هوش مصنوعی بخشی از علوم کامپیوتر است که بر ایجاد ماشینهای هوشمندی تأکید دارد که مانند انسان کار میکنند و واکنش نشان میدهند. با پیشرفت علم و تکنولوژی روز به روز هوش مصنوعی توسعه مییابد و دستگاهها و ماشینها و نرمافزارها در حوزههای مختلفی چون پزشکی، نظامی، امنیتی، اینترنت، خودروسازی و بسیاری دیگر وارد شده و این حوزهها را دستخوش تغییر و تحولات مثبتی کرده است.
امروزه هوش مصنوعی به ابزار قدرت انسان تبدیل شده است و هر کشوری سعی دارد با بهکارگیری آن در تجهیزات دفاعی و ادوات نظامی خود، در این زمینه پیشرو شده و در صورت هرگونه تهدید، به مقابله با آن بپردازد. طبق پیشبینیها هوش مصنوعی تا سال 2030 مبلغی حدود 15 تریلیون دلار به اقتصاد جهانی ارز آوری دارد. کشورهای چین، ایالات متحده، بریتانیا، کانادا، روسیه، آلمان، نروژ، سوئد، فرانسه و هند بهترتیب 10 کشور برتر در حوزه هوش مصنوعی بهشمار میروند.
در این بین 3 کشور آمریکا، چین و روسیه جزو برترین کشورها در بهکارگیری هوش مصنوعی در حوزه نظامی هستند. این کشورها محصولات و تجهیزات دفاعی بسیاری را ساختهاند و از آنها استفاده میکنند، البته برخی از این تجهیزات فقط بهعنوان طرح اولیه است و تولید انبوه نشده است، چراکه استفاده از هوش مصنوعی در زمینه نظامی با مخالفتهای بسیاری همراه است و کمپینهایی علیه استفاده از آنها در سراسر دنیا وجود دارد.
در ادامه به معرفی چند مورد از کاربردهای هوش مصنوعی در حوزه تجهیزات نظامی پرداختهایم.
رباتهای هوشمند بدون سرنشین زمینی
این رباتها وسایل نقلیهای هستند که روی زمین و بدون داشتن سرنشین فعالیت میکنند. این رباتهای هوشمند میتوانند در بسیاری از عملیاتها که حضور یک اپراتور انسانی ناخوشایند، خطرناک یا غیرممکن باشد، بهخوبی فعالیت کنند.
بهطور کلی، این ربات به مجموعهای از سنسورهای هوشمند مجهز است که محیط اطراف خود را مشاهده و درک میکند، سپس توسط آن یا به صورت مستقل در مورد رفتار خود تصمیمگیری میکند یا اطلاعات را به یک اپراتور انسانی منتقل کرده و از راه دور کنترل میشود.
این رباتها همچنین میتوانند در مکانهای صعبالعبور، کثیف و انواع شرایط آب و هوایی انجام وظیفه کنند.
این رباتها انواع و کاربردهای مختلفی دارند (مین یاب، دفع مواد منفجره، حمل بارهای سنگین، نارنجک انداز، مسلسل و...) که توسط کشورها و شرکتهای متفاوتی ساخته شدهاند. در ادامه به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم.
ربات هوشمند Armored Combat Engineer Robot
ACER جزء بزرگترین رباتهای نظامی زمینی است که تقریباً به اندازه یک بولدوزر كوچک است و وزن آن 2.25 تن است. با این وجود، مانند بسیاری از رباتهای نظامی دیگر، یک بدن ماجولار دارد (یعنی امکان نصب و حذف تجهیزات مختلف روی آن و یا اجزای بدنه آن وجود دارد) و امکان انجام تنظیمات را برای مأموریت بعدی خود فراهم میآورد. موارد استفاده از این ربات شامل پاکسازی موانع، از بین بردن مواد منفجره، جابهجایی محمولهها و وسایل نقلیه و خنثی کردن مینهای زمینی و لیزری است.
ربات هوشمند Foster-Miller TALON
TALON یک ربات نظامی کوچک است که از راه دور کنترل میشود و برای مأموریتهای مختلف از شناسایی تا جنگ طراحی شده است. این ربات یکی از سریعترین رباتهای نظامی موجود است که میتواند از مسیرهای مختلفی همچون ماسه، آب و برف عبور کرده و همچنین از پله نیز بالا برود.
یکی دیگر از ویژگیهای تالون این است که با استفاده از دوربین نصب شده روی آن، میتواند تصاویر رنگی، سیاه و سفید، مادون قرمز یا دید در شب را برای اپراتور خود، که ممکن است تا 1000 متر از آن فاصله داشته باشد، ارسال کند.
از دیگر ویژگیهای این ربات میتوان به قابل نصب بودن اسلحههای مختلف روی آن، هدفگیری دقیق، خنثیسازی مواد منفجره، کار در محیطهای آلوده و سمی، باتری خوب که 8 ساعت و نیم این ربات را فعال نگه میدارد، مجهز بودن به دستگاه شنود برای عملیات شناسایی، مجهز بودن به حسگرهای تشخیص گاز، مواد شیمیایی، دما و امواج رادیویی، جنگ مستقیم و غیره اشاره کرد.
رباتهای Dragon Runner، DRDO Daksh، SARGE، Multi-Utility Tactical Transport، The Warrior، The TerraMax، SUMET، ASSCM، Taifun-M، Uran-9 دیگر نمونههای این رباتهای هوشمند بدون سرنشین هستند که قابلیتها و خدمات ویژهای را به ارتش کشورهای مختلف ارائه میدهند.
رباتهای Boston Dynamics
بوستون داینامیکس یک شرکت آمریکایی در زمینه تولید ربات است. این شرکت رباتهای متنوعی تولید میکند که میتوانند در صنعت و امور نظامی استفاده شوند.
بوستون داینامیکس بیشتر برای توسعه BigDog شناخته شده است؛ یک ربات چهارپا که با بودجه آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (DARPA)، در سال 2005 برای ارتش ایالات متحده طراحی شده است. این ربات برای کمک به ارتش آمریکا، برای جادهها و مکانهایی که امکان استفاده از خودرو در کنار سربازان نیست، طراحی و ساخته شد. این ربات از سنسورهای متفاوتی تشکیل شده و میتواند 150کیلوگرم بار حمل کند.
از دیگر رباتهای این شرکت میتوان به Cheetah، LittleDog، LS3 و SpotMini اشاره کرد.
اخیراً پلیس ماساچوست از سگهای رباتیک SpotMini استفاده میکند که موجب نگرانی جدی مردم شده و اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا در نامهای خطاب به پلیس خواستار تشریح نحوه و زمینههایی که این رباتها در آن مورد استفاده قرار میگیرند، شده است.
میکروپهپادهای قاتل MICRO DRONES KILLER
این پهپاد که توسط پروژههای (MAST (Micro Autonomous Systems and Technology و Distributed and Collaborative Intelligent Systems and Technology) DCIST) در آمریکا توسعه یافته است، بهطور ویژهای توسط هوش مصنوعی مجهز شده است. این میکروپهپاد به طور خودکار پرواز میکند و تراشه بهکار رفته در آن 100 برابر سریعتر از انسان عمل کرده و واکنش نشان میدهد. قابلیت "حرکت اتفاقی" آن برای این است که توسط گلوله تفنگ هدف قرار نگیرد. همانند بسیاری از دستگاههای هوشمند، دارای سنسورهای مختلف و دوربین میباشد و از ویژگی تشخیص چهره بهره میبرد.
داخل آن 3 گِرم مواد منفجره قرار دارد و به این صورت عمل میکند که ابتدا سر انسان را هدف گرفته سپس با ضربهای محکم به آن برخورد کرده و شخص را میکشد. این میکروپهپادها میتوانند بهطور گروهی نیز در مکانهای مختلف وارد شده و عملیات انجام دهند. تصور کنید یک گروه بزرگ از این پهپادها میتواند مردم یک شهر را بکشد و آن را نابود کند. آنها غیرقابل توقف اند و به جایی میتوانند نفوذ کنند.
اگرچه سازندگان این میکروپهپاد معتقدند آن را برای استفاده علیه تروریستها ساختهاند اما این طرح با واکنشهای بسیاری مواجه شد و مخالفتهای جوامع مختلف را در پی داشت.
در ویدئوی زیر که توسط یک موسسه حقوق بشری و یک پروفسور دانشگاه برکلی کالیفورنیا ساخته شد، یک سناریوی نمایشی را نشان میدهد که این پهپاد میتواند مورد سوء استفاده قرار گیرد. این ویدئو علاوه بر اینکه در سایت یوتیوب بازدید بسیار زیادی داشت، در کنوانسیون سازمان ملل در مورد سلاحهای متعارف خاص نیز نمایش داده شد.
هوش مصنوعی و سربازان پیشرفته ارتش
پنتاگون قصد دارد تا سال ۲۰۵۰ از سربازان سایبورگی (نیمی انسانی و نیمی ماشین) در ارتش خود استفاده کند. وزارت دفاع این کشور در گزارشی که اخیرا منتشر کرده به چهار پروژه در این مورد اشاره کرده است که شامل ارتقای شنوایی سربازان، ارتقای بینایی سربازان، گجتهای پوشیدنی خاص برای افزایش قدرت بدنی و اتصال مغز آنها به کامپیوتر میباشد. مورد آخر باعث میشود فرماندهان اطلاعات را بدون اتلاف وقت به سربازان منتقل کنند.
مجموع این ویژگیها باعث میشود عملکرد سربازان ارتقاء یافته و فرا انسانی شود.
در موردی دیگر، آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی آمریکا (دارپا) که اکثر تحقیقات و اختراعات و پروژههای نظامی را برعهده دارد، قصد دارد با استفاده از یک سیستم هوش مصنوعی به سربازان این امکان را بدهد که با استفاده از امواج مغزی خود، اطلاعات را ارسال و دریافت کنند و در ادامه بتوانند پهپادها و سیستم دفاع سایبری و دیگر فناوریها را با مغزشان کنترل کنند.
این سازمان همچنین در پروژهای دیگر قصد دارد با کُند کردن فرآیند بیولوژیکی بیمار، جان سربازان و مجروحان در میدانهای جنگی را نجات دهد. دارپا با برنامه بیوستازی (Biostasis) بهدنبال مدیریت بدن انسان برای افزایش شانس سربازان مجروح و زنده ماندن آنها است.
هوش مصنوعی وارد دنیای نظامی شده است. این جمله یک شعار و نمایش نیست، بلکه آنطور که شواهد نشان میدهد توسعه هوش مصنوعی در حوزه نظامی بین کشورها به یک رقابت تبدیل شده است. برای مثال ولادمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در یک سخنرانی اعلام کرد هوش مصنوعی آینده دنیا را تحت تأثیر قرار خواهد داد و هر کشوری که بتواند در این زمینه پیشرو باشد، در واقع میتواند بر دنیا حکمرانی کند. و یا وزیر دفاع آمریکا جنگهای آینده را در حوزه فضای ماورای زمین و سایبری دانست و گفت هوش مصنوعی کلید برتری در صحنه آتی جهان است. دولت چین نیز در این راستا اعلام کرده است قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ به کشور پیشرو در فناوری هوش مصنوعی تبدیل شود تا از این طریق امنیت کشور و نیروی دفاعی ملی را افزایش دهد.
