاستریت ژورنال را نیز به آرستکنیکا ارائه کرد. البته پاسخ آنها بهصورت کامل نکتهی اصلی گزارش والاستریت ژورنال را نقض نمیکند. نکتهی اصلی، تغییر الگوریتم با هدف اولویتدهی به سودآوری محصولات، بدون اضافهکردن مستقیم آن به الگوریتم بود. آمازون اعتراف کرد که در زمان آزمایش قابلیتهای جدید جستوجو، سودآوری بلندمدت را مدنظر قرار میدهد.
بررسی کنترل آمازون روی پلتفرم
گزارش والاستریت ژورنال همزمان با نظارت ضد انحصار کنگرهی آمریکا بر این شرکت و شرکتهای فناوری دیگر منتشر شد. کنگرهی آمریکا سوءاستفادهی آمازون و چند شرکت دیگر را از پلتفرمهای تحت کنترل بررسی میکند. در همین راستا کمیتهی دادگستری کاخ سفید در نامهای به جف بزوس، مدیرعامل آمازون، خواستار ارائهی توضیح کامل دربارهی الگوریتم رتبهبندی محصولات در پلتفرم شرکت شد.
مقالههای مرتبط:
والاستریت ژورنال میگوید، وکلای آمازون ادعای اولیهی اضافهکردن فاکتور سودآوری به الگوریتم را رد کردند. آنها رعایت قوانین تنظیمگری ضد انحصار را بهعنوان دلیل اقدام خود بیان میکنند. بههرحال نگرانی آمازون از اعمال قانونهای ضدانحصار، بیربط به جریمهی سنگین گوگل در سال ۲۰۱۷ نیست. غول موتور جستوجو در سال ۲۰۱۷ بهخاطر سوءاستفاده از برتری و فرمانروایی در بازار و اعطای مزیت غیرقانونی به یکی از محصولات خود، محکوم به پرداخت ۲/۴۲ میلیارد یورو جریمه شد.
تغییر در الگوریتم آمازون
گزارش والاستریت ژورنال میگوید که آمازون توضیحی دربارهی جزئیات داخلی الگوریتم خود نداده است. البته رسانهی مذکور با تکیه بر منابع اطلاعاتی خود، جزئیاتی را از فرایندهای کاری غول موتور جستوجو شرح میدهد:
وقتی مهندسان متغیرهای جدید را در الگوریتم آزمایش میکنند، آمازون نتایج آن را با تعدادی فاکتور مشخص بررسی میکند. از میان آنها میتوان به تعداد فروش واحد محصولات و ارزش دلاری سفارشهای خرید آنها اشاره کرد. نتیجهی مثبت این فاکتورها با رضایت بیشتر مشتری ارتباط دارد و بهنوعی رتبهبندی محصولات در نمایش به مشتری را تعیین میکند.
اکنون مهندسان باید فاکتور دیگری (بهبود سودآوری) را در نظر بگیرند. افرادی از داخل خود شرکت این برنامه را تأیید میکنند. متغیرهایی که به الگوریتم اضافه میشوند، طبق ادعای افراد نزدیک به پروژه، بهعنوان نمادی از سودآوری شرکت محسوب میشوند. درنهایت متغیرها به سودآوری بیشتر آمازون منجر میشوند، هرچند کاربران خارج از پلتفرم متوجه تغییرات آن نباشند. درنهایت همین متغیرها شاید به نفع مشتری نهایی تمام شوند.
برای آنکه الگوریتم متوجه سودآورترین متغیر و عامل برای آمازون شود، مهندسان باید دادههای مرتبط با سود مشارکتی شرکت از همهی آیتمهای فروختهشده را به الگوریتم وارد کنند. درنهایت فرایند مذکور با دشواری بالا اطلاعات فروش را از انبارهای آمازون دریافت میکند تا سهم سود برای شرکت محاسبه شود.
مهندسان آمازون در رویکرد جدید متغیرهایی را به الگوریتم اضافه کردند تا نتایج جستوجو امتیاز بالاتری در فاکتور سودآوری داشته باشند. البته در گزارش والاستریت هیچ اشارهای به آن متغیرها نمیشود.
در ادامهی گزارش والاستریت ژورنال میخوانیم:
یک کمیتهی بررسی، همهی موارد افزودنی به الگوریتم را تحلیل میکند. اگر متغیرهای پیشنهادی از سوی مهندسان، موجب نمایش محصولاتی با امتیاز پایینتر در سودآوری شود، پیشنهاد آنها برگشت خواهد خورد. یکی از منابع والاستریت ژورنال گفت، رویکرد آمازون سیستمی تشویقی برای مهندسان ایجاد میکند که آنها را بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به اعمال فاکتور سودآوری متمایل میکند. قطعا چنین رویکردی منجر به نتایج اخلاقی و عادلانه نخواهد شد.
درنهایت پاسخ آمازون به والاستریت و آرستکنیکا تأکید میکند که فاکتورهای دیگر امکان نقضکردن فاکتور سودآوری را در الگوریتم دارند؛ بهعنوان مثال شرکت ادعا میکند که برخی محصولات با قابلیت ارسال یکروزه با وجود سودآوری پایینتر در نتایج بالای جستوجو ظاهر شدهاند.
در بیانیهی آمازون میخوانیم:
وقتی قابلیتهای جدید مانند قابلیت جستوجو را بررسی میکنیم، تعدادی از فاکتورها مانند سودآوری بلندمدت را در نظر میگیریم. ما تأثیر فاکتورها بر تجربهی کاربران و کسبوکار خود را نیز تحلیل میکنیم. چنین رویکردی در اکثر فروشگاهها انجام میشود. درنهایت ما تصمیمگیری را تنها بر مبنای یک فاکتور انجام نمیدهیم.
آمازون اغلب بر تعهد به خدمات به مشتریان تأکید میکند. جف بزوس سال گذشته گفته بود که دلیل اصلی موفقیت آمازون، تمرکز بر مشتری بهجای تمرکز بر رقبا است.
برخی افراد سودجو با تبلیغات دروغین درمورد دو نرخی شدن سهمیهی بنزین و ارسال پیامهایی با این محتوا به کاربران فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اقدام به کلاهبرداری میکنند. این افراد در پیامها ادعا میکنند که کاربر برای دریافت سهمیهی سوخت، جلوگیری از دونرخی شدن قیمت بنزنین در کارت سوخت و... باید در سایتی ثبتنام کند. سپس با هدایت کاربر به سایتی که درگاه جعلی موسوم به فیشینگ است، اطلاعات کارت بانکی او را دریافت کرده و نسبت به برداشت غیر مجاز از حساب شخص اقدام میکنند.
اخیرا نیز سایتی به نشانی www.Iniopdc.com که آدرسی مشابه با سایت شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران دارد، فعال شده بود که پلیس فتا با آن برخورد کرده و اقدامات برای شناسایی و دستگیری گردانندگان آن در حال انجام است.
مرکز اطلاعرسانی پلیس فتا اعلام کرد، برای جلوگیری از چنین اقداماتی لازم است که شهروندان فریب تبلیغات دروغین اینگونه سایتها را نخورند و اخبار را تنها از مراجع رسمی و خبرگزاریهای مجاز کشور که از طریق روابط عمومی شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی منتشر میشود، دریافت کنند. همچنین شهروندانی که پیش از این به چنین سایتی مراجعه کردهاند، لازم است نسبت به تغییر رمز دوم کارت خود اقدام کنند.
نخستین نمایشگاه شکار کرکسها صبح امروز شنبه در باغ موزه دفاع مقدس افتتاح شد.
در این مراسم سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سردار امیرعلی حاجی زاده فرمانده هوافضای سپاه و سردار بهمن کارگر رئیس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس حضور داشتند.
در این نمایشگاه تعدادی از تجهیزات جاسوسی آمریکایی و اسرائیلی که توسط سامانه های دفاعی کشورمان به غنیمت گرفته شده بود، رونمایی شد.
انتهای پیام/
براساس اخبار دریافتی از نهادهای رسمی و مسئولان دولتی، استفاده از کارتسوخت برای خرید بنزین و گازوئیل در آیندهی نزدیک، اجباری خواهد شد. این موضوع دغدغهی جدیدی برای مالکان خودروهای سواری است و آنها را به دریافت کارتسوخت مجاب میکند. بنا به اظهارات محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، امکان استفاده از کارت عابربانک بهعنوان جایگزین کارتسوخت فراهم شده است. درادامهی مطلب، چگونگی کار با سایت خدمات دولت و استفاده از امکانات آن را شرح میدهیم.
براساس قانون، خودروهای بیش از ۲۵ سال و موتورسیکلتهای بیش از ۱۰ سال، وسیلهی نقلیهی فرسوده محسوب میشوند و نمیتوانند کارتسوخت دریافت کنند.
اطلاعیه شرکت ملی پست دربارهی کارتهای سوخت صادرشده
معاون فناوری شرکت ملی پست اعلام کرد متقاضیانی که کارتسوخت آنها در باجههای معطله است، از هماکنون میتوانند بدون مراجعه به دفاتر پستی کارت خود را دریافت کنند. سیدمیثم حسینی لر اظهار کرد:
با هدف ارتقای مشتریمداری و صرفهجویی در زمان مشتریان، گزینهای در بخش رهگیری کارتسوخت در سایت پست ایجاد شده است تا متقاضیان درصورت تمایل به دریافت کارت در محل مدنظر، با ورود اطلاعات لازم و پرداخت هزینهی ارسال پیشتاز براساس نرخنامهی پستی، کارتسوخت خود را در آدرس اعلامشده دریافت کنند.
کارتهای سوخت صرفا یکبار برای تحویل به در منزل فرد متقاضی ارسال خواهد شد و درصورت نبودن گیرنده یا آدرس اشتباه یا تغییر محل سکونت به باجههای معطله برگشت داده میشود. پیشازاین، فرد متقاضی کارتسوخت با مراجعه به سایت EPOLICE.IR و دریافت کد رهگیری ۲۴ رقمی، به بخش رهگیری در سایت شرکت ملی پست مراجعه و پس از آگاهی از محل نگهداری کارت خود در باجههای معطله پست، حضوری کارت خود را دریافت میکرد. این روند از یک سو باعث ایجاد صفهای طولانی و هدررفت زمان مشتریان شده بود و از سوی دیگر اعتراض بسیاری از کاربران برای اصلاح فرایند موجود را در پی داشت.
کاربران میتوانند از روش جدید برای دریافت کارت خود اقدام کنند؛ در غیر این صورت با مراجعه حضوری و روش پیشین کارت خود را دریافت کنند.
صدور کارتسوخت المثنی
شهرام رضائی، معاون برنامهریزی شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی و مدیر سامانهی هوشمند سوخت، دربارهی آخرین وضعیت صدور کارتهای المثنی گفت:
از ابتدای اجرای این طرح، حدود سهمیلیون و ۶۰۰ هزار درخواست صدور کارت المثنی داشتهایم که از این تعداد، حدود ۷۰ درصد آن تولید شده و سایر نیز نهایتا تا آخر مهر تولید و بهدست مردم خواهد رسید. فرایند تولید کارتسوخت المثنی در شرایط عادی دوسه هفته است؛ اما با این حجم درخواستی که امروز با آن مواجه هستیم، ممکن است این فرایند به یک ماه نیز برسد.
اگرچه مردم استقبال درخورتوجهی از ثبتنام کارتسوخت کردهاند، ازآنجاکه همچنان کارت جایگاهها فعال است، کمتر از ۱۰ درصد مردم از کارت شخصی استفاده میکنند که امیدواریم این عدد افزایش یابد.
سایت پلیس +۱۰، تنها مرجع پیگیری است
رضایی درگاه EPOLICE.IR را تنها مرجع پیگیری کارت هوشمند سوخت عنوان کرد و گفت:
از مردم خواهش میکنیم برای پیگیری کارتسوخت خود به این سایت مراجعه کنند؛ چراکه هنوزهم یکمیلیون کارت در باجههای معطله پست داریم و متأسفانه کسانی که درخواست کارت المثنی داشتهاند، تابهامروز برای دریافت کارت خود مراجعه نکردهاند.
برای پیگیری کارتسوخت، به سایت دولت همراه مراجعه نکنید
بهگفتهی معاون برنامهریزی شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی و مدیر سامانهی هوشمند سوخت، برخی وبسایتها اخیرا با ارسال پیامها به مردم از آنها میخواهند برای ثبتنام کارتسوخت یا دریافت سهمیه بنزین ثبتنام کنند. وی در این باره توضیح داد:
هماکنون تنها راه صدور کارت المثنی مراجعه به دفتر خدمات مشترکین پلیس +۱۰ است و هیچ نیازی به بارگذاری اطلاعات مردم روی درگاههای اینترنتی نیست؛ بنابراین، از مردم میخواهیم اطلاعات خود، بهویژه شماره کارت بانکی را دراختیار هیچ درگاه اینترنتی قرار ندهند. البته تلاش میکنیم امکانی را فراهم کنیم تا متقاضیان بتوانند مراحل ثبتنام کارتسوخت المثنی خود را ازطریق سامانهی دولت همراه نیز انجام دهند؛ اما هنوز این امکان فراهم نشده و تا زمانیکه سامانهی دولت همراه راهاندازی نشود، درگاه اینترنتی برای ثبتنام کارتسوخت وجود ندارد و متقاضیان صرفا باید بهصورت حضوری به دفاتر پلیس +۱۰ مراجعه کنند.
تماس با شماره #۴*
استفاده از کد دستوری #۴* (ستاره ۴ مربع) امکان ثبت درخواست ازطریق تمامی گوشیهای تلفنهمراه اعم از هوشمند و غیرهوشمند را از ۷ آذر فراهم میکند. مالکان خودرو و موتورسیکلت با شمارهگیری این کد دستوری میتوانند درخواست کارتسوخت جدید یا المثنی خود را ثبت کنند. صاحبان بیش از یک دستگاه خودرو یا موتورسیکلت فاقد کارتسوخت برای ثبتنام باید بهازای هر دستگاه، با یک کارت بانکی عملیات ثبتنام را انجام دهند. همچنین، مشترکان برای دریافت اطلاعات بیشتر میتوانند با شماره ۰۹۶۲۷ تماس بگیرند.
ثبتنام کارتسوخت
فاطمه کاهی، سخنگوی شرکت ملی پخش فراوردههای نفتی ایران، با اشاره به مشکلات پیشآمده برای متقاضیان کارتسوخت گفت:
عدهای هستند که کارتسوخت داشتند و متقاضی بودند کارتسوختشان به کارت بانکی آنها نیز متصل شود. برای این افراد اخیرا پیامکی ارسال و در آن گفته شده است اگر هنوز کارتسوخت خود را دارند و مفقود نشده است، دوباره عدد ۱ را به این شماره ارسال کنند. برایناساس، عدهای عدد ۱ را ارسال کردند که برای اینها کارتسوخت جدیدی متعاقبا صادر نخواهد شد؛ اما عدهای عدد ۱ را ارسال نکردند که بهمنزله آن است کارتسوخت ندارند و این افراد باید ازطریق پلیس +۱۰ برای گرفتن کارتسوخت اقدام کنند. افرادی که ثبتنام کردهاند و هنوز کارتسوخت به دستشان نرسیده است، باید ازطریق سایت EPOLICE.IR شماره پلاک خود را وارد کنند و بارکد پستی خود را از طریق این سایت تحویل بگیرند. در همین سایت، لینک ادارهی پست تعبیه شده است که این بارکد را در سایت ادارهی پست جستوجو میکنند و باجه و منطقهی پستی که کارتشان در آنجا قرار دارد، اعلام میشود و آنها میتوانند با مراجعه به آن ادارهی پست کارتسوخت خود را دریافت کنند.
مدارک لازم برای تحويل کارت هوشمند سوخت (در منزل يا ادارهی پست):
۱. شناسنامهی مالكيت يا سند (بنچاق) يا كارت شناسایی خودرو؛
۲. مدرک شناسایی مالک خودرو (شناسنامه، کارت ملی، گواهينامه يا گذرنامه)
نکته: حضور يا مراجعهی مالک ضروری نيست.
این مطلب ۳۰ شهریور ۱۳۹۸ بهروزرسانی شد.
اینتل از مدتها پیش اعلام کرده است قصد دارد پردازندههای خانوادهی کسکید لیک ایکس (Cascade Lake-X) خود را با برگزاری رویدادی در ماه آیندهی میلادی معرفی کند. دقیقا به همین دلیل، اخیرا شاهد انتشار بنچمارکهای منتسب به پردازندههای نسل دهمی اینتل در فضای مجازی هستیم. نخست، بنچمارک Core i9-10900X منتشر شد و سپس، بنچمارک پردازندهی Core i9-10980XE.
سری بعدی پردازندههای حرفهای دسکتاپ (HEDT) اینتل درحقیقت نسخهی رفرش پردازندههای خانوادهی اسکایلیک ایکس (Skylake-X) بهشمار میآیند که همچنان مبتنیبر لیتوگرافی ++14nm هستند و همانطورکه در بنچمارکهای آنها در گیکبنچ دیده میشود، از پلتفرم پردازشی X299 استفاده میکنند. درضمن، این پردازندهها بهطور کامل با سوکت LGA 2066 سازگار هستند.
نخستین پردازندهی ظاهرشده در گیکبنچ، پردازندهی اقتصادی Core i9-10900X است که از ۱۰ هستهی پردازشی درکنار ۲۰ ترد بهره میبرد. طبق اطلاعات فاششده ازطریق گیکبنچ، پردازندهی یادشده فرکانس پایهی ۳.۴۷ گیگاهرتز و فرکانس بوست ۴.۴ گیگاهرتز دارد. البته فردی با نام کاربری momomo_us که موفق شده است این بنچمارکها را بیابد، میگوید Core i9-10900X قرار است هنگام عرضه از فرکانس پایهی ۳.۷ گیگاهرتز برخوردار باشد.
پردازندهی Core i9-10900X اینتل توانسته است در بخش عملکرد تکهستهای گیکبنچ، امتیاز ۵٬۲۰۴ و در بخش عملکرد چندهستهای امتیاز ۳۹٬۷۱۷ را کسب کند. امتیازهای کسبشده پردازندهی جدید اینتل را بالاتر از پردازندههای Core i9-7980XE با ۱۸ هسته و ۳۶ ترد و AMD Threadripper 2950X قرار میدهد.
چیزی از انتشار بنچمارک مذکور در گیکبنچ نگذشته بود که شاهد انتشار بنچمارکی دیگر بودیم. اینبار نوبت به پرچمدار خانوادهی پردازندههای جدید اینتل، یعنی Core i9-10980XE رسید. ظاهرا این تراشه از ۱۸ هستهی پردازشی درکنار ۳۶ ترد و فرکانس پایهی ۲.۴۶ گیگاهرتز درکنار فرکانس بوست ۳.۹۳ گیگاهرتز استفاده میکند. این در حالی است که برخی رسانهها معتقدند فرکانس پایهی این تراشه قرار است بیشتر از عدد یادشده باشد و فرکانس بوست نیز به ۴.۷ گیگاهرتز برسد.
براساس آنچه در اسکرینشات بالا میتوانید ببینید، پردازندهی Core i9-10980XE توانسته است در بخشهای تکهستهای و چندهستهای بهترتیب امتیاز ۵٬۳۸۱ و ۵۱٬۵۱۴ را کسب کند. کسب این امتیازها، پردازندهی پرچمدار جدید اینتل را تا حد زیادی بالاتر از رقبا قرار میدهد؛ خصوصا در بخش عملکرد چندهستهای.
در جدول زیر میتوانید نظارهگر رقابت بین پردازندهی جدید اینتل با رقبایش باشد. این جدول را رسانهی HotHardware تهیه کرده است.
مقایسهی عملکرد Core i9-10980XE اینتل با رقبا در بنچمارک گیکبنج | ||
---|---|---|
نام پردازنده | امتیاز بخش تکهستهای | امتیاز بخش چندهستهای |
Core i9-10980XE | ۵٬۳۸۱ | ۵۱٬۵۱۴ |
Core i9-10900X | ۵٬۲۰۴ | ۳۹٬۷۱۷ |
Core i9-7980XE | ۴٬۲۹۵ | ۳۹٬۰۹۲ |
Threadripper 2950X | ۴٬۷۲۳ | ۳۵٬۶۹۱ |
Threadripper 2920X | ۴٬۷۴۶ | ۳۳٬۶۵۵ |
Threadripper 1950X | ۴٬۷۱۸ | ۳۰٬۹۴۰ |
Threadripper 2990WX | ۴٬۲۱۴ | ۳۰٬۱۴۱ |
Threadripper 2970WX | ۴٬۳۸۶ | ۲۹٬۹۰۰ |
هرچه امتیازات بیشتر باشند، پردازندهی قدرت پردازشی بیشتری دارد
سایر اعضای خانوادهی کسکید لیک ایکس اینتل شامل Core i9-10920X با ۱۲ هسته و ۲۴ ترد و Core i9-10940X با ۱۴ هسته و ۲۸ ترد هستند. اینتل میگوید تراشههای جدیدش عملکردی بین ۱.۷۴ تا ۲.۰۹ برابر بهتر از خانوادهی اسکایلیک ایکس دارند؛ بااینحال قرار است پردازندههای Threadripper 3000 نسل سوم مبتنیبر ذن ۲ که از لیتوگرافی ۷ نانومتری استفاده میکنند، با آنها رقابت تنگاتنگی کند. مدتی پیش بنچمارک منتسب به پردازندهی جدید AMD در گیکبنچ بودیم؛ جایی که این پردازنده موفق شده بود امتیازهای ۵٬۹۳۲ و ۹۳٬۳۴۴ را بهترتیب در بخشهای تکهستهای و چندهستهای کسب کند. اگر این بنچمارک حقیقی بوده باشد، پردازندههای جدید AMD خواهند توانست عملکرد بسیار بهتری از کسکید لیک ایکس داشته باشند.
رسانههای متعددی در چند هفتهی اخیر، در گزارشهایی مدعی شده بودند امکان دارد برخی از کارت گرافیکهای جدید خانوادهی Navi شرکت AMD در آیندهی نزدیک دردسترس قرار گیرند. اخیرا شایعهی جدیدی در این باره منتشر شده است که نشان میدهد AMD میخواهد بهزودی جایگزین کارت گرافیک AMD Radeon RX 570 را عرضه کند.
برایناساس، ساعاتی پیش پردازندههای گرافیکی AMD Navi 12 و AMD Navi 14 در Mesa 19.2 رؤیت شدند. Mesa درواقع کتابخانهای از گرافیکهای سهبعدی است که AMD از آن در بهروزرسانی درایورهای کارت گرافیکهایش استفاده میکند. با این اوصاف، دیدهشدن کارتهای گرافیک AMD Navi 12 و Navi 14 در Mesa بهاحتمال قوی میتواند به این معنی باشد که این کارت گرافیکها حقیقی هستند و واقعا وجود دارند. درضمن، احتمال عرضهی قریبالوقوع آنها نیز بسیار زیاد است.
مقالههای مرتبط:
البته فراموش نکنید جزئيات یادشده در Mesa شامل اشارههایی به عبارتهای (CHIPSET (0x7360, NAVI12 و (CHIPSET (0x7340, NAVI14 هستند. درحالحاضر، نمیدانیم کارتهای گرافیک جدید سری Navi شرکت AMD قرار است چه مشخصات فنیای داشته باشند و درضمن، از تاریخ عرضهی احتمالی آنها نیز چیزی نمیدانیم. البته فراموش نکنید مدتی از انتشار Mesa 19.2 میگذرد و AMD قصد دارد نسخهی جدید آن را ۱۵ اکتبر ۲۰۱۹ (۲۳ مهر ۱۳۹۸) منتشر کند. با درنظرگرفتن این حقیقت، میتوانیم احتمال دهیم AMD میخواهد دو کارت گرافیک مذکور را خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکردیم، معرفی و روانهی بازار کند.
علاوهبراین، اخیرا شایعات متعددی شنیدهایم که براساس آنها، انویدیا قصد دارد در اکتبر ۲۰۱۹ (مهر و آبان ۱۳۹۸) کارت گرافیک GTX 1650 Ti را عرضه کند. گرچه نباید فراموش کنیم حضور AMD Navi 12 و AMD Navi 14 در Mesa نمیتوانند بهصورت قطعی بهمعنی معرفی قریبالوقوع آنها باشد، در هر صورت احتمال زیادی برای رخدادن این اتفاق وجود دارد.
AMD گفته است قصد دارد کارتهای گرافیکش را برای عموم مردم عرضه کند؛ چه کسانی که بهدنبال تهیهی کارت گرافیکی اقتصادی با ویژگیهای راضیکننده هستند و چه کسانی که میخواهند با پرداخت هزینهی بیشتر، کارت گرافیکی قدرتمند تهیه کنند. در شایعات قبلیِ منتسب به AMD Navi 14 آمده است که این کارت گرافیک در دستهی کارتهای اقتصادی جای خواهد گرفت و قرار است بهنوعی جایگزین AMD Radeon RX 570 شود.
درواقع، AMD قصد دارد بهلطف دو کارت گرافیک Navi 12 و Navi 14 حضور قدرتمندی در بازار کارتهای گرافیک اقتصادی داشته باشد و رقبا را با چالش روبهرو کند. فراموش نکنید بیشتر مردم به تهیهی کارتهای گرافیک اقتصادی علاقه دارند؛ ازاینرو، چنین بازاری برای شرکتها بازار بسیار مهمی بهشمار میآید. حال باید صبر کرد و دید AMD و انویدیا چه برنامههایی برای معرفی کارتهای گرافیک جدیدشان در سر دارند.
بهتازگی آمازون و فورد بهترتیب ۷۰۰ و ۵۰۰ میلیون دلار در استارتاپ ریوین (Rivian) سرمایهگذاری کردهاند. اخیرا نیز این شرکت توانست سرمایهی زیادی از کاکس اتوموتیو (Cox Automotive) جذب کند. آمازون یکی از اولین شرکتهایی بود که روی برند نوپای ریوین سرمایهگذاری کرد و اکنون میخواهد مطمئن شود ریوین خودروهای برقی زیادی برای ساخت دارد. آمازون ۱۰۰ هزار دستگاه ون برقی برای تحویل کالا به مشتریان خود در سراسر جهان میخواهد.
دیو کلارک، معاون ارشد خدمات مشتریان و عملیات جهانی آمازون، در توئیتی دربارهی خودروهای الکتریکی ریوین اعلام کرد:
ناوگان ما در حال برقیشدن است. بسیار هیجانزدهام که سفارش ۱۰۰ هزار دستگاه خودرو برقی مخصوص تحویل کالا را اعلام کنم. تاکنون این سفارش، بزرگترین سفارش وسایل نقلیهی تحویل برقی بهشمار میرود.
ونهای برقی جدید در سال ۲۰۲۱ وارد بازار خواهند شد. خودروهای الکتریکی یادشده بخشی از تعهد آمازون به مقابله با تغییرات اقلیمی است. تعهد اخیر از کسانی که آن را امضا میکنند، خواسته است تا سال ۲۰۴۰ هرگونه اقدام ممکن برای کاهش تولید کربن در سراسر جهان را انجام دهند.
آمازون میگوید سفارش ۱۰۰ هزار دستگاه ون برقی بزرگترین سفارش برای این نوع وسیلهی نقلیه تاکنون است. آمازون میخواهد تا سال ۲۰۲۲ تعداد ۱۰ هزار دستگاه از این ونهای برقی را در خیابانها داشته باشد و ریوین باید ۹۰ هزار دستگاه دیگر را تا سال ۲۰۳۰ تحویل دهد. آمازون تخمین میزند این ونهای برقی تحویل کالا از ورود حدود چهار تُن کربن به جوّ زمین جلوگیری میکنند. تا آن زمان، آمازون از ۱۰۰ درصد انرژی تجدیدپذیر در زیرساختهای جهانی خود استفاده خواهد کرد. برنامه این است که میزان استفادهی آمازون از انرژی تجدیدپذیر تا سال ۲۰۲۴ به ۸۰ درصد برسد.
هنوز اطلاعات زیادی دربارهی این خودروهای برقی وجود ندارد. ریوین سیستم ماژولار اختصاصی دارد و به آن اجازه میدهد محصولات خود را به شکل دلخواه ارائه دهد. در شرایط کنونی، مطمئن نیستیم این پلتفرم و ون برقی مطابق با نیازهای تحویل آمازون باشد. شاید این شرکت مجبور باشد چیزی متناسب با نیازهای بزرگترین سرمایهگذار خود تولید کند.
مقالههای مرتبط:
استارتاپ نوپای ریوین همچنین پیکاپ برقی R1T و شاسیبلند برقی R1S را طراحی کرده است که تحویل اولین نسخهها به خریداران از اواخر سال آیندهی میلادی آغاز میشود. علاوهبراین، مشارکت با فورد نیز در برنامه وجود دارد و ریوین و فورد قصد دارند خودرو برقی جدیدی طراحی کنند. گفته میشود شاسیبلند ریوین R1S درصورت مجهزبودن به باتری ۱۸۰ کیلوواتساعت، میتواند مسافتی حدود ۶۶۰ کیلومتر را با هربار شارژ طی کند.
علاقهمندان به گوشیهای هوشمند وانپلاس بهشدت درانتظار معرفی وانپلاس ۷ تی هستند؛ محصولی که انتظار میرود مهر رونمایی شود. تاکنون اخبار بسیاری دربارهی گوشی جدید وانپلاس بهاشتراک گذاشته شده است. چند روز قبل، گفته شد وانپلاس ۷ تی چهارم مهر با نمایشگر ۹۰ هرتزی معرفی میشود. حتی پیت لاو، بنیانگذار و مدیرعامل وانپلاس، رندرهایی از گوشی هوشمند بعدی این شرکت را منتشر کرد که در آنها، طراحی دستگاه پیش از فرارسیدن موعد رونمایی رسمی دیده میشد.
مقالهی مرتبط:
تا این لحظه، اطلاعات بسیار کمی از فناوری شیشهی مات پنل این گوشی هوشمند دردسترس است؛ اما درمقابل، اخباری دربارهی فناوری شارژ سریع وانپلاس ۷ تی منتشر شده است. پیت لاو در گفتوگویی با خبرگزاری TechRadar اعلام کرد:
معتقدیم فناوری شارژ سریع Warp Charge 30T بهترین راهکار برای شارژ گوشیهای هوشمند است. کاربران میتوانند دستگاه خود را حتی حین استفاده با سرعتی ۲۳ درصد سریعتر از قبل شارژ کنند.
وانپلاس ۷ پرو از فناوری شارژ سریع بهره میبرد و در مدت زمان ۲۳ دقیقه، باتری دستگاه از صفر درصد شارژ تا ۱۰۰ درصد شارژ میشود. ظاهرا مدیرعامل وانپلاس ادعا میکند وانپلاس ۷ تی ازنظر سرعت شارژشدن از وانپلاس ۷ پرو نیز پیشی خواهد گرفت. پیت لاو درادامهی صحبتهای خود، دلیل معرفینشدن وانپلاس ۷ پرو با فناوری شارژ سریعتر را توضیح میدهد:
برای آنکه بتوانیم محصولی تمامعیار به بازار عرضه کنیم، به زمان نیاز داشتیم و سعی نکردیم بهبهای اولبودن، فناوری ناقصی را دراختیار کاربران خود قرار دهیم. اکنون باافتخار میگوییم فناوری شارژ سریع دستگاه جدید، از هر نظر آزمایش و بررسی شده و آمادهی ارائه به علاقهمندان برند وانپلاس است.
فناوری شارژ سریع Warp Charge 30 همزمان با معرفی گوشی هوشمند جدید وانپلاس رونمایی خواهد شد و دردسترس کاربران قرار خواهد گرفت. شارژر جدید کمی بزرگتر از شارژرهای معمولی است. پیت لاو درادامه اضافه کرد:
برخلاف اکثر راهکارهای ارائهشده دربارهی فناوری شارژ سریع، فناوری Warp Charge 30 بهجای آنکه در داخل دستگاه، مدیریت انرژی را برعهده داشته باشد، در داخل خودِ شارژر این کار را انجام میدهد. به همین دلیل، گوشی هوشمند داغ نمیشود و حتی حین استفاده نیز امکان شارژشدن باتری آن با سرعت بیشتر وجود خواهد داشت.
هواوی و سامسونگ نیز در حوزهی فناوری شارژ سریع حضور فعالی دارند؛ اما وانپلاس درکنار توجه به افزایش سرعت شارژ، از فناوری بسیار متفاوتی نیز استفاده میکند. پیت لاو خاطرنشان کرد:
آخرین نسخهی شارژر سریع Warp Charge برای دستیابی به توان ۳۰ واتی، قابلیت انتقال جریان ۶ آمپر را در ولتاژ ۵ ولت داشت. برخلاف سایر فناوریهای شارژ سریع که برپایهی ولتاژبالا عمل میکنند، فناوری شارژ سریع Warp Charge 30T قابلیت شارژکردن سریع باتری را بدون گرمشدن بیشازحد حتی در زمان استفاده از دستگاه دارد. درنتیجه، کاربران میتوانند حین شارژشدن دستگاه، حتی با گوشی هوشمند خود بهراحتی بازی کنند و همزمان دستگاه شارژ شود.