اینها نشان میدهد توسعه هوش مصنوعی چقدر جدی است؛ رباتها، خودروهای زرهی، پهپادها، اسلحهها، رادارها و سایر تجهیزات نظامی توسط کشورها، درحال توسعهاند و توسط هوش مصنوعی مجهز میشوند. تا حدی که آمریکا در سال ۲۰۱۸ واحد جدیدی به نام فرماندهی آینده ارتش (Army Futures Command یا AFC) را تاسیس کرد که قرار است نقش هوش مصنوعی و تکنولوژی در توسعه سلاحها را تعیین کند.
اگرچه توسعه هوش مصنوعی در حوزه نظامی خدمات بسیاری به ارتش کشورها ارائه میکند، اما بهطور کلی گسترش هوش مصنوعی خطرات بسیاری به همراه خواهد داشت و این قضیه سالها است که مخالفان بسیاری را به همراه دارد. در سال ۲۰۱۷، ۱۱۶ مؤسس شرکتهای رباتیک و هوش مصنوعی از ۲۶ کشور جهان در نامهای از سازمان ملل خواستند تا به این موضوع ورود کرده و به موارد استفاده از سلاحهای خودکار کشنده یا "رباتهای قاتل" بپردازد. این گروه خواستار ممنوعیت جهانی ساخت "رباتهای قاتل" شدند.
جالب است بدانید ایلان ماسک، مصطفی سلیمان مؤسس هوش مصنوعی گوگل، استفن هاوکینگ، استیو ووزنیاک، بیل گیتس و بسیاری از افراد بزرگ در حوزه علم و فناوری، مدتها است درباره خطرات ناشی از هوش مصنوعی ابراز نگرانی کردهاند. به عقیده بسیاری از کارشناسان و محققان، هوش مصنوعی میتواند علیه بشریت استفاده شود که در نهایت به ضرر انسانها در جهان تمام خواهد شد.
براساس گزارشی که بهتازگی در مذاکرات سالانهی اقلیم جهانی در مادرید منتشر شده است، اقیانوسهای جهان درحال نفس نفس زدن هستند. گزارش مذکور حاصل تلاش مشترک ۶۷ دانشمند از ۱۷ کشور مختلف جهان است و از سوی اتحادیهی بینالمللی محافظت از طبیعت منتشر شده است. این گزارش نشان میدهد که سطوح اکسیژن موجود در اقیانوسهای جهان در فاصلهی سالهای ۱۹۶۰ تا ۲۰۱۰ حدود ۲ درصد کاهش پیدا کرده است. این کاهش که اکسیژنزدایی نامیده میشود، تا حد زیادی به تغییرات اقلیمی نسبت داده میشود اگرچه سایر فعالیتهای بشری نیز در بروز آن نقش دارند. یک مثال، مسئلهی رواناب مواد مغذی است یعنی زمانیکه مواد مغذی حاصل از کودهای مورد استفاده در مزارع و چمنزاها به سمت آبراهها روانه میشود. دن لافولی، مشاور برنامهی دریایی و قطبی اتحادیه و ویراستار گزارش منتشر شده میگوید:
این کاهش ممکن است قابلتوجه بهنظر نرسد زیرا ما در موقعیتی قرار داریم که اکسیژن زیادی اطراف ما را احاطه کرده است و فکر نمیکنیم کمی کاهش در اکسیژن روی ما تأثیر داشته باشند. اما اگر بخواهیم بدون اکسیژن از کوه اورست بالا برویم، به نقطهای میرسیم که در آن حتی ۲ درصد کاهش در سطح اکسیژن محیط بسیار قابلتوجه خواهد بود. اکسیژن بهطور یکنواخت در اقیانوسها پراکنده نشده است.
مطالعهای که در مجلهی Science منتشر شد، نشان میداد که اکسیژن آب در برخی از بخشهای گرمسیری حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد کاهش یافته است.
ساردینهای مرده در سواحل شهر ردوندو بیچ در کالیفرنیا
کیم کوب، دانشمند علم اقلیم و مدیر برنامهی اقلیمی جهانی در مؤسسهی فناوری جورجیا که در این پژوهش مشارکتی نداشته است، میگوید:
این یکی از جدیدترین نوع تأثیرات حاصل از گرمایش زمین برای افزایش آگاهی مردم است. چیزی که ما آن را در امتداد سواحل کالیفرنیا میبینیم که در آن انبوهی از ماهیان در اثر این نوع اکسیژنزدایی جان خود را از دست دادهاند.
مقالههای مرتبط:
بهگفته لافولی کاهش اکسیژن در اقیانوس به آن اندازه قابلتوجه است که بتواند بر چرخههای سیارهای نظیر چرخههای نیتروژن و فسفر که برای حیات زمین حیاتی هستند، تأثیر بگذارد:
چیزی که موجب شگفتی من شده این است که کاهش سطوح اکسیژن، روی آن چرخهها تأثیرگذار خواهد بود. ما سطوح اکسیژن را تا حد خطرناکی پایین میآوریم.
اکسیژنزدایی تنها یکی از راههایی است که ازطریق آن اقیانوسهای جهان مورد حمله قرار گفتهاند. هرچه اقیانوسها کربندیاکسید بیشتری جذب کنند، بیشتر اسیدی میشوند و در برخی از مناطق این آب اسیدی موجب حل شدن پوستهی آهکی موجودات آبزی و ایجاد پوکی استخوان دریایی میشود.
مرجانهای مرده در آبهای کمعمق اندونزی
از اواسط قرن گذشته، اقیانوسها ۹۳ درصد از گرمای ناشی از گازهای گلخانهای را که حاصل فعالیت انسان بوده است، جذب کردهاند و این امر منجر به سفید شدن صخرههای مرجانی شده است. آب گرمتر، نسبتبه آب سرد فضای بیشتری میگیرد. ناسا میگوید این انبساط حرارتی علت یکسوم افزایش در سطح آب دریا است که در حال حاضر رخ داده است. بهگفتهی لافولی، اگر گرمای جذب شده بهوسیلهی اقیانوسها از سال ۱۹۹۵، بهجای وارد شدن به اقیانوس به لایههای پایینی اتسمفر میرفت، دمای زمین ۳۶ درجه گرمتر میشد.
آب ازنظر حجم، نسبتبه هوا اکسیژن کمتری نگه میدارد و وقتی دمای اقیانوس بالا برود، آب گرمتر درمقایسهبا آب سردتر، گاز کمتر و بنابراین اکسیژن کمتری در خود نگه میدارد. دمای گرم همچنین روی توانایی اختلاط آب اقیانوس اثر میگذارد بهطوریکه اکسیژنی که در سطح آب جذب میشود، بهخوبی به اعماق اقیانوس نمیرسد. اکسیژن در دسترس نیز با سرعت بیشتری مصرف میشود زیرا وقتی دما بالاتر باشد، حیات دریایی اکسیژن بیشتری مصرف میکند. لافولی میگوید:
اقیانوس قلب آبی زمین است که بخش مهم حیات روی زمین را تشکیل داده و به نوعی از حیات روی زمین پشتیبانی میکند. ما باید از آن محافظت کنیم چرا که اقیانوس از ما مراقبت کرده است.
گوگل بهتازگی این امکان را به کاربران میدهد تا محتوا و متن خود را از طریق مرورگر کروم در دسکتاپ کپی کنند و آن را در گوشی هوشمند خود چسبانده یا Paste کنند. این قابلیت جدید در نسخهی جدید مرورگر Chrome 79 ارائه شده و اگر این نسخه را در اختیار دارید میتوانید خطوط هر مقاله را کپی کرده و سپس آن را به گوشی هوشمند خود ارسال کنید. اما برای اینکار باید مراحلی را دنبال کنید و قبل از انجام این کار مطمئن شوید که مرورگر شما در دسکتاپ و گوشی هوشمند به یک حساب کاربری جیمیل مشترک متصل است. البته فراموش نکنید که باید قابلیت همگامسازی یا Chrome Sync را در مرورگرهای خود فعال کرده باشید.
چگونه از طریق مرورگر کروم، متنی را در دسکتاپ کپی و برای گوشی هوشمند ارسال کنیم؟
۱. به صفحهی flags بروید. برای این کار chrome://flags را در نوار آدرس مرورگر کروم تایپ کنید.
۲. Clipboard را در کادر جستوجو تایپ کنید.
۳. هر سه گزینهی ارائه شده را فعال کنید و وضعیتشان را به Enabled تغییر دهید.
زمانیکه این پرچمها را فعال کردید، باید مرورگر Chrome خود را مجدداً اجرا کنید. پس از راهاندازی مجدد مرورگر و انتخاب برخی متون، روی متن انتخاب شده راست کلیک کنید تا منویی در اختیارتان قرار گیرد. سپس وارد اولین گزینه در منو یعنی گزینهی Send text your devices شوید و از منوی باز شده گوشی هوشمند خود را انتخاب کنید.
البته علاوه بر این قابلیت گوگل ویژگی جدید مفید دیگری را معرفی کرده است که به کاربران این امکان را میدهد تا QR را برای هر وب سایتی تولید کنند. هماکنون این قابلیت برای کاربران Chrome Canary در دسترس است.
هیچ مدیری را در دنیای فناوری پیدا نمیکند که بهاندازهی بنیانگذارهای گوگل، لری پیج و سرگی برین، مرموز و دور از هیاهوی رسانهای باشند. این دو نفر گوگل را بیش از ۲۰ سال پیش و در زمان تحصیل در دانشگاه استنفورد تأسیس کردند. آنها در نیمدههی گذشته و پس از تغییر ساختار شرکت خود با تأسیس آلفابت بهعنوان هولدینگ مادر، بهندرت در اخبار دیده و شنیده میشدند. از آن زمان ساندار پیچای بهعنوان مدیرعامل گوگل فعالیت کرد که رویکردی مستقلتر در پیش گرفته بود.
لری پیج و سرگی برین چند روز پیش یک بمب خبری منفجر کردند: آنها مدیریت آلفابت را به مدیرعامل کنونی گوگل، ساندار پیچای، واگذار میکنند و از فرایندهای مدیریتی خارج میشوند. خبری که منتشرشد، اگرچه تغییری عظیم در ساختار گوگل و آلفابت بهنظر میرسید، اجتنابناپذیر بود. ظاهرا پیج و برین از مدتها پیش در روندهای روزانهی شرکت درگیر نبودند و اعلام خبر، تنها وضعیت فعالیت آنها را رسمیتر کرد. بههرحال امروز تمامی فعالیتهای گوگل و آلفابت از بالا تا پایین تحت مدیریت پیچای اداره میشود. شایان ذکر است پیج و برین سهام کنترلی خود در شرکتها و کرسی هیئتمدیره را حفظ خواهند کرد و طبق گفتهی خودشان ارتباط مرسوم را با پیچای حفظ خواهند کرد.
خبر کنارهگیری پیج و برین را میتوان یک پایان خوب برای دو نفر از رازآلودترین رهبران فناوری یک نسل دانست. آنها زمانی شرکت خود را ترک کردند که ارزش آن به نزدیکی یک تریلیون دلار رسیده بود. البته امروز زمان دشواری برای گوگل هم محسوب میشود. غول موتور جستوجو با بررسیهای موشکافانهی متعددی ازسوی کارمندان، سازمانهای رسانهای، فعالان اجتماعی، تنظیمگران قانونی و قانونگذاران روبهرو هستند؛ نظارتها و بازرسیهایی که قطعا بیش از سال ۲۰۱۵ و زمان جدایی پیج و برین از مدیریت گوگل هستند.
بسیاری از چالشهای کنونی، متوجه پیج و برین و محصول آنها در دنیای فناوری است. بههرحال چالشهای پیشآمده دو دلیل احتمالی دارند. یا بنیانگذارهای گوگل مسیر خطرآفرینی شرکت خود را پیشبینی نکرده بودند یا عمدا آن را به سمتی هدایت کردند که بهنوعی مفاهیم و اخلاقیات مرسوم دنیای کسبوکار را به تمسخر بگیرد. باتوجه به فرضیههای موجود، نگاهی به تاریخچهی کاری پیج و برین و تصمیمهای آنها در دوران توسعهی گوگل، خالی از لطف نخواهد بود؛ تصمیمهایی که نهتنها بر صنعت فناوری، بلکه بر کل اینترنت و حتی جامعه تأثیر بزرگی داشتند.
ساختهی دست پیج و برین احتمالا دههها به عمر خود ادامه میدهند. آشنایی با مسیری که گوگل و بنیانگذارهایش تا به امروز طی کردند، نگاه مناسبی نسبت به مسیر آیندهی آن، به ما میدهد.
اوت ۱۹۹۶: لری پیج و سرگی برین در استنفورد دیدار کردند؛ Pagerank توسعه یافت و گوگل تأسیس شد
مقالههای مرتبط:
پیج و برین در سال ۱۹۹۵ با هم آشنا شدند. آنها هردو دانشجوی علوم کامپیوتر دانشگاه استنفورد بودند. تاریخچهی گوگل به ایدهای از سوی پیج باز میگردد. او بر این باور بود که موتور جستوجویی در تار جهانگستر وب (World Wide Web) باید لینکها را براساس تعداد لینکهایی رتبهبندی کند که از دیگر صفحهها دریافت میشوند. او بهکمک برین توانست PageRank را راهاندازی کند که یکی از الگوریتمهای بنیادی جستوجوی گوگل شد. محصول آنها یعنی موتور جستوجو، در سال ۱۹۹۶ در شبکهی استنفورد شروع به کار کرد.
۱۹۹۶: رزومهی برین نشاندهندهی هدفی پنهانی است که سبک زندگی آیندهی او را توضیح میدهد
رزومهی سال ۱۹۹۶ سرگی برین هنوز در آرشیوهای آنلاین استنفورد در دسترس است و با مراجعه به لینک دانشگاه میتوانید آن را مطالعه کنید. در میان پروژههایی که او در آن زمان و پیش از شکلدهی به گوگل انجام میداد، یک پلتفرم رتبهبندی فیلم و ابزاری برای تبدیل کد مشاهده میشود که مقالههای دانشگاهی را به کد HTML تبدیل میکرد.
اگر نگاهی به کدهای صفحهی رزومهی برین داشته باشید، با یک نکتهی جالب روبهرو میشوید. او در بخشی از کد که بهصورت مخفی نوشته شده است (HTML Comment)، توضیحی از هدف آیندهنگرانهی خود میدهد: «دفتری بزرگ با کار بسیار کم. میتوان سفرهای متعدد گرانقیمت به مکانهای جذاب و عجیبوغریب جهان را هم به آن افزود.» برین در سالهای بعد توانست به رویای خود جامهی عمل بپوشاند. او پس از آنکه از مدیریت مشترک گوگل با پیج، به مدیریت پروژههای آزمایشی و تجربی شرکت تغییر مسیر داد، موفق به در پیش گرفتن سبک زندگی مورد علاقهاش شد.
۱۹۹۸: پیج و برین در یک مقاله در استنفورد به موتورهای جستوجوی با ساختار تبلیغاتی حمله کردند
اگرچه گوگل امروز یکی از قویترین بازیگران صنعت تبلیغات آنلاین در جهان محسوب میشود، پیج و برین در ابتدا تصمیم نداشتند موتور جستوجوی آزمایشی خود را به یک ماشین فروش تبلیغات تبدیل کنند. آنها در مقالهای بهنام «ساختار موتور جستوجوی تحت وب در مقیاس بزرگ» دربارهی موتوری توضیح دادند که برای قرار دادن لینکها در بالای نتایج جستوجو، به سمت وبسایتهایی که هزینه پرداخت کردهاند متمایل نیست.
از نگاه مصرفکنندهی نهایی، هرچه موتور جستوجو بهتر باشد، برای پیدا کردن هدف نهایی نیاز به رد کردن تبلیغات کمتری خواهد بود. این حقیقت، مدل کسبوکاری موتورهای جستوجوی کنونی را به چالش میکشد که از تبلیغات بهعنوان پایهی درآمدی استفاده میکنند. بههرحال همیشه هزینههایی از سمت تبلیغدهندههایی پرداخت میشود که تمایل به ارائهی محصولی جایگزین در بازار دارند. در سناریوی دیگر، آنها ایدهای کاملا نو دارند. ازطرفی ما اعتقاد داریم که تبلیغ، چالش تداخل انگیزهها را بههمراه دارد و باید یک موتور جستوجوی رقابتی داشته باشیم که در فضای آکادمیک و با شفافیت بالا عمل کند.
۱۹۹۹: پیج و برین تصمیم میگیرند که گوگل را به قیمت یک میلیون دلار بفروشند. آنها پیشنهاد ۷۵۰ هزار دلار را هم مطرح میکنند
پیج و برین گوگل را بهصورت رسمی ثبت کردند و با هوشمندی بالا، نام آن را از ایدهی ابتدایی (نام BackRub) تغییر دادند. آنها در سال ۱۹۹۸ تصمیم به فروش شرکت گرفتند. ظاهرا بنیانگذارهای افسانهای از ظرفیت ایدهی خود مطلع نبودهاند.
بنیانگذارهای گوگل ابتدا در سال ۱۹۹۹ تصمیم گرفتند تا شرکت خود را به قیمت یک میلیون دلار به شرکت پرتال اینترنتی Excite بفروشند. ویندو خوسلا، بنیانگذار شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر Khosla Ventures پیشنهاد فروش را به یاد میآورد. او موفق شد تا قیمت فروش را به ۷۵۰ هزار دلار کاهش دهد، اما مدیرعامل وقت Excite، جورج بل، پیشنهاد را نپذیرفت. امروز گوگل حدود ۹۱۳ میلیارد دلار ارزش دارد.
۲۰۰۰: گوگل شعار «شیطانی نباش» را به اولین ارزش سازمانی خود تبدیل کرد
تاریخچهی شعار مشهور «شیطانی نباش» گوگل ریشههای متعددی را برای آن بیان میکند. مخترع جیمیل، پائول باشت در سال ۲۰۰۷ در وبلاگ خود ادعا کرد که ایدهی شعار را در یک جلسهی سازمانی ارائه کرده است. او میگوید هدف از شعار مذکور «کنایه زدن به بسیاری از شرکتهای دیگر، خصوصا رقبای ما بود که در آن زمان از نظر ما، بهنوعی از کاربران بهرهبرداری میکردند».
مریسا مایر، از اولین مهندسان گوگل بود و بعدا به مدیرعامل یاهو تبدیل شدو او زمانی گفته بود که یکی از مهندسان شرکت بهنام آمیت پاتل در سال ۱۹۹۹ این شعار را روی تختهی سفید اتاق جلسه نوشت. باشت هم بخشی از این روایت را تأیید میکند و میگوید پس از توافق نظر روی شعار «شیطانی نباش» پاتل آن را روی تختهی سفید نوشت تا بهمرور در شرکت جاری شود.
صرفنظر از تاریخچهای که پشت شعار «شیطانی نباش» گوگل وجود دارد، پیج و برین در سال ۲۰۰۰ تصمیم گرفتند تا آن را به ارزش سازمانی تبدیل کنند. باشت و پتل، بنیانگذارها را راضی کرده بودند که شعار مذکور، رویکرد مبتنی بر اولویت اول مهندسی را در شرکت حفظ خواهد کرد. از نظر آنها این شعار باعث میشد تا رویکردهای متمرکز بر درآمدزایی و فروش که از سمت کسبوکارهای متنوع و کارمندان فروش شرکت مطرح میشدند، تأثیری بر سیاستهای کلی نداشته باشد.
عبارت «شیطانی نباش» گوگل زمانی به شعار اصلی تبدیل شد که مدیران از آن در بخش چشمانداز سند عرضهی عمومی سهام S-1 استفاده کردند. پیج در سند مذکور نوشته بود:
ما با قبول نکردن هزینه برای نتایج جستوجو و حفظ اعتماد کاربران، بهنوعی شعار «شیطانی نباش» را زندگی میکنیم
۲۰۰۱: پیج مسئولیت مدیریت عامل را به اریک اشمیت واگذار کرد
پیج و برین پس از ثبت رسمی شرکت و ارائهی عمومی محصول خود یعنی گوگل، شرکتی را مدیریت میکردند که سریعترین نرخ رشد را در دنیای کسبوکار داشت. چنین سرعت رشدی برای آنها که جوانانی در سن دانشگاه بودند، بیشازحد زیاد بود. بهعلاوه پیج در ابتدای سال تلاشی برای اخراج تمامی مدیران پروژهی شرکت انجام داده بود که تاحدودی چهرهی رهبری گوگل را در اذهان عمومی تخریب کرد.
چالشهای مدیریتی باعث شد تا سرمایهگذاران، فشار تغییر مدیرعامل را به بنیانگذارهای گوگل وارد کنند. آنها بههمین دلیل مدیرعامل وقت شرکت Novell، اریک اشمیت را برای مدیریت انتخاب کردند. برین در سال ۲۰۰۱ در مصاحبهای وظیفهی اشمیت را بهنوعی «نظارت والدینی» نامیده بود که هیاهوی خبری بسیاری بههمراه داشت. بههرحال ذینفعهای گوگل و اعضای باتجربهی تیم مدیریت به این نتیجه رسیده بودند که مدیریت جدید، جلوی فعالیتهای هیجانی و تخریبی پیج را در مسیر رشد نمایی شرکت، میگیرد.