فناوری شارژ بیسیم وانپلاس
درحالیکه وانپلاس همچنان به توسعهی فناوری شارژ سریع ادامه میدهد؛ اما ظاهرا انتظار نمیرود در رویداد معرفی گوشی هوشمند وانپلاس ۷ تی، شاهد معرفی شارژ بیسیم این شرکت باشیم. پیت لاو درادامهی صحبتهای خود اعلام کرد:
فناوری شارژ بیسیم درحالحاضر از سرعت مطلوب تأییدشدهی ما بهره نمیبرد؛ درنتیجه، این فناوری را به دستگاههای خود اضافه نکردهایم.
وانپلاس در حالی چنین موضوعی را مطرح میکند که سامسونگ گوشیهای هوشمند گلکسی نوت ۱۰ و گلکسی نوت ۱۰ پلاس را با فناوری شارژ بیسیم ۱۵ واتی معرفی کرد. با این همه، ظاهرا بهنظر نمیرسد حداقل در سال ۲۰۱۹ معرفی فناوری شارژ بیسیم وانپلاس را شاهد باشیم.
سرفیس هدفون نیز همانند سرفیس استودیو از طراحی ظاهری فوقالعادهای برخوردار است و کاربران در سراسر جهان این محصول را بهدلیل طراحی فوقالعاده و راحتی استفاده تحسین کردهاند.
هدفون سرفیس که با هدف استفادهی توسعهدهندگان و سایر کارمندان اداری خواهان بهرهوری بیشتر در محیط کاری طراحی شده است. پیشتر گفته شده بود سرفیس هدفون مایکروسافت از قابلیت حذف نویز در ۱۳ سطح مختلف برخوردار است.
درواقع، سرفیس هدفون به چهار میکروفون فعال مخصوص حذف نویز مجهز است و میتواند تا ۳۰ دسیبل صدا را تضعیف کند. درنتیجه، کاربر با چرخاندن ولوم حذف نویز، میتواند صدا را بهشکلی تنظیم کند که بهتر صدای محیط اطراف را بشنود.
افزونبراین، سرفیس هدفون از درایورهای ۴۰ میلیمتری برای انتقال صوت تا ۱۱۵ دسیبل، پخش و توقف خودکار موسیقی، امکان شارژشدن از طریق پورت USB-C، جک ۳.۵ میلیمتری و ۱۵ ساعت عمر باتری بهره میبرد و از مکالمههای تلفنی و بلوتوث اتصال سریع اختصاصی مایکروسافت پشتیبانی میکند.
مایکروسافت از سه سال پیش تاکنون مشغول کار روی هدفون فوقالعادهاش است. پانوس پانای (Panos Panay) اعتقاد دارد این محصول یکی از محصولات رؤیایی و کمنظیر مایکروسافت خواهد بود.
به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری تسنیم، سامانه موشکی پدافند هوایی سوم خرداد که در تاریخ 30 خرداد سال جاری موفق به سرنگونی پهپاد پیشرفته آمریکایی MQ-4 در تنگه هرمز شده بود، به مناسبت هفته دفاع مقدس در نمایشگاه باغ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به نمایش گذاشته شد.
بر روی بدنه این سامانه همچنین کیل مارک (نشانه شکار پهپاد آمریکایی) نیز درج شده است.
سامانه موشکی سوم خرداد برای اولین بار در جریان بازدید رهبر معظم انقلاب از نمایشگاه هوافضای سپاه در اردیبهشت سال 93 به عنوان نمونه جدید سامانه رعد برای اولین بار به نمایش در آمد. در این سامانه چند خودروی حامل رادار و موشک به همراه چند خودروی صرفاً حامل موشک، به یک رادار جستجو و مراقبت هوایی مانند بشیر متصل شده و جمعاً یک آتشبار سامانه سوم خرداد را تشکیل می دهند.
رادار آرایه فازی مستقر شده روی پرتابگر سامانه سوم خرداد دارای 1700 المان بوده و توانایی هدایت همزمان 8 موشک به سمت 4 هدف مجزا را دارد. این برای اولین بار بود که یک سامانه ساخت داخل به توانایی درگیری همزمان با این تعداد هدف دست می یافت. همچنین موشک های طائر-2ب و طائر-2س نیز در همان نمایشگاه مشاهده شدند که نشان از تنوع موشک های مورد استفاده در این سامانه را داشت.
سامانه سوم خرداد هر ساله در رژه نیروهای مسلح مشاهده شده و به مرور تغییرات جزئی نیز در ظاهر خودروی رادار و پرتابگر آن قابل تشخیص بود. همچنین موشک های طائر-2 نیز از سامانه رعد تا سوم خرداد به مرور تغییراتی داشته و دستکم سه نسل مختلف آن نمایش داده شده است.
در توضیحات مسئولین سپاه به فرمانده کل قوا در نمایشگاه سال 93 اعلام شد که سامانه سوم خرداد در آینده به موشک هایی با برد 100 و سپس 200 کیلومتر مجهز خواهد شد. از این رو احتمال داده می شود که آخرین نمونه موشک های طائر-2 که در رزمایش های پدافند هوایی در دو سال گذشته مشاهده شده موشکی با برد حدود 100 کیلومتر باشد. البته سامانه سوم خرداد دستکم از سال 1394 قابلیت شلیک موشک های صیاد-2 را نیز دارد که این امر در رزمایش ها به نمایش گذاشته شده است.
نسل آخر موشک های به کار رفته در سامانه سوم خرداد، موفق به سرنگونی یکی از پیشرفته ترین و گرانقیمت ترین پهپادهای رژیم تروریستی آمریکا در نزدیکی تنگه هرمز در اواخر بهار سال 1398 شد. این پهپاد که از خانواده گلوبال هاوک و مخصوص عملیات های نظارتی و جاسوسی در محیط های دریایی بود پس از یک رصد طولانی از پایگاه مبدأ و به گفته وزیر دفاع، ردگیری توسط رادار بومی ثامن، توسط سامانه سوم خرداد مورد اصابت موشک بومی قرار گرفته و منهدم شد.
این هواپیما در زمان اصابت موشک 22 کیلومتر از پرتابگر فاصله داشته و در ارتفاع بیش از 15 کیلومتری در حال پرواز بود. بدین ترتیب، اولین شکار عملیاتی توسط یک سامانه تماماً بومی ایرانی، به نام سامانه سوم خرداد ثبت شده و سند محکمی بر توانایی بالای سامانه های بومی پدافند هوایی ایرانی چه رادارهای مراقبت و هشدار اولیه مانند ثامن و چه سامانه های موشکی ارائه کرد.
درج کیل مارک بر روی سامانه، در واقع نشانی برای ثبت شکار هواپیمای دشمن است که بر روی بسیاری از جنگنده ها نیز درج میشود.
گمانهزنیها حاکی از آن است که نسل جدید قلم سرفیس مایکروسافت دوم اکتبر (دهم مهر) همزمان با رویداد سالانهی سختافزار مایکروسافت در پاییز معرفی خواهد شد. احتمال میرود قلم جدید سرفیس مایکروسافت به فناوری شارژ بیسیم مجهز باشد. در اسناد مربوط به کمیسیون ارتباطات فدرال در ایالات متحدهی آمریکا (FCC)، به وجود «سیمپیچ شارژ» اشاره شده است که بهاحتمال زیاد به منبع تغذیهی درونی این قلم برای شارژشدن اشاره میکند. مدلهای فعلی قلم سرفیس مایکروسافت از باتریهای AAAA برای تأمین انرژی استفاده میکنند و درصورت صحت اطلاعات مذکور، مدل جدید این محصول مایکروسافت از باتری اینچنینی بینیاز خواهد بود.
مقالههای مرتبط:
کالبدشکافی قلمهای رقبای استایلوس با شارژ بیسیم نشان میدهد چنین سیمپیچهایی دقیقا به همین منظور بهکار برده میشوند. در کانال یوتیوب JerryRigEverything که گوشیها و گجتهای هوشمند جدید را کالبدشکافی میکند، در قلم اس پن گلکسی نوت ۱۰ پلاس، این سیمپیچ شارژی در سر قلم دیده شده بود که وظیفهی انتقال شارژ بیسیم را برعهده دارد.
نسل دوم قلم اپل نیز که بهصورت مغناطیسی میتواند به بدنهی آیپد پرو وصل شود، از چنین سیمپیچ شارژی بهره میبرد. گفتنی است قلم سرفیس درحالحاضر بهصورت مغناطیسی میتواند به بدنهی لپتاپهای سرفیس وصل شود؛ اما قابلیت شارژ بیسیم ندارد؛ بنابراین، امیدواریم پروندهی FCC مایکروسافت نشانهای برای تحقق قابلیت شارژ بیسیم در آیندهای نزدیک باشد.
تصویر کالبدشکافی سیمپیچ مشابهی در نسل دوم قلم اپل، برگرفته شده از iFixit
احتمالا قلم سرفیس جدید مایکروسافت را که ویژهی سرفیس پرو خواهد بود، باید بهعنوان لوازمجانبی مجزا با قیمت ۹۹ دلار خرید. دو هفتهی دیگر در رویداد سختافزاری مایکروسافت، اطلاعات بیشتری از این محصول را با شما همراهان زومیت بهاشتراک خواهیم گذاشت.
نخستینبار مقامهای رسمی نیروی دریایی آمریکا تأیید کردند سه ویدئو مرموزی که قبلارسانهها افشا کرده بودند، واقعیت داشتهاند. سال قبل، ویدئوهای عجیبی از مشاهدهی یوفوها و گزارشهایی از برنامهی فوقمحرمانهی پنتاگون افشا شد. گروه تحقیقاتی تیتیاسای (TTSA) وابسته به شبکهی تلویزیونی CBS، چندین مورد از مشاهدهی اشیای پرندهی ناشناس را در سال ۲۰۰۴ گزارش داد که در آن زمان، از آن بهعنوان «وسیلهی نقلیهی هوایی غیرعادی» (Anomalous Aerial Vehicle) یاد شد. در گزارش تیتیاسای اشاره شده بود که این رویدادها، تنها یکبار اتفاق نیفتادند؛ بلکه چندینبار خلبانان نیروی دریایی ایالات متحدهی آمریکا با اشیای پرندهی اسرارآمیزی در حریم هوایی این کشور برخورد کردهاند.
در اکثر مواقع، حسگرهای پیشرفتهی پنتاگون توانسته بودند این یوفوها را تا زمان خروج از محدودهی رادارها رصد کنند؛ اما در رویدادی مرموز، شیء پرندهی بیضوی سفیدرنگی را دو جنگندهی مکدانل داگلاس اف/ای-۱۸ هورنت تعقیب کردند. در این ویدئو، شیء پرندهی مرموز با سرعتی برقآسا از محدودهی رادارها خارج شده بود. حال، ارتش ایالات متحدهی آمریکا رسما تأیید کرد این پدیدههای ناشناس واقعی بودهاند. اگرچه طبق اعلام مقامهای نظامی آمریکا این ویدئو در زمان افشا غیرمحرمانه طبقهبندی شد، بهگزارش وبسایت اسرار دولتی بلَک وُلت (The Black Vault)، ظاهرا این موضوع صحت نداشته است.
مقالهی مرتبط:
یکی از سخنگویان نیروی دریایی ایالات متحدهی آمریکا به بلَک وُلت گفته است این ویدئوها واقعی بودند؛ موضوعی که میتواند اولین تأیید رسمی ارتش آمریکا دربارهی این پدیدههای شناسایینشدنی باشد. بااینحال، همانطور که گفتیم، اصطلاح شیء ناشناس پرنده یا همان یوفو (UFO) دیگر در اسناد رسمی بهکار نمیرود.
جوزف گرادشر، سخنگوی رسمی معاون عملیات نیروی دریایی، به بلَک وُلت گفته است نیروی دریایی اصطلاح «پدیدهی هوایی ناشناس» (Unidentified Aerial Phenomena) را برای اشیائی بهکار میبرد که در این ویدئوها دیده میشوند. بهکاربردن اصطلاح پدیدهی هوایی غیرعادی بهوسیلهی نیروی دریایی و دیگر سازمانهای اطلاعاتی مشخصا هواپیماها و اشیای شناسایینشدنی را دربر میگیرد که وارد حریم هوایی کشور شدهاند.
درواقع، واضح است که این تأیید رسمی بهمعنای وجود موجودات فضایی نیست و نمیتواند گواهی بر این باشد که نیروی دریایی ایالات متحدهی آمریکا از ماهیت این اشیاء خبر دارد و تنها بدین معنا است که پدیدههای هوایی ناشناس اشیای پرندهی شناسایینشدنی هستند. نیروی دریایی ایالات متحدهی آمریکا قبلا از اصطلاح وسیلهی نقلیهی هوایی غیرعادی استفاده کرده بود. این اصطلاح از درون همان اسنادی بیرون کشیده شد که سال ۲۰۱۷ نشریهی نیویورکتایمز افشا کرده بود.
نیویورکتایمز در دسامبر ۲۰۱۷ (آذر ۱۳۹۶) نخستینبار از برنامهی مخفی «شناسایی تهدیدات هوافضایی پیشرفته» پنتاگون پرده برداشت. براساس گزارش این نشریه، به برنامهی مذکور پنتاگون که بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ در جریان بود، درمجموع ۲۲ میلیون دلار بودجه اختصاص داده شده بود. پنتاگون اعلام کرده بود این برنامهی مخفی را در سال ۲۰۱۲ متوقف کرده؛ اما در همین گزارش، منابعی موثق به نیویورکتایمز گفتند برنامهی یادشده هنوز ادامه دارد.
گرادشر اظهار کرد اصلا نیروی دریایی قصد نداشته است این ویدئوها را برای عموم مردم منتشر کند و هیاهویی که از پوشش رسانهای این ویدئوها بهپا شد، هرگز جزئی از برنامهی پنتاگون نبوده است. بههرحال، حتی تأیید رسمی مقامهای نظامی آمریکا نیز نمیتواند چیزی را دربارهی ماهیت واقعی این اشیای پرندهی ناشناس تغییر دهد.
نیم قرن پس از جملهی ماندگار «جهشی بزرگ برای بشریت» از نیلآرمسترانگ، ظاهراً مقیاس جهشهای بزرگ بشر بسیار کوچک شده است. بله، هنوز هم نسبت به چیزهای بزرگی مثل آسمانخراشها و راکتهای جاذبهگریز هیجان داریم، با اینحال بسیاری از جهشهای بزرگمان نسبت به سال قبلشان به طرزی باور نکردنی در ابعاد بسیار کوچکی اتفاق میافتند. نسل جدید تجهیزات قابل حمل مثل لپتاپ و گوشی و ساعتهای هوشمند صرفاً میلیمترهای ناچیزی از ضخامت قبلیها کم میکنند تا کمی کوچکتر و قابلحملتر از قبلشان بشوند. فناوری کریسپر CRISPER/cas9 به محققین اجازه میدهد در ابعاد یک ژن دست به ویرایش بزنند که بالقوه میتواند بیماریها را ریشهکن کند. و فرایندهای نوین در مقیاس نانومتر، تراشهسازان را قادر میسازد ترانزیستورهای بیشتر و بیشتری در مدارهای داخلی جای بدهند و هر ۱۲ الی ۱۸ ماه قدرت پردازش را دوبرابر بکنند.
مقالههای مرتبط:
دنیای رباتیک هم از این قاعده مستثنی نیست. خیال میکنید رباتهایی مثل ربات سگنمای Spot و انساننمای Atlas از شرکت بوستون داینامیکس، چون بیشتر از سایرین دیده میشوند، پس بالای قلهی نوآوری هم قرار دارند؟ خیلی عجله نکنید! آنسوی کوچکتر این طیف، شاید پیشرفتها خیلی به چشم نیایند، اما با ابعادی که دارند بسیار هیجانانگیزتر هستند.
به دنیای ریز-رباتها در ابعاد میکرو خوش آمدید. دستهبندی خاصی از علم رباتیک که هرچند از خواهر و برادرهای بزرگِ آهنیشان کمتر نظر مردم را جلب و نگاهها را برمیگرداند، اما هر ذرهشان به همان اندازه متحول کننده است. این ریز رباتها کاربردهای گستردهای، از انجام شاهکارهای جراحی در مقیاس میکرو و نانو گرفته تا جستجوی دیگر سیارات دارند.
نمونهها همه جا هستند
نمونههای عملی این فناوری همه جا هست. اخیراً محققین دانشگاه کالیفرنیای جنوبی یک ربات حشرهنما ساختهاند که کمتر از یک گرم وزن دارد و ابعادش از سکهی یک پِنی هم کوچکتر است.
در مؤسسهی سامانههای هوشمند مکسپلانک آلمان، مهندسین توانستهاند خودروی قابل هدایت کوچکی بسازند که شاید ابتدا خیلی هم عجیب به نظر نیاید اما نه وقتی که بفهمید این خودرو بجای یکی از آن ماشینبازیهای کوچک فورد و شورولت، خودرویی است در ابعاد فقط ۴۰ الی ۵۰ میکرون. یعنی کمتر از نصف قطر تار موی انسان. این آزمایشگاه مجموعهای از این ریزماشینهای متحرکِ خودمونتاژ را ساخته که قابلیت برنامهریزی شدن دارند و میتوانند خودشان را برای طیف گوناگونی از کاربردها مونتاژ بکنند. و این تازه تمام ماجرا نیست؛ دکتر متین سیتی، مدیر بخش هوش فیزیکی مؤسسه مکسپلانک میگوید:
تیم ما امکان ساخت ریز ربات و «ریز زیستربات» هیبریدی را ممکن کرده است. در بخش رباتهای ریزمقیاس توانستهایم انواع مختلفی از رباتهای چندکاره و چندحرکتی منعطف و نرم بسازیم که با برنامهریزی از راه دور، قابلیت شکلپذیری دارند. برای ساخت چنین ریز رباتهایی از حیوانات کوچک و نرم همچون عروس دریایی، هزارپا، کرم، اسپرم و لارو سوسک الهام گرفتهایم. همچنین در بخش ریز زیسترباتها، با استفاده از باکتری و جلبک توانستهایم ریزشناگرانی بسازیم که میتوانند محمولههایمان را به نقاط هدف برسانند. ریزشناگرانی که نسبت به عوامل ریزمحیطی اطرافشان همچون اکسیژن، مواد شیمیایی، تغییرات PH یا نور حساس هستند.
استفاده از ریز رباتها در روشهای درمانی غیرتهاجمی یا کمتر تهاجمی
وقتی مردم از ریز رباتها حرف میزنند بیشتر از ضمیر جمع استفاده میکنند. شاید تصورمان چندین ربات با سایز بزرگ باشد که باهم کار میکنند. اما کار گروهی چنین رباتهایی محدود به چند کارکرد خاص خواهد بود. همچون ترانهی «بلوار رویاهای برباد» از Green Day، رباتهایی در مقیاس بزرگ هم صرفاً برای تنها راهرفتن (یا غلطیدن و خزیدن) ساخته شدهاند. درست خلاف آنچه در سوی کوچکتر این طیف شاهد هستیم. دیجیوکیم، دانشجوی Phd از دانشگاه جورجیا که درباره ریز رباتها تحقیق میکند میگوید:
رباتهای معمولی باید خیلی پیچیده باشند تا بتوانند بهتنهایی کارهای پییچیدهای بکنند. در حالیکه ریز رباتها میتوانند جایگزین بسیار ارزانتر و سادهتری باشند. بجای اتکا به یک ربات برای اجرای کارهای پیچیدهی خاص، میتوان از گروه بزرگی از ریزرباتها استفاده کرد که در همکاری با هم و به روشهای گوناگون کارهای مختلفی بکنند.
رباتهایی که کیم روی آنها کار میکرده فقط چند میلیمتر طول دارند و به اندازهی یک مورچه هستند. البته گروه او امیدوار است در آینده کوچکتر از این هم بشوند. آنها اسمشان را فِرچهبات (Bristle-bot) گذاشتهاند. مخلوقات چاپ سهبعدی که روی چهار یا شش پای فِرچه مانند حرکت میکنند. حرکتشان از ریز لرزههایی است که علتش محرک پیزوالکتریک (piezoelectric) ساخته شده از «تیتانات زیرکونات سرب» است که بر پشتشان سوار شده است.
چطور از آنها استفاده خواهیم کرد؟
کیم، اینطور ادامه میدهد:
از نطر من بهترین کارکرد در دنیای حقیقی برای فرچهباتها، استفاده از آنها برای بررسی مکانهایی است که انسان یا رباتهای عادی نمیتوانند به آن دسترسی داشته باشند. مثل شکاف یا تَرکهای موجود در زیرساختهای عظیم و ماشینآلات پیچیده. فرچهباتها میتوانند با تقلید رفتار حشراتی که دنبال غذا هستند، در بازگشت خوراک اطلاعاتی مورد نظرمان را تهیه کنند.
هرچند متینسیتی معتقد است که علم پزشکی بیشترین زمینهی مصرف این ریز رباتها خواهد بود:
ریز رباتها، علم پزشکی و روش جراحیها را کاملاً دگرگون خواهند کردمعتقدم بیشترین تأثیر علمی و اجتماعی ریز رباتهای متحرک در بخش مراقبتهای پزشکی خواهد بود. جایی که ریز رباتهای کنترل از راه دور میتوانند وارد مناطقی از بدن انسان بشوند که قبلا غیرقابل دستیابی یا حداقل بسیار سخت بودند. بنابراین میتوانند در بسیاری از روشهای درمان غیرتهاجمی/کمتر تهاجمی کوتاه و درازمدت استفاده شوند. گروه من تمرکزشان را بر استفاده از ریز رباتها در عملیات پزشکی گوناگون همچون درمان هدفمند سرطان، باز کردن رگها، ازبینبردن لختهها و ریزجراحیها گذاشتهاند.
مقالههای مرتبط:
این دو گروه از بسیاری ایدههای دیگر به اینجا رسیدهاند. از ایدهی مامورین همیشه تصویربردار، یا گروهی از ریز رباتهای حملکنندهی بارهایی بزرگتر از خودشان، تا ریز رباتهای مغناطیسی که آبهای آلوده به فلزات سنگین را تصفیه میکنند. درواقع کمتر جایی پیدا میشود که نتوان به نحوی از ظرفیت آنها استفاده کرد. حال که محققین تواناییشان را در گذر از ملغمهای از زمینهها، همچون مقاصد جاسوسی تا شنا در میان مایعات بدن اثبات بکنند، ریز رباتها نیز قطعاً مفید خواهند بود.
البته هنوز هم مثل رباتهای بزرگ تنگناهایی وجود دارد. چالش چابکتر کردنشان، تولید انبوه آسانتر و تأمین انرژیشان بدون نیاز به سیم. مخصوصاً در کاربردهای پزشکی که لازم است قبل از اینکه به سبک مأموریتهای فیلم «سفر خارقالعاده» بخواهیم از آنها در بدن انسان استفاده بکنیم ابتدا از ایمنی آنها مطمئن بشویم. اما این چالشها با توجه به تعداد روزافزون محققینِ این عرصه، درحال برطرف شدن یا اصلاح هستند.
ریچارد فِینمن فیزیکدان دربارهی نانوفناوری (اقوام کوچکتر ریز رباتها) گفته بود:
آن پایین فضای بسیاری نهفته.
که البته بدون انگیزهی کافی، رسیدن به آن هم ممکن نیست.
بیخوابی شبانه میتواند منجر به بیحالی و خستگی در روز بعد شود. احتمالا برای همهی ما پیش آمده که در طول یک روز کمحوصله و خسته باشیم. این خستگی میتواند در اثر بیخوابی شب گذشته باشد یا دلایل دیگری نظیر تمرینات ورزشی شدید روز قبل داشته باشد یا از علایم ابتلا به سرماخوردگی یا آنفولانزا باشد. این احساس خستگی معمولا با استراحت در روز بعد یا در نهایت با یک استراحت کامل و خواب کافی در شب بعد رفع میشود.
مقالههای مرتبط:
اما برای بعضی از افراد، خستگی در طول روز و در ساعات بیداری امری همیشگی است. بیخوابی که عامل ایجاد این خستگی است، میتواند بهتدریج تبدیل به معضلی شود که سلامتی این افراد را تهدید میکند و ممکن است حتی منجر به بروز حوادثی شود و این افراد را در معرض خطر تصادفات و حتی مرگ در اثر خوابآلودگی قرار دهد. اگرچه دلایل متعددی برای علایم خستگی و بیحالی در طول روز وجود دارد که از جملهی آنها میتوان به اختلال افسردگی، وجود کمبودهایی در رژیم غذایی، دیابت، کمخونی و مشکلات تیروئید اشاره کرد، باید گفت خستگی مزمن روزانه میتواند ناشی از اختلالات خواب باشد.
خوابآلودگی شدید روزانه چیست؟
خوابآلودگی شدید روزانه (EDS)، با احساس دایمی خستگی شدید شناخته میشود که مهمترین ویژگی آن است. کسانی که از این اختلال رنج میبرند، حتی در روزهایی که بهنظر میرسد طی شب گذشته به اندازهی کافی خوابیدهاند، احساس خستگی مزمن را تجربه میکنند.
علایم خوابآلودگی شدید روزانه
- سخت بیدار شدن در صبح
- احساس خوابآلودگی شدید و پایین بودن سطح انرژی در طول روز
- چرت زدن و خوابهای مقطعی مکرر در طول روز یا احساس نیاز شدید به آن
- فرو رفتن به خواب در زمانهای نامناسب از جمله هنگام صرف وعدهی غذایی، هنگام مکالمه با دیگران یا حتی هنگام رانندگی
- احساس خستگی و خوابآلودگی بهطوریکه چرت زدن و خوابهای مقطعی مکرر در طول روز برای رفع آن بیتأثیر هستند.
- احساس تحریک پذیری یا اضطراب
- ناتوانی در تمرکز
- حواسپرتی و اشکال در توجه
- کاهش اشتها
- کاهش سطح عملکرد در محل کار یا مدرسه و دانشگاه
دلایل خوابآلودگی شدید روزانه
از آنجاییکه دلایل متعددی برای خوابآلودگی شدید روزانه وجود دارد، بهتر است این موضوع را برای ریشهیابی دلایل آن با پزشک معالج خود در میان بگذارید. البته معمولا اختلالات خواب، منجر به احساس خوابآلودگی شدید روزانه در افراد میشوند. این اختلالات عبارتاند از:
اختلال آپنهی خواب (OSA)
آپنهی خواب انسدادی (OSA)، شایعترین اختلال خواب بوده که فقط در آمریکا بیش از ۲۰ میلیون بزرگسال از آن رنج میبرند. آپنه بهمعنای وقفهی تنفسی است؛ یعنی فردِ مبتلا به آپنهی خواب، حین خواب بهطور مکرر دچار وقفهی تنفسی میشود. هر وقفهی تنفسی ممکن است ۱۰ تا ۲۰ ثانیه طول بکشد و در طول شب ممکن است فرد صدها بار دچار وقفهی تنفسی شود.
آپنهی خواب در اثر بسته شدن مجاری تنفسی فوقانی ایجاد میشود؛ جاییکه هنگام خواب، عضلات گلو منبسط شده و زبان به عقب حرکت کرده و در مسیر مجاری تنفسی قرار میگیرد و از طرفی، لوزههای بزرگ و آدنوئیدها هم مانع جریان هوا میشوند.
زمانیکه وقفهی تنفسی رخ میدهد، مغز چارهای ندارد جز اینکه بیدار شود؛ چراکه باید سیگنالهای عصبی را به دستگاه تنفسی صادر کند تا این دستگاه بتواند فعالیت خود را مجددا آغاز کند. اغلب افراد نمیدانند که مبتلا به چنین اختلالی هستند مگر آنکه شخص دیگری آنها را از وقفههای تنفسی شبانه خود آگاه کند.
اگرچه افراد مبتلا به اختلال آپنهی خواب از این مسئله آگاه نمیشوند اما بهطور مکرر در طول شب بیدار میشوند. در نتیجه، اختلالی در کیفیت خواب آنها ایجاد میشود. این کاهش چشمگیر در کیفیت خواب که بهدلیل بیداریهای مکرر در طول خواب برای گشایش مجاری تنفسی و نجات از وقفهی تنفسی اتفاق میافتد، باعث ایجاد خوابآلودگی شدید روزانه شده که اصلیترین علامت ابتلا به یک اختلال خواب است.
حملهی خواب (نارکولپسی)
حملهی خواب یا نارکولپسی، همچنین یكی از شایعترین اختلالات خواب است كه تقریباً از هر ۲۰۰۰ نفر یک نفر را مبتلا میكند. حملهی خواب یک بیماری عصبیِ خودایمنی است که با ناتوانی مغز در کنترل چرخهی خواب و بیداری شناخته میشود. در بیشتر افراد، خواب مراحل مختلفی دارد که بهشکل چرخهای از مرحلهای NREM (كه در آن حركت سريع كرهی چشم وجود ندارد) آغاز شده و به مرحلهی (كه با حركات سريع كرهی چشم مشخص میشود) ختم میشود. افرادی که دارای الگوی خواب منظم هستند، حدوداً پنج چرخه ۹۰ دقیقهای خواهند داشت که بین NREM و REM متناوب بوده و تقریباً ۷۵٪ از خواب خود را در مرحلهی NREM صرف میکنند.
در مرحلهی NREM، بدن کاملا در حالت استراحت و آرامش قرار میگیرد تا بتواند در این حالت به ترمیم بافتها و استحکام استخوانها و تقویت سیستم ایمنی بپردازد. اما در مرحلهی REM فعالیت مغز افزایش مییابد و در این مرحله، افراد رویا دیدن را تجربه میکنند. در افراد مبتلا به نارکولپسی، با فرورفتن به خواب فورا وارد مرحلهی REM میشوند و نکتهی جالب اینکه مرحلهی REM بهصورت مقطعی، هنگام بیداری هم رخ میدهد.
اگرچه همچنان علت اختلال حملهی خواب مشخص نشده است، دانشمندان کشف کردهاند که میزان یک انتقالدهندهی عصبی بهنام اورکسین معروف به هیپوکرتین در مبتلایان به اختلال حملهی خواب بهطور قابل توجهی پایین است. وظیفهی این انتقالدهندهی عصبی القای بیداری است. سلولهای عصبی یا نورونهای بیماران اختلال حملهی خواب حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد کمتر از سایرین به تولید این انتقالدهندهی عصبی میپردازند. در این ویدئو تجربهای از اپیزودهای حملهی خواب در زندگی روزمرهی فردی که به این بیماری مبتلا است فیلمبرداری شده است. وی در این ویدئو در حال مطالعه کردن است که بارها حملات خواب را تجربه میکند.
مهمترین علامت بیماری حملهی خواب خوابآلودگی شدید روزانه است. مبتلایان به این اختلال علاوهبر اینکه نیاز شدیدی را برای خوابیدن در طول روز تجربه میکنند، دچار حملههای خواب میشوند؛ زمانیکه نیاز شدید به خواب، ارادهی فرد را مغبون کرده و باعث میشود که وی کنترل خود روی خواب را از دست داده و حتی در زمانهای نامناسب به خواب فرو رود. این حملات در هر موقعیتی ممکن است روی دهند که از چند ثانیه تا چند دقیقه بهطول میانجامند.
سندرم پای بیقرار (RLS)
روشهای درمان خانگی و استفاده از داروهای بدون نسخه
- ورزش منظم
- برنامهی منظم خواب
- کاهش مصرف الکل، کافئین و تنباکو
- ماساژ پا
- استفاده از بستههای یخ و کیسههای آب گرم روی پاها بهطور متناوب
- استفاده از داروهای ضد درد بدون نسخه مانند استامینوفن
- استفاده از داروهای ضد التهاب مثل ایبوپروفن و ناپروکسن
- استفاده از ویتامینها و مواد معدنی در رژیم غذایی برای درمان سندروم پای بیقرار که در اثر فقر ویتامینها و مواد معدنی از جمله آهن، فولیکاسید، منیزیم و ویتامین B ایجاد شده است.
در گذشتهای نهچندان دور، دستگاههای کامپیوتری با قدرت پردازشی بسیار بالا، ابعادی نزدیک به یک اتاق داشتند. امروزه ماشینهای پردازشی اینچنینی ابعاد بسیار کوچک دارند، بهراحتی حمل میشوند و قدرت آنها نیز روزبهروز افزایش مییابد.
کاربران امروزی بهدنبال ماشینهای کوچک و سبک هستند که تجربهای کامل و جامع را از دنیای پردازش ارائه کنند. بههمین دلیل، تولیدکنندهها (OEM) بهدنبال راههایی برای افزایش هرچه بیشتر بازدهی محصولات خود هستند. آنها در این مسیر تلاش میکنند تا در محدودیتهای فرم و طراحی محصول، محدود نشوند. بههرحال روند مذکور موجب ساخت لپتاپی باریکتر، کوچکتر، باهوشتر و قدرتمندتر میشود. این روند در آینده به تولد انواع جدید از محصولات پردازشی منجر خواهد شد که بررسی آنها خالی از لطف نیست.
مقالههای مرتبط:
لپتاپهای دو در یک تبدیلشدنی
لپتاپهای سبک دو در یک با قابلیت نصب و جدا کردن بخشهای کاربردی، بهمرور نفوذ خود را در بازار افزایش میدهند. آنها بهراحتی حمل میشوند و روزبهروز هم بر انواعشان افزوده میشود. کاربران جوان دنیای فناوری، بیش از همه به چنین محصولاتی علاقه نشان میدهند. امکان جدا کردن کیبورد لپتاپ و استفادهی آسان از آن بهعنوان تبلت، مصرفکنندههای زیادی را به محصولات دو در یک جذب میکند. شاید بتوان این نوع از لپتاپ را بهعنوان بخش مهمی از آیندهی صنعت در نظر گرفت.
از میان مهمترین محصولات بازار دو در یک میتوان به خانوادهی سرفیس مایکروسافت و خصوصا سرفیس پرو 6 اشاره کرد. لپتاپ ردموندیها مجهز به سیستمعامل ویندوز ۱۰ و نسل هفتم از پردازندههای اینتل Core است. سرفیس پرو 6 در بسیاری از وظایف عملکرد قابلقبولی دارد و بهعنوان انتخابی عالی برای عملکردهای روزرمره شناخته میشود. این محصول همهکاره، تمام نیازهای کاربران را از یک لپتاپ قابلحمل حرفهای برطرف میکند.
لپتاپهای قدرتمند فوق سبک
همانطور که گفته شد کاربران امروزی دنیای فناوری بهدنبال بالاترین کارایی و قدرت در لپتاپها هستند. آنها محصولی جامع میخواهند که تمامی پیشرفتهای بزرگ دنیای فناوری را در خود جای داده باشد. از میان محصولات کنونی که چنین کارایی را ارائه میکنند میتوان به Lenovo Thinkpad X1 Extreme اشاره کرد. لپتاپ جدید چینیها کارایی بالا را با امکاناتی همچون تجربهی عالی MR/VR و کارایی بالا در بازی به کاربر ارائه میکند. بهعلاوه باتری قدرتمند و مشخصات سختافزاری قوی، تینکپد ایکس وان اکستریم را به انتخابی عالی برای کاربران تبدیل خواهد کرد. درنهایت مشتری میتواند این لپتاپ را با مشخصات بالاتر همچون نمایشگر 4K لمسی مجهز به Dolby Vision نیز خریداری کند.
لپتاپهای مجهز به دو نمایشگر
مجهز بودن یک لپتاپ به دو نمایشگر تاحدودی یک رویاپردازی آیندهنگرانه محسوب میشود. البته جالب است بدانید توشیبا در سال ۲۰۱۰ اولین تلاشها را برای ساخت چنین لپتاپهایی انجام داد. محصول ژاپنی بهنام Libretto W100 به بازار راه یافت و محصولی بین لپتاپ و تبلت، مجهز به ویندوز ۷ بود. بههرحال توشیبا محصول خود را بهصورت محدود به بازار عرضه کرد و موفق به کسب سهم مناسبی نشد. بهعلاوه فناوری مذکور بسیار جلوتر از زمان خود بود. در آن سالها، گوشیهای هوشمند بهمرور درحال تبدیل شدن به گجتهای پرکاربرد بودند و هنوز زمان استفاده از لپتاپهای دوکاره فرا نرسیده بود.
نوآوری بعدی در اضافه کردن نمایشگر دوم به لپتاپ، توسط اپل و در خانوادهی محصولات مکبوک انجام شد. کوپرتینوییها یک تاچبار به لپتاپ خود اضافه کردند که با وجود بحثبرانگیز بودن کارایی، کنترل مناسب لمسی را به کاربر ارائه میکند. تاچبار در مکبوک بسته به اپلیکیشن درحال اجرا کاراییهای متفاوتی دارد، اما درنهایت مفهوم لپتاپ با دو نمایشگر را تأیید نمیکند.
شرکتهای بزرگی همچون ایسوس و اچپی تلاش میکنند تا مفهوم لپتاپهای مجهز به دو نمایشگر را به یک واقعیت قابل دسترسی برای کاربران حرفهای تبدیل کنند. گیمرها، کاربرانی با ووظایف پیچیده و چندگانه، تولیدکنندههای محتوا و دیگر کاربران مشابه، تمایل بالایی برای استفاده از این نوع محصولات دارند. HP Omen X 2S یکی از محصولات مذکور بوده که اکنون برای خرید در بازارها موجود است. ایسوس نیز بهزودی Zenbook Pro Duo را با همین ساختار و عملکرد به بازار عرضه میکند.
ایسوس در لپتاپ جدید خود امکاناتی عالی را به کاربران عرضه میکند. Zenbook Pro Duo با مشخصات سختافزاری حرفهای تجربهی استفاده از لپتاپ با دو نمایشگر را بهخوبی ارائه خواهد کرد. نمایشگر اول با ابعاد ۱۵/۶ اینچ، نسبت تصویر ۱۶:۹ و کیفیت 4K UHD یکی از برترین نمونههای بازار محسوب میشود. نمایشگر ثانویه نیز کیفیت بالایی دارد و در ابعاد ۱۴ اینچ با نسبت تصویر ۳۲:۹ و کیفیت 4K، کارایی بالایی برای مشتری خواهد داشت. ایسوس، نمایشگر دوم را ScreenPad Plus مینامد و آن را دقیقا بالای کیبورد جانمایی کرده است.
نمایشگر اولیهی لپتاپ ایسوس برای کاربردهای اصلی نمایش محتوای تصویری استفاده میشود و در فعالیتهایی همچون بازی، طراحی و تولید محتوا تجربهای لذتبخش را رقم خواهد زد. درمقابل نمایشگر ثانویه برای کاربردهای دیگر مانند بزرگنمایی در محیطهای کاربری گوناگون یا هرگونه فرایند مبتنی بر دستورها لمسی کاربرد خواهد داشت.
نمایشگرهای ثانویه در فرم فاکتورهای جدید لپتاپ کاراییهای گوناگونی ارائه میدهند. قطعا کاربران برای استفادهی آسانتر با این اعضای جدید در طراحی لپتاپ نیاز به آموزش دارند. بههرحال شاید بتوان آیندهی دنیای لپتاپ را در همین محصولات دید. دراینمیان تلاش تولیدکنندهها برای آموزش هرچه بیشتر کارایی نمایشگرهای ثانویه، اهمیت بالایی پیدا میکند.
وسترن دیجیتال (Western Digital Corporation) شرکت آمریکایی تولیدکنندهی درایوهای ذخیرهسازی کامپیوتری است که طراحی، تولید و فروش محصولات مرتبط با صنعت داده را انجام میدهد. از میان محصولات مهم این شرکت میتوان به دستگاههای ذخیرهسازی، سیستمهای دیتاسنتری و سرویسهای ذخیرهسازی ابری اشاره کرد.
شرکت وسترن دیجیتال سابقهای طولانی در صنعت الکترونیک دارد و اولین فعالیتهای خود را با تولید مدار مجتمع شروع کرد. آنها اکنون نزدیک به نیم قرن سابقه در صنعت الکترونیک و کامپیوتر دارند و در کنار رقیب دیرینه، سیگیت، از تولیدکنندههای اصلی هارد درایو هستند. تجهیزاتی که امروزه توسط وسترن دیجیتال و شرکتهای مشابه تولید میشوند، عموما به دست تولیدکنندههای کامپیوتر شخصی یا سیستمهای شبکهای میرسند تا محصول نهایی از مونتاژ آنها ساخته شود. البته برخی از محصولات مانند درایوهای اکسترنال ذخیرهسازی هم توسط این شرکتها بهصورت مستقیم به مصرفکننده فروخته میشوند.
مقالههای مرتبط:
مرکز مدیریت وسترن دیجیتال در سنخوزهی کالیفرنیا واقع است. این شرکت مراکز تولیدی و مدیریتی متعددی در سرتاسر جهان دارد و مراکز تولیدی آنها اکثرا در کشورهای آسیای شرقی همچون مالزی و سنگاپور متمرکز هستند. وسترن دیجیتال امروز بیش از ۲ هزار کارمند دارد و آخرین آمارهای مالی، درآمد آنها را نزدیک به ۲۰ میلیارد دلار اعلام میکنند.
اختراع ریزپردازندههای کامپیوتری و توسعهی آنها در آمریکا نقشی اساسی در پیشرفت این کشور در دهههای گذشته داشته است. اکثر اخبار و اطلاعات در دهههای اخیر به ظهور و اوجگیری شرکتهای مشهوری همچون اپل، گوگل و دیگر فعالان مشابه اختصاص داشت. دراینمیان شرکتهایی همچون وسترن دیجیتال رویکرد خود را با نظم و سرعت مناسبی حفظ کردند و با وجود قرار داشتن در سایه، بازار مناسبی را برای خود حفظ کردند. اگرچه وسترن دیجیتال فرصتهای متعددی را در دنیای کامپیوتر از دست داد، اما درنهایت در بازار اختصاصی و صنعت اصلی خود به بازیگری بزرگ تبدیل شد.
تاریخچهی تأسیس
وسترن دیجیتال در ۲۳ آوریل سال ۱۹۷۰ توسط یکی از کارمندان شرکت موتورولا بهنام آلوین بی فیلیپس تحت عنوان General Digital تأسیس شد. اولین محصول آنها، تجهیزات آزمایش ماسفت (MOS) بود. جنرال دیجیتال در سانتا آنا کالیفرنیا فعالیت میکرد و سرمایهی اولیهی خود را از Emerson Electric Company در سنت لوئیز و دیگر شرکتهای سرمایهگذاری تأمین کرد.
تراشهی ماشین حساب، از اولین محصولات وسترن دیجیتال
جنرال دیجیتال پس از یک سال فعالیت نام خود را به وسترن دیجیتال تغییر داد و مراکز مدیریتی نیز به نیوپورت بیچ کالیفرنیا منتقل شدند. آلوین تجربهی زیادی در صنعت نیمههادی داشت و تخصص او به پیشرفت هرچه بیشتر وسترن دیجیتال در سالهای ابتدایی فعالیت کمک میکرد. مهمترین رخداد وسترن دیجیتال در دههی ۱۹۷۰، ساخت تراشهی رم 4K بود. پیشرفتهای متعدد فناوری دیگر هم در همان دههی ابتدایی فعالیت در وسترن دیجیتال رخ داد که آنها را بهمرور به بازیگری قابلاحترام در صنعت تبدیل کرد.
از مهمترین محصولات وسترن دیجیتال در دههی اول فعالیت میتوان به تراشههای ماشینحساب اشاره کرد. شرکت آمریکایی پس از مدتی فعالیت به بزرگترین تولیدکنندهی تراشهی ماشینحساب در جهان تبدیل شد. پس از این موفقیت، اولین قدمها به سمت حافظههای ذخیرهسازی برداشته و پتنت زیرسیستمهای Disk Array توسط شرکت خریداری شدند. این سیستمها بهعنوان پایهی سیستمهای ذخیرهساز مدرن شناخته میشوند.
اولین خط تولید محصولات ذخیرهسازی دادهی وسترن دیجیتال در سال ۱۹۷۶ شروع به کار کرد. در آن سالها فلاپی دیسک بهعنوان ابزار پرکاربرد ذخیرهسازی و انتقال داده شناخته میشد و وسترن با محصولی بهنام FD1771 وارد آن بازار شد.
کارت VGA هشت بیتی وسترن دیجیتال محصول سال ۱۹۸۹
با ورود به دههی ۱۹۸۰، چالشهای رشد و توسعه بهمرور بر سر راه شرکت آمریکایی ظاهر شدند. دههی ۱۹۸۰ دورانی محسوب میشد که هیچ پیشبینی دقیقی از پیشرفت شرکتها در صنعت فناوری ممکن نبود. وسترن دیجیتال در همان دوران اشکالی اساسی در مدیریت و بخشهای اجرایی داشت و فعالیت رقیب اصلی یعنی IBM را در تولید فناوری PC/XT و فلاپی درایوها دستکم گرفت. درواقع بازار کامپیوترهای شخصی در آن زمان روند رشد خود را شروع کرده بود و وسترن دیجیتال باید تمرکز خود را روی تولید محصولات برای این بازار جدید معطوف میکرد.
مهندسان وسترن دییجیتال در سال ۱۹۸۳ در طول ۱۴ روز یک نمونهی اولیه از کنترلر درایو هارد را برای محصول PC/AT شرکت IBM تولید کردند. همین رویکرد سریع و حرفهای باعث شد تا تمرکز شرکت روی بازار کامپیوترهای شخصی معطوف شود.
هارد ۲/۵ اینچی Tidbit 60
وسترن دیجیتال در سالهای ابتدایی رویکردی عالی در تربیت مهندسان نوآور در شرکت داشت. مدیر کل شرکت بهعمراه راجر جانسون، مدیر عملیات، پرورش نیروی انسانی را بهعنوان تمرکز اصلی فعالیتها انتخاب کرده بودند. در چهار سال ابتدایی فعالیت جانسون، فروش شرکت دوبرابر شد و درآمد نیز به ۲۱ میلیون دلار رسید. از دستاوردهای نوآورانهی مهم آن سالها میتوان به کنترلر درایو Winchester در وسترن دیجیتال اشاره کرد که در سال ۱۹۸۲ به بازار معرفی شد. تا سال ۱۹۸۵ سهم عمدهای از درآمد شرکت از کنترلرهای هارد درایو تأمین میشد. در آن زمان تولیدکنندههای کامپیوتر شخصی برای تأمین کنترلرهای خود پیش از همه به وسترن مراجعه میکردند. از میان بزرگترین آنها میتوان به IBM، HP، Compaq و Tandy اشاره کرد. همین رویکرد منجر به موفقیتهای آتی شرکت شد و همکاری مهم آنها را با IBM در سالهای بعد بههمراه داشت.
توسعه همراهبا خرید و ادغام
وسترن دیجیتال در میانهی دههی ۱۹۸۰ در موقعیتی مناسب برای خرید کسبوکارهای جدید و توسعهی فعالیتها قرار داشت. همین رویکرد امکان ورود به حوزههای فعالیت جدید را هم به آنها میداد. MIT در آن سالها در ساخت کامپیوتر Nu Machine با وسترن دیجیتال همکاری میکرد که بعدا به تگزاس اینسترومنتس فروخته شد. محصول دیگر همکاری آنها بهنام Nu bus شناخته میشد. این محصول برای توسعهی مکینتاش طراحی شده بود و درمقایسه با طراحیهای تیم اصلی مکینتاش، بهعنوان محصول نهایی انتخاب شد.
هارد Caviar از موفقترین خانوادهی محصولات وسترن دیجیتال
وسترن دیجیتال بخش جدایی را برای کامپیوترهای شخصی تأسیس کرده بود که بهنام Personal Storage Division شناخته میشد. کاترین براون در سالهای پایانی دههی ۱۹۸۰ به شرکت پیوست و بهعنوان مدیر این بخش مشغول بهکار شد. بسیاری از کارشناسان دورهی مدیریتی او را از علل پیشرفتهای وسترن دیجیتال در دههی پایانی قرن بیستم میدانند. براون در دورهای که شرکت درآمد مناسبی داشت، پیشنهاد فروش درایوهای ذخیرهساز به تولیدکنندههای OEM مانند IBM را به شرکت ارائه کرد. آنها شرکت Tandon را خریداری کردند و با همین خرید، مزیت رقابتی و تولیدی بالایی در ساخت درایوهای ذخیرهسازی بهدست آوردند.
یکی از مراکز تولیدی وسترن دیجیتال در سنگاپور بهصورت کامل به خط تولید Tandon اختصاص یافت تا به زیرساختی مدرن با بازدهی بالا در تولید درایوهای ذخیرهسازی تبدیل شود. براون درنهایت توانست درآمد بخش خود را از ۱۵ میلیون دلار به دو میلیارد دلار افزایش دهد. از محصولات مهم وسترن در آن سالها میتوان به برد کنترلی Enhanced Small Device Interface یا ESDI اشاره کرد که راهکاری نوآورانه برای افزایش سرعت و ذخیرهسازی داده در کامپیوترهای شخصی محسوب میشد.
وسترن دیجیتال در دههی دوم فعالیت برای خرید شرکتهای کوچک متعددی اقدام کرد. از میان آنها میتوان به Adaptive Data Systems، Paradise و Verticom اشاره کرد. این شرکتها به محض ملحق شدن به وسترن، اجزاء مورد نیاز را برای توسعهی هرچه بیشتر در اختیار آنها قرار دادند. همین رویکرد باعث شد تا شرکت تا سال ۱۹۸۸ به فهرست معتبر فورچن ۵۰۰ وارد شود. دو سال بعد، مرکز تولید ویفرهای سیلیکونی وسترن در اروین کالیفرنیا تأسیس شد و مراکز مدیریتی هم به اروین منتقل شدند.
هارد سری Raptor
دههی پایانی قرن بیستم با وجود پیشرفتهای زیاد برای وسترن دیجیتال، با چالشهایی هم همراه بود. البته صنعت کامپیوتر بهطور کلی در آن زمان وضعیت مناسبی نداشت و وسترن دیجیتال هم مانند شرکتهای دیگر فعال در صنعت بود. تعدیل نیرو در ابعاد بزرگ و همچنین دریافت سرمایه بهصورت قرض، تنها راههای ادامهی حیات در آن سالها بودند. چارلز هاگارتی در سال ۱۹۹۲ از IBM به وسترن آمد. او از بهترین انتخابها برای مدیریت اجرایی شرکت بود و درنهایت در سال ۱۹۹۳ بهعنوان مدیرعامل انتخاب شد. او در IBM تجربهی زیادی در حوزهی محصولات ذخیرهساز داشت و همین تجربه در پیشبرد اهداف وسترن در بازار کارساز بود.
هاگارتی نقش مهمی در نوآوریهای تولیدی در دههی ۱۹۹۰ داشت. وسترن در سال ۱۹۹۳ اولین درایو ۳۴۰ مگابایتی ۳/۵ انیچی مجهز به دو پلاتر را به بازار معرفی کرد. یک سال بعد، اولین درایو یک گیگابایتی ۳/۵ اینچی مجهز به سه پلاتر توسط همین شرکت تولید شد. محصولات نوآورانه و مهم وسترن در آن سالها تحت برند Caviar به بازار عرضه میشدند. کامپیوترهای شخصی از بزرگترین برندها همچون اپل، Bull-Zenith، Compaq، Gateway 2000، NEC و IBM و بسیاری شرکتهای دیگر از درایوهای وسترن بهره میبردند.
سالهای پایانی دههی ۱۹۹۰ با وجود دستاوردهایی همچون دریافت گواهینامهی ISO 9001 برای وسترن دیجیتال، با چالشهای زیادی هم همراه بود. بهطور کلی بازار کامپیوتر روند رو به افولی داشت. بهعلاوه رقبای زیادی به بازار سختافزار ذخیرهسازی وارد شده بودند و روزبهروز قیمت محصولات کاهش پیدا میکرد. فناوری موجود در مراکز تولیدی نیز با سرعت بالایی پیشرفت میکرد و تکامل مییافت. بههرحال چنین روندی فعالیت و رقابت را برای وسترن دشوار میکرد.
سقوط بازارهای آسیایی چالش دیگری بود که در آستانهی قرن بیستویکم به وسترن فشار وارد میکرد. افت تولید یکی از نتایج اولیهی افت بازارها بود، چون سهم بالایی از تولید وسترن در آسیای شرقی انجام میشد. بهعلاوه آنها ۱۰ تا ۱۵ درصد از محصولات خود را در آسیا به فروش میرساندند و سایری محصولات، به آمریکا میرفت. کاهش فروش روی همین درصد پایین از خروجی وسترن هم تأثیر داشت.
هارد دیسکهای VelociRaptor
کارشناسان دنیای کسبوکار در آستانهی قرن ۲۱ پیشبینی میکردند که IBM وسترن دیجیتال را خریداری خواهد کرد. از نظر بسیاری از آنها، این خرید باعث افزایش ظرفیت و تواناییهای تولیدی IBM در حوزهی ذخیرهسازی میشد و ازطرفی تیمهای حرفهای تحقیق و توسعه را در اختیار وسترن قرار میداد. بهعلاوه مدیر وسترن نیز ارتباطهای نزدیکی در تیم مدیریت IBM داشت که احتمال خرید را بالا میبرد. البته برخی کارشناسان نیز نظر مخالف داشتند. آنها میگفتند هاگارتی هیچکاه به کار مجدد در IBM راضی نخواهد شد.
IBM و وسترن دیجیتال برخلاف پیشبینی کارشناسان بهجای ورود به فرایند خرید، همکاری استراتژیکی را با هم شروع کردند. هاگارتی همکاری نزدیک با IBM را بهعنوان راه پیشرفت حیاتی برای شرکتش تعریف کرده و از استقبال مناسب مدیران دو طرف از همکاری صحبت کرد.
وسترن با وجود همکاری استراتژیک با IBM هنوز در بخش محصولات با رقبایی جدی دستوپنجه نرم کرده و چند شکست بزرگ را هم در بازار تجربه کرد. درایو سه اینجی Portfolio پس از سری Caviar به بازار معرفی شد که موفقیت چندانی بههمراه نداشت. بهعلاوه هارد دیسک مدل SDX هم با مفاهیم نوآورانهی جدید طراحی شده بود که درنهایت از رابط CD-ROM شکست خورد. درمجموع محصولات وسترن در رقابت با دیگر تجهیزات ذخیرهسازی شکست میخوردند و کیفیت نیز بهمرور کاهش مییافت. در اینمیان کاربران دنیای کامپیوتر شخصی هم بهمرور محصولاتی همچون مکستور (Maxtor) را بهجای وسترن انتخاب میکردند. بههرحال همکاری با IBM و در اخیار گرفتن فناوری تولیدی مقاومت مغناطیسی بزرگ GMR به وسترن کمک کرد تا به بازار بازگردد.
اولین نتیجهی همکاری آیبیام (IBM) با وسترن محصولی بهنام Expert بود که در دستهی درایوهای ذخیرهسازی و در سال ۱۹۹۹ معرفی شد.
گسترش خانوادهی محصولات در قرن ۲۱
هاردهای ATA در آستانهی قرن بیستویکم به محصولات محبوبی در بازار ذخیرهسازی تبدیل شده بودند. وسترن دیجیتال اولین شرکتی بود که موفق به تولید هارد دیسک ATA با بافر ۸ مگابایتی شد. در آن زمان اکثر محصولات با بافر ۲ مگابایتی تولید میشدند. وسترن محصولات جدید را بهنام Special Edition معرفی و از کد JB برای نامگذاری آنها استفاده کرد. اولین محصول این خانواده با حافظهی ۱۰۰ گیگابایتی و محصولات دیگر با حافظهی ۴۰ گیگابایتی به بازار راه یافتند. وسترن دیجیتال محصولات سری JB را برای استفادهی مقرونبهصرفه برای سرورهای فایل معرفی میکرد.
شرکت Read-Rite یکی از پیشگامان قدیمی بازار هارد درایو بود. آنها در سالهای ابتدایی قرن ۲۱ تا مرز ورشکستگی پیش رفتند و درنهایت وسترن دیجیتال اغلب داراییهای این شرکت را خریداری کرد. وسترن در سال ۲۰۰۳ اولین درایو هارد SATA (یا Serial ATA) را به بازار معرفی کرد. نام Raptor برای این سری انتخاب شد و اولین محصول با حافظهی ۳۶ گیگابایتی سرعت ۱۰ هزار دور بر دقیقه را به کاربر ارائه میکرد. سرعت بالا، دسترسی به دادههای این سری از درایوهای ذخیرهساز را به کمتر از ۶ میلیثانیه کاهش داده بود. کمی بعد سری ۷۴ گیگابایتی از همین درایوها با سرعت بالاتر عرضه شد. در سال ۲۰۰۵، وسترن دیجیتال با معرفی هارد ۱۵۰ گیگابایتی ساتا به بازار، قدم بزرگی به سمت سرورهای ذخیرهسازی داده برداشت. بهعلاوه آنها درایوهای خود را با پنج سال وارانتی ارائه میکردند که در صنعت سرور با کاربرد بالا از سختافزارها، یک مزیت رقابتی مهم محسوب میشد.
وسترن دیجیتال در سال ۲۰۰۶ سری My Book از هاردهای اکسترنال را به بازار عرضه کرد. استفاده از طراحی کوچک شبیه به کتاب، مایبوک را به محصولی زیبا در کنار کارایی مناسب تبدیل میکرد. یک سال بعد، شرکت Komag فعال در فناوری ضبط مغناطیسی به زیرمجموعهی وسترن پیوست و فناوری PMR را به خط تولید درایوهای لپتاپ در این شرکت اضافه کرد. قابلیتهای جدید امکان تولید حرفهایترین درایوهای ذخیرهسازی بازار را در آن زمان به وسترن میداد. در همان سال سری Green Power از هارد درایوهای وسترن نیز با تمرکز بر مصرف بهینهی انرژی معرفی شدند.
خانوادهی هارددیسکهای رپتور همیشه بخش مهمی از فروش وسترن را به خود اختصاص میدادند. در سال ۲۰۰۸ سری جدیدی بهنام VelociRaptor به این خانواده اضافه شد که اولین محصول آن با ظرفیت ۳۰۰ گیگابایت و مجهز به پلاترهای ۲/۵ اینچی معرفی شد. وسترن برای جعبهی این هاردها از اصطلاح IcePack استفاده میکرد که مجهز به یک هیتسینک داخلی بود. محصولات جدید، نسبت به نسل قبل ۳۵ درصد سریعتر بودند. محصول مهم بعدی در آن سالها به خانوادهای جدید بهنام Scorpio Blue تعلق داشت و یک هارد ۵۰۰ گیگابایتی ۲/۵ اینچی مخصوص لپتاپ بود.
اولین هارد دیسک اینترنال ۲ ترابایتی در سال ۲۰۰۹ توسط وسترن دیجیتال معرفی شد. در همان سال، شرکت آمریکایی با خرید Siliconsystems به صنعت تولید درایوهای SSD وارد شد. بهعلاوه اولین هارد درایوهای کوچک یک ترابایتی هم معرفی شدند که بهصورت درایوهای اکسترنال خانوادهی Passport یا هاردهای داخلی لپتاپ عرضه میشدند. آخرین محصول مهم وسترن در دههی ۲۰۰۰ هم هارد درایو داخلی SATA با ظرفین ۳ ترابایت بود.
سالهای اخیر و وضعیت کنونی وسترن دیجیتال
فرایندهای خرید و ادغام همیشه روشی کاربردی برای توسعهی فعالیت شرکتها خصوصا در حوزهی فناوری هستند. وسترن دیجیتال هم از این قائده مستثنی نبود و در طول تاریخ فعالیت، با خرید شرکتهای متعدد محصولات و خدمات خود را توسعه داد. در سال ۲۰۱۱ خرید مهمی توسط شرکت آمریکایی انجام شد و بخش محصولات ذخیرهسازی هیتاچی (HGST) با پراخت ۴/۳ میلیارد دلار به شرکت آمریکایی پیوست. در این قرارداد، ۳/۵ میلیارد دلار بهصورت نقد و مابقی بهصورت ۲۵ میلیون سهم از وسترن دیجیتال به هیتاچی پرداخت شد.
تبلیغ محصولات سندیسک، از زیرمجموعههای مهم وسترن
خرید HGST، وسترن دیجیتال را در سال ۲۰۱۲ به بزرگترین تولیدکنندهی هارد درایوهای سنتی در جهان تبدیل کرد. محدودیتهای تنظیمگری قانون، شرکت آمریکایی را مجبور کرد تا بخشی از تولید هاردهای ۳/۵ اینچی خود را به توشیبا بفروشد. البته آنها در عوض یکی از کارخانههای تولید هارد ۲/۵ اینچی توشیبا را در تایلند تصاحب کردند. از محصولات مهم HGST که پس از پیوستن به وسترن معرفی شدند میتوان به SSD با سرعت ۱۲ گیگابایت بر ثانیه اشاره کرد که استاندارد سرعت درایوهای SSD SAS را دوبرابر کرد. محصول بعدی Ultrastar He6 بود که بهعنوان اولین هارد درایو هلیومی جهانی معرفی شد.
وسترن دیجیتال در ادامهی مسیر معرفی محصولات جدید ذخیرهسازی، خانوادهی Purple را در سال ۲۰۱۴ برای استفاده در سیستمهای نظارت تصویری معرفی کرد. ظرفیت محصولات این خانواده از یک تا چهار ترابایت بوده و برای نوشتن سریع داده روی دیسکهای درایو بهینهسازی شده بودند. بهعلاوه فناوری AllFrame هم در محصولات جدید وسترن بهکار گرفته شد که باعث کاهش خطاهای نوشتن داده میشود.
از خریدهای مهم دیگر وسترن دیجیتال در سالهای اخیر میتوان به شرکت SanDisk اشاره کرد که با هزینهی ۱۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۶ خریداری شد. خرید بعدی در سال ۲۰۱۷ انجام شد و شرکت Upthere ارائهدهندهی خدمات ذخیرهسازی ابری به وسترن پیوست. Tegile Systems از فعالان حوزهی فلش مموری هم در آن سال توسط شرکت آمریکایی خریداری شد.
جدیدترین هاردهای ظرفیت بالای وسترن دیجیتال
وسترن دیجیتال امروز تحت برند سندیسک محصولات مرتبط با ذخیرهسازی موبایل، کارتهای حافظه و تجهیزات خواندن حافظه، فلش درایوهای USB، درایوهای SSD و پخشکنندههای رسانهای به فروش میرساند. درواقع اکثر محصولات وسترن در حوزهی فلش درایو تحت برند سندیسک فروخته میشوند. از محصولات خاص این خانواده میتوان به خانوادهی SanDisk iXpand اشاره کرد که بهصورت اختصاصی برای استفاده در آیفون و آیپد تولید شدهاند. بهعلاوه میکرواسدی ۴۰۰ گیگابایتی سندیسک نیز برای گوشیهای اندرویدی با قابلیت افزایش حافظه ارائه میشود. البته آخرین محصول سندیسک در این بازار یک میکرواسدی یک ترابایتی است که برای استفاده در انواع گجتهای هوشمند از گوشی موبایل تا پهپاد و دوربینهای دیجیتال، طراحی و تولید شده است.
مرکز مدیریت وسترن دیجیتال در سال ۲۰۱۷ از اروین به سنخوزه کالیفرنیا منتقل شد. از تغییرات دیگر اخیر میتوان به توافق با توشیبا برای فروش مرکز تولیدی مشترک حافظههای NAND در ژاپن اشاره کرد. بهعلاوه مرکز تولیدی هارد دیسک وسترن در کوالالامپور نیز در سال ۲۰۱۸ تعطیل شد. از شرکتهای دیگری که در سالهای اخیر توسط وسترن خریداری شدند میتوان به Arkeia Software، sTec، Virident، Amplidata و Tegile اشاره کرد که در حوزههای گوناگون سختافزار و نرمافزار ذخیرهسازی فعالیت میکنند.
هارد اکسترنال پنج ترابایتی از محصولات جدید وسترن
از جدیدترین نوآوریهای وسترن در دنیای ذخیرهسازی هم میتوان به iNAND 7250A اشاره کرد که بهصورت اختصاصی برای خودروهای هوشمند و خودران تولید میشود. بهعلاوه حافظههای NAND مجهز به ۹۶ لایه در سال ۲۰۱۷ توسط وسترن معرفی شدند که نیازهای روبهرشد بازار را در حوزهی حافظههای SSD هدف قرار دادند. شرکت آمریکایی با مشاهده و درک نیازهای بازار در بخش اینترنت اشیاء، کنترلرهای حافظه، پردازشهای امن و انواع کاربریهای امبدد در دنیای فناوری، در سال ۲۰۱۸ هستهی پردازشی را هم به محصولات خود اضافه کرد که بهنام SweRV Core و بهصورت متنباز و در خانوادهی پردازندههای ۳۲ بیتی معرفی شد.
وسترن دیجیتال اکنون در سرتاسر جهان نزدیک به ۷۲ هزار کارمند دارد. آخرین آمار، درآمد آنها را در سال ۲۰۱۸ نزدیک به ۲۰ میلیارد دلار گزارش میکند که شرکت آمریکایی را در رتبهی ۱۵۸ فهرست فورچن ۵۰۰ از لحاظ درآمد قرار میدهد. درحالحاضر استفن دی میلیگان بهعنوان مدیرعامل وسترن دیجیتال مشغول به فعالیت است.
در ساعات اولیهی امروز بود که رسانهی اندروید پیور فهرستی را که ظاهرا به دستگاههای سامسونگ تحت پشتیبانی سیستمعامل اندروید ۱۰ اشاره میکند، در فضای مجازی فاش کرد. در این فهرست غیررسمی، به وضوح نقشهی راه سامسونگ برای انتشار بهروزرسانی اندروید ۱۰ برای گوشیهایش بهچشم میخورد.
پیش از مشاهدهی فهرست موردبحث، ذکر این نکته ضروری است که نمیتوانیم با اطمینان درمورد این فهرست سخن به میان آوردیم و تا زمانیکه سامسونگ بهصورت رسمی در این باره اطلاعیه منتشر نکند، این خبر در حد شایعه باقی میماند. گرچه این فهرست، فهرستی غیررسمی است؛ اما دستگاههای یادشده در آن تا حد زیادی با منطق جور درمیآیند، بنابراین اگر تصویر فاششده از سوی رسانهی اندروید پیور حقیقی باشد، چندان تعجب نخواهیم کرد.