برین فردی بود که مشکل زیادی با کنار رفتن و جابهجایی قدرت نداشت. او در سالهای بعدی فعالیت نیز ظرفیت خود را نشان داد. بههرحال چنین رویکردی عموما از سوی بنیانگذارها انجام نمیشود. ازطرفی پیج میدانست که با تغییر مدیریتی، او و برین دیگر نیازی به کنترل همهجانبهی فعالیتهای روزمرهی شرکت ندارند. البته او درنهایت از واگذار کردن قدرت به فردی بدون سابقهی مهندسی، تاحدودی ناراحت بود.
۲۰۰۲: یاهو پیشنهاد خرید گوگل را با قیمت سه میلیارد دلار ارائه کرد که پیج و برین، رد کردند
اگر کسی از سال ۲۰۱۹ به گذشته سفر کرده و سرنوشت یاهو را برای شما تعریف میکرد، قطعا حرفهایش را باور نمیکردید. یاهو در سال ۲۰۰۲ یک غول اینترنتی با ابعادی بیسابقه بود و تصمیم داشت تا به کسبوکار روبهرشد و سریع جستوجوی گوگل وارد شود. آنها تصمیم داشتند تا سه میلیارد دلار برای جستوجوی گوگل پرداخت کنند. چنین هزینهای برای یک استارتاپ که از نظر مدیرعامل وقت یاهو، تری سمل، درآمد بسیار ناچیزی داشت، عظیم محسوب میشد.
پیج و برین از اینکه یاهو ارزشی را در گوگل دیده بود خشنود بودند. بههرحال تیم رهبری یاهو محاسبهی دقیقی داشت که آیندهی بزرگی را برای گوگل میدید؛ اما بنیانگذارها تمایلی به فروش نداشتند. تصور کنید تنها سه سال پس از اینکه آنها موافق فروش شرکت با قیمت ۷۵۰ هزار دلار بودند، گوگل به پدیدهای تبدیل شده بود که چهار هزار برابر آن قیمت، ارزش داشت.
زمان را با سرعت بالا به جلو ببرید و امروز، یاهو را میبینید که درنهایت به ورایزن فروخته و سپس به زیرمجموعهی Oath تبدیل شد. شرکت رسانهای که درنهایت به Verizon Media تغییر نام داد. برخی شایعهها میگویند هنوز برخی از نیروهای یاهو از سرویس ایمیل آن استفاده میکنند!
اوت ۲۰۰۴: گوگل با ارزش ۲۷ میلیارد دلار بهصروت عمومی در بازار بورس عرضه شد. پیج و برین سهام کنترلی دریافت کردند
گوگل تنها چند سال پس از شروع مدیریت اشمیت، با سرعتی بالا به سطح بالاتر دنیای کسبوکار آمریکا حرکت میکرد. ارزش و آوازهی آنها حتی از صنعت فناوری نیز فراتر رفته بود. در سال ۲۰۰۴ فرایند عرضهی عمومی سهام شروع شد که در اوت ۲۰۰۴ انجام گرفت. IPO گوگل با جذب سرمایهی ۱/۷ میلیارد دلاری، شرکت را به ارزش ۲۷ میلیارد دلاری رساند.
یکی از نکات مهم عرضهی عمومی سهام گوگل، تصمیم پیج و برین در ایجاد سهام کنترلی سطح بالای B بود؛ سهامی که تنها آن دو نفر، اشمیت و چند فرد محدود دیگر در اختیار داشتند. سهام کنترلی مذکور، ۱۰ برابر قدرت رأی بیشتر داشت. پیج و برین با سهامهای مذکور میتوانستند کنترل شرکت را در دست داشته باشند و امروز حتی پس از جدا شدن از بدنهی مدیریت، کنترل اکثریت را در دست دارند.
پیج در زمان عرضهی عمومی سهام، دلیل ایجاد سهام کنترلی را روشی در مسیر به حداکثر رساندن ارزش در طولانیمدت دانسته بود. حرکت او و برین بعدا در شرکتهای دیگر سیلیکونولی همچون فیسبوک تکرار شد. درواقع بنیانگذاران میخواستند از ایجاد مشکل دید کوتاهمدت سرمایهگذاران برای شرکت خودشان جلوگیری کنند. پیج دربارهی رویکرد سهام کنترلی نوشت:
ما یک ساختار سازمانی ایجاد میکنیم که برپایهی پایداری بلندمدت شرکت میگیرد و افقهای دور را در نظر دارد. شما با سرمایهگذاری در گوگل بهنوعی شانس خود را در بلندمدت روی یک تیم و خصوصا من و سرگی و رویکرد نوآورانهی ما امتحان میکنید.
اوت ۲۰۰۵: پیج بدون اطلاع اشمیت، اندروید را به مبلغ ۵۰ میلیون دلار خرید
یکی از محاسبات پیج دربارهی آیندهی دنیای فناوری، اوجگیری رایانش موبایلی بود. او با درک موقعیت احتمالی، بدون معطلی در سال ۲۰۰۵ استارتاپ کوچکی بهنام اندروید را با هزینهی ۵۰ میلیون دلاری خریداری کرد. خرید او بدون اطلاع مدیرعامل وقت گوگل، اریک اشمیت، انجام شد. پیج اعتقاد قوی داشت که همبنیانگذار اندروید، اندی روبین توانایی هموار کردن مسیر شرکت به سمت بازار نرمافزار موبایلی را دارد.
اندرویدی که در سال ۲۰۰۵ توسط پیج خریداری شد، مسیری عالی را بهسمت تبدیل شدن به پرطرفدارترین سیستمعامل موبایلی جهان طی کرد. پروژهی آنها در لحظات آخر یک اصلاح مسیر جزئی را تجربه کرد. پس از آنکه استیو جابز در سال ۲۰۰۷، آیفون را به نمایش گذاشت، گروه اندروید تصمیم به اصلاح مسیر گرفت. گفته میشود اندی روبین رویداد مشهور آیفون را در یک تاکسی به سمت لاسوگاس و از لپتاپ خود تماشا کرده است. بههرحال با عرضهی گوشی هوشمند T-Mobile G1 یا همان HTC Dream، اولین گوشی هوشمند اندرویدی به بازار عرضه شد و بنیان اولین سیستمعامل موبایلی متنباز جهان را بنا کرد.
اکتبر ۲۰۰۶: سوزان وویچیتسکی، پیج و برین را متقاعد کرد تا یوتیوب را خریداری کنند
سوزان وویچیتسکی کارمند شمارهی ۱۶ گوگل بود. بهعلاوه گاراژ خانهی او بهعنوان اولین محل رسمی فعالیتهای غول موتور جستوجو شناخته میشود. او تأثیرگذاری خوبی روی بنیانگذارهای شرکت داشت، اما برای راضی کردن آنها به خرید یک سرویس جدید، زمان و انرژی قابلتوجهی صرف کرد. بههرحال تلاشهای او موجب شدند تا گوگل، با پرداخت ۱/۶۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۶، سرویس ویدئوی آنلاین یوتیوب را خریداری کند.
وویچیتسکی مدیریت توسعهی سرویس ویدئویی گوگل را برعهده داشت. او پس از مشاهدهی ظرفیتهای یوتیوب،سرویس رقیب را برندهی احتمالی نبرد سرویسهای آنلاین ویدئویی دانست. او زمانی برای خرید یوتیوب اقدام کرد که شرکتش دست بالا را در مذاکره داشت. وویچیتسی در توضیح خرید یوتیوب گفته بود:
من فرصت ترکیب دو سرویس را درک کردم. یک فایل صفحهی گسترده ساختم و برای توجیه رقم ۱/۶۵ میلیارد دلار، محاسباتی را در آن انجام دادم و درنهایت پیج و برین را راضی کردم.
سپتامبر ۲۰۰۸: گوگل بهلطف ساندار پیچای، مرورگر کروم را منتشر کرد
گوگل مهندسان متعددی را از تیم موزیلا فایرفاکس استخدام کرد. بهعلاوه مهندس محصول عالی آن زمان گوگل، ساندار پیچای، طرحی برای توسعهی یک مرورگر وب بهتر ارائه داده بود که تشکیل گروه برای توسعه را اجتنابناپذیر کرد. مدیرعامل وقت، اریک اشمیت، اعتقاد داشت که گوگل باید از جنگ مرورگرها دور بماند، اما بههرحال تصمیم به توسعهی نرمافزار جدید درحال اجرا شدن بود. محصول نهایی گروه توسعه، بهنام Chrome معرفی شد. سلطهی نهایی مرورگر گوگل بر بازار را میتوان یکی از بزرگترین موفقیتهای کسبوکاری پیچاد دانست. همین موفقیت، طراح محصول گوگل را در سالهای بعد به مدیریت عامل گوگل سوق داد.
مسئولیت راضی کردن اشمیت و توجیه پروژهی مرورگر، برعهده پیج بود. اشمیت به یاد میآورد که جزئیات برنامه بهقدری خوب بود که بهنوعی او را مجبور به تغییر ذهنیت و تصمیم کرد. اشمیت در کنفرانس خبری سال ۲۰۰۹ که دموی اولیهی کروم (مرورگری توسعهیافته توسط مهندسان سابق موزیلا) را به نمایش میگذاشت، جزئیات تغییر تصمیمش را شرح داد. پیج در همان مصاحبه گفته بود که با پشتکار و تلاش بسیار، اشمیت را متقاعد کردهاند.
ژانویهی ۲۰۱۱: پیج مجددا مدیرعامل شد و اریک اشمیت بهعنوان رئیس هیئتمدیره به کار خود ادامه داد
اشمیت پس از ۱۰ سال فعالیت بهعنوان مدیرعامل گوگل، مسئولیت خود را با یک توییت خاص طنز به پایان رسید: «دیگر نیازی به نظارت روزانهی پدرانه نیست». پیج مجددا بهعنوان مدیرعامل انتخاب شد تا بزرگترین تغییر مدیریتی تاریخ گوگل تا آن سال، رقم بخورد. اشمیت نیز با ریاست هیئتمدیره بیشتر به مقامی مشاورهای تبدیل شد.
تغییر ساختار مدیریتی گوگل در ابتدایی دههی ۲۰۱۰، تأثیری بر سهام کنترلی سه مدیر ارشد نداشت. پیج و برین و اشمیت باز هم کنترل حداکثری را روی گوگل داشتند، اما بههرحال تغییر مدیران، نشاندهندهی یک تغییر مسیر مهم برای گوگل بود. پیج پس از تصاحب مجدد پست مدیریت عامل، در مصاحبهای با نیویورک تایمز گفته بود:
یکی از اهداف اصلی من این است که گوگل را به شرکتی عظیم با چابکی و روح و اشتیاق فراوان استارتاپی تبدیل کند.
سال ۲۰۱۱ را میتوان شروع دورانی تازه برای گوگل دانست. پیج و برین با مدیریتی که در اختیار داشتند، تمرکز بیشتری را روی پروژههای خرد Google X معطوف کردند. پروژههای آزمایشی و تجربی خصوصا در حوزهی سختافزار، اهمیت بالایی پیدا کرد و دیدگاه بلندمدت برای پروژهها، در نظر گرفته شد. درنهایت گویی غول موتور جستوجو تصمیم داشت تا بهمرور از مرزهای محصولات هستهای خود عبور کرده و جهانهای جدید را فتح کند.