در جدول زیر میتوانید فهرست غیررسمی گوشیهایی از سامسونگ که ظاهرا قرار است اندروید ۱۰ را دریافت کنند، مشاهده کنید:
فهرست غیررسمی دستگاههای سامسونگ که قرار است اندروید ۱۰ را دریافت کنند | |||||
---|---|---|---|---|---|
سری گلکسی S | سری گلکسی Note | سری گلکسی M | سری گلکسی J | سری گلکسی A | سری گلکسی Tab |
گلکسی S10 و گلکسی S10 پلاس | گلکسی Note 10 و گلکسی Note 10 پلاس | گلکسی M40 | گلکسی J8 | گلکسی A90 5G | گلکسی Tab S5e |
گلکسی S10e | گلکسی Note 9 | گلکسی M30 و گلکسی M30S | گلکسی J6 و گلکسی J6 پلاس | گلکسی A80 | گلکسی Tab S4 |
گلکسی S9 و گلکسی S9 پلاس | - | گلکسی M20 | گلکسی J4 و گلکسی J4 پلاس | گلکسی A70 | گلکسی Tab A (مدل ۲۰۱۹) |
- | - | گلکسی M10 | گلکسی J7 Duo | گلکسی A60 | گلکسی Tab A (مدل ۲۰۱۸) |
- | - | - | گلکسی J7، گلکسی J5 و گلکسی J3 (مدل ۲۰۱۸) | گلکسی A50 و گلکسی A50S | - |
- | - | - | - | گلکسی A40 | - |
- | - | - | - | گلکسی A30 و گلکسی A30S | - |
- | - | - | - | گلکسی A20 و گلکسی A20e | - |
- | - | - | - | گلکسی A10، گلکسی A10S و گلکسی A10e | - |
- | - | - | - | گلکسی A9 Pro (مدل ۲۰۱۹) | - |
- | - | - | - | گلکسی A9 | - |
- | - | - | - | گلکسی A7 | - |
- | - | - | - | گلکسی A6 و گلکسی A6 پلاس | - |
- | - | - | - | گلکسی A8، گلکسی A9 Star و گلکسی A9 Star لایت | - |
آمدن نام برخی گوشیها را در جدول بالا میشد انتظار داشت؛ برای مثال بدیهی است که سامسونگ بخواهد اندروید ۱۰ را برای خانوادهی گلکسی اس ۱۰ و گلکسی نوت ۱۰ در دسترس قرار دهد. از آنجایی که گوشیهای یادشده پرچمداران سال ۲۰۱۹ سامسونگ هستند، انتشار اندروید ۱۰ برای آنها امری قطعی است.
همچنین حضور همهی دستگاههای خانوادهی گلکسی M در این جدول تا حد زیادی منطقی بهنظر میرسد؛ خصوصا از این جهت که سری گلکسی M بهطور کلی گوشیهای جدیدی هستند و مدت زیادی از عرضهی آنها به بازار نمیگذرد. سامسونگ با تجهیز این گوشیها به اندروید ۱۰، رقبا را در بازار گوشیهای اقتصادی و میانرده با چالش مهمی روبهرو خواهد کرد. در جدول بالا همچنین مدلهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ گلکسی تب A دیده میشوند.
جالبتوجهترین نکته را شاید بتوان دستگاههایی دانست که در جدول بالا نامشان نیامده است. بهعنوان نمونه میتوانیم به گوشیهای گلکسی اس ۸ و گلکسی نوت ۸ اشاره کنیم. این دستگاهها که تاریخ عرضهی آنها به سال ۲۰۱۷ میلادی برمیگردد تاکنون سه نسخهی مختلف از اندروید را (شامل نوقا، اوریو و اخیرا پای) دریافت کردهاند. با این اوصاف، عدم انتشار اندروید ۱۰ برای این گوشیها اتفاقی چندان غیرمنطقی نیست؛ زیرا سامسونگ در هر صورت بهمدت قابلقبولی از آنها پشتیبانی نرمافزاری بهعمل آورده است. البته این حقیقت که یک گوشی پرچمدار با تنها دو سال عمر، قرار نیست به نسخهی جدید اندروید بهروزرسانی شود، در هر صورت ناامیدکننده است؛ خصوصا برای دارندگان این گوشیها.
تصویر فاششده از نقشهی راه اندروید ۱۰ برای گوشیهای سامسونگ، تنها شامل فهرست بالا است و هیچگونه جزئياتی را در ارتباط با تاریخ انتشار این سیستمعامل ذکر نمیکند. بنابراین فعلا نمیدانیم که اندروید ۱۰ قرار است در چه تاریخی برای گوشیهای سامسونگ در دسترس قرار گیرد.
دیدگاه شما کاربران زومیت چیست؟ بهنظر شما فهرستِ فاششده، حقیقی است؟
قیمت بهروز، مشخصات فنی و هر اطلاعاتی که برای خرید ارزان و آگاهانهی انواع گوشی سامسونگ نیاز دارید را در بخش محصولات زومیت بیابید؛ مقایسهی مشخصات فنی انواع گوشیهای سری S، J، M و A سامسونگ و گالری تصاویر رسمی این محصولات همگی در بخش محصولات در دسترس شما خواهد بود.
تا همین چند سال پیش، خریداران کامپیوتر حق انتخاب بسیار کمی در تجهیزات ذخیرهسازی برای کامپیوترها داشتند. دنیای کنونی حافظههای ذخیرهسازی ترکیبی از دو فناوری متفاوت است؛ در یک سمت رقابت حافظههای حالت جامد یا SSDها بهعنوان تازهواردان چالاک و مدرن قرار میگیرند و در طرف دیگر شاهد کهنهسواری همچنان توانمند به نام هارددیسک هستیم. ولی مسئلهی مهم، انتخاب بین این دو است. برای کسب اطلاعات دقیق در مورد سازوکار این تجهیزات ذخیرهسازی و انواع آنها توصیه میکنیم پیش از هر چیز مقالهی «راهنمای خرید هارددیسک و حافظه SSD» را مطالعه کنید؛ در مطلب پیش روی به بارزترین نکات برای انتخاب SSD و HDD خواهیم پرداخت و مزایا و معایب هر کدام را تشریح خواهیم کرد.
کوتاه در مورد SSD و HDD
هارددیسکهای مرسوم که حرکت چرخشی دارند، بهعنوان یک ابزار ذخیرهسازی دائمی برای کامپیوترها مطرح هستند. ابزار ذخیرهسازی دائمی به این معنی است که با قطع جریان برق، اطلاعات ذخیرهشده از بین نمیروند. هارددیسک اساسا یک پلاتر فلزی با پوشش مغناطیسی است و وظیفهی آن ذخیره کردن دادهی مورد علاقهی شما است؛ چه این داده گزارش آب و هوای قرن پیش باشد، چه یک کپی با کیفیت بالا از سهگانهی ارباب حلقهها یا موسیقیهای مورد علاقهی شما، هارددیسک این کار را برای شما انجام میدهد. زمانیکه پلاتر در حال چرخیدن است، هد خواندن و نوشتن در هارددیسک توسط یک بازو به دادهی مورد نظر شما دسترسی پیدا میکند.
این حافظههای مبتنی بر حرکت دیسک بوده و دههها از تولد آنها میگذرد اما همچنان بخش مهمی از بازار ذخیرهسازها را در دست دارند. هارددیسکهای کنونی در دو دستهی اصلی اکسترنال و اینترنال و در سایزهای مرسوم ۲.۵ اینچ (مختص لپتاپ) و ۳.۵ اینچ برای رایانههای رومیزی در بازار موجود هستند.
از نظر عملکرد، یک SSD قادر به انجام تمام کارهایی است که یک هارددیسک انجام میدهد. اما بهجای اینکه داده روی دیسک مغناطیسی ذخیره شود، روی حافظههای فلش متصل به هم ذخیره میشود. این تراشهها میتوانند بهطور مستقیم به مادربورد (همانند لپتاپهای کوچک و قابل حمل)، توسط درگاه PCI Express (در برخی از ورکاستیشنهای حرفهای و سیستمهای کامپیوتری) یا بهصورت باکسهای شکیل و با استفاده از درگاههای موجود به سیستم دسکتاپ یا لپتاپ متصل شوند. SSDها به دلیل استفاده به دنیای تراشهها تعلق دارند و آینده از آنها خواهد بود؛ استفاده از فناوریهای جدید در این حافظهها، بسیاری از محدودیتهای هارددیسکهای مرسوم را از پیش روی برداشته است.
لپتاپهای بالارده و اولترابوکهای جدید عموما از حافظههای SSD بهره میبرند؛ از طرفی بسیاری از لپتاپها قدیمی نیز به لطف درگاه ساتا امکان استفاده از حافظههای SSD را دارند. بهصورت کلی دو نوع حافظهی 2.5 اینچی و M.2 برای کاربران عادی در بازار یافت میشود؛ نوع نخست قیمت کمتری دارد و تقریبا روی تمام کامپیوترهای رومیزی قابل نصب است اما M.2ها بهعنوان پیشروان در سرعت و فناوری تنها در لپتاپهای بالارده و رایانههایی با مادربوردهای جدید دیده میشوند؛ برتریهای حافظههای M.2 نسبت به SSDهای ساتا قیمت بالاتر و البته عملکرد بهتر آنها را موجب شده است.
شایان ذکر است که در این مقاله، روی سخن ما با ابزار ذخیرهسازی اصلی سیستم است. ولی تقریبا تمامی موارد گفتهشده، قابل تعمیم به درایوهای اکسترنال نیز هستند. استفاده از حافظههای اکسترنال عموما برای کاربردهای آرشیوی و ذخیرهی اطلاعات کمکاربرد رواج بیشتری دارد به همین دلیل بخش بزرگی از بازار هنوز در اختیار حافظههای مبتنی بر دیسک است اما حافظههای اکسترنال SSD نیز راه خود را به بازار باز کردهاند و میتوان از آنها برای کارهای حرفهایتر بهره گرفت.
مزایا و معایب
SSD و HDD هر دو کار مشابهی انجام میدهند؛ سیستم شما را بوت میکنند و برنامهها و فایلهای شخصی شما را ذخیره میکنند. ولی هر کدام از این دو ابزار ذخیرهسازی، ویژگیهای خاص خود را دارند. در ادامه به بررسی تفاوتها میپردازیم و دلایل انتخاب یکی از آنها را توضیح خواهیم داد.
قیمت
SSD-ها قیمت بیشتری با درنظرگرفتن معیار دلار برای هر گیگابایت دارند. یک هارددیسک اینترنال با ظرفیت ۱ ترابایت حدود ۴۰ الی ۵۰ دلار قیمت دارد؛ در حالی که یک SSD با ظرفیت مشابه، قیمتی در حدود ۱۶۰ الی ۱۸۰ دلار دارد (مدلهای ساتا)؛ عموما هزینهی خرید نمونههای M.2 دو برابر نمونههای SSD ساتا است. از آنجایی که هارددیسکها از فناوری قدیمی و جاافتادهتری استفاده میکنند، هزینهی کمتری به شما تحمیل خواهند کرد بنابراین اگر بهدنبال یک حافظهی ذخیرهسازی ارزان هستید هنوز این حافظهها اولویت شما هستند. SSDها به دلیل جدیدتر بودن فناوری آنها قیمت بالاتری نسبت به هارددیسکها دارند اما پیشرفت روشهای ساخت مانند فلشهای سهبعدی و افزایش حجم تولید آیندهی مناسبی برای این حافظهها رقم خواهد زد؛ خوشبختانه در سالهای اخیر قیمت این حافظهها روش نزولی داشته و این روند هنوز هم ادامه دارد.
اگر هزینه برای شما مهمترین اولویت است SSDها بهخصوص در ظرفیتهای بالا گزینهی ایدهالی برای شما نیستند؛ در این صورت خرید یک حافظهی SSD با ظرفیت پایین و استفادهی ترکیبی از آن با یک HDD با ظرفیت بالا بهینهترین راهکار و توصیه ما است. اگر محدودیت مالی برای خرید یک حافظه مطرح نیست و کاربریهای حرفهای مدنظر شما است خرید حافظههای SSD حتی در ظرفیتهای بالا منطقی به نظر میرسد. در نتیجه خرید هارددیسک، خرید یک حافظه SSD با رابط SATA و خرید حافظه SSD از نوع M.2 به ترتیب کمترین و بیشترین پول را از حساب شما کم خواهند کرد.
مقالههای مرتبط:
حداکثر ظرفیت و ظرفیتهای رایج
با اینکه SSD-هایی که برای کاربران ارائه میشود، تا ۴ ترابایت حجم دارند، ولی حافظههایی با این حجم قیمت بسیار بالایی دارند؛ ظرفیت رایج مورد استفاده ۱۲۸ تا ۵۱۲ گیگابایت بهعنوان درایو ذخیرهسازی اصلی است. یک حافظه ۱۲۸ گیگابایتی برای نصبویندوز، برنامههای کاربردی و نزدیک به ۵۰ گیگابایت فضای خالی در اخیتارتان خواهد گذاشت؛ حافظه ۲۵۶ گیگابایتی نیز علاوه بر موارد گفته شده امکان نصب میانگین ۳ بازی مدرن را نیز در اختیارتان قرار خواهد داد. ظرفیت موردنیاز برای کاربران مالتیمدیا بیشتر و ۱ الی ۴ ترابایت در سیستمهای رده بالا است بنابراین این کاربران باید تنها برای اطلاعاتی که هر روز با آن سروکار دارند به سراغ SSDها بروند و از سرعت بالای آن لذت ببرند؛ ممکن است ابزارهای ذخیرهسازی ابری برای ذخیره و به اشتراکگذاری فایلها بین گوشی، تبلت و کامپیوتر شخصی مناسب باشند؛ اما خرید ابزار ذخیرهسازی شخصی هزینهی کمتری در بر دارد و فقط لازم است یکبار آن را بخرید.
هارددیسکها تا ظرفیتهای ۸ و ۱۲ ترابایت در بازار برای خرید کاربران معمولی موجود هستند؛ البته این ظرفیتها عموما برای سرورها مورد استفاده قرار میگیرند. هارددیسکها عموما در ظرفیتهای بالا استفاده میشوند به طوری که هارد دیسکهای با حجم زیر ۵۰۰ گیگابایت تقریبا در بازار کمیاب شدهاند. اگر بهدنبال استفاده از حافظه برای ذخیرهی فایلهای کماستفاده هستید و به ظرفیت بالا نیاز دارید انتخاب اول شما هارددیسک خواهد بود. خرید یک حافظه SSD با ظرفیت بالای یک ترابایت هزینهی بالایی در بر خواهد داشت و عموما برای ظرفیتهایی در این سطح هارددیسکها معقولترین انتخابها هستند. ترکیبی از هارددیسک برای ذخیرهی اطلاعات فرعی و کم استفاده و SSD برای نصب نرمافزارها و سیستمعامل بهینهترین راهکار برای استفاده از ظرفیت حافظهها است؛ حتی اگر یک کاربر حرفهای باشید نیز چنین ترکیبی برای شما راهگشا خواهد بود و هزینههای شما را کاهش خواهد داد.
دسترسی به اطلاعات و سرعت راهاندازی
در بحث دسترسی سریع به اطلاعات SSDها به دلیل ذات تراشهگونه آنها عملکرد بسیار بهتری دارند؛ برخلاف هارددیسک که محدودیتهای فیزیکی حرکت هد و ثبت اطلاعات در بخشهای مختلف باعث ایجاد تأخیر در خواندن اطلاعات میشود، SSDها دسترسی بسیار سریعی به اطلاعات دارند و تفاوت معناداری در تستهای سرعت خواندن اطلاعات بهصورت تصادفی در آنها دیده نمیشود. سرعت دسترسی به اطلاعات نیز در SSDها به پایدار از هارددیسکها است و خبری از نوسانها شدید در آن نیست.
SSDها از نظر سرعت باز کردن فایلها تا ۳۰ درصد سریعتر از نمونههای HDD هستند و سرعت اجرای اپلیکیشنها نیز در آنها بیشتر است. یک سیستم مجهز به هارددیسک در شرایط معمولی به ۳۰ الی ۴۰ ثانیه برای راهاندازی یا بوت ویندوز زمان نیاز دارد این در حالی است که SSDها این زمان را به ۱۰ الی ۱۵ ثانیه کاهش میدهند.
سرعت
هارددیسکها عموما در ۲ سرعت چرخش دیسک ۵۴۰۰ و ۷۲۰۰ در دسترس هستند؛ هارددیسکهای ۷۲۰۰ تقریبا ۳۰ درصد سریعتر از نمونههای ۵۴۰۰ بوده و استفاده از آنها بیشتر به هاردهای اینترنال محدود میشود. شایان ذکر است که نمونههایی با سرعت چرخش بالاتر نیز تولید میشوند اما گستردگی استفاده از آنها در مقایسه با این دو مدل کمتر است. حافظههای SSD از نوع SATA حدودا ۳ برابر در خواندن و نوشتن اطلاعات بهصورت ترتیبی از یک هارددیسک ۷۲۰۰ دور در دقیقه سریعتر هستند. برتری ویژهی حافظههای SSD از نوع M.2 در سرعت مشخص میشود به طوری که این حافظهها چندین برابر سریعتر از حافظههای SSD معمولی با درگاه SATA هستند.
مقالههای مرتبط:
شاید به سرعت هارددیسکها عادت کرده باشید اما تجربهی حافظهی SSD شما را شگفتزده خواهد کرد و تجربهی کاربری را نیز تا حد زیادی بهبود خواهد بخشید. اگر از سرعت پایین راهاندازی رایانهی خود خسته شدهاید و انتظار شما را آزار میدهد بد نیست حافظههای SSD را امتحان کنید. ما در زومیت برای نشان دادن تفاوت سرعت در HDD و SSD دو بنچمارک HD Tune Pro و CrystalDiskMark 5 را روی سه نمونه حافظه به قرار زیر اجرا و نتایج آن را برای مقایسه گزارش میکنیم. برای گزارش تفاوت این دو نوع حافظه ما از XPG GAMMIX S11 PRO بهعنوان محصولی از خانواده گیمینگ ADATA، حافظهی اینترنال ۲.۵ اینچی SU800 از محصولات میانردهی ADATA بهعنوان نمایندگان SSD و هارددیسک WD10EZEX وسترن دیجیتال استفاده کردهایم.
- ADATA XPG GAMMIX S11 PRO: حافظه SSD از نوع M.2 با ظرفیت ۵۱۲ گیگابایت
- ADATA SU800: حافظه SSD از نوع ۲.۵ اینچی و SATA با ظرفیت ۵۱۲ گیگابایت
- Western Digital WD10EZEX: هارددیسک اینترنال ۳.۵ اینچی با سرعت چرخش ۷۲۰۰ دور در دقیقه با ظرفیت یک ترابایت
- Western Digital Green: حافظه SSD از نوع ۲.۵ اینچی و SATA با ظرفیت ۴۸۰ گیگابایت
- Western Digital Black SN750: حافظه SSD از نوع M.2 با ظرفیت یک ترابایت
پیش از بررسی سرعت و مقایسهی آن ذکر این نکته ضروری است که سرعت حافظهها بسته به ظرفیت آن تفاوت دارد اما در حالت کلی محدودهی سرعتها تفاوت چندانی ندارند. بررسی را با مقایسه نتایج HD Tune Pro آغاز میکنیم:
حافظه ذخیرهسازی / سرعت خواندن اطلاعات | نوع حافظه | حداکثر سرعت | حداقل سرعت | میانگین |
---|---|---|---|---|
مگابایتبرثانیه | ||||
ADATA XPG GAMMIX S11 Pro | Internal SSD | ۱۶۲۳ | ۱۳۱۹.۶ | ۱۶۱۰.۵ |
ADATA SU800 | Internal SSD | ۳۷۳.۵ | ۲۸۴.۰ | ۳۳۳.۴ |
Western Digital WD10EZEX | Internal HDD | ۱۹۳.۳ | ۹۳.۰ | ۱۵۱.۹ |
Western Digital Black SN750 | Internal SSD | ۱۵۰۹ | ۱۱۵۹ | ۱۴۶۸ |
Western Digital Green | Internal SSD | ۲۹۱ | ۹۵.۴ | ۱۵۵.۳ |
همانطور که مشاهده میشود سرعت متوسط خواندن اطلاعات در بنچمارک HD Tune Pro در یک حافظهی M.2 نزدیک به ۵ برابر حافظهی SSD و در یک حافظهی SSD معمولی از نوع ۲.۵ اینچی SATA بیش از ۲ برابر یک هارددیسک سریع است. نمودارهای این تست افت عمکلرد هارددیسک را نشان میدهد به طوری که در طی سه بار تکرار شاهد افت خطی عملکرد بودیم. ما همچنین تست انتقال فایل یا همان File Benchmark را با یک فایل ۴۰۰۰ مگابایتی اجرا کردیم که نتیجه به قرار زیر است:
حافظه ذخیرهسازی / سرعت خواندن اطلاعات (نوشتن اطلاعات) | نوع حافظه | ترتیبی بر حسب مگابایت در ثانیه | 4KB Random Single IOPS | 4KB Random Multi IOPS |
---|---|---|---|---|
ADATA XPG GAMMIX S11 Pro | Internal SSD | ۲۹۰۲ (۲۴۱۸) | ۱۵۵۷۹ (۴۵۴۳۳) | ۱۳۳۰۳۷ (۱۰۱۳۰۱) |
ADATA SU800 | Internal SSD | ۵۱۱.۲ (۴۵۹.۲) | ۷۷۵۳ (۲۸۸۰۱) | ۸۶۲۱۶ (۸۳۸۱۳) |
Western Digital WD10EZEX | Internal HDD | ۱۴۳.۵ (۱۴۲.۵) | ۵۹ (۳۱۴) | ۲۰۳ (۲۹۷) |
Western Digital Green | Internal SSD | ۵۱۰ (۴۴۳) | ۳۶۷۶ (۵۸۱۲) | ۲۲۷۵ (۱۵۴۲۴) |
Western Digital Black SN750 | Internal SSD | ۳۰۲۷ (۲۶۷۰) | ۱۱۷۱۷ (۳۸۷۲۶) | Failed |
در این تست شاهد افزایش فاصلهی SSD و HDD هستیم به طوری که سرعت خواندن و نوشتن فایل SU800 تقریبا سه برابر نمونهی هارددیسک و یک پنجم یک حافظه M.2 است. IOPS به عبارت ساده تعداد عملیاتهای ورودی و خروجی که در یک ثانیه توسط حافظه انجام میشود را نشان میدهد؛ عملکرد بسیار بهتر حافظههای SSD در این مولفه نیز به خوبی مشخص است. پاسخ سریعتر حافظه به درخواستهای IO یا همان Input و Output بهخصوص در زمان استفاده از بلوکهای کوچک فایل تأثیر موثری روی عملکرد دارد. حافظههای SSD از نظر زمان دسترسی یا همان Access Time بسیار سریعتر از هارددیسکها هستند؛ در تستهای ما سه نمونهی فوق به ترتیب زمانهای ۰.۰۱۸ میلیثانیه، ۰.۰۳۲ و ۱۶.۲ میلیثانیه را ثبت کردند.
بنچمارک CrystalDiskMark نیز به خوبی سرعت بسیار بالای SSDها را نسبت به HDD نشان میدهد:
مدل حافظه / خواندن و نوشتن (MB/s) | نوع حافظه | Seq Q32T1 | 4K Q32T1 | Seq | 4K |
---|---|---|---|---|---|
ADATA XPG GAMMIX S11 Pro | Internal SSD | ۳۵۰۲ ۲۸۶۸.۳ |
۴۳۷.۱ ۳۲۷.۲ |
۲۸۶۸.۳ ۲۳۹۲.۶ |
۶۳.۴۵ ۱۴۵.۳ |
ADATA SU800 | Internal SSD | ۵۶۲.۰ ۵۱۸.۸ |
۳۱۸.۸ ۳۰۷.۹ |
۵۳۰.۹ ۴۶۸.۵ |
۳۷.۱۹ ۱۰۱.۵ |
Western Digital WD10EZEX | Internal HDD | ۱۶۴.۲ ۱۵۹.۵ |
۰.۹۴۳ ۱.۳۱۱ |
۱۶۳.۸ ۱۵۹.۱ |
۰.۳۰۰ ۱.۳۰۳ |
Western Digital Green | Internal SSD | ۵۵۸.۷ ۴۵۸.۳ |
۱۲۶.۸ ۱۱۴.۸ |
۴۷۹.۴ ۴۱۷.۸ |
۲۲.۷ ۴۳.۶۱ |
Western Digital Black SN750 | Internal SSD | ۳۴۸۶ ۳۰۲۳ |
۴۱۶.۳ ۳۳۰.۹ |
۲۱۵۹ ۲۳۶۴ |
۴۲.۹۹ ۱۳۶.۶ |
قطعه قطعه شدن
با توجه با اینکه هارددیسک از سطوح چرخشی برای دستیابی به اطلاعات استفاده میکند، بهترین کارایی آن زمانی است که فایل بزرگی در بلاکهایی که مجاور هم هستند قرار گیرد. در این حالت هدر میتواند عملیات خواندن را با یک حرکت مداوم آغاز کند و خاتمه دهد. وقتی هارددیسک به پر شدن نزدیک میشود، ممکن است یک فایل بزرگ در مکانهای مختلفی بهصورت پراکنده ذخیره شود. به این پدیده قطعهقطعه شدن میگویند. با اینکه الگوریتمهای خواندن و نوشتن در طول سالها بهبود یافته، اما هارددیسکها هنوز هم ممکن است دچار پدیدهی قطعهقطعه شدن شوند. در حالی که SSD با توجه به ساختاری که دارد دچار این پدیده نمیشود و این دلیلی برای سرعت ذاتی بیشتر SSD-ها است.
عملکرد در بازی
اگر بهدنبال افزایش نرخ فریم در بازیها هستید SSDها شما را ناامید خواهند کرد زیرا این مولفه از قدرت سختافزاری شما سرچشمه میگیرد. اما SSDها زمان راهاندازی یا بوت بازی و همچنین لودینگ را کاهش میدهند؛ اگر از کنسولهای بازی استفاده میکنید و سرعت پایین هارددیسک آن و راهاندازی بازی شما را آزار میدهد SSD کمککننده خواهد بود اما با توجه به قیمت بالاتر SSD و حجم بالای بازیهای مدرن، این انتخاب را به گیمرهای حرفهای توصیه میکنیم.
طول عمر
SSD بخش مکانیکی ندارد؛ بنابراین هنگام بروز اتفاقاتی مانند ضربه خوردن یا افتادن لپتاپ، احتمال سالم ماندن داده بیشتر است. بیشتر هارددیسکها هنگام خاموشی، هد خواندن و نوشتن را با فاصله از پلاتر نگه میدارند؛ ولی هنگام کار، هد تنها چند نانومتر با پلاتر فاصله دارد. حتی هنگام خاموشی نیز این فاصله هنگام برخوردهای شدید دردی را دوا نمیکند. مسئلهی برخورد و تکانهای آسیبزننده بیشتر در هارددیسکهای لپتاپ شایع است ولی با این حال هارددیسکهای ۳.۵ اینچی نیز به دلیل قطعات فیزیکی خود هنوز امکان آسیب فیزیکی بیشتری دارد؛ در استفاده از هارددیسکها بحث مراقب از آنها جدیتر از SSDها است.
عموما معیارهایی همچون TBW (ترابایت نوشته شده)، DWPD (تعداد دفعات بازنویسی کل فضای حافظه در یک روز) و MTBF برای گزارش میزان عمر توسط شرکتهای سازنده حافظههای SSD اعلام میشوند. بهعنوان مثال مقدار عمر از نظر معیار TBW برای یک SSD مجهز به NAND از نوع TLC و ظرفیتهای ۲۵۶،۵۱۲ و یک ترابایت به ترتیب ۱۶۰، ۳۲۰ و ۶۴۰ ترابایت است؛ ۱۶۰ ترابایت نوشتن اطلاعات تا قبل از مرگ به این معنی است که با روزی ۴۰ گیگابایت نوشتن نزدیک به ۱۱ سال عمر خواهد کرد. این ارقام توسط تولیدکنندگان اعلام میشود و گاه ممکن است در عمل شاهد عمر پایینتری باشیم نسبت به این ارقام باشیم؛ توصیه میکنیم حتما در هنگام خرید به میزان گارانتی، عمر اعلامی توسط کارخانه و تعهدات آن دقت کنید.
مشکل در سلولهای ذخیره اطلاعات اصلیترین دلیل خرابی SSDها و مشکل در هد نیز شایعترین دلیل تعویض هارددیسک محسوب میشود. معیارهای عمر برای حافظهها عموما کفه ترازو را به سمت SSDها سنگین کرده است ولی با این حال در مورد عمر حافظهها نمیتوان نظرقطعی داد و کارخانهها نیز عموما در مورد محصولات مرجوع شده و تعمیر آنها اطلاعاتی را رسانهای نمیکنند اما تحقیقات نشان میدهد که SSDها حداقل در بازهی سه سالهی اول عمر خود خرابیهای کمتری دارند.
اندازه و شکل
حافظههای SSD به دلیل مبتنی بودن بر تراشه از نظر ابعاد و وزن برندهی این بازی خواهند بود. در ابعاد یکسان وزن یک حافظه SSD تقریبا یک پنجم هارددیسک است و این نسبت در مورد M.2 بسیار کوچکتر است؛ به همین دلیل لپتاپها و اولترابوکها که در آنها وزن و فضا اولویت مهمی است، عموما در حال مهاجرت به حافظههای SSD از نوع M.2 هستند.
نویز و حرارت
حتی کم سروصداترین هارددیسکها هم هنگام کار یا حرکت بازوی خواندن و نوشتن، صدایی از خود تولید میکنند، مخصوصا اگر هارد قدیمی باشد یا روی شاسی فلزی سوار شده باشد، این سر وصدا بیشتر میشود. هرچه هارددیسک سرعت بیشتری داشته باشد، نویز آن بیشتر خواهد بود. در سوی مقابل SSD-ها قرار دارند و به دلیل اینکه بخش مکانیکی ندارند، هیچ نویزی تولید نمیکنند. از نظر تولید حرارت بهصورت کلی هارددیسکها سطح گرم بیشتری در حین کارکرد دارند اما دمای گرمترین نقاط این دو نوع حافظه تفاوت فاحشی با یکدیگر ندارند.
توان مصرفی
چون SSD بخش مکانیکی ندارد و نیازی به چرخش و حرکت بازو نیست، بنابراین انرژی مصرفی SSD، توسط اصطکاک یا نویز هدر نمیشود و آن را کارآمدتر جلوه میدهد. پس در صورت استفاده از SSD روی سرور یا سیستم دسکتاپ، توان مصرفی کمتری خواهید داشت. همچنین اگر از SSD روی لپتاپ یا تبلت استفاده کنید، عمر باتری بیشتری نصیبتان میشود. بهطور میانگین هارددیسک ۵ تا ۶ برابر مصرف بیشتری دارد.
نتیجهگیری
ظرفیت و قیمت مواردی است که هارددیسکها در آن برندهاند. اما اگر فاکتورهایی مانند سرعت، پایداری، وزن و ابعاد، نویز و عدم وجود پدیدهی قطعهقطعه شدن برای شما مهم باشد، سراغ SSD بروید. اگر قیمت و ظرفیت برایتان چندان مهم نیست، SSD برندهی مطلق است. خوشبختانه راهکار استفادهی ترکیبی از این نوع حافظهها در سالهای اخیر رواج بسیاری یافته است و سازندگان لپتاپ نیز به آن اقبال نشان دادهاند؛ اگر عاشق سرعت بالای SSDها هستید به راحتی با خرید یک حافظهی کمظرفیت از این نوع و استفاده از آن درکنار هارددیسک خود بسیاری جان تازهای به رایانهی خود خواهید داد.
درست است که از نظر طول عمر، SSD-ها تعداد دفعات محدودی برای خواندن و نوشتن در هر سلول دارند؛ اما این محدودیت به اندازهای طولانی است که به فکر خرید حافظههای جدید خواهید افتاد. اگر از این نظر نگران هستید، میتوانید وضعیت سلامت SSD را با استفاده از اطلاعات S.M.A.R.T چک کنید (مشابه همین کار را برای هارددیسک نیز میتوان انجام داد)؛ اگر درایو شما به انتهای عمرش نزدیک باشد، با استفاده از این اطلاعات میتوانید از آن باخبر شوید. چون هارددیسک دارای بخش مکانیکی است، بالاخره پس از استفادهی زیاد از کار خواهد افتاد، این در حالی است که هرگونه ضربهی شدید یا حتی تکان خوردن هنگام کار میتواند باعث پایان عمرش شود.
انتخاب ابزار ذخیرهسازی مناسب
SSD برای شما مناسب است یا HDD؟ بخشبندی زیر شما را در این انتخاب یاری میکند.
HDD
- کاربران چندرسانهای یا دانلودکنندگان فایلهای حجیم: این کاربران نیازمند حجم بالایی از ابزارهای ذخیرهسازی با قیمت ارزان هستند. بنابراین انتخاب اول آنها HDD است.
- خریدارانی که بودجهی محدودی دارند: کسانی که نیازمند فضای ذخیرهسازی با قیمت پایینی هستند، بالطبع باید سراغ هارددیسک بروند.
- کاربران عمومی: کاربران عمومی که دوست دارند فایلهای مدیای خود را دانلود و مشاهده کنند، بهتر است از هارددیسک استفاده کنند. ولی اگر فیلمها و موزیکهایتان را بهصورت استریم مشاهده میکنید، خرید SSD با ظرفیت کمتر و قیمت مشابه تجربهی بهتری برای شما خلق میکند.
SSD
- کسانی که عمرشان در جادهها میگذرد: افرادی که لپتاپشان را داخل کیف میگذارند و دائما در حال استفاده از آن و همچنین نیازمند کمی امنیت بیشتر هستند، بهتر است از SSD استفاده کنند.
- تشنگان سرعت: اگر میخواهید با سرعت بالا کارهایتان را انجام دهید و سیستمتان به محض روشن شدن بالا بیاید، پس سر کیسه را شل کنید و سراغ SSD بروید یا برای حجم بیشتر از یک HDD بهعنوان مکمل در کنار SSD استفاده کنید.
- کارهای مهندسی و گرافیکی سنگین: در بالا گفتیم که این کاربران سراغ HDD بروند. ولی اگر سرعت اجرای برنامه برای شما مهم است، میتوانید از SSD و HDD در کنار یکدیگر استفاده کنید. برنامه را روی SSD اجرا کنید و خروجی آن را به HDD انتقال دهید.
- آهنگسازان و موزیسینهای حرفهای: اگر در حال ضبط موسیقی در استودیو هستید و نمیخواهید صدای طنینانداز هارددیسک روی موسیقی شما شنیده شود، سراغ SSD بروید.
- استفادهی ترکیبی برای کاربران عمومی: کاربران عادی علاوه بر خرید ظرفیتهای پایین SSD در بازار میتوانند از ترکیب آن با HDD نیز استفاده کنند.
- گیمرهای خسته از لودینگ بازیها: حافظههای SSD تأثیری در نرخ فریم اجرای بازیها ندارند اما زمان لودینگ را تا حد زیادی کاهش میدهند.
راهکار بهینه: درایوهای ترکیبی و سیستمهای دوال درایو
در سیستم دوال درایو، از یک SSD بهعنوان درایو اصلی (درایو C) برای نصب ویندوز و برنامههای اصلی استفاده میشود و سایر درایوها (D یا E) روی هارد معمولی قرار میگیرند. این کار در تئوری خوب به نظر میرسد؛ ولی فضای درایو اصلی به دلیل محدودیتهای فضا نباید آنقدر کوچک در نظر گرفته شود که دست و پای کاربر را ببندد. مثلا حجم ۱۶ گیگابایت شاید برای نصب ویندوز کافی باشد؛ ولی نرمافزارهای کاربردی جای بسیار کمی برای نصب دارند و برخی از برنامهها نیز فقط در درایو اصلی نصب میشوند. حداقل اندازهای که برای نصب سیستمعامل و نرمافزارهای مهم مناسب باشد، ۱۲۰ یا ۱۲۸ گیگابایت است، البته حجم ۲۵۶ و بیشتر ایدهآل خواهد بود. از سوی دیگر سیستم مورد استفاده باید فضای فیزیکی کافی برای نصب دو درایو داشته باشد.
در اواسط دههی ۲۰۰۰، شرکتهای سازندهی هارددرایو مانند سامسونگ و سیگیت، به این نتیجه رسیدند که اگر از مقداری حافظهی فلش بهعنوان بافر برای هارددیسک استفاده کنند، سرعت هارددیسک را بالا خواهند برد و میتوانند یک هارددیسک با ظرفیت بالا و سرعت زیاد و با کمی قیمت بالاتر از هارددیسکهای معمولی داشته باشند. برای فایلها و دادههایی که زیاد مورد استفاده واقع میشوند، حافظهی فلش بهعنوان بافر عمل میکند و شما توانایی اجرا و بوت سریع برنامهها را دارید. با این حال درایوهای ترکیبی روی کاغذ فوقالعاده به نظر میرسند ولی در عمل، قیمت بالا و پیچیدگیهای پیادهسازی بیشتری از هاردهای معمولی دارند. این درایوها بیشتر برای کسانی که مدام از لپتاپشان استفاده میکنند و نیاز به فضای ذخیرهسازی زیاد و سرعت بوت کم دارند، کاربرد دارد. با اینکه درایو ترکیبی محصولی بین SSD و HDD است، نتوانسته جای هیچ یک از آنها را پر کند.
SSD و هارددیسک میتواند توسط فناوریهایی مانند فناوری پاسخ گویی هوشمند اینتل (SRT) با هم ادغام شوند. این روش همانند درایو ترکیبی است، با این تفاوت که از دو درایو جداگانه استفاده میکنید. در این روش SSD بهعنوان کش عمل میکند و سرعت بوت و اجرای برنامهها را بالا میبرد. همانند درایو ترکیبی در این روش نیز دسترسی به SSD امکانپذیر نیست. در استفاده از این روش SSD میتواند حجم ۱۶ گیگابایتی نیز داشته باشد؛ زیرا شما مستقیما سیستمعامل و برنامهها را روی SSD نصب نمیکنید و این فناوری با ادغام دو درایو و استفاده از SSD بهعنوان کش، سرعت سیستم را بالا میبرد. برای استفاده از این فناوری باز هم نیازمند فضا برای نصب دو درایو هستید، علاوه بر این مادربورد نیز باید از SRT پشتیبانی کند.
پشهها چیزی بیش از یک آفت هستند، آنها میتوانند ناقلان خطرناکی برای بیماریها باشند. یکی از ایدههای خلاقانه برای کنترل جمعیت حشرات، رها کردن پشههای نری است که ازلحاظ ژنتیکی چنان تغییر یافتهاند که فرزندان آنها زنده نمیمانند. اما بهنظر میرسد که چنین آزمایشی در کشور برزیل با شکست روبهرو شده است و اکنون ژنهایی از پشههای جهشیافته وارد جمعیت بومی شدهاند.
در آغاز، ایده عملی بهنظر میرسید. پشههای نر Aedes aegypti ازلحاظ ژنتیکی مهندسی شدند تا دارای یک ژن کشندهی غالب باشند. برایناساس، جفتگیری این نرها با پشههای موجود در طبیعت، میتوانست موجب کاهش تعداد فرزندان حاصل شود و آنهایی که زنده میماندند، چنان ضعیف بودند که به سن تولیدمثل نمیرسیدند. درنهایت، این برنامه باید جمعیت پشهها را در این منطقه بهشدت کاهش میداد. کاهش جمعیت پشهها بهمعنای کاهش بیماریهایی مانند تب دنگی، تب زرد، زیکا و مالاریا است که بهوسیلهی پشه منتقل میشوند و از آنجایی که فرزندان آنها بهاندازهی کافی زنده نمیمانند تا با هم جفتگیری کنند، ژنهای حشرات مهندسیشده باید بهطور سیستماتیک از مخزن ژنی جمعیت وحشی جدا بماند. بنابراین، تنها اثر قابل مشاهده باید کاهش جمعیت پشهها باشد. متاسفانه چنین اتفاقی نیفتاد. پژوهشگران دانشگاه ییل پشههای اطراف شهر ژاکوبینا در برزیل را مورد بررسی قرار دادهاند؛ جایی که بزرگترین آزمایش از این نوع طی چند سال گذشته انجام شده است. نهتنها تعداد حشرات طی ماهها پس از آزمایش کاهشی پیدا نکرد بلکه برخی از حشرات بومی ژنهایی را از پشههای مهندسیشده بههمراه داشتند. جفری پاول نویسندهی مقالهای که این موضوع در آن توضیح داده شده است، میگوید:
این ادعا وجود داشت که ژنهای حاصل از سویهی آزاد شده وارد جمعیت عمومی نمیشوند زیرا فرزندان آنها خواهند مرد. به نظر این موضوع اتفاق نیفتاد.
سویهی مهندسیشده پشه بهوسیلهی شرکتی به نام Oxitec توسعه یافته بود که قبلا مجوز FDA را برای انجام این نوع آزمایشها دریافت کرده بود. در مورد برزیل، بهمدت ۲۷ ماه، هر هفته حدود ۴۵۰ هزار پشه نر تغییر ژنتیکی داده شده در ژاکوبینا رها میشدند که درمجموع شامل دهها میلیون حشره میشد. بهمنظور نظارت بر این کار، پژوهشگران دانشگاه ییل، ژنوم سویهی مهندسیشده و نوع وحشی را قبل از آزاد کردن حشرات تغییریافته و سپس ۶، ۱۲، ۲۷ و ۳۰ ماه پس از آزاد کردن مورد بررسی قرار دادند. در پایان آزمایش شواهد آشکاری به دست آمد که نشان میداد ژنهای حشرات ترانسژنیک وارد ژنوم جمعیت وحشی شدهاند. اگرچه پشههای مهندسیشده فرزندان بسیار کمتری تولید میکردند اما بهنظر میرسید فرزندان حاصل بهاندازهی مورد انتظار ضعیف نیستند. ظاهرا برخی از آنها به بلوغ رسیده و با دیگر پشههای نوع خود جفتگیری میکنند.
مقالههای مرتبط:
در حالیکه در آغاز جمعیت پشهها کاهش پیدا کرد اما پس از ۱۸ ماه رشد جمعیت آغاز شد. پژوهشگران بر این گمان هستند که شاید پشههای ماده متوجه شده باشند و از جفتگیری با نرهای تغییریافته اجتناب کرده باشند. بدتر اینکه، آزمایش ژنتیکی ممکن است تأثیر مخالفی داشته باشد و پشهها را حتی مقاومتر کرده باشد.
حشرات موجود در منطقه اکنون از سه سویهی ترکیب شده با هم تشکیل شدهاند: حشرات بومی برزیلی و نیز سویههایی از کوبا و مکزیک یعنی دو سویهای که برای ایجاد حشرات ترانسژنیک با هم تلاقی داده شدند. غنیتر شدن مخزن ژنی میتواند موجب قدرتمندتر شدن پشهها شود. دانشمندان به مردم اطمینان میدهند که پشههای ترکیبی خطر سلامتی اضافهای ندارند اما هنوز جای نگرانی است. مشخص نیست که این اتفاق چه تأثیری روی انتقال بیماری یا دیگر روشهای کنترل داشته باشد. پاول میگوید:
این، غیر قابل پیشبینی بودن نتیجه است که نگرانکننده است. براساس مطالعات آزمایشگاهی میتوان پیشبینی کرد که تأثیر احتمالی ناشی از آزاد کردن پشههای ترانسژنیک چه خواهد بود اما باید در مراحل انجام چنین آزمایشهایی مطالعات ژنتیکی انجام شود که مشخص شود که آیا نسبتبه آنچه پیشبینی شده، اتفاق دیگری رخ داده است.
نتایج این پژوهش در مجلهی Scientific Reports منتشر شده است.
مرسدس بنز در طول ۸ سال تولید اتاق W221 اس کلاس بیش از ۵۰۰ هزار دستگاه از این خودروی لوکس را تولید کرد. اس کلاس اتاق W221 با این آمار فروش همچنان یکی از پرفروشترین نسلهای این خودروی آلمانی به شمار میرود. تعداد زیاد این خودرو در بازار سبب شد تا شرکت لورینسر اقدام به طراحی کیت تیونینگ پیشرانه و ظاهری برای این مدل کند. کیت تیونینگ جدید لورینسر برای مرسدس بنز اس کلاس بدون درنظرگرفتن مالیات ۱۱۹۶ دلار قیمت دارد. لورینسر برخلاف برخی تیونرها که فقط نسخههای قوی را تیونینگ میکنند برای اکثر کدهای اس کلاس کیت تیونینگ دارد. کیت جدید لورینسر قابلیت نصب در مدلهای S250 CDI، S320 CDI، S350 BlueTec، S350 CDI، S420 CDI و S500 CGI را دارد.
لورینسر یک کیت نیز برای مدل S63 AMG در نظر دارد که قدرت و گشتاور این مدل را از ۵۳۶ اسببخار و ۸۰۰ نیوتنمتر به ۵۹۵ اسببخار و ۹۵۰ نیوتنمتر افزایش میدهد. نسخههای سالهای آخر S63 AMG هم که ۵۶۳ اسببخار قدرت و ۹۰۰ نیوتنمتر گشتاور داشتند با نصب این کیت به قدرت ۶۲۲ اسببخار و گشتاور ۱۰۵۰ نیوتنمتر دست پیدا خواهند کرد. کیت مخصوص S63 AMG قیمتی در حدود ۱۳۰۰ دلار دارد.
در کنار کیتهای تقویت موتور، لورینسر کیت بدنهی جدیدی شامل سپرهای اسپرت جلو و عقب، رکاب جانبی اسپرت و دیفیوزر عقب را به قیمت ۵۲۵۸ دلار عرضه میکند. بخشهای دیگر مانند جلو پنجرهی کرومی و اسپویلر سقفی عقب نیز به ترتیب ۵۸۵ دلار و ۴۱۴ دلار قیمت دارند. گلگیرهای اسپرت نیز به قیمت ۱۸۲۱ دلار قابل خرید هستند. یک کیت کاهش ارتفاع مخصوص سیستم تعلیق وجود دارد که به قیمت ۴۴۱ دلار به مشتریان ارائه میشود. در نهایت نیز به رینگهای ۲۱ اینچی زیبای لورینسر به قیمت ۵۷۴ دلار میرسیم.
درایور گرافیکی ۲۶٫۲۰٫۱۶۰٫۹۹۹ اینتل، که این شرکت پردازندهساز کاملاً اتفاقی پست و حالا دیگر حذف کرده است، جزئیات چهار کارتگرافیک مستقل را همراه با پیکربندی احتمالی گرافیک مجتمع پردازندههای راکتلِیک (Rocket Lake) برملا میکند.
مقالههای مرتبط:
جلوتر که برویم، اینتل تمام محصولات گرافیکیاش (چه مستقل و چه مجتمع در داخل پردازنده) را با نام تجاری جدید Xe عرضه خواهد کرد. این تراشهساز با عرضهی کارتهای گرافیک مستقل در بخش میانی و پرچمدار بازار، برنامههای بزرگی برای رقابت با غولهای این عرصه، انویدیا و AMD دارد. کارتهای گرافیک اینتل با فناوری ۱۰ نانومتری ساخته و احتمالاً سال آینده عرضه خواهند شد.
درایور گرافیکی مذکور به اسم رمزهای DG1 و DG2 اشاره میکند که احتمالا دو حرف DG مخفف کلمات گرافیکمستقل (Discrete Graphics) باشند. محصولات DG1 و DG2 پسوندهای LP و HP هم دارند که احتمالاً مخفف توان پایین (Low-powered) و توان بالا (High-powered) باشند که میتواند روش اینتل برای تفکیک محصولات سطح بالا از محصولات ضعیفتر و سطح پائینش باشد.
; RKL HW
iRKLLPGT1H32 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
iRKLLPGT1HPro32 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
iRKLLPGT1S32 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
iRKLLPGT0P5S16 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
iRKLLPGT1U32 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
iRKLLPGT0P5U16 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
iRKLLPGT0 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
کاملاً مطمئن نیستیم که اعداد انتهایی دقیقا چه معنایی میدهند، اما اگر بهدرستی حدس زده باشیم، این اعداد نمایندهی تعداد واحدهای اجرایی (EUs) هستند که در اینصورت، خانوادهی DG2 میتواند شامل سه محصول مختلف با ۱۲۸، ۲۵۶ و ۵۱۲ واحد اجرایی (EUs) باشد. اگر بر مبنای تعداد EU بخواهیم قضاوت کنیم، احتمالاً محصولات خانوادهی DG2 در دستهی میانرده قرار میگیرند.
مقالههای مرتبط:
در اخبار دیگری، به پردازندههای RKL یا راکتلیک (Rocket Lake) در درایور گرافیکی اینتل اشاره شده بود. اگر احیاناً ترتیب نام پردازندههای اینتل را فراموش کردهاید، راکتلیک قرار است جانشین CML یا کامتلیک (Comet Lake) باشد. باید تأیید کنیم که راکتلیک هم از نود (node) پردازشی ۱۴ نانومتر استفاده خواهد کرد هرچند که ظاهراً قرار است تراشههای RKL از هر دو چیپلِت ۱۰ و ۱۴ نانومتری بهره ببرند. مطابق نقشهی راه اینتل، پردازندههای RKL باید در اواسط ۲۰۲۰ وارد بازار بشوند.
; RKL HW
iRKLLPGT1H32 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
iRKLLPGT1HPro32 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
iRKLLPGT1S32 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
iRKLLPGT0P5S16 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
iRKLLPGT1U32 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
iRKLLPGT0P5U16 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
iRKLLPGT0 = "Intel(R) UHD Graphics, RKL" "gfx-driver-ci-master-2624"
احتمالاً گرافیکهای مجتمع RKL در پیکربندیهای GT0 و GT0.5 و GT1 ارائه بشوند که البته فقط یک لیست اولیه بوده و احتمال دارد پیکربندی GT2 هم متعاقباً معرفی بشود. با نگاه به این اسامی رمز، حدس میزنیم که GT0 و GT0.5 دارای ۱۶ واحد اجرائی EU و مدل بالاتر GT1 هم تا ۳۲ واحد EU داشته باشد. البته GT1 ورژن pro هم خواهد داشت.
سامسونگ از فناوری جدیدی در ساخت درایوهای SSD رونمایی کرد که در صورت پیادهسازی نهایی احتمالا تأثیری شگرف بر افزایش عمر این دسته از محصولات ذخیرهسازی خواهد داشت. کرهایها فناوری جدید را با شعار پیشگامی نوآورانه در صنعت معرفی کردند.
نوآوری سامسونگ بهصورت نرمافزار مکمل درایو SSD و بهنام Fail-in-place یا FIP معرفی شد. طبق ادعای شرکت، فناوری جدید میتواند موجب نامیرا شدن درایوهای SSD هم بشود. از مشکلات همیشگی درایوهای SSD میتوان به فشار بر تراشهی درایو و توقف فعالیت آن اشاره کرد که احتمالا با روش جدید سامسونگ برای همیشه حل خواهد شد.
مقالههای مرتبط:
لایهی عایق که حفاظت از واحدهای ذخیرهسازی داخلی را در درایوهای SSD بر عهده دارد، عموما در اثر گذشت زمان و قرار گرفتن در معرض الکتریسیته از بین میرود. چنین روندی از اتفاقهای رایج در استفاده از درایوهای SSD محسوب میشود، چون این درایوها ناگذیر انتقال اطلاعات را از طریق سیگنالهای برقی انجام میدهند. با گذشت زمان جریان زیادی از لایهی عایق عبور میکند که درنهایت منجر به از بین رفتن آن میشود درنهایت امکان نوشتن دادههای بیشتر در آن بخش از درایو ذخیرهسازی از بین میرود.
با اینکه در طول زمان و عبور جریان زیاد از لایهی عایق، امکان نوشتن داده روی آن از بین برود، هنوز امکان خواندن دادههای موجود وجود دارد. سامسونگ با استفاده از همین حقیقت، فناوری جدید را توسعه داده است. قابلیت FIP سامسونگ امکان شناسایی غیرفعال شدن تراشههای NAND انفرادی را دارد. این فناوری سپس به نرمافزار داخلی SSD امکان میدهد تا دادهها را از آن بخش به بخش سالم با تراشهی NAND جدید منتقل کند. همهی فعالیتها بهصورت خودکار انجام میشود و کاربر نیازی به نگرانی دربارهی تراشهها ندارد.
فناوریهای دیگر موجود در صنعت SSD بهاندازهی FIP متمرکز بر کاربران نهایی درایوهای ذخیرهساز نیستند؛ کاربرانی که بهنوعی از تعویض و جایگزینی درایوها بهخاطر از بین رفتن تراشه خسته شدهاند. البته پیشرفتهایی که در فناوری مجازیسازی SSD و V-NAND انجام شده است، احتمالا برای کاربران تجاری هدف FIP کاربردی باشد. بههرحال فناوری جدید سامسونگ هم بهصورت مستقل برای کاربران نهایی یا همان مصرفکننده قابل استفاده نخواهد بود.
سامسونگ درحالحاضر فناوری خود را متمرکز بر مدلهای سروری PCIe 4 SSD معرفی کرد. از میان آنها میتوان خانوادههای PM1733 و PM1735 را نام برد که قطعا برای استفاده در دستگاههایی همچون لپتاپ مناسب نیستند. البته بهزودی در هر دوی این خانوادهها مدلهایی با فرم فاکتور Half Height, Half Length یا HHHL عرضه خواهد شد که برای استفاده در کامپیوترهای رومیزی مناسب هستند.
سامسونگ هیچ اطلاعرسانی دقیقی دربارهی قیمت مدلهای جدید SSD انجام نداد. البته با توجه به قیمت مدلهای قبلی میتوان پیشبینی کرد که برچسبهای قیمتی چند هزار دلاری برای آنها انتخاب شود. درنهایت کاربران عادی توانایی دسترسی به فناوری بهروز سامسونگ را نخواهند داشت و باید تا عرضهی پیشفرض آن در درایوهای SSD مخصوص مصرفکننده منتظر بمانند.
هر هفته، جالبترین و برترین عکسهای علمی از سراسر جهان را از نگاه زومیت تقدیم شما خوانندگان گرانقدر میکنیم. در دنیای پر رسانهی امروز، تصاویری هستند که به دلیل اهمیت رسانهای خود بارها و بارها دیده میشوند و به اشتراک گذاشته میشوند. اما از سوی دیگر، برخی از این تصاویر اگرچه با اهمیت باشند، مهجورانه به دست فراموشی سپرده میشوند. گاهی برخی از همین تصاویر، گفتنیهایی بیش از گزارشها و مقالات پر بازدید دنیای پر خبر امروز دارند. در ادامه به بررسی برخی از تصاویر علمی منتخب هفته بههمراه داستان نهفته در پَس هر کدام خواهیم پرداخت. با ما همراه باشد:
فراخوان آژانس فضایی اروپا برای اکتشاف دالانهای ماه
از آنجایی که ضربالاجل ناسا برای رفتن به ماه تا سال ۲۰۲۴ است. آژانس فضایی اروپا (ESA) هم میخواهد از این فرصت استفاده کند و غارها یا همان دالانهای گدازهی کره ماه را اکتشاف کند. آژانس فضایی اروپا، طی فراخوانی اعلام کرده که پذیرای پیشنهادها مختلف و راهکارهای پیشنهادی برای طراحی کاوشگرهای رباتیکی است که قابلیت اکتشاف این دالانهای گدازهای را داشته باشند. مهلت ارسال طرحهای پیشنهادی برای کاوشگر غارنورد آژانس فضایی اروپا تا ۳۱ اکتبر (۹ آبان) خواهد بود. کاوش و نقشهبرداری از این دالانها میتواند اطلاعات جدیدی را در مورد ساختار و ماهیت ماه فراهم کند.
در عین حال، قبلا دانشمندان پیشنهاد دادهاند که میتوان از دالانهای گدازه بهعنوان سکونتگاههای دراز مدت برای فضانوردان آینده در ماه استفاده کرد. چنین دالانهای زیر سطحی از فضانوردان در برابر پرتوهای کیهانی و اشعههای مضر دیگر محافظت کرده و احتمالا دسترسی و استخراج آبیخ و سایر منابع زیر سطحی را نیز امکانپذیر میکنند.
بزرگترین تلسکوپ جهان بیش از ۱۰۰ انفجار سریع رادیویی را کشف کرد
رادیو تلسکوپ چینیها برای اولینبار موفق به دریافت سیگنالهای ویژهای از کهکشانی در فاصلهی ۳ میلیارد سال نوری از زمین شده است. این سیگنالها که به «انفجارهای رادیویی سریع (FRB)» شناخته میشوند، پالسهای بسیار سریع و قدرتمندی از موجهای رادیویی هستند که بهسرعت محو میشوند. حال، تلسکوپ کروی با دیافراگم ۵۰۰ متری ملقب به «چشم آسمان» توانسته حدود ۱۰۰ پالس از این سیگنالهای مرموز را کشف کند. چشم آسمان بین روزهای ۱۰ اوت (۱۹ مرداد) تا حدود ۱۰ روز قبل، توانست بیش از ۱۰۰ سینگال را از یک چشمه کشف کند. دانشمندان هنوز اطلاع زیادی در مورد ماهیت این پالسهای انفجاری ندارند اما تصور میکنند، در صورت بررسی چنین امواج مرموزی، اطلاعات ارزشمندی از جهانهای دوردست و حتی اسرار شکلگیری کیهان به دست آورند.
ناسا برنده ۲ جایزه امی شد
اعضای پشتصحنه ناسا که توانسته بودند بهخوبی پرواز تاریخی کپسول فضایی دراگون اسپیسایکس به ایستگاه فضایی بینالمللی در ماه اردیبهشت امسال را پوشش دهند، موفق شدند در بخش هنرهای خلاق هفتادویکمین «جایزه اِمی (Emmy Awards)» برگزیده شوند. دلیل اهدای جایزه از سوی هیئت داوران آکادمی هنرها و علوم تلویزیون آمریکا، برنامه تعاملی فوقالعاده ناسا و اسپیسایکس برای به اشتراک گذاشتن این مأموریت مهم با مردم بهوسیله ویدئوهای زنده، عکسها و شبکههای اجتماعی اعلام شد.
جیم برایدنستاین، مدیر ناسا دقایقی پس از اعلام برندگان جایزه امی در توییتر شخصی خود نوشت:
همین حالا برنده جایزه امی شدیم که ما را یک گام به هدفمان یعنی فرستادن فضانوردان ناسا از خاک آمریکا به فضا نزدیکتر کرد. به همهی دستاندرکاران و کسانی که یاری رساندند ناسا این رویداد را با سایر (مردم آمریکا) به اشتراک بگذارد تبریک میگویم.
ناسا برنده دومین جایزه امی خود در بخش برنامه تعاملی اورجینال نیز شد
مأموریت آزمایشی اسپیسایکس که از آن به نام «مأموریت دمو-۱»یا «دیام-۱» نیز یاد میشود، مأموریت بدونسرنشین ۶ روزهای بهوسیله کپسول فضایی دراگون این شرکت خصوصی فضایی بود. اسپیسایکس بههمراه بوئینگ، یکی از شرکای تجاری ناسا در «برنامه خدمه تجاری (Commercial Crew Program)» است. هدف این برنامه در نهایت خاتمه به وابستگی ناسا به فضاپیماهای سایوز روسیه و انجام سفرهای فضایی از خاک آمریکا است. در همین حال ناسا در جایزه امی امسال جایزه دیگری را هم نصیب خود کرد. ناسا روز یکشنبه به افتخار پوشش ستایشبرانگیزش از فرود سطحنشین «اینسایت (InSight)» در مریخ که سال گذشته انجام گرفت نیز برنده دومین جایزه امی خود در بخش برنامه تعاملی اورجینال شد.
اروپاییها بهدنبال دستیابی به فضاپیماهای چندبار مصرفپذیر
شرکت «آریاناسپیس (Arianespace)» که بیشتر شهرتش را مدیون ساخت موشکهای آریان-۵ است، قصد دارد، موشکهای آینده خود را در صنعت هوافضا رقابتیتر سازد. همانطور که ممکن است از موشکهای چندبار مصرفپذیر فالکون ۹ و فالکون هوی اسپیسایکس حدس زده باشید، قابلیت چندبار مصرفپذیری همان ویژگی منحصر بهفردی است که فضاپیماهای اسپیسایکس را یک کلاس بالاتر از رقبایش قرار داده است. حال، آریاناسپیس میخواهد همین کار را انجام دهد. آریاناسپیس و مرکز ملی پژوهشهای فضایی فرانسه (CNES) اسفند ماه گذشته، تفاهمنامهای را برای ساخت یک «سکوی شتابدهنده» جدید به امضا رساندند که برای توسعه موشکهای جدیدِ چندبار مصرفپذیر مناسب خواهد بود. این سکو که «آریانورکز (ArianeWorks)» نام دارد، تمامی تیمهای پژوهشی را به زیر یک چتر خواهد برد و امکانات لازم برای تحقیق و توسعه را فراهم میکند. در تصویری مفهومی که مشاهده میکنید، یک نمونه اولیهی موشک «تمیس (Themis)» چندبار مصرفپذیر در حال بازگشت از مأموریت خود به زمین است.
۲۳۰ سال از کشف ستاره مرگ گذشت!
ویلیام هرشل، ستارهشناس بریتانیایی-آلمانی روز ۱۷ سپتامبر سال ۱۷۸۹، قمر میماس را کشف کرد. البته در آن زمان خبری از جنگ ستارگان نبود و هیچکس هم از «ستاره مرگ (Death Star)» و طبعا دارت ویدر خبر نداشت، اما با این وجود، شباهت این دو به هم انکار نشدنی است.
ستاره مرگ مجموعهی جنگ ستارگان
میماس، ۳۹۶ کیلومتر قطر دارد و کوچکترین جرم کیهانی است که توانسته به شکل یک کّره در بیاید و یکی از مشهورترین اقمار سیارهی زحل محسوب میشود. میماس ناهمواریها و دهانههای بسیاری دارد خصوصا دهانهی مشهور «ستارهی مرگ» که به افتخار ویلیام هرشل به «دهانهی هرشل» مشهورت است. این دهانه ۱۳۹ کیلومتری، حدود یک سوم کل قمر را تشکیل میدهد.
حل معمای چند ده ساله با گوگل مپس
ویلیام ارل مولت، کارگزار ۴۰ ساله شرکت واممسکن برای آخرین بار روز ۷ نوامبر سال ۱۹۹۷ دیده شد. او که به ندرت الکل مصرف میکرد، آن شب بر حسب اتفاق به یک باشگاه شبانه در لانتانا، فلوریدا رفت. براساس تحقیقات پلیس محلی، او آن شب حدود ساعت ۲۳ باشگاه شبانه را ترک کرد و سوار بر اتومبیلش شد. مولت در راه به همسرش زنگ زد و گفت که بهزودی به خانه خواهد آمد. اما مولت بیچاره، نه آن شب و نه هیچ شب دیگری به خانه برنگشت تا برای همیشه مفقودالاثر اعلام شود و سرانجام با وجود پیگیریهای مستمر خانواده و دوستانش، پروندهاش کاملا بسته شود. مولت برای بیش از دو دهه مفقودالاثر باقی ماند تا اینکه یک نقشهبردار محلی در شهر فلوریدا، در حال مشاهده تصاویر ماهوارهای گوگل مپس در محلهی خود، خودرویی را در حوضچهای پشت یک خانه پیدا کرد.
او بعدا نزد باری فی، صاحب ملک رفت و جریان را به اطلاع او و سپس مأمورین رساند. بالاخره دفتر کلانتری ناحیهی پالم بیچ گزارش داد، اتومبیل شناسایی شده یک ساترن سری اس ساخت شرکت ساترن کورپوریشن مدل ۱۹۹۴ متعلق به مولت است. این ملک در زمان مرگ مولت در حال ساختوساز بوده و جالب اینکه در طول مراحل مختلف احداث نیز آثار مولت کشف نشده بود. اما به گفته این نقشهبردار محلی، خودروی مولت از سال ۲۰۰۷ در گوگل ارث قابل مشاهده بوده، اما کسی متوجه آن نشده است.
کیسهدار باستانی استرالیا دو برابر یک خرس قطبی جثه داشته است!
میلیونها سال پیش، از اواخر دورهی الیگوسن تا اواخر پلیستوسن (۲۳ میلیون تا ۱۰ هزار سال قبل)، کیسهداران غولپیکری به نام «پالوركست آزیل (Palorcheste Azeal)» در شرق استرالیا زندگی میکردند. اکنون دانشمندان با بررسی دقیق اندام این غولهای باستانی اطلاعات بیشتری از آنها بهدست آوردند. به عقیده دانشمندان، پالورکست آزیل، بیش از ۱ تن وزن داشته است.
بهگفتهی دانشمندان، این گیاهخواران عظیمالجثه قدرت بالایی در خراشیدن و کندن شاخه و پوست درختان داشتهاند و دارای ویژگیهای خاصی بودند که قبلا در هیچ پستاندار دیگری دیده نشده است. صورت پالوركست آزیل نیز شباهت غریبی به تاپیرهای امروزی (پستاندارانی شبیه خوک با پوزههای کوتاه) داشته است.
این غروب ارغوانی اصلا طبیعی نیست!