ژوئن ۲۰۱۲: برین با نمایش زندهی ویدئوی چتربازی، دموی گوگل گلس را به نمایش گذاشت
عنوان رسمی برین در سال ۲۰۱۲، همبنیانگذار گوگل بود. مسئولیت اصلی او در آن سالها، کشف محصولات جدید برای شرکت بود. برین اولین کسی بود که یک کامپیوتر پوشیدنی بهصورت عینک را بهصورت عمومی به نمایش گذاشت و همیشه برای این رویداد در خاطرهی کاربران دنیای فناوری میماند. گوگل گلس یکی از اولین تلاشهای زیرمجموعهی X گوگل بود که با نام Moonshot Factory هم در رسانهها شهرت داشت. بههرحال محصولی که برین با اشتیاق بالا معرفی کرد، سالهای بعد بهخاطر چالشهای متعدد حریم خصوصی، انتقادهای شدید به طراحی و عیبهای فراوان در رونمایی از محصول، به یک تلاش شکستخورده تبدیل شد.
وقتی برین در رویداد I/O سال ۲۰۱۲، گوگل گلس را به نمایش گذاشت، همه تصور میکردند که آیندهی جهان از آسمان افتاده است. گوگل تعدادی چترباز را استخدام کرده بود تا از هواپیمایی بر فراز سانفرانسیسکو به سمت زمین پرواز و پرواز خود را از نمونهی اولیهی عینک، استریم کنند. رونمایی مذکور را میتوان جذابترین رونمایی فناوری از زمان معرفی آیفون دانست. پیج و برین در آن رویداد به جهان نشان دادند که گوگل، چیزی بیشتر از محصولات خستهکننده است. آنها به مخاطبان حاضر و تماشاچیان استریم آنلاین نشان دادند که گوگل، آینده را سریعتر از رقبای خود عرضه میکند.
۲۰۱۲: پیج به فلج پردههای صوتی مبتلا شد
سال ۲۰۱۲ برای پیج، سال سکوت بود. سکوتی که بهنوعی محصول فلج پردههای صوتی بود و مدیرعامل جدید گوگل، سال بعد در یک پست گوگل پلاس به آن اشاره کرد. فلج پردههای عصبی در دورههای متعدد زمانی زندگی پیج به او ضربه وارد کرده بود، اما سختترین ضربه، یک سال پس از به دستگیری مجدد سکان هدایت گوگل، رخ داد. بههرحال بیماری مانع از آن شد که پیج در رویداد I/O سال ۲۰۱۲ حضور داشته باشد.
لری پیچ در سال ۲۰۱۳ در کنفرانس I/O و تنها چند روز پس از انتشار خبر بیماریاش، سخنرانی کرد؛ اما اعتراف به بیماری، شروع دوران کاهش فعالیتهای کلامی پیج بود. پیج در سالهای بعد در جلسههای درآمدی با سهامداران شرکت نکرده و بهندرت با رسانهها صحبت میکرد. صدای او روزبهروز بهسمت ساکتتر شدن پیش میرفت و بیماری، بیشازپیش به تنفسش فشار وارد میکرد.
می ۲۰۱۳: پیج چشمانداز جزیرهی گوگل را شرح داد
یکی از بلندپروازانهترین سخنرانیهای پیج و البته یکی از آخرین صحبتهای عمومی او در می ۲۰۱۳ رخ داد و در کنفرانس I/O انجام شد. یک سال پس از معرفی گوگل گلس، پیج روی همان سن از ایدههای خود برای Google Island پردهبرداری کرد. پیج جزیرهی مذکور را جایی میدانست که پیشرفت فناورانه، بدون کاهش سرعت بهخاطر نگرانیهای بیمورد همچون تنظیمگری قانونی یا محدودیتهای عرفی، با سرعت بالا رخ میدهد.
پیج در سخنرانی پیرامون جزیرهی گوگل، بهنوعی ایدههای بلندپروازنهی خود را برای صنعت فناوری توضیح داد؛ صنعتی که مدیون منافع سازمانی، سهامداران و تبلیغات نبود. درواقع او تکهای از جهان را در نظر داشت که فناوری در آن تنها بهخاطر خود فناوری و بهبود بشریت، توسعه مییافت.
صحبتهای پیج دربارهی آیندهی فناوری، تنها یک سخنرانی عجیبوغریب نبود بلکه شروع یک دوران یا اولین نمایههای عمومی یک تصمیم مهم را نشان میداد. پیج با آن صحبتها به سمت شخصیت یک بنیانگذار فوق ثروتمند حرکت کرد که خود را از دنیای مرسوم جا کرده است و درگیر وظایف روزمرهی کاربران عادی نخواهد بود. برخی کارشناسان، تصمیم پیج را حرکت به سمت شخصیت Doctor Manhattan تعبیر کردند. در آن سال، ژورنالیست فناوری، مت هانن مقالهای جالب در وایرد منتشر و حالوهوای جزیرهی گوگل را توصیف کرد.
سپتامبر ۲۰۱۳: گوگل را معرفی Calico حرکت به سمت علوم پزشکی را شروع کرد
زیرمجموعهی Google X برای طراحی و توسعهی پروژههای آزمایشی تأسیس شده بود. گوگل پس از رونمایی از عینک اختصاصی و پروژهی خودروهای خودران، حرکت به سمت علوم دیگر را در نظر داشت. پیج بیش از همه به پروژههایی با محوریت افزایش طول عمر علاقه داشت. بههرحال آنها با تکیه بر بازوی سرمایهگذاری خطرپذیر خود (Google Ventures)، شرکت Calico را با محوریت افزایش طول عمر، راهاندازی کردند. شرکت جدید تحت مدیریت بیل ماریس، یکی از شرکای گوگل ونچرز بود. او مدیرعامل سابق Genentech، آرت لوینسون را برای مدیریت اجرایی شرکت جدید استخدام کرد.
شرکت Calico نشانهای دیگر از چشمانداز پیج برای آیندهی گوگل بود. شرکتی که تصمیم داشت پا را از مرزهای موتور جستوجو سیستمعامل موبایلی فراتر بگذارد و سرمایهگذاریهای عظیمی هم برای برنامههای جدید داشت. البته Calico درنهایت نتوانست هیچ پیشرفت خاصی در حوزههای پزشکی، دارویی یا زیستفناوری داشته باشد. امروز هیچ اطلاع خاصی دربارهی پروژههای این شرکت و اهداف پیش روی آنها در دست نیست.
۲۰۱۴: رابطهی نامشروع برین با کارمند گوگل، آماندا روزنبرگ
پایان سبک زندگی آیندهنگرانهی برین (که به تونی استارک فیم اونجرز تشبیه میشود) در سال ۲۰۱۴ و با انتشار اخبار متعدد از رابطهی نامشروع او با کارمندی از گروه گوگل گلس رقم خورد. یکی از مهمترین مقالههای منتشرشده در رابطه با خبر مذکور، در رسانهی Vanity Fair منتشر شد که تمامی جزئیات پیچیدهی رابطهی همبنیانگذار گوگل را با یکی از کارمندان شرح میداد.
آماندا روزنبرگ مدیر بازاریابی دستگاه جدید گوگل بود که در جریان خروج محصول از آزمایشگاه و نزدیک شدن عرضهی عمومی، مسئولیت جدید را بر عهده گرفت. او زمانی با برین رابطه داشت که همبنیانگذار گوگل با خواهر سوزان وویچیتسکی، آن وویچیتسکی، زندگی مشترک داشت. روزنبرگ، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت ژنومیکی 23andme بود. البته رسانهها میگویند روزنبرگ نیز در آن زمان با معاون ارشد اندروید، هوگو بارا رابطه داشت. بارا در سالهای بعد به شرکت چینی شیائومی پیوست.
اخبار رابطهی غیرقانونی برین، لکهی سیاهی بر اعتبار کاری او وارد کرد. البته سهام کنترلیاش در گوگل مانع از هرگونه تلاش برای اخراج میشد و برین، به شغل خود یعنی نظارت اجرایی بر Google X ادامه داد. برین و وویچیتسگی پس از انتشار اخبار از هم جدا شدند. پیج نیز برای مدتی هیچ مکالمه و صحبتی با دوست و همکاری قدیمیاش نداشت. روزنبرگ اخیرا مصاحبههایی پیرامون چالشهای آن زمان انجام داده و تأثیر روابط نامشروع را بر زندگی شخصی و کاریاش شرح میدهد. بهعلاوه او کتابی با موضوع زندگی با اختلال دوقطبی نوشته است.
برین علاوه بر خبر ارتباط با روزنبرگ، در تاریخچههای شفاهی کارمندان و مدیران سابق گوگل نیز وضعیت مناسبی ندارد. بسیاری او را به رابطههای نامشروع متعدد متهم میکنند و القابی با موضوع هوسرانی به همبنیانگذار گوگل میدهند. هثر کرنز از مدیران ابتدایی نیروی انسانی گوگل، برین را نماد آزار و اذیت جنسی معرفی کرده بود که در هر لحظه امکان رخ دادن داشت.
اکتبر ۲۰۱۴: اندی رابین گوگل را ترک کرد، اما پیج تصمیم به عدم اطلاعرسانی دربارهی سوءرفتار جنسی او گرفت
در دورهی که گوگل درگیر رابطهی نامشروع برین با روزنبرگ بود، چالش بزرگتری از سوءرفتار جنسی شرکت را تهدید میکرد. همبنیانگذار اندروید، اندی رابین، در پایان سال ۲۰۱۳ شرکت را ترک کرد. او در آن زمان نظارت اجرایی بخش رباتیک گوگل، Replicant را برعهده داشت. پیج در بیانیهای خبری با لحنی خوب دربارهی خروج اندی رابین گفت:
من برای اندی آیندهی خوبی را آرزو میکنم. او با اندروید، محصولی عالی و بهیادماندنی به جهان عرضه کرد که امروز میلیاردها کاربر خوشحال و راضی دارد.
پشت صحنهی خروج اندی رابین، با چهرهی زیبایی که پیج ترسیم کرده بود تفاوت زیادی داشت. خالق اندروید متهم به آزار و اذیت جنسی یکی از کارمندان گوگل بود؛ اتهامی که قطعا بزرگتر از رابطهی نامشروع برین با روزنبرگ محسوب میشد. گوگل اتهام را بررسی کرده و تأیید کرد. سپس تصمیم به خروج اندی رابین اتخاذ شد، اما برین و دیگر اعضای تیم اجرایی تصمیم به عدم افشاسازی پیرامون رخداد پیشآمده گرفتند.
اندی رابین با دریافت ۹۰ میلیون دلار پکیج مالی از گوگل خارج و همچنین سهامی به ارزش ۱۵۰ میلیون دلار به او اهدا شد. داستان خروج او و دریافت پول از شرکت، تا اکتبر ۲۰۱۸ و انتشار مقالهی افشاگرانه در نیویورک تایمز، مسکوت مانده بود. مقالهی مذکور تمامی جزئیات اتهام روبین و نحوهی مدیریت حادثه توسط تیم مدیریتی ردهبالای گوگل را شرح داد. اندی رابین پس از ترک گوگل، شرکت تولید گوشی هوشمند اسنشال را راهاندازی کرد. گوگل نیز بازوی رباتیک خود را تعطیل کرد و یکی از با ارزشترین داراییهای خود یعنی بوستون داینامیکس را به سافتبانک فروخت.