هنگامی که آتشفشان سابقا خاموش «رایکوک (Raikoke)» روسیه تیر ماه امسال شروع به فوران کرد، ستونی از خاکستر و گازهای آتشفشانی را از دهانهی ۷۰۰ متری خود به جو زمین پرتاب کرد که حتی از ایستگاه فضایی بینالمللی قابل مشاهده بودند. اما تأثیرات این فوران آتشفشانی به همینجا ختم نشد. بلکه حالا دو ماه بعد، گلن رندال، عکاس و کوهنوردی در کلورادو متوجه رنگ غیرطبیعی مایل به ارغوانی غروبهای آفتاب در این منطقه شده است. در واقع بهگفتهی، پژوهشگران دانشگاه کلرادو در بولدر، بسیاری از مردم در سایر نقاط نیز متوجه طلوع و غروب آفتاب به رنگهای غیر طبیعی شدهاند. دانشمندان با فرستادن بالون سنجشگری بر فراز ۳۲ کیلومتری منطقهی وایومینگ در غرب آمریکا، دریافتند فوران آتشفشان رایکوک نقش عمدهای در این پدیده آبوهوایی داشته است. در واقع، بررسیها نشان داد، ذرات معلق در هوای ناشی از این فوران، ۲۰ برابر غلیظتر از حد عادی است و به همین جهت، منجر به این طلوع و غروبهای آفتاب منحصربهفرد شده است. پدیدهای که به «پراکندگی» مشهور است و در آن ذرات موجود در لایهی اوزن کره زمین، مانند دیاکسید گوگرد و خاکستر ناشی از فوران آتشفشانی، نور خورشید را بازتاب میدهند و در نتیجه موجب پخش شدن رنگهای خاصی در جو کره زمین میشوند.
گشتوگذاری در میان برترین عکسهای نجومی سال ۲۰۱۹
برندگان مسابقه «عکاسی نجومی ۲۰۱۹ اعلام شدند. برندگان امسال در بخشهای مختلف عکسهای خارقالعاده و دیدنی را از شفق قطبی و لکههای خورشیدی تا سحابیها بههمراه نماهای تماشایی از ماهگرفتگی به هیئت داوران مسابقه ارسال کرده بودند. مسابقه عکاسی نجومی امسال نیز به همت رصدخانه سلطنتی گرینویچ با همکاری شرکت «اینسایت اینوستمنت (Insight Investment)» و «مجله بیبیسی اسکای نایت (BBC Sky at Night Magazine)» برگزار شد. در رقابت عکاسی نجومی امسال که یازدهمین دورهی این رقابت بود، ۴۶۰۰ شرکتکننده (که رکوردی جدید برای رقابت محسوب میشد) از ۹۰ کشور جهان شرکت کرده بودند. برگزارکنندگان رقابت امسال بخش جدیدی به نام «جایزهی سِر پاتریک مور» را برای بهترین عکاسان تازهوارد نیز راهاندازی کرده بودند که بهطور مشترک به دو عکاس اهدا شد.
عکس: «هلال ماه در طول روز» برنده نفر دوم بخش «ماه ما (Our Moon)»؛ عکاس: رافائل ریوز از کشور اسپانیا
لازلو فرانسیس مجارستانی برای عکس «در میان سایهها»ی خود جایزه برتر مسابقه عکاسی نجوم ۲۰۱۹ به ارزش ۱۰ هزار پوند (۱۲٫۳۵۰ دلار آمریکا) را نصیب خود کرد. عکس ترکیبی فرانسیس، ۲۵ مرحلهی ماهگرفتگی یا خُسوف ۲۱ ژانویه ۲۰۱۹ (۱۱ دی ۱۳۹۷) را به زیبایی به تصویر کشیده بود.
«بن، فلوید و مرکز»: برنده جایزهی بخش«مردم و فضا (The People and Space)»، این تصویر عکاس و سگش را در زیر مریخ، زحل و مرکز کهکشان راه شیری نشان میدهد. عکاس: بِن بوس از کشور انگلستان
اوانا ساندو، یکی از اعضای هیئت داوران مسابقه عکاسی نجومی ۲۰۱۹ از رصدخانه جنوبی اروپا در بیانیهای اعلام کرد:
در سالی كه ۵۰ سال از نخستین فرود انسان روی ماه سپری شد، مناسب دیدیم که برندگان کلی امسال عکسهای پویا و دیدنی از ماه را ثبت کنند.
جایزه بهترین عکاس تازهوارد بهطور مشترک به شوچانگ دونگ به دلیل عکس تکرنگ زیبای او از تپههای ماسهای و ستارگان در چین و به راس کلارک به دلیل تصویر دیدنی او از صورت فلکی شکارچی (به آن اوریون یا جبار نیز گفته میشود) اهدا شد.
عکس: «در میان سایهها» برنده اصلی رقابت عکاسی نجومی ۲۰۱۹ و همینطور نفر اول بخش ماه ما؛ عکاس: لازلو فرانسیس از کشور مجارستان
«جواهرات صورت فلکی شکارچی» عکاس: راس کلارک، یکی از دو برنده بخش تازهواردان یا جایزه سِر پاتریک مور عکاسی نجومی ۲۰۱۹، در این تصویر خارقالعاده میتوانید نمای دیدنی از صورت فلکی شکارچی را مشاهده کنید.
«جواهرات صورت فلکی شکارچی»
عکس خیرهکنندهی «هلال ماه در طول روز» که توسط رافائل ریوز گرفته شده بود نیز رتبه دوم را در بخش ماه ما به خود اختصاص داد. در همین حال، عکس دیدنی آلن فریدمن که آتشبازیهای خورشید را به زیبایی هرچه تمامتر به تصویر کشیده بود، جایزه اول را در بخش «خورشید ما (Our Sun)» به دست آورد. در بخش «کهکشانها (The Galaxies)» هم جایزه نفر اول از آن رالف وال اولسن شد که عکس دیدنی از کهکشان بیضوی موسوم به «NHG 3923» ثبت کرده بود.
عکس«نظارهگر» که از شفق قطبی کوه افوریوکامن در نروژ گرفته شد، برنده بخش «شفق قطبی (The Aurorae)» شد، عکاس: نیکولای بروگر از کشور آلمان
سایر برندگان جایزه عکاسی نجومی امسال شامل بِن بوش بود که برای عکسی از سگش فلوید و آسمان پر شکوه ورای آن دو به او اهدا شد. اندی کیسلی برای به تصویر کشیدن طوفان شن سرتاسری در مریخ، لازلو فرانسیس برای نسخهی مادون قرمز سیارهی زحل، وانگ ژن برای عکس خیرهکننده خود از ستارگان بر فراز مغولستان و ایگناچیو دیاز بوبیلو برای عکس خود سحابی آزادی از دیگر برندگان مسابقه عکاسی نجومی امسال بودند.
«بازگشت بانوی سبزفام»: عکس بسیار ستودنی در بخش شفق قطبی بود. این تصویر دیدنی در دریای لیمفوجرد، دانمارک گرفته شده است. عکاس: روسلان مرزیلیوکوف از کشور لیتوانی
توماس کِرسس، یکی دیگر از اعضای هیئت داوران و ستارهشناسی از رصدخانه سلطنتی بریتانیا، در بیانیهای گفت:
هر سال استانداردها ارتقا پیدا میکنند و شرکتکنندگان با روشهای خلاقانهی جدیدی هنر خویش را به منصه ظهور میرسانند. برندهی جایزه اصلی امسال رویکردهای منحصر بهفردی در حوزهی ستارهشناسی و همینطور عاطفی با فُرم هنری جذابی ارائه کرده بود که تا مدتها پس از دیدنش به یاد میماند.
«در میان تاریخچهی آسمان» برنده بخش «شنل آسمان (Skycapes)»، این تصویر که در منطقه اجینا، مغولستان گرفته شده بود رتبهی اول را به خود اختصاص داد. عکاس: وانگ ژانگ از کشور چین
«پیکرهی سحابی آزادی» برنده بخش «ستارگان و سحابی (Stars and Nebula)». این تصویر دیدنی که توسط ایکناچیو دیا بوبیلو از آرژانتین ثبت شده، به زیبایی دستهای زایشگاه ستارهای را در این سحابی به تصویر کشیده است
نوجوان ۱۱ سالهی هلندی، دیوی فان در هوین، رتبه نخست در بخش «عکاسی نجومی جوان سال (Young Astronomy Photography of the Year)» را با عکس «گل ستارهای» از سحابی گل سرخ به خود اختصاص داد.
«گل ستارهای»
عکس «در آغوش کوهستان، در قلبِ کیهان»
در همین حال، عکسهای دو عکاس نجومی ایران نیز در بین عکسهای برگزیدهی نجومی سال ۲۰۱۹ قرار داشتند. مجید قهرودی با عکس «در آغوش کوهستان، در قلبِ کیهان» و مسعود قدیری نیز با عکس «بندر شرفخانه و دریاچه ارومیه» در بین نامزدهای نهایی حضور داشتند. میتوانید عکسهای کامل برندگان و همچنین نامزدهای نهایی رقابت عکاسی نجومی ۲۰۱۹ را از اینجا مشاهده کنید.
راز دلدادگان مودنا همچنان سربهمُهر باقی ماند
بررسیهای جدید دانشمندان نشان میدهد که اسکلتهای معروف به «دلدادگان مودنا» احتمالا دو همرزم یا خویشاوند نزدیک بودهاند. اسکلتهای معروف به دلدادگان مودنا، یک جفت اسکلت بسیار عجیب ۱۶۰۰ ساله هستند که در حالتی غریب دست در دست هم دفن شده بودند. اکنون، یافتههای جدید نشان میدهد، برخلاف تصورات پیشین، این دو دلداده سابق زن و مرد نبودند، بلکه هر دو مرد بودند. اسکلتهای این دو ۱۰ سال قبل در گورستان باستانی در ایتالیا کشف شد. متأسفانه بهدلیل آسیبدیدگی اسکلتها سالیابی این دو نفر امکانپذیر نبود. به همین جهت، تمام تصورات با توجه به شکل قرارگیری اجساد و نوع دفن بهسوی یک زوج دلداده سوق داده شده بود. با این حال، چنین دفنهایی نهتنها غیرعادی بودند، بلکه به ندرت گزارشهای از آن در دست است. در واقع تنها چند نمونه از این دست تدفینها وجود دارد، از جمله دلدادگان ۶۰۰۰ ساله والدارو در ایتالیا یا زوج یونانی که بین ۴۵۰۰ تا ۵۰۰۰ قدمتگذاری شدند.
حال، فدریکو لوگلی، باستانشناسی از دانشگاه بولونیا و همکارانش عنوان کردهاند که چنین دفنی در دوران باستان متأخر ایتالیا (بین سدههای دوم تا هشتم م) بسیار نادر بوده است. دلدادگان مودنا در یک گورستان باستانی متعلق به قرن چهارم تا ششم م بههمراه ۱۱ اسکلت دیگر کشف شدند که بسیاری از آنها دارای علائمی از صدمات و جراحات زیاد بودند. دانشمندان اکنون با بررسی پروتئینهای مینای دندان اسکلتها توانستند، جنسیت دو اسکلت را شناسایی کنند. تصور میشود، این دو در هنگام مرگ ۲۰ سال داشتهاند. اما دلیل دفن این چنینی این دو هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد. پژوهشگران به دلیل وجود شواهد جنگ و درگیری، این دو را برادر یا پسر عموی هم میدانند که در نبردی جانکاه جان دادهاند و در کنار هم در گورستانی جنگی دفن شدهاند.
راهپیمایی فضایی، فرانکلین چانگ دیاز
عکسی که مشاهده میکنید، ژوئن سال ۲۰۰۲ (خرداد ۱۳۸۱) از فرانکلین چانگ دیاز، فضانورد ناسا در هنگام راهپیمایی فضایی در ایستگاه فضایی بینالمللی ثبت شده است. چانگ دیاز این راهپیمایی فضایی را در هنگام مأموریت «استیاس-۱۱۱» از مأموریتهای شاتل فضایی ناسا انجام داد. چانگ دیاز در این مأموریت، مجموعه بازوهای مکانیکی «کَنادا آرام-۲ (Canadarm-2)» را نصب کرد که امکان جابهجایی محموله و اجسام مختلف را در طی راهپیماییهای فضایی فراهم میکرد. این ابزار مکانیکی همانطور که از نامش پیداست، ساخت آژانس فضایی کانادا بود. چانگ دیاز از اولین فضانوردان اسپانیاییتبار (کاستاریکاییالاصل) ناسا بود که توانست طی هفت مأموریت شاتل فضایی شرکت کند و رکورد این مأموریتها را که سابقا در اختیار جری ال راس بود به نام خود ثبت کند.
ارتباط تصویری برد پیت با فضانورد ناسا در ایستگاه فضایی بینالمللی
برد پیت که امروز رسما فیلم «بهسوی ستارگان (Ad Astra)» او در ایالات متحده آمریکا و سایر کشورهای دنیا اکران شد، روز دوشنبه، گفتگوی زندهای را با ایستگاه فضایی بینالمللی انجام داد. برد پیت در فیلم بهسوی ستارگان به کارگردانی جیمز گری، نقش فضانوردی را ایفا کرده که در جستجوی پدرش سفر دور و درازی را در منظومه شمسی انجام میدهد. در این ارتباط تصویری که برد پیت از مقر اصلی ناسا در واشنگتن با ایستگاه فضایی بینالمللی انجام شد، مکالمه چند دقیقهای با نیک هاگ فضانورد ناسا داشت.
مقالههای مرتبط:
معمولا برای حفظ روحیه فضانوردان ایستگاه فضایی، به جز گفتگوهای صوتی و تصویری با خانواده و عزیزان، افراد مشهور هم گاهیاوقات با فضانوردان ناسا تماس میگیرند. اما روی خط آمدن یک هنرپیشه برای فضانوردان ایستگاه فضایی تازگی داشت. پیت از نیک هاگ سؤال کرد که آیا فیلمش بهلحاظ علمی واقعبینانه بود. این نکته را ذکر کنیم، با اینکه فیلم بهصورت رسمی از امروز اکران میشود، فضانوردان ناسا شانس تماشای زودهنگام فیلم را داشتند.
برد پیت در نقش روی مکبراید
برد پیت همچنین از فضانورد ناسا سؤال کرد که آنچه در فیلم از زندگی در شرایط بیوزنی بازسازی کردهاند، چطور بوده است. نیک هاگ در جواب گفت آنچه او و همکارانش در این فیلم سینمایی انجام دادند بسیار خوب بود، اما (برد پیت) احتمالا از زندگی واقعی در شرایط بیوزنی بیش از شرایط بازسازی شده لذت خواهد برد. چرا که او در فضا آزادانه در هوا غوطهور میشود، در حالی که در استودیوهای فیلمسازی هنرپیشگان معمولا باید از سیمها و قلابهای خاصی معلق باشند یا اینکه کل فرايند بهوسیله جلوههای ویژه رایانهای انجام شود. پیت به نظر کنجکاوی زیادی در مورد زندگی فضانوردان داشت و از هاگ در مورد آزمایشهای فضانوردان در فضا، راهپیمایی فضایی و چگونگی تنظیم ساعت بدن سؤال کرد. فضانوردان در طول شبانهروز ۱۶ بار طلوع و ۱۶ بار غروب آفتاب را میبینند، به همین جهت، خوابیدن در فضا از چالشهای عمدهی فضانوردان است. در پایان، این مصاحبه که حدود ۲۰ دقیقه طول کشید، برد پیت به شوخی از فضانورد ناسا سؤال کرد که آیا او از جرج کلونی در فیلم «جاذبه (Gravity)» نقشآفرینی بهتری داشته؟
نیک هاگ هم در پاسخ به هنرپیشه مشهور هالیوود گفت:
بله، مطلقا کار تو بهتر بود.
میتوانید از اینجا ارتباط تصویری برد پیت و نیگ هاگ را بهصورت کامل تماشا کنید.
دو جوان هلندی در منطقه ۵۱ بازداشت شدند!
دو جوان هلندی که بهدنبال ورود به منطقه ۵۱ بودند، در هنگام ورود غیرقانونی در نوادا بازداشت شدند. این دو در دادگاه محلی گناهکار شناخته شده و انتظار میرود طی هفتهی آینده به هلند استرداد داده شوند. تیس گرانزیر، یوتیوبر ۲۰ ساله هلندی که بههمراه دوست ۲۱ سالهاش، یاکوب اسویپ بازداشت شدند در بیانیه ویدئویی که توسط دفتر کلانتری شهرستان نای، نوادا منتشر شد، اعلام کردند:
ما قصد نداشتیم، دردسری درست کنیم، اما همهچیز به یکباره از دستمان خارج شد. ما از اشتباه خود درس گرفتهایم.
تیس گرانزیر بههمراه یاکوب اسویپ
به گفته کریس اربیا، دادستان ناحیهی نای، گرانزیر و اسویپ روز دوشنبه در دادگستری حاضر شدند و به جرم ورود غیر مجاز و پارک غیرقانونی مقصر شناخته شدند. این دو با گذشت ۱۰ روز از بازداشت، با پرداخت جریمه و تعهد قانونی آزاد میشوند. اما تعهد این دو شرایط خاصی دارد؛ هر دو باید از نزدیکی به محل معروف به ناحیه ۵۱ جدا پرهیز کرده و تا یک سال آینده به محوطهی امنیت ملی نوادا نزدیک نشوند. در صورت پرداخت جریمه که برای هرکدام ۲۲۸۰ دلار آمریکا خواهد بود، این دو بهزودی آزاد میشوند.
اربیا در این همین رابطه به خبرنگاران گفت:
برای ما مهم بود که این مردان جوان در زندان بهسر ببرند و جریمه قابلتوجهی بپردازند. ما این جرم را جدی میگیریم و مردم باید بفهمند ما از این نوع کارهای بیمعنی بهراحتی نمیگذریم.
گرانزایر خود را یوتیوبر معرفی کرده و ظاهرا کانالی در یوتیوب دارد که بیش از ۷۳۵ هزار مشترک دارد. افسران پلیس پس از دستگیری این دو چندین دوربین، تلفنهمراه، لپتاپ و یک پهپاد را در وسایلشان پیدا کردند. علاوه بر این پس از بررسی دوربین متهمان (با رضایت متهمان)، فیلمهایی از منطقه امنیت ملی نوادا مشاهده شد که در دوربینهای این دو ضبط شده بود. همانطور که قبلا در زومیت گزارش داده بودیم، اواخر تیر ماه کمپینی اینترنتی برای حمله به منطقه سِری ۵۱ شروع شد. با وجودی که تاکنون میلیونها نفر در آن ثبتنام کردند، اما مشخص نیست در رویداد اصلی که قرار است امروز (۲۰ سپتامبر) برگزار شود، چه تعدادی حاضر شوند.
زنده شدن امیدها برای نجات کرگدن سفید شمالی
دانشمندان در یک موقعیت دشوار برای احیای کرگدن سفید شمالی هستند. حال به نظر میرسد، یک قدم به نجات این گونهی تقریبا در حال انقراض نزدیکتر شدهاند. دانشمندان اعلام کردند، قادر به ایجاد دو رویان کرگدن سفید شمالی شدهاند و این رویانها را بهزودی به مادر جایگزین منتقل خواهند کرد. كنسرسیوم بینالمللی از دانشمندان ۷ تخمک از دو ماده کرگدن باقیمانده از این گونه، یک مادر و دختر به نامهای «نایجن» و «فاتو» را که هر دو برای بارداری پیر هستند گرفتند.
سودان، آخرین نوع کرگدن سفید شمالی نر که در سال ۲۰۱۸ بر اثر وخامت اوضاع سلامتی کُشته شد
توماس هیلدبراندت، رئیس بخش مدیریت تولید مثل مؤسسه پژوهشهای باغوحش و حیاتوحش لایبنیتس، در بیانیهای اعلام کرد:
ما امروز، در این مسیر سنگلاخی، به یک نقطهعطف مهم رسیدیم که به ما امکان پیگیری مراحل بعدی برای نجات کرگدن سفید شمالی را میدهد.
این دو رویان از تخمکهای فاتو و اسپرم منجمد شدهی «سودان»، آخرین نوع کرگدن سفید شمالی نر ایجاد شدند. دانشمندان اعلام کردند، رویانها هماکنون در نیتروژن مایع نگهداری میشوند تا بهزودی به یک کرگدن ماده در باغوحشی در آمریکا منتقل شوند. این فناوری جدید ممکن است در آینده نزدیک برای سایر گونههای در معرض خطر کارکردهای مؤثری داشته باشد.
هواوی در سالهای اخیر تحت فشار سیاستهای آمریکا و متحدانش قرار داشت. همین فشارها و تهدیدها تاحدودی فروش گوشیهای هوشمند آنها را کاهش داد. ازطرفی شرکت چینی با جدیت به توسعهی فناوریهای مخابراتی خود در جهت اتصال 5G ادامه میدهد و هیچ خللی در آنها وارد نشده است.
طبق گزارش جدید EETAsia، هواوی ادعا میکند که درحال حاضر ۲۰۰ هزار ایستگاه مخابراتی با قابلیت اتصال به شبکهی 5G را به مشتریان بینالمللی عرضه کرده است. در صورت صحت این ادعاها میتوان گفت این شرکت هنوز در فناوری 5G پیشتازی میکند.
مقالههای مرتبط:
هواوی در ماه ژوئن گفته بود که ۱۵۰ هزار ایستگاه مخابراتی 5G را به مشتریان عرضه کرده است و تا پایان سال جاری مجموع آنها را به نیم میلیون عدد افزایش خواهد داد. افزایش ۳۰ درصدی فروش در دورهی سهماهه نشان میدهد که فشارهای آمریکا آنچنان تأثیری روی عملکرد هواوی خصوصا در بازار 5G نداشتهاند. شایان ذکر است اکنون آمریکا، انگلستان و آلمان برای تأمین تجهیزات 5G خود بهدنبال شرکتهای دیگر هستند. آنها نگرانی از اجرای برنامههای جاسوسی را بهعنوان دلیل عدم همکاری با هواوی اعلام میکنند.
رن ژنگفی مدیرعامل هواوی در مصاحبهای با اکونومیست، به ادعاها پیرامون نگرانی از امنیت تجهیزات شرکتش پاسخ داد. او گفته بود که هواوی حاضر است جزئیات مالکیت معنوی، کد و جزئیات فنی فناوری 5G خود را به خریداران احتمالی عرضه کند. بهعلاوه خریداران امکان ایجاد تغییر در کدهای منبع تجهیزات را هم دارند تا با هر سیاست مورد نظر، کدهای احتمالی جاسوسی یا در پشتی را در آنها بررسی کنند. درحالحاضر پروژههای پیادهسازی 5G در مناطق گوناگون بهنظر سالم و بدون چالش میآیند. دراینمیان هواوی باید بهدنبال خروج از بنبست کنونی باشد تا بهمرور خود را به بازارهای پرسود اروپایی وارد کند.
موفقیت در فناوری 5G
بررسی و تحلیل موفقیت کنونی هواوی در فضای 5G دشوار است. تعداد کمی از رقبای آنها، آمار فروش ایستگاههای مخابراتی را منتشر میکنند. بهعلاوه ابزاری برای اعتبارسنجی ادعاهای این شرکت هم وجود ندارد. امروز هواوی ادعا میکند که دوسوم از شبکههای 5G خارج از چین از تجهیزات آنها استفاده میکنند.
با وجود عدم عرضهی آمار دقیق، میتوان با مقایسههایی کلی وضعیت هواوی را در بازار تخمین زد. بهعنوان مثال سافتبانک پیادهسازی 5G را با سرعت مناسبی در ژاپن انجام میدهد و با پیادهسازی ۱۱،۲۱۰ ایستگاه، تقریبا ۶۰ درصد از این کشور را پوشش داده است. سامسونگ در ماه آوریل اعلام کرد که ۵۳ هزار ایستگاه را به سه اوپراتور اصلی کرهی جنوبی تحویل میدهد. بهعلاوه Shanxi در شمال چین از ۳۰ هزار ایستگاه برای پوشش کامل استان Xhanxi استفاده میکند. درمقابل، آمارهای شرکت آلمانی Deutsche Telekom نشان میدهد آنها با استفاده از ۱۲۹ مرکز مخابراتی، بهدنبال پوشش پنج شهر بزرگ کشور هستند.
آمار ۲۰۰ هزار ایستگاه مخابراتی تاحدودی بلندپروازانه بهنظر میرسد. بهعلاوه با توجه به محدود بودن شبکههای زندهی 5G در حال حاضر، نمیتوان چنین آماری را آنچنان دقیق و صحین دانست. بههرحال در کشورها و شرکتهای گوناگون، شاهد افزایش آمار ایستگاههای 5G هستیم. دراینمیان ارائهی آمارهای قابلتوجه از سوی هواوی استراتژی تهاجمی برای نشان دادن حجم فعالیت محسوب میشود. ازطرفی همین استراتژی در میان تهدیدها و اختلافهای ایجادشده از سوی آمریکا و انگلستان، روزنهی امیدی برای توسعهی فناوری 5G خواهد بود.
همانطور که گفته شد تعداد محدودی از رقبای هواوی در صنعت 5g، آمار قراردادهای خود را منتشر میکنند. البته قطعا آمار آنها در ابعاد و مقیاس با هم تفاوت دارد. نوکیا در ماه ژوئیه اعلام کرد که ۴۵ قرارداد تجاری برای تأمین تجهیزات 5G دارد. دراینمیان اریکسون هم ادعای انجام ۲۴ قرارداد با اوپراتورهای متعدد در اروپا و آمریکا دارد. بههرحال برخی از اوپراتورها از تأخیر در تحویل تجهیزات توسط این دو شرکت میگویند که باعث کاهش سرعت ارائهی فناوری از سوی آنها شده است.
هواوی ادعا میکند که ۵۰ قرارداد پیادهسازی فناوری 5G دارد. چنین آماری قطعا آنچنان بیشتر از رقبا نیست، اما بههرحال فناوری آنها تاکنون موجب توسعهی بسیار سریع فناوری در کشورهای هدف شده است. نوکیا و اریکسون اکنون قراردادهای پرسود خوبی در آمریکا و اروپا دارند، درحالیکه اکثر موفقیتهای هواوی در کشورهای حوزهی آسیا و اقیانوسیه رقم میخورد.
غول مخابراتی چین امروز ادعا میکند که در صدر شرکتهای فعال در حوزهی 5G قرار دارد. آنها تعداد بالای فروش و تحویل ایستگاههای مخابراتی را بهعنوان سند برتری خود بیان میکنند که تاحدود زیادی هم قابلقبول است. دراینمیان درآمد سود عملیاتی فاکتورهای مهمی برای اندازهگیری قدرت هستند که در برخی موارد از فاکتور فروش هم اهمیت بالاتری پیدا میکنند. در هر دو صورت رقبای هواوی فاصلهی زیادی با آن ندارند. از رقبای مهم میتوان به ZTE اشاره کرد که اکنون مذاکراتی جدی را برای توجیه فناوری خود با کشورهای مهم اروپایی و آمریکایی در جریان دارد.
تحریمهای آمریکا فشار عملیاتی زیادی را بر هواوی وارد میکند. بههمین دلیل آنها بهدنبال راههای جایگزین هستند تا هرچه بیشتر با کشورها و اوپراتورهای بیشتری وارد همکاری شوند. پیدا کردن خریداران متفرقه و باز کردن کدهای منبع و مالکیت معنوی فناوری احتمالا تاحدودی نگرانیها را پیرامون امنیت تجهیزات هواوی کاهش میدهد. البته با ادامه پیدا کردن جنگ تجاری آمریکا و چین، چالشهای امنیتی نیز اهمیت بیشتری پیدا میکنند و شاید منجر به کاهش سرعت پیشرفت این شرکت شوند.
درنهایت آمارهای کنونی نشان میدهد که هواوی در بازار 5G موفق بوده است. آنها رکورد خوبی از فروش تجهیزات به کشورهای گوناگون دارند، اما احتمال افزایش رقابت از شرکتهای دیگر و حتی تصاحب جایگاه برتر هواوی، دور از انتظار نخواهد بود.
اپل شب گذشته سیستمعامل iOS 13 را بهصورت رسمی برای دستگاههایی که پیشتر اعلام کرده بود، در دسترس قرار داد. بااینحال کوپرتینوییها از همین حالا خودشان را برای انتشار نخستین بهروزرسانی سیستمعامل جدیدشان یعنی iOS 13.1 آماده میکنند.
در حالی که ابتدا اعلام شده بود اپل قصد دارد iOS 13.1 را در کنار سیستمعامل جدید iPadOS در تاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۹ (۸ مهر ۱۳۹۸) منتشر کند، اما ظاهرا این شرکت تصمیم گرفته تاریخ انتشار سیستمعاملهایش را ۶ روز جلو بیاورد. بر این اساس نسخهی جدید آیاواس بههمراه آیپد اواس قرار است در تاریخ ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۹ (۲ مهر ۱۳۹۸) در دسترس قرار گیرند.
iOS 13.1 شامل محتوایی است که در ابتدا قرار بوده شب گذشته از طریق iOS 13 راهی گوشیهای اپل شوند، اما بنابه دلایلی این اتفاق رخ نداده است تا کوپرتینوییها مجبور شوند محتوای یادشده را در قالب بهروزرسانی جداگانهای منتشر کنند. در نسخهی جدید iOS 13 امکان بهاشتراکگذاری زمان تقریبی رسیدن به منطقهی هدف با دوستان در اپلیکیشن اپل مپس فراهم شده است.
مقالههای مرتبط:
یکی از مهمترین ویژگیهای iOS 13.1 برطرف ساختن باگهایی است که هماکنون در iOS 13 وجود دارند. بررسی رسانههای مختلف از iOS 13 از وجود برخی باگها در آن خبر میدهند که ظاهرا قرار است در تاریخ ۲ مهر با انتشار نسخهی ۱۳.۱ برطرف شوند. یکی از مهمترین باگهایی که iOS 13.1 برطرف میکند، یک مشکل امنیتی است که مدتی پیش چند پژوهشگر حوزهی امنیت در صفحهی قفل iOS 13 پیدا کرده بودند.
برخی دیگر از ویژگیهای معرفیشده برای iOS 13 نظیر امکان بهاشتراکگذاری آهنگ در بین دو جفت ایرپاد یا قابلیتهای جدید HomeKit که هماکنون در دسترس نیستند، قرار نیست با iOS 13.1 به گوشیهای آیفون بیایند. بااینحال اپل میگوید ویژگیهای یادشده در تاریخی نامشخص در پاییز پیشرو در دسترس قرار خواهند گرفت.
از طرفی سیستمعامل iPadOS را داریم که اپل مدتی پیش آن را بهصورت رسمی بهعنوان سیستمعاملی جداگانه برای تبلتهای سری آیپد معرفی کرد. در واقع از این پس iOS قرار است تنها بهعنوان سیستمعامل آیفون و آیپاد شناخته شود و آیپد از سیستمعاملی مجزا بهره خواهد گرفت. این نخستین بار در تاریخ است که اپل سیستمعاملهای موبایلیاش را از یکدیگر جدا میکند. iPadOS قرار است بهمرور زمان بهعنوان یک سیستمعامل مستقل اما با پایه و اساس مشترک با iOS توسعه یابد. دقیقا همچون آنچه که امروزه برای watchOS و tvOS میبینیم.
یک خردهفروشی آنلاین چینی بهنام JD.com روز گذشته پردازندهی جدیدی را با نام AMD Ryzen 5 3500X در وبسایت خودش قرار داد. براساس شایعات مختلف، پردازندهی یادشده بهاحتمال زیاد قرار است نسخهی ارتقاءیافتهی پردازندهی دیگری با نام AMD Ryzen 5 3500 باشد که اخیرا جزئياتی در رابطه با آن به فضای مجازی راه پیدا کرده بود.
ظاهرا AMD قصد دارد با طراحی و تولید چندین پردازندهی مرکزی جدید، بخش مهمی از سهم بازار پردازندههای اقتصادی را از چنگ اینتل دربیاورد. جدیدترین شایعهی مرتبط در این زمینه مدعی است که AMD نهتنها روی Ryzen 5 3500 بلکه روی مدل دیگری از آن با نام Ryzen 5 3500X هم کار میکند تا آنها را بهزودی روانهی بازار کند.
خردهفروشی آنلاین JD مدعی شده است که Ryzen 5 3500X یک پردازندهی ۶ هستهای با ۶ ترد است و از فرکانس پایهی ۳.۶ گیگاهرتز بهره میگیرد. افزون بر اینها، ظاهرا پردازندهی جدید AMD فرکانس بوست ۴.۱ گیگاهرتز دارد و از توان طراحی حرارتی (TDP) معادل ۶۵ وات بهرهمند است. AMD Ryzen 5 3500X احتمالا دارای ۳۲ مگابایت کش L3 خواهد بود.
در ضمن اگر اخبار جدید درمورد پردازندههای سری Matisse شرکت AMD را دنبال کرده باشید میدانید که مشخصات یادشده برای Ryzen 5 3500X تاحد بسیار زیادی همان مشخصات پردازندهی Ryzen 5 3500 هستند با این تفاوت که گفته میشود مدل 3500 قرار است دارای تنها ۱۶ مگابایت کش L3 باشد. خردهفروشی JD مدعی است که AMD قصد دارد در پردازندهی Ryzen 5 3500X از خنککنندهی Wraith Stealth استفاده کند.
در جدول زیر میتوانید نظارهگر مشخصات فنی منتسب به پردازندههای AMD Ryzen 5 3500 ،AMD Ryzen 5 3500X و رقیب آنها یعنی Intel Core i5-9400F باشید:
مدل پردازنده / مشخصات فنی | تعداد هسته | تعداد ترد | فرکانس پایه | فرکانس بوست | کش L3 | توان طراحی حرارتی (TDP) | لاینهای PCIe | حافظهی رمِ موردپشتیبانی | قیمت عرضه |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
AMD Ryzen 5 3500X* | ۶ عدد | ۶ عدد | ۳.۶ گیگاهرتز | ۴.۱ گیگاهرتز | ۳۲ مگابایت | ۶۵ وات | ۲۴ عدد PCIe 4.0 | رم دوگانهی DDR4-3200 | نامشخص |
AMD Ryzen 5 3500* | ۶ عدد | ۶ عدد | ۳.۶ گیگاهرتز | ۴.۱ گیگاهرتز | ۱۶ مگابایت | ۶۵ وات | ۲۴ عدد PCIe 4.0 | رم دوگانهی DDR4-3200 | نامشخص |
Intel Core i5-9400F | ۶ عدد | ۶ عدد | ۲.۹ گیگاهرتز | ۴.۱ گیگاهرتز | ۹ مگابایت | ۶۵ وات | ۱۶ عدد PCIe 3.0 | رم دوگانهی DDR4-2666 | ۱۸۲ دلار |
مشخصات فنی پردازندههایی که در کنار نام آنها علامت * دیده میشود، هنوز بهصورت رسمی تأیید نشده است
براساس آنچه خردهفروشی JD.com فاش کرده، پردازندهی Ryzen 5 3500X قرار است بهطور مشخص رقیب پردازندهی Core i5-9400F اینتل باشد. هردوی این پردازندههای مرکزی دارای تعداد هسته و ترد مشابه هستند و از توان طراحی حرارتی (TDP) معادل ۶۵ وات بهره میگیرند. افزون بر اینها، دو پردازندهی یادشده فرکانس بوست مشابهی دارند. اما شباهتهای بین Ryzen 5 3500X و Core i5-9400F در همینجا به پایان میرسد.
براساس آنچه JD.com ادعا میکند، Ryzen 5 3500X حداقل روی کاغذ پردازندهی قدرتمندتری بهحساب میآید. ظاهرا پردازندهی AMD دارای فرکانس پایهی ۷۰۰ مگاهرتز بیشتر از پردازندهی اینتل است؛ همچنین Ryzen 5 3500X بهمیزان ۲۳ مگابایت کش L3 بیشتری دارد و از PCIe 4.0 در کنار ماژول رم DDR4-3200 پشتیبانی میکند.
در ادعاهای مطرحشده توسط JD.com همچنین به نحوهی عملکرد دو پردازندهی Ryzen 5 3500X و Core i5-9400F در دنیای واقعی بههنگام اجرای بازیهای ویدئویی اشاره شده است. ظاهرا این خردهفروشی پردازندههای یادشده را در سیستمی مجهز به کارت گرافیک Nvidia GeForce GTX 1660 قرار داده و بررسیهای مختلفی را با آنها انجام داده است.
آمار منتشرشده نشان میدهند که عملکرد Ryzen 5 3500X از لحاظ گیمینگ تا حد بسیار زیادی شبیه عملکرد Core i5-9400F است. چیزی که بیشتر از همه منتظر دیدن آن هستیم، رقابت بین این دو پردازنده هنگام انجام کارهایی نظیر رندرینگ است؛ جایی که تراشهی ساخت AMD میتواند عملکرد درخشانی از خود نشان دهد.
موفقیت Ryzen 5 3500X در بازار بهمیزان بسیار زیادی وابسته به سیاستهای قیمتگذاری AMD خواهد بود. قیمت عرضهی پردازندهی Core i5-9400F معادل ۱۸۲ دلار اعلام شده است، البته بهطور معمول میتوان چنین پردازندهای را با قیمت پایینتر نظیر ۱۴۰ دلار هم تهیه کرد. خردهفروشی JD.com قیمت احتمالی Ryzen 5 3500X را ۱٬۰۹۹ یوآن معادل ۱۵۵ دلار اعلام کرده است. البته این را فراموش نکنید که کاربران میتوانند با پرداخت هزینهی بیشتر (۱۹۹ دلار) پردازندهی قدرتمندتر AMD Ryzen 5 3600 را نیز تهیه کنند. اگر AMD پردازندههای جدیدش را همقیمت با Core i5-9400F عرضه کند، میتواند چالشی جدی برای اینتل ایجاد کند.
دو سال قبل در یکی از شبهای سرد و زمستانی کالیفرنیا بود که پژوهشگران توانستند تنها باکمک هوای سرد شبهنگام، یک لامپ کوچک را روی پشت بام دانشگاه استنفورد روشن کنند. البته این لامپ نور چندان زیادی نداشت؛ ولی همین آزمایش کوچک برای اثبات امکان تولید انرژی تجدیدپذیر حتی در ساعات پس از غروب آفتاب کافی بود.
بهتازگی وی لی و شانهوی فن از دانشکدهی مهندسی دانشگاه استفورد بههمراه آسواث رامان، دانشمند علم مواد از دانشگاه کالیفرنیای لس آنجلس توانستهاند دستگاهی را تولید کنند که با هدایت جریان هوای گرم یهجای مانده از روز به بخش در معرض هوای سرد، ولتاژ خروجی تولید میکند. رامان میگوید:
پژوهش ما نشاندهندهی فرصت موجود در بهرهگیری از انرژی سرمای فضای آزاد بهعنوان یک منبع انرژی تجدیدپذیر است. ما فکر میکنیم این [پژوهش] مبنای یک فناوری مکمل برای انرژی خورشیدی خواهد بود. با اینکه توان خروجی بهطرز چشمگیری پایینتر است، ولی میتوان در ساعاتی کارکرد داشته باشد که سلول خورشیدی قادر به تولید نیست.
انرژی خورشیدی با تمام مزایایی که دارد، یک منبع انرژی ۲۴ ساعته محسوب نمیشود. البته میتوان بخشی از انرژی را در یک باتری بزرگ ذخیره کرد یا حتی از انرژی مازاد برای پمپاژ آب به یک مخزن استفاده کرد. اما تا زمانیکه این راهکارها بهصورت تجاری درآیند، میتوان روی انرژی تجدیدپذیر دسترسپذیر در ساعات شب حساب کرد.
بیشتر مردم در ساعات پس از غروب آفتاب به منازل خود بازمیگردند و این همان زمانی است که شبکهی برق معمولا با حداکثر تقاضای انرژی در بخش خانگی و شهری مواجه است. متاسفانه در حال حاضر ما اغلب برای جبران این کمبود انرژی به سوختهای فسیلی روی میآوریم. این موضوع برای افرادی که به شبکهی برق دسترسی ندارند، بهمعنای محدودیت بیشتر در استفاده از انرژی برق و تجهیزات پرمصرف خواهد بود.
شانهوی فن از جمله کارشناسانی است که نیاز به انرژی تجدیدپذیر در طول ساعات شب را به خوبی درک کرده است. او روی فناوری مربوط به چندین دستگاه مشابه کار کرده که یکی از آنها شامل نوعی سلول فتوولتائیک است که میتواند با جذب تشعشعات حرارتی ناشی از زمین گرمشده در طول روز مقداری الکتریسیته تولید کند. البته کارکرد صحیح این ابداع هوشمندانه تاحدودی وابسته به طول موج نور ساطعشده از جسم گرم خواهد بود؛ ولی با این حال چنین تجهیزی میتواند بهخوبی نحوهی کار با اثر ترموالکتریک را نشان دهد.
حتما قبلا درمورد ترموکوپل چیزهایی شنیدهاید. این وسیله میتواند تفاوت دمایی میان دو منبع را بهشکل اختلاف ولتاژ نشان دهد. در نهایت با برقراری مدار الکتریکی و مصرف انرژی الکتریکی، انرژی گرمایی نیز از منبع گرم به منبع سرد هدایت میشود.
با دانستن این اصول اولیه، توضیح سازوکار نظری دستگاه جدید نیز چندان پیچیده نخواهد بود. چالش اصلی تنها این است که موادی را بیابیم که بتواند یک ولتاژ قابلملاحظه را با کمک اختلاف دمایی موجود در محیط سرد ایجاد کند.
برای اینکه بتوانیم هزینهها را کنترل کنیم، تیم مذکور موادی را بهکار گرفتهاند که در دسترس عموم مردم است. آنها یک ژنراتور ترموالکتریک ارزان تهیه کردند و آن را به یک دیسک آلومینیومی مشکیرنگ متصل کردند. این دیسک رو به آسمان قرار میگیرد و انرژی گرمایی جذبی خود را به هوای سرد شبهنگام ساطع میکند. ژنراتور نیز در داخل یک محفظهی پلیاستایرن عایقبندیشده قرار میگیرد و تنها یک دریچهی کوچک شفاف نسبتبه نور فروسرخ روی آن تعبیه میشود. خروجی ولتاژ ژنراتور نیز به یک لامپ LED کوچک متصل است.
طی مدت زمان ۶ ساعت پس از غروب آفتاب، محفظه با کاهش دمای هوای محیط بهآرامی خنکتر میشود. این روند تا رسیدن دمای هوا در پشتبام به آستانهی دمای منجمدکنندهی نیمه شب ادامه مییابد و همانطور که حرارت از زمین بهسوی آسمان میرود، ژنراتور کوچک تعبیهشده نیز جریان برق کافی برای روشنماندن چراغ را فراهم میآورد.
مقالههای مرتبط:
در بهترین حالت، دستگاه میتواند ۰.۸ میلیوات برق تولید کند؛ با توجه به سطح اشغالشده میتوان گفت چگالی تولید انرژی حدود ۲۵ میلیوات در هر متر مربع خواهد بود. این میزان انرژی شاید بتواند برای بهراهانداختن یک سمعک شنوایی کافی باشد. چنانچه تعداد کافی از این تجهیزات را به یکدیگر متصل کنید، شاید بتوانید یک رقص نور لیزری جذاب را نیز راهاندازی کنید. واضح است که فعلا نمیتوان تولید انرژی زیادی را از این تجهیز انتظار داشت.
با این حال، همین نمونهی اولیه نیز میتواند نقطهی شروع مناسبی برای یک فناوری باشد. تیم پژوهشی میگوید تحت شرایط مناسب و درصورت بهینهسازی فناوری، تولید انرژی تا میزان ۵۰۰ میلیوات در هر مترمربع دور از ذهن نخواهد بود. رامان میگوید:
صرفنظر از بحث روشنایی، ما باور داریم که این فناوری میتواند بهشکلی گسترده برای تأمین انرژی در مناطق دورافتاده و هر جای دیگری که نیاز به تولید انرژی در شب باشد، مورد استفاده قرار گیرد.
ما معمولا بهدنبال ایدههایی درخشان برای ایجاد یک انقلاب در بحث انرژیهای تجدیدپذیر هستیم؛ با این حال، این قضیه نباید موجب غفلت ما از راهکارهای سادهتر و کوچکتر در این حوزه شود. راهکارهایی مانند همین فناوری اخیر میتواند بخشی از نیازهای شبانهی ما را تأمین کنند.
نتایج این پژوهش در ژورنال ژول بهچاپ رسیده است.
AMD مراسم عرضه نسل جدید پردازندههای سرور اپیک (EPYC) در اروپا را در شهر رم ایتالیا برگزار کرد. این شرکت علاوه بر معرفی پردازندههای دیتاسنتر Epyc Rome و صد رکورد جهانی که به ثبت رسانیدهاند، از چند محصول جدید سرور نیز پرده برداشت.
پردازنده Epyc 7H12 با ۶۴ هسته، ۱۲۸ رشته پردازشی و توان طراحی حرارتی (TDP) بسیار بالای ۲۸۰ واتی، به حداقل سرعت کلاک ۲.۶ گیگاهرتز و حداکثر ۳.۳ گیگاهرتز دست یافته که بهترین عملکرد میان پردازندههای سری اپیک روم تا بدین لحظه به شمار میرود.
پردازندههای سری EPYC Rome |
هستهها / رشتهها |
فرکانس پایه / حداکثر |
کش L3 (مگابایت) |
TDP (وات) |
قیمت واحد |
7H12 | 64 / 128 | 2.6 / 3.3 | 256 | 280 | ? |
7742 | 64 / 128 | 2.25 / 3.4 | 256 | 225 | $6,950 |
7702 | 64 / 128 | 2.0 / 3.35 | 256 | 200 |
$6,450 |
AMD این تراشه جدید را که برای رسیدن به نهایت عملکرد نیاز به خنکسازی مایع دارد، برای مصارف پردازشی با عملکرد بالا (HPC) طراحی کرده است. شرکت فرانسوی ATOS نیز از Bullsequana XH2000 پرده برداشت؛ ابررایانهای هیبریدی با پشتیبانی از تراشههای جدید 7H12 که برای مقیاس اگزا طراحی شده است.
این سیستم که از Epyc 7H12 پشتیبانی میکند، با فناوری پیشرفته خنکسازی با آب به عملکرد ۴.۲ ترافلاپس از هر تراشه دست مییابد؛ این رقم 7H12 را از 7742 که پیش از این قدرتمندترین عضو خانواده اپیک بود، ۱۱ درصد سریعتر میکند.
مقالههای مرتبط:
همانطور که احتمالا میدانید پردازندههای ۷ نانومتری اپیک نسبت به همتای ۱۴ نانومتری اینتلی خود دارای مزیت تراکمی هستند که منجر به تعداد هسته بیشتر میشود. همچین لیتوگرافی ساخت پیشرفتهتر منجر به کاهش توان مصرفی و افزایش کار انجام شده در هر وات میشود که موضوعی بسیار مهم در دیتاسنترها است. سرعت کلاک و حافظهی کش بیشتر و قیمت رقابتیتر، از سایر مزایای سری اپیک AMD نسبت به رقبای اینتلی خود به شمار میرود. با در نظر گیری تمامی این موارد و معماری Zen 2 بازسازیشده که در این تراشهها IPC (تعداد عملیات در هر چرخه) را حدود ۱۵ درصد افزایش داده، استفاده از PCIe نسخه چهار و کانالهای حافظه بسیار سرآمد، پردازندههای اپیک دیگر بهعنوان جایگزینهای اینتل شناخته نمیشوند. این پردازندهها در حال حاضر سردمداران پردازندههای سرور به شمار میروند.
اما سرورهای چندمنظوره به میزان عرضه این پردازندهها نیز نیمنگاهی دارند تا بتوانند از داشتن مجموعهای کامل از تراشهها در سیستمهای تجاری خود با پشتیبانی از آخرین نرمافزارها و قراردادهای خدمات OEM، اطمینان حاصل کنند. AMD نیز وارد همکاری با پیشتازان صنعت سرور شده تا آنها را از حیث مقبولیت و عرضه بالای محصولات خود خاطرجمع کند.
شرکت Dell EMC بهتازگی از محصولات تجاری سرور خود که برای سرورهای فوق متراکم تک سوکته و دو سوکته در نظر گرفته شدهاند، پردهبرداری کرد. سرورهای تک سوکته یکی از اصلیترین زمینههای تمرکز AMD به شمار میرود زیرا پردازندههای این شرکت نسبت به همتای اینتل Xeon خود دارای تعداد هستههای بسیار بیشتری است. Dell EMC از PowerEdge R7515 خود برای ثبت یک رکورد جدید جهانی TPCX-V بهره برده، دستیابی به عملکردی با ۲۸۰ درصد بهبود نسبت به نسل قبل پردازندههای سرور Epyc.
این رکورد جدید به جرگه سایر رکوردهایی که از سوی همکاران AMD (و نه خود AMD) پیوسته و حال به بالای صد عدد برای پردازندههای جدید EPYC Rome رسیده است. AMD همچنین راهکارهایی دیگر نیز تدارک دیده است. برای مثال سیستمهایی از سوپرمیکرو که با تأکید بر اتصال PCIe 4.0 اپیک، از تعداد بالایی از پردازندههای گرافیکی پشتیبانی میکنند. همچنین شروع به استفاده از IBM Cloud، نوکیا و OHVcloud که به اکوسیستم در حال گسترش سیستمهای روم افزوده خواهند شد. همچنین همکار بنیانگذار AMD یعنی TSMC از همکاری نزدیک خود با این شرکت گفته و R&D، از شاخههای این شرکت، به محصولات آتی و اکوسیستم روم افزوده خواهد شد.
AMD همچنین چندین آمار برای تأکید بر برتری و ارزش پردازندههای EPYC Rome نسبت به پردازندههای اینتل کرده است. البته پرواضح است که تمامی بنچمارکهای منتشرشده از سوی سازندگان با کمی اغراق همراه بوده اما برتری پردازندههای اپیک روم بر سری Xeon اینتل در بسیاری از جوانب، انکارناشدنی است. با در نظرگرفتن پشتیبانی سختافزاری و نرمافزاری گسترده AMD، اپیک روم واضحا دشمن نوظهور و بالقوه پردازندههای Xeon اینتل هستند.
دیدگاه شما در این باره چیست؟ به نظر شما اینتل نیازمند چه تمهیداتی برای بازگشت قدرتمندانه به بازار سرورها است؟ آیا AMD میتواند چیرگی خود بر بازار سرورها را حفظ کند؟ دیدگاههای خود را با ما و سایر کاربران زومیت به اشتراک بگذارید.
چگونگی تولد نوزاد تأثیر عظیمی روی میکروبیوم او، جامعهی میکروبی که در بدن مستقر میشود، خواهد داشت. این نتیجهی بزرگترین مطالعهی انجامشده در زمینهی میکروبیوم نوزادان تازه متولد شده است که شاهد محکمی را فراهم میکند که نشان میدهد کودکانی که از مجرای طبیعی تولد به دنیا میآیند، نسبتبه آنهایی که طی عمل سزارین متولد میشوند، میکروبهای متفاوتی دارند. مطالعه نشان میدهد نوزادانی که طی سزارین به دنیا میآیند، فاقد سویههایی از باکتریهای روده هستند که در کودکان و افراد بالغ سالم دیده میشود. درعوض، رودهی آنها حاوی میکروبهای مضری است که در بیمارستانها شیوع دارد. در این مطالعه که حدود ۶۰۰ تولد مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفته، این موضوع مورد بررسی نگرفته است که آیا تفاوتهای میکروبی میتواند روی سلامت در مراحل بعد زندگی تأثیر داشته باشد. ترور لاولی میکروبیولوژیست مؤسسهی ولکام سنگر در هینکستون که یکی از نویسندگان این مقاله است بر این موضوع اشاره میکند که حضور باکتری مسبب بیماری جای نگرانی دارد. او میگوید:
سطح تجمع پاتوژنهای بیمارستانی در این کودکان تکاندهنده است. من وقتی برای اولینبار دادهها را میدیدم، نمیتوانستم آن را باور کنم.
پژوهشهای گذشته به این نکته اشاره کردهاند که نوزادانی که طی سزارین به دنیا میآیند، درمقایسهبا نوزادانی که بهطور طبیعی به دنیا میآیند، نمیتوانند برخی از میکروبها را از مادر دریافت کنند. این مشاهدات باعث شد که برخی از والدین در تلاش برای بازیابی میکروبهای از دسترفته، نوزاد خود را در معرض مایعات واژینال قرار دهند. اما این عمل که با عنوان بذرپاشی واژینال (vaginal seeding) شناخته میشود، بحثبرانگیز است و ایمنی و اثربخشی آن تأیید نشده است. لاولی میگوید محدودیتهای مطالعات گذشته مانند اندازهی کوچک و نمونهگیری محدود، به این معنا است که مشخص نشده است که آیا روش تولد نوزاد روی میکروبیوم او تأثیر میگذارد.
نوزادانی که بهطور طبیعی به دنیا میآیند، درمقایسه با نوزادانی که ازطریق سزارین متولد میشوند، با میکروبهای متفاوتی روبهرو میشوند
پژوهشگران با همکاری ماماها و پزشکان سه بیمارستان در لندن و لستر، DNA میکروبهای موجود در مدفوع ۵۹۶ نوزاد را نمونهبرداری و توالییابی کردند. از این نوزادان، ۳۱۴ مورد بهطور طبیعی و ۲۸۲ نوزاد طی سزارین به دنیا آمده بودند. نمونهبرداری در روزهای ۴، ۷ و ۲۱ پس از تولد انجام شد. اختلاف بین میکروبیوم رودهی این نوزادان کاملا آشکار بود. نوزدادن متولد شده ازطریق سزارین فاقد سویههایی از باکتریهای کامنسال (باکتریهایی که بهطور طبیعی در افراد سالم دیده میشوند) بودند درحالی که این باکتریها بخش اعظم جامعهی میکروبی رودهی نوزادانی که تولد طبیعی داشتند، را تشکیل میدادند. درعوض، رودهی نوزادان سزارینی تحت سلطهی باکتریهای فرصتطلبی مانند انتروکوک و کلبسیلا بود که در بیمارستانها وجود دارند. لاولی میگوید تفاوت چنان واضح بود که من میتوانستم نمونهای از یک کودک بگیرم و با اطمینان بالا بگویم شیوهی تولد او چگونه بوده است.
مقالههای مرتبط:
با این حال، ماهها پس از تولد، بهاستثای جنس متداول باکتری کامنسالی که باکتروئیدس نامیده میشود، میکروبیوم نوزادان به هم شبیه شد. این نوع باکتری در میکروبیوم نوزادان سزارینی وجود نداشت یا در سطوح بسیار پایینی دیده میشد. نه ماه بعد، بهطور میانگین هنوز در حدود ۶۰ درصد از این نوزادان تعداد کمی از این باکتری را داشتند یا به کلی فاقد آن بودند. پژوهشهای گذشته نشان دادهاند که برخی از گونههای باکتروئیدس روی سیستم ایمنی میزبان خود تأثیر گذاشته و به کاهش التهاب کمک میکنند.
برای ارزیابی بهتر میکروبهایی که در رودهی نوزادان سزارینی تجمع پیدا میکنند، گروه لاولی صدها سویهی باکتری موجود در نمونههای مدفوع را کشت دادند. توالییابی ژنوم، ژنهای مسئول مقاومت آنتیبیوتیکی و بیماریزایی را شناسایی کرد و تأیید کرد که این سویهها مربوط به باکتریهای فرصتطلبی هستند که در بیمارستانها شایعاند.
اثرات سلامتی
مطالعهی لاولی بخشی از یک پروژهی پژوهشی بزرگ با عنوان مطالعهی بیبی بیوم (Baby Biome Study) است که هدف آن پیگیری وضعیت هزاران نوزاد دیگر تا زمان کودکی است. مطالعات اپیدمیولوژیکی نشان میدهد که خطر ابتلا به آسم و چاقی در مراحل بعدی زندگی در کودکانی که طی سزارین متولد میشوند، بیشتر است. لاولی میگوید که با مطالعهی تعداد کافی از کودکان، گروه او میتواند این موضوع را مشخص کند که آیا روش تولد و تغییرات میکروبیومی تأثیری روی سلامتی کودکان میگذارند. جوزف نئو نوزادشناس دانشکده پزشکی دانشگاه فلوریدا میگوید که احتمالا عوامل پشتصحنهی روش تولد در اختلاف در میکروبیوم نقش داشته باشند.
مادرانی که طی عمل سزارین زایمان میکنند، آنتیبیوتیکهایی را دریافت میکنند که میتواند از جفت عبور کند. نوزادان آنها مدت بیشتری در بیمارستان میمانند و نسبتبه نوزادانی که از راه طبیعی متولد میشوند، دیرتر شیر حاوی میکروب مادر را دریافت میکنند. راب نایت، میکروبیولوژیست دانشگاه کالیفرنیا میگوید که این مطالعه باید به شناسایی سویههای خاصی از میکروبها که میتوان آنها را به نوزادان سزارینی داد تا میکروبیوم آنها شبیه کودکان متولد شده از راه طبیعی شود، کمک میکند. وی پیش از این آزمایش کوچکی را درمورد بذرپاشی واژینال انجام داده بود و این رویه را درمورد دختر خودش که ازطریق سزارین متولد شده بود، به کار برد.
لاولی، همبنیانگذار شرکتی که درمانهای میکروبی ارائه میدهد، میگوید که شاید بتوان میکروبیوم نوزاد تازه به دنیا آمده را به این شیوه تغییر داد. اما او تأکید میکند که نتایج آخرین مطالعهی او از روش بذرپاشی واژینال حمایت نمیکند. لاولی میگوید:
ایدهی قرار دادن میکروبهای نامشخص در کودکانی که ازنظر سیستم ایمنی توسعه نیافتهاند، بسیار مخاطرهآمیز است. دادههای ما از آن حمایت نمیکند. این (کار) مرا بسیار عصبانی میکند.
به دلیل اختلافات تجاری میان ایالات متحده و چین، گوشی هوشمند جدید شرکت هواوی، میت ۳۰ و میت ۳۰ پرو بدون فروشگاه گوگل پلی یا هرگونه سرویس گوگل عرضه خواهند شد. این موضوع بدین معنا است که اپهایی مانند گوگل مپ، جیمیل یا مرورگر کروم روی این گوشی بهطور پیشفرض نصب نشده و گوگل پلیای هم برای دریافت اپلیکیشنهای ضروری خود نخواهید داشت.
این موضوع خبری بسیار مهم و مخرب برای عرضه پرچمدار جدید این غول فناوری چینی است. بازاریابیهای این شرکت در خارج از چین بدون تکیه بر فروشگاه نرمافزاری گوگل و اتکا به فروشگاههای شخص ثالث، بسیار تحت تأثیر قرار گرفته و اعتماد به آن بسیار سخت خواهد شد. هواوی روی توسعهدهندگان ناموآشنای اپلیکیشنها سرمایهگذاری کرده تا به این شرکت بپیوندند اما مشخص نیست که مشتریان نیز همراه این توسعهدهندگان به محصولات این شرکت جذب میشوند یا خیر.
چرا هواوی نمیتواند از اپلیکیشنهای گوگل استفاده کند؟
بهعنوان بخشی از تحریمهای دولت آمریکا علیه هواوی، این شرکت نمیتواند هیچ قراردادی برای استفاده از محصولات سختافزاری و سرویسهای تولیدشده از سوی شرکتهای آمریکایی به امضا برساند. این دستور از زمانیکه هواوی به لیست سیاه دپارتمان تجارت آمریکا اضافه شد، اعمال شده و شرکتهای آمریکایی و هواوی را از تبادل با یکدیگر محروم میسازد.
مقالههای مرتبط:
این بدین معنا است که هواوی نمیتواند لایسنس گوگل برای دسترسی به محصولات نرمافزاری این شرکت در پکیج سرویسهای موبایل گوگل (GMS) دریافت کند. این پکیج شامل اپلیکیشن و سرویسهای نامآشنای گوگل است که معمولا بهطور پیش نصب روی گوشیها وجود دارند. اپلیکیشنهایی مانند مرورگر کروم، کلاینت جیمیل، جستجوی گوگل، گوگل استیستنت و ترنسلیت. فروشگاه نرمافزاری گوگل پلی و سرویسهای پلی نیز جزوی از GMS اند. هیچ راهی برای دسترسی به میلیونها اپلیکیشن موجود روی گوگل پلی بدون داشتن لایسنس GMS وجود ندارد.
GMS مجزا از سیستمعامل اندروید است که سیستمعاملی متنباز بوده و تحت نسخه دوم لیسانس متنباز آپاچی است. هواوی همچنان قادر به ساخت بهروزرسانی با بهرهگیری از پروژه متنباز اندروید (Android Open Source Project) است. البته این عمل ممکن است وقفهای در آمادهسازی و دریافت بهروزرسانیهای امنیتی مستقیم از سوی گوگل ایجاد کند که تهدیدی برای دستگاههای هواوی به شمار میآید.
هواوی چه برنامهای برای گذر از این مشکل دارد؟
در انتهای مراسم معارفه هواوی میت ۳۰، مدیرعامل هواوی، ریچارد یو بهطور خلاصه نبود GMS روی این دستگاهها را تأیید نمود. بهجای این پکیج، کاربران از اپلیکیشن پیشنصبشده AppGallery و مجموعه سرویسهای موبایل هواوی (HMS) برخوردار خواهند بود. طبق اعلام هواوی بیش از ۴۵ هزار اپلیکیشن با قابلیتهای HMS Core ادغام شده و بیش از ۳۹۰ میلیون کاربر فعال ماهانه در این فروشگاه وجود دارد. این اعداد بزرگ اند اما اپگالری نه از حیث کاربران و نه از حیث برنامهها در حد و اندازه گوگل پلی نیست.
به دلیل تحریم آمریکا این گوشیها نمیتوانند GMS را بهطور پیشفرض داشته باشند. این موضوع ما را مجبور به استفاده از HMS و AppGallery در سری میت ۳۰ کردهاست.
ریچارد یو - مدیرعامل هواوی
هواوی در این مجموعه نرمافزاری، اپلیکیشنهای مرورگر، پیامرسانی، تماس، تقویم، گالری و چند اپلیکیشن ضروری دیگر را تدارک دیدهاست. البته جای خالی اپلیکیشنهایی مانند مسیریابی، ترجمه و اسیستنت (دستیار صوتی) از سوی بسیاری از کاربران، بهخصوص کاربران اروپایی، حس میشود. علاوه بر این اپگالری هواوی بهطور ملموس و قابل تاملی از گوگل پلی کوچکتر است. این موضوع به این معنا است که بسیاری از کاربران برای یافتن اپلیکیشنهای مورد نیاز خود با مشکل مواجه خواهند بود.
جذب توسعهدهندگان و کاربران
برای جبران تحریمهای آمریکا، هواوی سرمایهگذاری مضاعف و عظیم یک میلیارد دلاری روی اپگالری خود انجام دادهاست. این بودجه توسعهدهندگان را به سوی هواوی و پلتفرم آن کشانده تا توسعه اپلیکیشنهای ضروری را برای هواوی به انجام رسانند. برای دستیابی به این موضوع، HMS، ابزارهایی که برای توسعه و اجرای برنامهها لازم است در اختیار توسعهدهندگان قرار میدهد. این ابزارها شامل کیتهای نقشه، سایت، درایو، پیام و موقعیت مکانی به همراه سرویس بازی هواوی است. کیتهای آنالیزی، کیفپول و تبلیغات نیز برای توسعهدهندگان اپهای تجاری موجود است.
هواوی مدعی است که اپهای تولید شده با کیت HMS Core شاهد بهبودهایی در عملکرد روی دستگاههای هواوی خواهند بود. این موضوع نکته مثبتی است اما نباید فراموش کرد که اپگالری در حال حاضر اکوسیستم کوچکتری بوده و به زمان و بودجه قابلتوجهی نیاز دارد تا به یک فروشگاه نرمافزار تمام عیار با امکان رقابت با سایر فروشگاهها و برخورداری از تعداد مناسبی از اپها مبدل شود. حتی آمازون هم تلاش کرده تا با گوگل در این زمینه رقابت کند. با وجود تعداد بالای دستگاههای هواوی، جذب توسعهدهندگان به HMS همچنان مشکل است. احتمال میرود بیشتر شاهد پورت اپلیکیشنها روی AppGallery باشیم اما این نسخه ممکن است در مقایسه با همتای گوگل پلی خود عملکردی ضعیفتر حداقل در وهلهی اول داشته باشند.
برخی نیز به وجود راهی برای دور زدن این تحریم و دسترسی به فروشگاه و اپلیکیشنهای گوگل امیدوار بودهاند. برای مثال میزو، تولیدکننده چینی را در نظر بگیرید که یک نصاب برنامههای گوگل برای نصب سرویسهای گوگل پس از راهاندازی دستگاه تدارک دیده است. اما گوگل ظاهرا با این روشها که ممنوعیتهای فعلی را نقض میکنند با قاطعیت برخورد میکند.
اگر هواوی نتواند راهی برای نصب GMS روی میت ۳۰ و میت ۳۰ پرو پیدا کند، احتمالا تعداد زیادی از کاربران از اپگالری استفاده نکرده و بهدنبال راهی برای استفاده از GMS خواهند بود که این امر رضایت از این گوشیها را کاهش داده و بسیاری از کاربران را در تهیه این پرچمداران مردد میکند. اخباری حاکی از بازبودن بوتلودرهای سری میت ۳۰ نیز به گوش میخورد که دستکاری سیستمعامل این گوشیها را برای کاربران وارد، راحتتر هم میکند.
به بیان خیلی ساده، اگر از فروشگاه هواوی خوشتان نیاید، باید خودتان بهدنبال رفع مشکل باشید!
دیدگاه شما در این باره چیست؟ هواوی چه راهکارهایی پیش روی دارد؟ آیا نبود GMS میتواند روی فروش این گوشی حداقل در خارج از مرزهای چین، تأثیر بگذارد؟ دیدگاههای خود را با ما و سایر کاربران زومیتی به اشتراک بگذارید.
از میان تمام فناوریهای جدیدی که به صنعت تلویزیون راه یافت، HDR بیشترین اهمیت و تأثیر را در افزایش کیفیت تصاویر داشت. تأثیر این فناوری بیشتر از تغییر صنعت از کیفیت Full HD به 4K بود. البته اکثر تولیدکنندههای تلویزیون امروزه تمرکز اصلی بازاریابی خود را بر فناوری و قابلیت 4K یا 8K معطوف میکنند و اشارهی کمتری به فرمت HDR میشود.