هولدینگ مادر گوگل، آلفابت، درحالحاضر بازرسیهای داخلی را در دستور کار دارد تا نحوهی مدیریت حوادث سوءرفتار جنسی را در ردههای بالای مدیریتی بررسی کند. پس از انتشار اخبار پیرامون اندی رابین، رخدادهای مشابه دیگری نیز از داخل گوگل گزارش شدند که بازرسی عمیقتر را در شرکت الزامی کرد. شایان ذکر است در سال ۲۰۱۸ و پس از انتشار اخبار اتهامهای اندی رابین، کارمندان گوگل تظاهرات عظیمی بهنام Google Walkout برگزار کردند که توجه رسانهها را بیشازپیشبه چالشهای نیروی انسانی غول موتور جستوجو جلب کرد.
اوت ۲۰۱۵: تغییر ساختار و شکلگیری آلفابت
گوگل در تابستان ۲۰۱۵، یعنی چهار سال پس از بازگشت پیج به مقام مدیریت عامل، شرکتی متفاوت بود. آنها به فناوریهای متعدد همچون خودروهای خودران، گجتهای پوشیدنی، خانوادهی گوشی هوشمند نکسوس و بسیاری محصولات و پروژههای آزمایشی دیگر ورود کرده بودند. حوزههای عظیمتری همچون هوش مصنوعی و رایانش کامپیوتر و حتی اینترنت فیبری هم جز فعالیتهای آن زمان گوگل بود.
پیچیدگی عملکرد گوگل در میانهی دههی ۲۰۱۰ باعث شد تا بنیانگذارها تصمیم به تغییر ساختار بگیرند. پیج در سال ۲۰۱۵ در یک پست وبلاگی نوشت:
شرکت ما امروز عملکرد خوبی دار، اما ما تصور میکنیم که میتوان آن را پاکتر و مسئولیتپذیرتر کرد. بههمین دلیل یک شرکت جدید راهاندازی میکنیم.
مقالههای مرتبط:
شرکت جدیدی که پیج و برین تأسیس کردند، آلفابت نام داشت. تأسیس آلفابت بهمعنای خروج پیج و برین از مدیریت روزانهی گوگل و شروع کار بهعنوان مدیرعامل و رئیس کل هولدینگ بود. ساختار جدید، مدیریت مالی فعالیتهای شرکت را نیز آسانتر میکرد، چون پروژههای آزمایشی از محصولات نهایی و هستهای جدا شدند. از همه مهمتر، ساندار پیچای بهعنوان مدیرعامل گوگل مشغول به کار شد.
سال ۲۰۱۵ و شکلگیری آلفابت ازلحاظ دوران زندگی کاری پیج و برین، بهمعنای رها کردن فرمان کنترل شرکتشان و شروع دورانی با ظاهر خروج از تمرکز رسانهها بود. البته هردوی آنها باز هم سهام کنترلی خود را نگه داشتند و پیچای، بهصورت مستقیم به پیج گزارش میداد. گوگل هم پس از تغییر ساختار جدید، در مرامنامهی آلفابت، شعار «شیطانی نباش» را به «کار درست را انجام بده» تغییر داد. البته پیج و برین، عبارت مذکور را در مرامنامهی مجزای گوگل حفظ کردند.
۲۰۱۶: پیج در صنعت خودروهای پرنده سرمایهگذار کرد
پیج پس از واگذاری مدیریت گوگل به پیچای و انتخاب شدن بهعنوان مدیرعامل آلفابت، بهنوعی از نظرها محو شد. او البته در برخی جلسههای شرکت حضور مییافت و برخی اوقات درحال قدم زدن با برین در کمپ Googleplex دیده میشد؛ اما او دیگر در هیچ رویداد مشترک با سرمایهگذاران یا نشست مطبوعاتی یا رویداد معرفی محصول، شرکت نکرد.
همبنیانگذار گوگل پس از خروج از نقطهی تمرکز رسانهها، به صنعت خودروهای پرنده وارد شد. چنین خودروهایی با نام اختصاری eVTOL یا وسیلههای نقلیهی الکتریکی با قابلیت پرواز و فرود عمومی شناختخه میشوند. پیج امروز بهعنوان سرمایهگذار و مشاور در استارتاپهای متعددی حضور دارد که در حوزهی وسایل نقلیهی الکتریکی هوایی فعالیت میکنند. هنوز مشخص نیست که چرا لری پیج به این موضوع علاقه دارد. او زمان و هزینهی زیادی را از زمان تغییر ساختار آلفابت در خودروهای پرنده سرمایهگذاری کرده است، اما مصاحبهی قابلتوجهی دربارهاش انجام نمیدهد. بههرحال رویکرد او نشان از یک سلبریتی پیر و ثروتمند دارد که به خودروهای لوکس با ظاهری تقریبا فناورانه، علاقه نشان میدهد.
ژانویهی ۲۰۱۷: برین در فعالیتی عجیب در تظاهرات علیه سیاستهای مهاجرتی ترامپ ظاهر شد
با دور شدن پیج از رسانهها و حضور در انظار عمومی، برین نیز رویکرد مشابهی را در پیش گرفت. درواقع هیچ اطلاعات خاصی از برنامهها و فعالیتهای برین در سالهایی که مدیریت روزمرهی گوگل را به سمت مدیریت کل آلفابت تغییر داد، در دست نیست. تنها میدانیم که برین در پروژهای برای ساخت یک کشتی هوایی با هدف ارائهی تجهیزات در پروژههای بشردوستانه، فعالیت دارد. بهعلاوه او بههمراه گروهی از رهبران دنیای فناوری، بیانیههایی را با موضوع نگرانی از توسعهی سریع هوش مصنوعی منتشر کرد.
سرگی برین در ژانویهی ۲۰۱۷ در تظاهراتی علیه سیاستهای مهاجرتی ترامپ حضور یافت. تصمیم او بیشتر یک حرکت شخصی محسوب میشد و بهخاطر ملیت روسیاش، توجه زیادی را در رسانهها به خود جلب کرد. بهعلاوه برین و پیچای یک سخنرانی برای کارمندان داشتند و از حقوق مهاجران در شرکت دفاع کردند. آنها مخالفت خود را با تصمیم ترامپ بهصورت جدی و شفاف اعلام کرده بودند. بههرحال برین از آن زمان در هیچ رویداد سیاسی دیگری دیده نشده است.
سپتامبر ۲۰۱۸: ویدئویی از جلسههای داخلی گوگل با حضور پیج و برین و دربارهی انتخاب ترامپ، فاش شد
همانطور که گفته شد پیج و برین از سال ۲۰۱۵ حضور عمومی زیادی نداشتند. ازطرفی ادعا میشود آنها در جلسههای مرسوم با کارمندان گوگل (موسوم به TGIY) حضور جدی داشتند. مدیران اجرایی در جلسههای مذکور به سؤالهای کارمندان پاسخ میدهند و چشمانداز کلی شرکت و اخبار دیگر را بررسی میکنند. ویدئوی یکی از جلسهها که پس از انتخاب ترامپ بهعنوان رئیسجمهور در سال ۲۰۱۶ برگزار شده بود، دو سال بعد به دست یک رسانهی محافظهکار بهنام Breitbart رسید و منتشر شد.
سرگی برین در ویدئوی فاششده پس از شروع جلسه میگوید:
اکثر افراد اینجا ناراحت و نگران هستند. من این انتخابات را عمیقا توهینآمیز میدانم و قطعا بسیاری از شما نیز همین نظر را دارید. زمانی پر استرس را در پیش داریم که با بسیاری از ارزشهای ما تداخل دارد. بهنظر من زمان خوبی برای تفکر دربارهی آن حقیقت است... افراد بسیار زیادی ارزشهای مشترک با ما ندارند.
اظهارنظر بالا و ویدئویی که منتشر شد، احتمالا آخرین حضور عمومی بنیانگذارهای گوگل باشد. خبری که چند روز پیش دربارهی واگذاری مدیریت آلفابت منتشر شد نیز این پیشبینی را تأیید میکند. پیچای در ابتدای ماه جاری گفته بود که بهخاطر افشای محتوا، برنامههای هفتگی با کارمندان کمتر میشوند. درحالحاضر فشارهای داخلی و خارجی روی گوگل نیز افزایش یافتهاند و رهبری آن در مدیریت سالهای پرچالش پس از تغییر ساختار آلفابت، تحت فشار زیادی قرار دارد.
لری پیج و سرگی برین با وجود ترک مسئولیت مدیریت آلفابت و گوگل، هنوز سهام کنترلی خود را در دست دارند و شاید درنهایت هنوز آنها را سکاندار گوگل و آلفابت بدانیم. بههرحال ماهها و سالهای پیشرو قطعا برای مدیرعامل جدید آلفابت، ساندار پیچای، آسان نخواهد بود و شاید شاهد تغییر ساختارهای بیشتر در غول دنیای فناوری باشیم.
ژول گابریل ورن (Jules Verne)، نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس قرن نوزدهم بود. او بیشتر شهرت خود را مدیون رمانهای علمی، تخیلی و پیشگوییهای جذابش از آینده بود. ورن را میتوان یکی از پرافتخارترین و پیشتازترین نویسندگان علمی تخیلی قرن نوزدهم دانست که پیشگوییهای او در فاصلهی دستکم صدسال به حقیقت پیوستند. ژول ورن را «پدر داستانهای علمی تخیلی» لقب دادهاند؛ او سالها قبل از شکوفایی نوآوری و فناوری، کتابهای متعددی را در این زمینه نوشته است.
ژول ورن بیش از چهل رمان دارد که از مشهورترین آنها میتوان به سفر به مرکز زمین (۱۸۶۴)، از زمین تا کرهی ماه (۱۸۶۸)، بیست هزار فرسنگ زیر دریا (۱۸۷۱)، دور دنیا در هشتاد روز (۱۸۷۳) و جزیرهی اسرارآمیز (۱۸۷۵) اشاره کرد. اگرچه ورن در سال ۱۹۰۵ درگذشت، انتشار آثار او تا پس از مرگش نیز ادامه یافتند و رتبهی دوم بیشترین ترجمهی آثار در سراسر جهان را به خود اختصاص داد. تاکنون آثار ژول ورن منبع الهام بسیاری از نویسندهها، هنرمندان و رسانهها بوده است و تأثیر زیادی روی جنبشهای آوانگارد و سورئالیسم قرن بیستم داشته است.