مقالههای مرتبط:
HDR یک فرمت ثابت نیست. درواقع این اصطلاح (High Dynamic Range) برای مجموعهای از فرمتهای تصویری استفاده میشود که هرکدام ویژگی منحصربهفردی دارند. از میان آنها Dolby Vision محصول Dolby Labs شهرت بیشتری دارد. در ادامهی این مطلب زومیت، به بررسی دقیق این فرمت و پاسخ به برخی سؤالهای رایج دربارهی آن میپردازیم: دالبی ویژن چیست و چه تفاوتهایی با دیگر فرمتهای HDR دارد؟ چگونه میتوان به چنین فرمتی دست پیدا کرد؟
HDR چیست؟
پیش از پرداختن به فرمت دالبی ویژن ابتدا باید خانوادهی اصلی یعنی HDR را بشناسیم. HDR به تولیدکنندههای محتوا و فیلمسازان امکان میدهد که ویدئوهایی روشنتر، با دقت نور بالاتر و کنتراست بیشتر نسبت به محتوای قدیمی تولید کنند. فرمت مذکور عموما در سالنهای حرفهای سینما پخش میشد، اما بهمرور به تلویزیونهای خانگی هم راه یافت. درنتیجه امروز وقتی محتوای HDR در تلویزیونی با پشیبانی از این فرمت پخش شود، میتوان کیفیت عالی سینمایی را در نمایشگری کوچکتر تجربه کرد.
درحالحاضر پنج فرمت HDR برای کاربران خانگی وجود دارد: دو عدد از آنها فرمتهای ایستا (Static) و سه عدد فرمت پویا (Dynamic) هستند. دو فرمت ایستا، HDR10 و HLG نام دارند. HDR10 توسط تمامی تلویزیونهای HDR پشتیبانی میشود. HLG نیز عموما کاربرد پخش رسانهای دارد. مفهوم ایستا در این فرمتها یعنی محتوای HDR یک مرتبه و براساس کل فیلم یا نمایش تلویزیونی شناسایی میشود. اطلاعات کسبشده در ابتدا، تا پایان نمایش تغییر نمیکند.
فرمتهای پویای HDR برخلاف فرمت ایستا اطلاعات را براساس صحنهها و حتی فریمهای تصویر تغییر میدهند. درواقع المانهای ایجاد محتوای HDR برای هر صحنه و فریم متفاوت میشود. چنین رویکردی نیاز به دادههای بسیار زیاد دارد، اما کارشناسان اعتقاد دارند فرمت HDR در این روش کیفیت بسیار بالاتری ارائه میکند. Advance HDR از شرکت Technicolor یکی از فرمتهای پویا محسوب میشود. دو فرمت دیگر برای محتوای خانگی پرکاربردتر هستند: +HDR10 که سامسونگ هم در توسعهی آن نقش داشت و دالبی ویژن.
مزیت خاص دالبی ویژن
همانطور که گفته شد دالبی ویژن یک فرمت پویای HDR بوده که توسط دالبی لبز توسه یافته است. این فرمت با تنظیم صحنه به صحنه و حتی فریم به فریم تصویر، جزئیات بیشتری را همراهبا دقت رنگ بالاتر به کاربر ارائه میکند. بهینهسازی محتوا در هر تصویر بهصورت مجزا انجام میشود. البته فرایند و شیوهی عملکرد دالبی ویژن جزئیات بیشتری دارد.
دالبی ویژن به تولیدکنندههای محتوا امکان میدهد تا تنظیمات تصویر را در سطوح بسیار جزئی بهبود دهند. بهعلاوه تنظیمات بیشتری نسبت به فرمت مرسوم و سنتی HDR10 در دالبی ویژن پشتیبانی میشود. بهعنوان مثال HDR10 حداکثر از روشنایی هزار نیت (Nit) در تلویزیونی پشیبانی میکند. این آمار برای دالبی ویژن به ۱۰ هزار نیت میرسد.
دقت رنگ هم در دالبی ویژن نسبت به فرمتهای دیگر افزایش مییابد. HDR10 به تولیدکنندهها امکان میدهد تا رنگ را با ۱۰ بیت داده برنامهریزی و تنظیم کنند. دالبی ویژن بیتها را به ۱۲ عدد میرساند. شاید در نگاه اول چنین تفاوت دو بیتی زیاد به نظر نرسد، اما قطعا تفاوت آن در عمل بیشتر خواهد بود. با تنظیمات ۱۰ بیتی، میتوان ۱،۰۲۴ رنگ ثانویه را از هر رنگ اصلی ایجاد کرد که کمی بیشتراز یک میلیارد رنگ را در اختیار تولیدکنندهی محتوا قرار میدهد. وقتی تنظیمات به ۱۲ بیت برسد، امکان انتخاب رنگ ثانویه به ۴،۰۹۶ افزایش مییابد. درنهایت در مجموع امکان انتخاب ۴۸ میلیارد رنگ برای تولیدکنندهی محتوا فراهم میشود.
جزئیات بسیار زیادی که در بالا شرح دادیم، در تلویزیونهای امروزی آنچنان قابل درک نیستند. درحالحاضر هیچ تلویزیونی توانایی نمایش ۱۰ هزار نیت روشنایی و ۶۴ میلیارد رنگ دالبی ویژن را ندارد. حتی بهترین محصولات بازار با بالاترین امکانات روشنایی هم به دو هزار نیت محدود میشوند. از میان حرفهای ترین تلویزیونها هم میتوان به خانوادهی E از محصولات اولد الجی اشاره کرد که حداکثر ۱۰ بیت رنگ را پشتیبانی میکنند. درنهایت فناوری تلویزیون با سرعتی رشد میکند که شاید بتوان پشتیبانی از قابلیتهای بیشمار دالبی ویژن را تا پنج سال آینده ممکن دانست.
تفاوت با +HDR10
فرمت +HDR10 که توسط سامسونگ پشتیبانی میشود، شباهت بالایی با دالبی ویژن دارد. فرمت پویا با قابلیت تغییر تنظیمات برای هر صحنه، رویکردی مشابه دالبی ویژن در پیش میگیرد. +HDR10 هم بازهی بزرگتری از رنگ و نور را پشتیبانی میکند، اما مشخصات آن به اندازهی دالبی ویژن حرفهای نیست. البته تفاوت اصلی دو استاندارد در حالحاضر، در دسترس بودن آنها است.
درحال حاضر دستگاههای محدودی از +HDR10 پشتیبانی میکنند و محتوای +HDR10 زیادی هم در دسترس نیست. البته قطعا بهمرور شاهد افزایش پشتیبانی و دسترسی به محتوا و سختافزار این فرمت خواهیم بود. به لطف آزاد بودن مجوز فرمت مذکور، قطعا تولیدکنندههای بیشتری به آن علاقهمند خواهند شد.
نکتهی مهم دربارهی پشتیبانی از فرمتهای پویا این است که هر دستگاه پشتیبان فرمت دالبی ویژن، با بهروزرسانی فرمور از +HDR10 هم پشتیبانی خواهد کرد. بهعلاوه چنین پشتیبانی هزینهی زیادی هم برای تولیدکنندههای تلویزیون ندارد. البته این روند برای دالبی ویژن صادق نیست. برای پشتیبانی از دالبی ویژن باید هزینهی دریافت مجوز و همچنین توسعهی فرمور پرداخت شود و شاید برخی تولیدکنندهها تمایلی به آن نشان ندهند.
تلویزیونهای با قابلیت پشتیبانی از دالبی ویژن
دالبی ویژن شهرت و گستردگی بیشتری نسبت به +HDR10 دارد، اما لزوما همهی تلویزیونهای جدید از آن پشتیبانی نمیکنند. از برندهای بزرگ فعال در بازار میتوان سامسونگ را مثال زد که بهخاطر استفاده از +HDR10، دالبی ویژن را در فهرست قابلیتهای خود جای نداده است.
از برندهای بزرگ پشتیبانیکننده از دالبی ویژن میتوان به LG, TCL,Vizio و Sony اشاره کرد. البته پشتیبانی در این برندها هم در مدلهای گوناگون متفاوت است. بههرحال مشتریان پیش از انتخاب و خرید تلویزیونهای جدید باید مشخصات آنها را برای پشتیبانی یا عدم پشتیبانی از دالبی ویژن بهدقت بررسی کنند.
پیشنیاز دسترسی به دالبی ویژن
علاوه بر تهیهی تلویزیون یا دستگاه دیگری که از فرمت دالبی ویژن پشتیبانی کند، باید منبعی برای دریافت ویدئوی دالبی ویژن هم داشته باشید. شایان ذکر است امروزه برخی از گوشیهای هوشمند و تبلتها از دالبی ویژن پشتیبانی میکنند. درحالحاضر بسیاری از فیلمهای بلوری 4K Ultra HD در فرمت دالبی ویژن عرضه میشوند. بهعلاوه سرویسهای استریم همچون نتفلیکس و آمازون پرایم هم مجموعهای مناسب از فیلمها و سریالهای بهروز را در فرمت دالبی ویژن به کاربر ارائه میکنند.
سرویسهای استریم +Disney و +Apple TV که بهزودی شروع به کار میکنند، هر دو پشتیبانی از دالبی ویژن و Dolby Atmos را بهعنوان قابلیتهای خود معرفی کردهاند. بهنظر میرسد پشتیبانی از دالبی ویژن تنها در پخش سنتی تلویزیون دیده نخواهد شد. درحالحاضر محتوای HDR در شبکههای سنتی محدود است و در زمان ارائه هم باید بیشتر انتظار فرمتهای HDR10 یا HLG را داشت، چون این فرمتها پهنای باند کمتری نیاز دارند.
دستگاههای ستتاپ باکس، کنسولهای بازی و پخشکنندههای بلوری برای نمایش محتوای دالبی ویژن باید به پشتیبانی از آن مجهز باشند. بهعنوان مثال دستگاههای استریم برند Roku همچون +Roku Streaming Stick تنها از HDR10 پشتیبانی میکنند. البته برخی از تلویزیونهای این برند (که عموما توسط TCL ساخته میشوند) دالبی ویژن را هم به فهرست قابلیتهای خود افزودهاند. از میان محصولات برندهای دیگر، Apple TV 4K از این فرمت پشتیبانی میکند، اما Apple TV HD توانایی پخش آن را ندارد. Amazon 4K Fire TV Stick یکی از معدود دستگاههایی محسوب میشود که از چهار فرمت اصلی HDR یعنی HDR10 و HLG و +HDR10 و Dolby Vision پشتیبانی میکند. مایکروسافت هم از سال ۲۰۱۸ پشتیبانی از دالبی ویژن را به کنسولهای ایکسباکس وان اس و ایکسباکس وان ایکس اضافه کرد. شایان ذکر است پلیاستیشن هنوز قابلیت پشتیبانی از دالبی ویژن را ندارد.
نکتهی نهایی در استفاده از محتوای دالبی ویژن در خرید کابل HDMI رابط نهفته است. اگر تلویزیون شما برای نمایش محتوا بهجای دانگل به چنین کابلی نیاز دارد، حتما باید کابلی با پشتیبانی از این فرمت خریداری کنید. کابلهایی که برچسب HDMI Premium Cetified دارند گزینههای مناسبی محسوب میشوند.
نکات بالا اطلاعاتی کلی دربارهی فرمت دالبی ویژن بود که احتمالا با گذشت زمان در کنار دیگر فرمتهای HDR به استاندارد اصلی پخش محتوا تبدیل خواهد شد. شاید در آیندهای نهچندان دور، تمامی فیلمها و سریالها با کیفیت بسیار بالاتر از امروز، با این فرمتها پخش شوند.
شمالگان در حال ناپدید شدن است: پوششهای یخی در حال ذوب شدن هستند، پوشش درختی در حال حرکت به سمت شمال است و خرسهای گرسنهی قطبی کمکم وارد شهرها میشوند. سرعت گرمایش شمالگان به دلیل تغییرات اقلیمی، بهویژه تغییرات انعکاس (بر اثر ازبینرفتن یخها و برفهای انعکاسدهندهی نور خورشید و جایگزینی آنها با خاک و اقیانوس که گرمای بیشتری را جذب میکنند) دو برابر شده است. چنین تغییراتی، چرخهی بازخورد مثبت خطرناکی را بهدنبال خواهد داشت که در آن گرما منجر به تولید گرمای بیشتر میشود.
امروزه یخهای شمالگان فقط ذوب نمیشوند بلکه میسوزند. آتشسوزی مهیب جنگلهای سیبری به مدت بیش از سه ماه، ابری از دود و خاکستر را به کل آسمان اروپا وارد کردند. بیش از چهار میلیون هکتار از جنگلهای تایگای سیبری در آتش سوختند، ارتش روسیه وارد عمل شد، مردم این منطقه با دود محاصره شده بودند و ابر دودی حتی به آلاسکا و فراتر از آن هم رسید. آتشسوزی جنگلهای شمالی گرینلند، آلاسکا و کانادا هم شدت گرفت.
شاید تصاویر جهنم آتشین شمالگان، بسیاری را شوکه کرده باشد اما از نظر فیلیپ هیگورا زیستبوم شناس آتش در دانشگاه مونتانای ایالاتمتحده که بیش از ۲۰ سال به پژوهش روی شعلههای آتش شمالگان میپردازد، این اتفاق زیاد هم دور از انتظار نیست. او میگوید: «من تعجب نمیکنم، این اتفاقات همان حوادثی هستند که سالها قبل پیشبینی کرده بودیم.»
براساس پیشبینیهای هیگورا و تیم او و مدلسازیهای پیچیدهی کامپیوتری در سال ۲۰۱۶، آتشسوزی جنگلهای شمالی و توندراهای شمالگان تا سال ۲۱۰۰ چهار برابر بیشتر خواهد شد.
آتشسوزیهای عظیم جنگلها در توندراهای سیبری، اقامتگاههای مجاور را تهدید میکنند و این مناطق زیر ابری از دود و خاکستر مدفون میشوند
بهگفتهی هیگورا یکی از معیارهای کلیدی در این اتفاق دمای میانگین ۱۳.۴ درجهی سانتیگراد در ماه ژوئیه بود که در ۳۰ سال اخیر بیسابقه بود. دمای، بیشترین بخش توندراهای آلاسکا به شکل خطرناکی بین سالهای ۱۹۷۱ و ۲۰۰۰ به این میانگین نزدیک شد و حساسیت این مناطق نسبت به گرمایش زمین افزایش یافت. تعداد مناطق نزدیک و بیشتر از این نقطهی میانگین احتمالا با افزایش گرمایش جهانی در سالهای پیش رو افزایش خواهد یافت. او در ادامه میگوید:
در مناطق قطب شمال، پس از دمای عطف مشخصی توندراها شروع به سوختن میکنند، دقیقا مانند یک کلید دودویی است. این رابطهی عطف یکی از عوامل حساسیت شمالگان است: مناطقی که سالها است زیر میانگین مشخص و خارج از رادار فعالیت آتش قرار دارند اما بهطور ناگهانی و با تغییر در دمای شروع به سوختن میکنند.
مقالههای مرتبط:
چنین آتشسوزیهایی بخش طبیعی تمام اکوسیستمها از جمله اکوسیستمهای شمالی هستند این پدیدهها گوناگونی زیستی و سهولت چرخهی غذایی را افزایش میدهند اما آتشسوزی شمالگان در چنین مقیاسی بیسابقه و بهشدت غیرمعمول است. بهگفتهی هیگورا: «این آتشسوزیها نشاندهندهی دخالت انسان در طبیعت هستند و تغییرات اقلیمی جهانی هم ضربهی بزرگی به اکوسیستم وارد میکند»
یکی از دلایل انفجار در طول آتشسوزیها افزایش حرارت است که باعث خشکی خاک و ذوب یخهای دائمی میشود؛ اما دلایل شگفتانگیزتری هم برای چنین حوادثی وجود دارد برای مثال گرم شدن هوا منجر به افزایش صاعقه و آتشسوزی جنگلها میشود.
سوخت کند
بهگفتهی سو ناتالی، دانشمندیار مرکز پژوهشی Woods Hole (سازمانی در ماساچوست که بهدنبال راهحل برای تغییرات اقلیمی است):
تابستان امسال پس از کار در محیط داغ و پر از دود آلاسکا بهوضوح آثار آتشسوزی در مناطق مختلف را احساس کردیم. همچنین بهراحتی میتوان به آثار بلندمدت آتشسوزی در سالهای گذشته پی برد. ما روی زمینی راه میرویم که به دلیل ذوب یخهای دائمی در آتشسوزیهای گذشته، در حال فروپاشی است.»
آتشسوزی در توندرای سیبری به بیش از یک میلیون هکتار جنگل نفوذ کرده است و کنترل آن با عملیات آتشنشانی تقریبا غیرممکن است.
بهگفتهی ناتالی، اتفاق شگفتانگیزتر از به جوش آمدن یخها، سوختن تالابها است. آتشسوزیها معمولا بر کل اکوسیستم شمال تأثیر میگذارند. هوا آلوده است، خشکسالی فراگیر شده است و در مقابل، تودههای جدید گیاهی و درختی در نقاط غیرقابلانتظاری افزایش یافته است. برای مثال طبق یکی از گزارشها در سال گذشته، گرمایش شمالگان و تغییر در پوشش گیاهی منجر به کاهش جمعیت گوزنهای شمالی به نصف شده است زیرا این گونهها دیگر قادر به منابع غذایی خود بهخصوص گلسنگ نیستند.
آتشسوزی در شمالگان تأثیر چشمگیری بر اقلیم کل جهان میگذارد. جنگلها و توندراهای شمالی ۳۳ درصد از خشکیهای سراسر جهان را تشکیل میدهند و تقریبا ۵۰ درصد از کربن خاک سراسر دنیا را در خود دارند، این میزان کربن از کربن موجود در کل پوششهای گیاهی سراسر جهان بیشتر است و برابر با میزان کربن موجود در جو است.
در شمالگان به دلیل آبوهوای بسیار سرد، تجزیه و رشد میکروبی کندتر از مناطق گرمسیری است بنابراین کربن از طریق رشد گیاهی به چرخهی غذایی بازنمیگردد و در یخها ذخیره میشود. به بیان دیگر، در صورتی که آتشسوزی جنگلها و ذوب توندراها ادامه پیدا کند، کربن موجود در جو هم به شکل چشمگیری افزایش خواهد یافت و ممکن است حداکثر تلاشهای جهان برای کاهش آلودگی کارساز نباشند.
مقادیر زیادی از کربنی که در درختها، خاکبرگها و خاک جنگلهای شمالگان به دام افتاده است بر اثر آتشسوزی وارد جو میشود.
بهگفتهی مریت تورتسکی از دانشگاه گولف اونتاریوی کانادا: «شمال، یخچالی سراسری و وسیع برای کربن موجود در جو است». تورتسکی، به بررسی چگونگی ذوب یخهای دائمی و تبدیل خشکیهای یکپارچه به زمینی آبکی میپردازد. از طرفی سالها است جوامع شمالی وضعیت خانههای نامتعادل و جادههای فروریخته را گزارش میکنند.
امروزه، زمینهای یکپارچه به خودی خود آتش میگیرند. آتشسوزی در تالابها به شکل احتراق بدون شعله و خفهای است که از طریق خاکبرگها با سرعت حلزونی نیم متر در هفته به اطراف سرایت میکند، در حالی که سرعت آتشسوزیهای جنگلی به ۱۰ کیلومتر بر ساعت میرسید. بهگفتهی تورتسکی:
شعلهها در این نوع احتراق به سرعت به درختان نفوذ نمیکنند بلکه به کندی در میان خزهها و زیستتودهها و هر چیزی که روی زمین افتاده است حرکت میکنند.
آتشسوزیهای کند آسانتر از آتشسوزی بر اثر صاعقه به وجود میآید و مقاومت آن در شرایط رطوبت و سرما هم بیشتر است که دلیل آن هم وجود ذخایر زیادی از گازهای قابل احتراق مثل متان در تالابها و مردابها است. با گرمایش زمین، خاکها و تالابهای شمالی خشک میشوند و احتمال آتشسوزیهای کُند افزایش مییابد.
تورتسکی در مقالهی پژوهشی سال ۲۰۱۵، ثابت میکند آتشسوزیهای کُند نسبت به گرمایش جهانی تهدید بزرگتری هستند. سوخت آنها مدت طولانیتری طول میکشد، بنابراین میتوانند گرما را به خاک و یخچالها وارد کنند و دو برابر آتشسوزیهای عادی کربن مصرف کنند.
دودهای آتشسوزی جنگلی تا مناطق وسیعی گسترش پیدا میکند و حتی هوای قارههای دیگر را هم آلوده میکند
بهگفتهی تورتسکی:
متأسفانه هیچ روشی برای ارسال یک هواپیمای آب فشان با مخزنی پرآب یا عملیات آتشنشانی برای خاموش کردن چنین آتشی وجود ندارد و با وجود آتشسوزیهای کند، حتی ابزار آتشنشانی در مقیاس وسیع هم پاسخگو نیست.
حتی بدتر از آن، بارش باران هم کمکی به حل مشکل نخواهد کرد. او میگوید:
برای خاموش کردن چنین آتشی نیاز به بارشهای رسوبکننده مثل بارش برف وجود دارد اما بارش باران که اغلب با رعدوبرق همراه است میتواند شرایط را به دلیل وجود متان در مردابها وخیمتر کند.
جذبکننده یا منتشرکننده
به گزارش تورتسکی و همکاران در یک بررسی جدید، جنگلهای شمالی بهجای جذب کربن جو از طریق فتوسنتز و رشد و ایفای نقش بهعنوان جذبکنندهی کربن، به دلیل سوختن کربن خود را در جو منتشر میکنند و به این ترتیب به منبع توزیع کربن تبدیل میشوند. به بیان دیگر جنگلهای شمالی بهجای اینکه بهعنوان ترمزی برای تغییرات اقلیمی عمل کنند، میسوزند و به شکل چشمگیری گرمایش جهانی را تشدید میکنند.
در طول آتشسوزی، کل کربن خاک نمیسوزد. بلکه کربن موجود در خاک به مرور زمان و پس از چند مرتبه آتشسوزی افزایش پیدا میکند. از طرفی با گرمایش هوا و افزایش شدت و وسعت آتشسوزی مناطق شمالی، احتمال انتشار کربن خاک در جو هم افزایش پیدا خواهد کرد. بهگفتهی تورتسکی:
خبر بد این است که آتشسوزیهای بزرگ میتوانند به کل جنگل سرایت کنند و به لایههای قدیمی کربن که هزاران سال پیش جذب شدهاند، نفوذ کنند. با آزاد شدن کربن ۱۰۰ هزار ساله به داخل جو، بازخورد مثبتی به وجود خواهد آمد. با اینکه آتشسوزیهای فصلی بخشی طبیعی از جنگلهای شمالی هستند اما این پدیده در اطراف قطب شمال طبیعی نیست (شاید در آینده این اتفاق رایج شود).
توازن درختهای سیاهکاج، غان و کانیفر در جنگلهای شمالی اطراف قطب شمال پس از آتشسوزی به دلیل توزیع دانههای نیمسوز در حال تغییر است
اگر آتشسوزی مناطق شمالگان معیار کافی برای درک تغییر الگوی آن نباشد، مانع بزرگتری که بر سر راه درک این پدیده قرار دارد، آتشسوزیهای زیرزمینی است. بهگفتهی کارلی فیلیپس، یکی از اعضای محافظت کربنی جنگلهای شمالی آلاسکا در انجمن دانشمندان نگران (سازمانی غیرانتفاعی که ۵۰ سال پیش با هدف استفاده از علم برای بهبود سلامت مردم و سیارهی زمین تأسیس شد):
درک بهتر از آتشسوزی در اکوسیستمهایی مثل مردابها، لجنها و خاکهای زیر سطح میتواند درک مردم از چگونگی آتشسوزی در شمالگان را تغییر دهد.
با وجود آتشهای خفته در زیر سطح زمین، آتشسوزیهای زیرزمینی میتوانند در طول زمستان هم دوام بیاورند و در فصل بهار به مناطق غیرقابل پیشبینی برسند. ازاینرو نام مستعار آنها آتش زامبی است؛ زیرا نه زنده هستند نه کاملا از بین رفتهاند.
معیارهایی مثل یخهای در حال ذوب، انتشار متان، خشک شدن تالابها، ناپدیدشدن یخها، افزایش آتشهای زامبی و البته گرمایش جهانی همه دست به دست هم میدهند و به زمینهای بیسابقه برای تغییرات چشمگیر در شمالگان تبدیل میشوند.
ناتالی از شرکت Woods Hole در سال ۲۰۱۸ به گزارش مطالعهای موردی پرداخت که از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ در سیبری اجرا شد. او و همکارانش قسمتهایی از زمین را با درجههای مختلف سوزاندند و منتظر رشد دانههای سیاهکاج ماندند. در سال۲۰۱۷، تعداد دانههای کاج سیاه در زمینهای نیمه سوخته یا بهشدت سوخته در مقایسه با زمینهای دیگر پنج برابر شده بود و این یعنی با افزایش آتشسوزی جنگلها گونههای جدیدی رشد خواهند کرد.
آتشسوزی تابستانه در آلاسکا تأثیر وسیعی بر اکوسیستمهای وسیع آن منطقه خواهد گذاشت
به همین ترتیب الگوی گیاهی شمالگان از جنگلهای کانیفر به جنگلهای برگریز تبدیل میشود که در جنوب رایجتر هستند. بهگفتهی تورتسکی:
در مناطق شمالی، شاهد تکثیر و رشد جنگلهای برگریز هستیم زیرا پس از آتشسوزی دیگر امکان رشد درختان کانیفر وجود نخواهد داشت. به این ترتیب ساختار نمادین تعریف شمال هم در حال تغییر است.
تأثیر جهانی
تغییرات چشمگیر در شمالگان و جنگلهای شمالی بر کل سیارهی زمین تأثیر خواهد گذاشت. بهگفتهی مارک پرینگتون، دانشمند ارشد سازمان خدمات نظارت بر جو کوپرنیک (Cams) در EFFIS (دستگاه اطلاعاتی آتشسوزی جنگلهای اروپا) میگوید: «این یک مشکل بزرگ است: آتشسوزی در این مناطق بر کیفیت هوا در دیگر مناطق دنیا تأثیر میگذارد».
عملیات نظارتی شامل این موارد است: نظارت بر دودهای آلاسکا و ردیابی آنها تا دریاچههای بزرگ (دریاچههای واقع در شرق آمریکای شمالی در مرز کانادا و ایالات متحده که از طریق رودخانهی سن لارنس به اقیانوس اطلس منتهی میشوند)، آتشسوزیهای آلبرتا که دلیل عمدهی سرخ شدن آسمان اروپا هستند؛ تودهی دود که از شمالگان کانادا به شمالگان اروپا میرسد و بسیاری از موارد دیگر.
به عقیدهی پرینگتون برای تأثیر آتشسوزی بر اقلیم جهانی باید محل فرود ذرات سیاهی مثل دوده را ردیابی کنیم. اگر دودهها روی یخ و برف فرود بیایند، قابلیت انعکاسی کاهش مییابد، در نتیجه نور خورشید و گرمای بیشتری جذب میشود که نتیجهی نهایی آن افزایش گرمایش جهانی است. Cams هم برای پاسخ به این سؤال از دادههایی برخوردار است اما باز هم به دادههای بیشتری نیاز است.
اما به غیر از پژوهش چه راهحلی برای این مشکل وجود دارد؟ آیا امکان متوقف کردن آتشسوزیها و جلوگیری از گسترش آنها وجود دارد؟ هیگورا نسبت به این مسئله خوشبین نیست. او میگوید:
نمیتوانیم بگوییم در آینده از وقوع چنین آتشسوزیهایی جلوگیری میکنیم؛ زیرا جلوگیری از این پدیده درست مانند جلوگیری از طوفان غیرقابل پیشبینی است.
به دلیل وسعت و دورافتادگی مناطق و نبود زیرساخت، حتی مبارزه با آتشسوزیهای منفرد هم چالشبرانگیز است؛ اما به عقیدهی کارشناسان با هر آتشی نباید جنگید بلکه باید به عوامل دیگری توجه کرد. بهگفتهی تورتسکی:
سرمایهگذاری بر خاموش کردن کل آتشهای شمالی، غیرمنطقی و حتی گاهی غیرممکن است. مهمترین کاری که باید انجام دهیم تعدیل تغییرات اقلیمی است و برای رسیدن به این هدف نه در ۱۰ یا ۱۵ سال آینده، بلکه باید همین حالا اقدام کنیم.
هوندا نخستین بار مدل هیبریدی CR-V را در سال ۲۰۱۷ و در نمایشگاه خودروی شانگهای رونمایی کرد. در آن زمان با اینکه بسیاری فکر میکردند هوندا به سرعت این مدل را روانهی بازار ایالات متحدهی آمریکا خواهد کرد؛ ولی در کمال تعجب این اتفاق نیفتاد. حالا دو سال پس از رونمایی از CR-V هیبریدی هوندا بالاخره تصمیم به ارسال این خودرو به بازار بزرگ آمریکا گرفته است. هوندا روز چهارشنبه از CR-V هیبریدی ۲۰۲۰ را بهطور رسمی پردهبرداری کرد. مدل جدید این خودرو برای سال ۲۰۲۰ دستخوش تغییراتی در بخش ظاهری شده است و امکانات بیشتری هم نسبت به قبل دارد.
تشخیص تغییرات ظاهری CR-V هیبریدی در مقایسه با نسخهی عادی آن در نگاه نخست کار سادهای نیست. چراغهای مهشکن در این مدل بهصورت یکپارچه با سپر طراحی شدهاند و جلوپنجره نیز مقداری تغییر کرده است. در مدل هیبریدی چراغهای مهشکن به شکل نواری از LED طراحی شدهاند، ولی در مدلهای عادی CR-V این چراغها گرد هستند. در بخش عقبی نیز میتوان به چراغهای عقب تیره رنگ و خروجی اگزوز جدید کرومی اشاره کرد. هوندا رینگهای جدیدی هم برای این مدل طراحی کرده است و در نهایت روی مدل هیبریدی نشان هیبرید به چشم میخورد.
تغییرات هوندا CR-V هیبریدی ۲۰۲۰ درون کابین نیز ادامه دارد. کنسول مرکزی دارای طراحی جدیدی است که کار کردن با آن را راحتتر میکند. در تیپهای تورینگ CR-V هیبریدی امکاناتی مانند شارژر بدون سیم Qi، نمایشگر رنگی درون نشان دهندهها، پورت USB برای سرنشینان عقب، نمایشگر ۷ اینچی لمسی برای سیستم مالتی مدیا، اندروید اتو و اپل کارپلی دیده میشوند. هوندا CR-V هیبریدی دارای کنسول مرکزی متفاوتی در مقایسه با نسخههای عادی این خودرو است و بهجای اهرم تعویض دنده، چند کلید دیده میشوند. این مدل همچنین دارای کلیدی است که با فشردن آن عملکرد خودرو بهبود پیدا میکند.
مقالههای مرتبط:
هوندا کراساور هیبریدی خود را به یک پیشرانهی ۲ لیتری ۴ سیلندر مجهز کرده است که توانایی کار کردن با سیکل آتکینسون را دارد. در کنار این پیشرانهی بنزینی از یک موتور برقی هم بهرهگیری شده است که مجموع قدرت سیستم هیبریدی را به ۲۱۲ اسببخار و گشتاور آن را به ۳۱۴ نیوتنمتر میرساند. قدرت موتور این خودرو به هر چهار چرخ انتقال مییابد. هوندا هنوز عدد دقیق برای مصرف سوخت و آلایندگی CR-V هیبریدی منتشر نکرده است ولی گفته که مصرف سوخت این مدل ۵۰ درصد پایینتر از نسخهی بنزینی CR-V است. باتری مدل هیبریدی در زیر صندوق بار کار گذاشته شده است. صندلیهای ردیف دوم در این خودرو با این وجود همچنان قابلیت تا شدن بهصورت ۶۰/۴۰ را دارند.
هوندا در نسخهی بنزینی CR-V از یک پیشرانهی ۱.۵ لیتری ۴ سیلندر خطی مجهز به توربو شارژر استفاده کرده است که ۱۹۰ اسببخار قدرت دارد. این مدل به یک جعبهدندهی ضریب متغیر CVT مجهز است و خریداران امکان انتخاب نسخهی دیفرانسیل جلو یا چهار چرخ محرک را دارند. هوندا CR-V مدل ۲۰۲۰ از نظر ایمنی نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارد. هوندا پکیج تجهیزات ایمنی فعال خود به نام Honda Sensing را بهصورت استاندارد در این خودرو عرضه میکند که شامل مواردی همچون سیستم ترمز خودکار اضطراری، سیستم تشخیص عابر پیاده، رادار بین خطوط، سیستم جلوگیری از خروج از خط، سیستم کروز کنترل هوشمند و سیستم هشدار نقطه کور است. هوندا برای ایمنی عابران پیاده، نسخهی هیبریدی CR-V را به یک صدا ساز مصنوعی مجهز کرده تا در سرعتهای پایین با تولید صدا به عابران عبور خودرو را هشدار دهد. هوندا CR-V مدل ۲۰۲۰ از پاییز آینده وارد بازار آمریکا خواهد شد اما خریداران برای دست پیدا کردن به مدل هیبریدی این خودرو باید تا اوایل سال ۲۰۲۰ صبر کنند. هوندا هنوز جزییات قیمتی این مدل را نیز منتشر نکرده است.
.: Weblog Themes By Pichak :.