تولد و تحصیل
ژول ورن در تاریخ ۸ فوریهی ۱۸۲۸ در نانت، یکی از شهرهای شلوغ و بندری فرانسه به دنیا آمد. کشتیها و قایقهایی که در بندرگاه رفت و آمد میکردند، قوهی تخیل ورن و حس ماجراجویی او را برمیانگیختند. پدر ژول، پیر ورن، وکیلی اهل پروون و مادرش سوفل آلوت دی لا فوی، زنی از خانوادهی قایقرانان بود. ژول ورن در سال ۱۸۳۴، در سن ۶ سالگی به مدرسهی شبانهی روزی در نانت فرستاده شد.
معلم ژول ورن، مم سامبین، بیوهی ملوانی دریایی بود که به مدت ۳۰ سال ناپدید شده بود؛ او داستان شوهرش را برای دانشآموزان تعریف میکرد و امیدوار بود روزی مانند رابینسون کروزو از جزیرهی بهشتی خود بازگردد. این داستان روی ورن تأثیر زیادی گذاشت به طوری که الهام بخش او در رمانهایی مثل جزیرهی اسرارآمیز (۱۸۷۴)، دومین سرزمین پدری (۱۹۰۰) و مدرسهی رابینسونها (۱۸۸۲) شد.
ورن در سال ۱۸۳۶ به اکول سن استانسیلاس، مدرسهای کاتولیک متناسب با ذائقهی پدر خود رفت؛ و به سرعت برتری خود را در دروسی مانند حفظیات، جغرافیا، زبان یونانی، زبان لاتین و آوازخوانی ثابت کرد. در همان سال پدر ورن، خانهای تابستانی در دهکدهی چانتاری خریده بود که روی رودخانهی لویر قرار داشت. ورن در مجموعهای با عنوان «خاطرات کودکی و جوانی» (۱۸۹۰) دربارهی علاقهی شدید خود به رودخانه و قایقها سخن میگوید.
مقالههای مرتبط:
ژول ورن ماجراجو در سال ۱۸۳۹ و تنها زمانی که ۱۱ سال داشت تصمیم میگیرد بهصورت مخفیانه به هند برود تا گردنبندی مرجانی را برای دخترعموی خود، کارولین به هدیه بیاورد؛ اما پدر ورن به موقع از این تصمیم باخبر میشود و از او میخواهد تنها در رویاهای خود به سفر برود. ورن در سال ۱۸۴۲، به مدرسهی مذهبی دیگری فرستاده شد. رمان ناتمام او با عنوان یک کشیش در سال ۱۸۳۹ در این زمان نوشته شده است.
ورن در سن نوزده سالگی، مجذوب نویسندگی به روش ویکتور هوگو شد و نویسندگی به این سبک را با رمان یک کشیش در ۱۸۳۹ آغاز کرد. با این حال پدر ورن، او را برای تحصیل در رشتهی حقوق به پاریس فرستاد زیرا میخواست پسرش دنبالهروی راه او در وکالت باشد؛ اما ورن جوان که عاشق ادبیات بهویژه تئاتر بود در کنار تحصیل در رشتهی حقوق به نوشتن نمایشنامه هم میپرداخت. از او داستانهای کوتاه و رسالههای علمی متعددی در مجلهی Musess des familles به چاپ رسیده است. ورن قبل از شروع به کار جدی نویسندگی، برای امرار معاش به کارگزاری مشغول بود. در طول این دوره نویسندگی، انجام پژوهش در کتابخانهی ملی و رویاپردازی برای سبک جدیدی از رمان را آغاز کرد.
شهر بندری نانت در دوران زندگی ژول ورن
آغاز راهی جدی
ژول ورن در سال ۱۸۶۲ با پیر ژول هتزل ملاقات کرد. هتزل با انتشار رمان پنج هفته در بالن (۱۸۶۳) اولین رمان از مجموعهی سفرهای شگفتانگیز موافقت کرد. این رمان به یکی از پرفروشترین رمانها در سراسر جهان تبدیل شد و به قرارداد بلندمدت ورن و هتزل برای نوشتن مجموعه رمانهای علمی تخیلی انجامید. در نتیجه ورن شغل خود در بازار سهام را رها کرد و به نویسندهای تمام وقت تبدیل شد. همکاری بلند مدتی که بیش از ۴۰ سال دوام آورد و نتیجهی آن ۶۰ اثر از مجموعهی سفرهای شگفتانگیز بود.
آثار ژول ورن را میتوان به سه بخش تقسیم کرد. اولین گروه آثار از ۱۸۶۲ تا ۱۸۸۶ را میتوان دورهی مثبتاندیشی او نامید. در رمان پاریس در قرن بیستم: ۱۹۹۴ توسط هتزل در سال ۱۸۶۳، باعث شد ورن درسهای زیادی برای خلق رمانهای جدید خود بگیرد و تا دو دهه پس از آن آثار ماندگار و پرفروشی ازجمله سفر به مرکز زمین (۱۸۶۳، توسعهیافته در ۱۸۶۷)، در مدار ماه (۱۸۷۰)، بیست هزار فرسنگ زیر دریا (۱۸۷۰) و دور دنیا در هشتاد روز (۱۸۷۳) را از خود بهجای بگذارد. ورن در این سالها با خانوادهی خود در آمیان (شهری در شمال فرانسه) زندگی میکرد؛ و سفر کوتاهی هم به نیویورک و همچنین آبشار نیاگارا داشت. در این دوره ورن به تعداد زیادی از کشورهای اروپایی سفر کرد و در اقتباسهای متعدد تئاتر از رمان خود همکاری کرد و به شهرت جهانی دست یافت.
دومین مرحلهی نویسندگی ژول ورن از ۱۸۸۶ آغاز میشود و تا زمان مرگ او در سال ۱۹۰۵ ادامه مییابد. این مقطع، دوران منفینگری ورن است. در طی این سالها لحن داستانهای ماجراجویانهی ورن بهتدریج تغییر میکند. ورن از داستانهای علمی ماجراجویی به سمت داستانهایی دربارهی خطرات فناوری روی میآورد. رمانهای او در این مقطع عبارتاند از: خرید قطب شمال (۱۸۸۹)، جزیرهی شناور (۱۸۹۵)، برای پرچم (۱۸۹۶) و ارباب دنیا (۱۹۰۴). این تغییر تمرکز بهموازات مشکلاتی در زندگی نویسنده شکل گرفت: مشکلات مربوط به پسرش میشل، سوءقصد برادرزادهاش به وی و مشکلات مالی که به دلیل آن مجبور به فروش کشتی تفریحیاش شد. از طرفی از دست دادن متوالی مادر و ناشر وفادار او هتزل به این بدبینیها دامن زد. ورن در هنگام مرگ تعداد زیادی متن دستنویس روی میز خود باقی گذاشته بود.
سومین و آخرین دوران روایت ژول ورن از ۱۹۰۵ تا ۱۹۱۹ است. در این دوره آثار ورن پس از اعمال تغییراتی توسط پسر او، میشل منتشر شدند. این مجموعه، شامل آتشفشان طلایی (۱۹۰۶)، آژانس مسافرتی تامسون (۱۹۰۷)، شکار شهاب (۱۹۰۸)، خلبان دانوب (۱۹۰۸)، بازماندگان جاناتان (۱۹۰۹)، راز ویلهام استوریتز (۱۹۱۰)، دیروز و فردا، مجموعه داستانی کوتاه (۱۹۱۰) و مأموریت بارساک (۱۹۱۹) است.
جلد اولین نسخههای کتابهای ژول ورن
قدرت پیشگویی آینده
ژول ورن در مجموعه رمانهای خود به فناوریهایی اشاره دارد که در زمان او اختراع نشده بودند یا از کارهایی سخن میگوید که بشر موفق به انجام آنها تا آن زمان نشده بود. بسیاری از پیشگوییهای ژول ورن دربارهی فناوریهای آینده امروز به حقیقت پیوستهاند. به همین دلیل لقب مردی جلوتر از زمانهی خود، شایستهی او است.
۱. زیردریایی: ژول ورن در کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا، زیردریایی ناتیلوس را معرف میکند. کاپیتان نمو، ناخدای این زیردریایی است. قبل از اختراع زیردریایی در دنیا، ژول ورن به توصیف این وسیلهی نقلیهی طویل و استوانهای در کتاب خود میپردازد. توصیف ژول ورن از زیردریایی ناتیلوس بهقدری دقیق است که برخی امکانات و فناوریهای آن را میتوان در زیردریاییهای کنونی پیدا کرد. ناتیلوس مجهز به کابین اصلی، دستگاههای کنترلی، اتاق غذاخوری و یک بارومتر است.
۲. هلیکوپتر: ژول ورن بارها به توصیف انواع هواپیماها در داستانهای خود پرداخته است؛ اما این توصیفها در رمان «روبر فاتح» شکل دقیقتری به خود میگیرند. شخصیت اصلی این داستان، ماشینی را میسازد که با موتورهای پروانهای کنترل میشود. این دستگاه را میتوان طرحی اولیه از هلیکوپترها در نظر گرفت که در آسمان داستانهای ژول ورن به پرواز درمیآمدند.
۳. رسانه و اخبار: ژول ورن در کتابی به نام «در سال ۲۸۸۹» مینویسد: «به جای چاپ اخبار، تاریخچهی زمین با مشترکین سخن میگوید که شامل گفتگوهای جذاب با سیاستمدارها، دانشمندان و گزارشگرها دربارهی اخبار روز است.» این پیشگویی دقیقا همان اتفاقی است که در رسانههای مدرن رخ میدهد.
۴. بادبان خورشیدی: اگر رمان «از زمین به ماه» اثر ژول ورن را خوانده باشید احساس میکنید ژول ورن سفرهای فضایی کنونی را توصیف کرده است. ژول ورن علاوه بر ایدهی لباسهای فضایی زمانی را توصیف میکند که انسان از کشتیهای خورشیدی برای اکتشافات فضایی استفاده کند. به عقیدهی دانشمندان مدرن، ورن مطالعهی زیادی دربارهی اتفاقهای اطراف خود داشت و با افراد زیادی دربارهی دنیای پیرامون صحبت میکرد.
توصیفها و پیشگوییهای ژول ورن که به حقیقت تبدیل شدند
۵. فرود بر ماه: ژول ورن در رمان «از زمین تا کرهی ماه» سفر به قمر زمین را توصیف میکند. در آن زمان این ایده ذهن بسیاری از دانشمندان را به چالش گرفت و ژول ورن به مرجعی برای فرهنگ علمی تخیلی تبدیل شد. در سال ۱۹۰۲ جورج میلیس کارگردان از این ایده برای ساخت یکی از اولین فیلمهای علمی تخیلی و فضایی استفاده کرد.
ژول ورن در رمانی دیگر به نام «در مدار ماه» قدم را فراتر میگذارد و به شرح ماجراجویی قهرمانهای داستان روی کرهی ماه میپردازد. گرچه روشهای ژول ورن در این دو رمان از دقت علمی چندان بالایی برخوردار نبودند، اما تخیلات ورن تقریبا صد سال بعد یکی از مهمترین گامهای بشر را شکل داد: قدم گذاشتن اولین انسانها روی سطح ماه.
۶. ماژول قمری: علاوه بر فرود و ماجراجویی روی ماه، ژول ورن حتی از ساخت ماژولهای قمری هم خبر داده بود. او در رمان «از زمین تا کرهی ماه»، اشیایی به نام پرتابه را توصیف میکند که قابلیت پرتاب مسافران و ارسال آنها به ماه را دارد. پرتابهها، کپسولهای قیف مانندی هستند که نیروی کافی برای مبارزه با جاذبه را دارند.
۷. تبلیغات در آسمان: ژول ورن از تمام اشیای پیرامون خود الهام میگرفت. تبلیغات یکی از آنها بود. ورن در کتاب «در سال ۲۸۸۹»، تبلیغات هوایی را توصیف میکند که امروزه با عنوان نوشتههای آسمانی شناخته میشوند. او در این رمان مینویسد: «همه میتوانند تبلیغات بزرگی را ببینند که از ابرها منعکس میشوند. بهقدری بزرگ که جمعیت کل شهرها یا کشورها میتوانند آن را ببینند.»
۸. ویدئو کنفرانس: ژول ورن ایدهی ارتباط از راه دور را در کتاب «در سال ۲۸۸۹» با وسیلهای به نام فون تله فوتو را توصیف میکند که همارز با فناوری کنونی ویدئو کنفرانس است. او مینویسد فون تله فوتو امکان انتقال تصاویر از طریق آینههای حساس متصل به سیم را فراهم میکنند.
۹. تیزر (سلاح برقی): ژول ورن به تمام اشیای کوچک و بزرگ در محیط اطراف خود دقت میکرد. گرچه علاقهی اصلی او وسایل نقلیه بودند اما سلاحها را نیز فراموش نمیکرد. او در رمان بیست هزار فرسنگ زیر دریا، ایدهی تفنگی با ولتاژ بالا را ارائه میدهد. این دستگاه به تیزر یا سلاح برقی کنونی شباهت زیادی دارد. ورن در ادامه مینویسد: گلولههای این تفنگ، گلولههای عادی نیستند بلکه مجهز به پوشش کوچک شیشهای هستند... او در ادامه میگوید: «در این گلولهها برق نوسان بالایی دارد. با کمترین ضربه تخلیه میشود و هر جانداری هرچقدر هم قوی باشد، کشته خواهد شد.»
۱۰. بالون فضاپیما: ژول ورن در رمان از کرهی زمین تا ماه، فرود فضاپیما روی اقیانوس و شناورشدن آن را به تصویر میکشد.
حقایقی دربارهی داستانهای ژول ورن
برخلاف تصور بسیاری از خوانندگان که کتابهای مشهور ژول ورن را بهصورت داستانهای مجزا میشناسند، رمانهای ماجراجویانهی او بخشی از مجموعه رمان سفرهای شگفتانگیز هستند. در اوایل دههی ۱۸۶۰ ژول ورن با ناشر خود پیر ژول هتزل ملاقات میکند. هتزل در انتشار اولین رمان ژول ورن با عنوان پنج هفته در بالن به او کمک میکند. این رمان آغازی برای مجموعهی سفرهای شگفتانگیز بود. مجموعهای از دهها کتاب که توسط ورن نوشته شد و توسط هتزل منتشر شد.
آثار ژول ورن همچنین زمینهساز ظهور استیمپانک شدند و تأثیر شدیدی بر این سبک گذاشتند. استیمپانک ژانری برگرفته از فناوری صنعتی قرن نوزدهم است. بعضی از شخصیتهای ورن بهویژه ماشینهای تخیلی در داستانها او در آثار برجستهی استیمپانک ظاهر شدهاند. برای مثال برنامهی تلویزیونی راز ماجراجوییهای ژول ورن به بررسی تجربهی اشیای ژول ورن میپردازد یا شخصیت کاپیتان نمو از رمان بیست هزار فرسنگ زیر دریا به شخصیتی در مجموعه کتابهای کمیک انجمن نجیبزادگان شگفتانگیز تبدیل میشود.
منبع الهام و اقتباس ژول ورن در بسیاری از رمانها، سفرهای دریایی او بودند. او کتابهایی مثل «دور دنیا در هشتاد روز» و «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» را با الهام از سفرهای دریایی خود نوشت. ژول ورن یکی از معدود نویسندگان با بیشترین تعداد ترجمهی آثار در سراسر جهان است. او به زبان فرانسه مینوشت اما توانست توجه جهانیان را به خود جلب کند. رمانهای ورن از دههی ۱۸۵۰ به تقریبا ۱۵۰ زبان ترجمه شدند و او را به دومین نویسندهی پرترجمه در کل تاریخ تبدیل کردند. رتبهی او از نظر ترجمهی آثار حتی از ویلیام شکسپیر هم بالاتر است و رتبهی اول به آگاتا کریستی اختصاص دارد.
گرچه مخاطبین ژول ورن، صرفا افراد بزرگسال بودند اما بسیاری از ناشران انگلیسی زبان، رمانهای او را به زبان ساده برای نوجوانان ترجمه کردند. بسیاری از مترجمها به سادهسازی داستانهای او پرداختند، بسیاری از متون سنگین را از کارهای او حذف کردند و در بعضی نمونهها به خلاصهسازی گفتگوها پرداختند. حتی در بعضی موارد خطاهایی مثل اندازهگیریها و تبدیل واحدهای غلط را در ترجمه وارد کردند.
آثار ژول ورن، الهامبخش سبک استیمپانک شدند که برگرفته از فناوری قرن نوزدهم میلادی است.
زندگی شخصی و مرگ
زندگی شخصی ژول ورن هم مانند زندگی کاری او پر از ماجراجوییهای مختلف بوده است. ژول ورن در نوجوانی عاشق دخترعموی خود کارولین ترونسون شد که تقریبا یک سال و نیم از او بزرگتر بود. از آنجا که ژول ورن علاقهی زیادی به نمایشنامه و ادبیات داشت، اشعاری را برای معشوق خود کارولین مینوشت. متأسفانه ترونسون احساسات پسرعموی کوچکتر خود را نپذیرفت و در بیست سالگی با مردی که بیست سال از او بزرگتر بود ازدواج کرد و ژول ورن را دل شکسته رها کرد.
ژول ورن پس از مدتی اقامت در پاریس دوباره به نانت بازگشت و در آنجا عاشق زنی به نام رز هرمین آرنود شد و اشعاری هم در وصف او نوشت؛ اما والدین آن دختر با ازدواج آنها مخالفت کردند و او را به عقد شخص دیگری درآوردند. بهاینترتیب شکست مجدد عاطفی، ژول ورن را وارد مرحلهای جدید از افسردگی کرد. در نهایت ژول ورن در سال ۱۸۵۷ با زنی به نام هونورین دی ویان مورل، بیوهای ۲۶ ساله با دو کودک ازدواج کرد و صاحب فرزندی به نام میشل شد.
ورن در دوران جوانی از مشکلات عدیدهی سلامتی از جمله ورم روده و حملات عجیب فلج چهره رنج میبرد که بعدها عامل آن عفونت گوش تشخیص داده شد. تمام این مشکلات مانع از ورود ورن به ارتش فرانسه شدند. با وجود تمام مراقبتهای پزشکی ورن توانست به نویسندگی ادامه دهد.
ورن به دلیل علاقهی زیاد به سفر و ماجراجویی پس از موفقیت اولین کتابهای خود اقدام به خرید کشتی کوچکی کرد. با افزایش شهرت و انتشار تعداد بیشتری از کتابها، موقعیت مالی او هم به مراتب بهتر شد و کشتیهای بهتر و بزرگتری خرید. متأسفانه میشل، پسر ورن به دلیل بدرفتاری و سبک زندگی بد، رابطهی خوبی با پدرش نداشت و این دو همواره دور از یکدیگر بودند تا اینکه در اواخر عمر ژول ورن، کمی رابطهی آنها بهبود یافت.
ژول ورن و همسرش
ژول ورن در سال ۱۸۸۶، مورد حملهی سوءقصد برادرزادهی خود قرار گرفت که مبتلا به بیماری ذهنی بود. تیر به پای او اصابت کرد و او مجبور شد نیمه فلج به زندگی خود ادامه دهد. ژول ورن بر اساس سوابق گذشته در وکالت، در سال ۱۸۸۸ بهعنوان مستشار آمیان (شهری در فرانسه) انتخاب شد. او به مدت ۱۵ سال در این سمت باقی ماند. تا اینکه در سال ۱۹۰۵، بر اثر بیماری قند، جان خود را از دست داد و در گورستان همان شهر به خاک سپرده شد.
با اینکه ژول ورن در سال ۱۹۰۵ درگذشت اما دستنویسها و آثار متعددی از او به جای ماندند که تا سالها پس از مرگ او منتشر شدند. بسیاری از آثار او توسط پسرش میشل جمعآوری و ویرایش شدند. گرچه پژوهشگرهای مدرن با مقایسهی دستنویسهای اصلی ورن با نسخههای منتشرشده پس از مرگ او متوجه شدند تغییرات میشل روی رمانهای ورن بسیار فراتر از ویرایشی ساده بودهاند. میشل به بازنویسی کامل برخی رمانها پرداخت، برخی شخصیتها را تغییر داده بود مجموعهای از شخصیتهای تخیلی را به داستانها اضافه کرده بود و با این کار سبک آثار را به ملودرام نزدیک کرده بود. برخی از منتقدان، این آثار را آلوده تلفی میکنند و برخی دیگر آن را بخشی مشروع از مشارکت پدر و پسر میدانند. همچنان بحثها بر سر این دست آثار ادامه دارد.
میراث
آثار ژول ورن تأثیر شگفتانگیزی بر نویسندگان علمی و ادبی پس از او گذاشتند؛ از جمله نویسندگانی که تحت تأثیر ژول ورن بودند میتوان به این موارد اشاره کرد: مارسل امه، رولان بارت، رنه بارژاول، میشل بوتور، بلز ساندرار، پل کلودل، ژان کوکتو، فرانسوا موریاک، رمون روسل، کلاد روی، خولیو کورتاسار، آنتوان سن اگزوپری و ژان پل سارتر. دانشمندانی که تحت تأثیر آثار ژول ورن به تحقیق و پژوهش پرداختند عبارتند از: ریچارد برد، یوری گاگارین، سیمون لیک، هربرت لیاتی، گولیلمو مارکونی، فریتیوف نانسن، کنستانتین ساکلفسکی، ورنر فون براون و جک پارسونز.
آثار ژول ورن همچنین الهامبخش بیش از سی اثر سینمایی و سریالهای متعدد تلویزیونی بودهاند که بیشتر برگرفته از رمانهای مشهور بیست هزار فرسنگ زیر دریا، سفر به مرکز زمین، سفر به ماه، درهی اژدها، میشل استروگف و سفر به دور دنیا در هشتاد روز هستند.
ژول ورن با نفوذ به دنیای ادبیات، فیلم و فراتر از آن علم و فناوری، میراثی را برای نسلهای پس از خود از جمله دانشمندان، سرمایهگذارها و پژوهشگرها به جای گذاشت. نیروی دریایی ایالات متحده در سال ۱۹۵۴، اولین زیردریایی سوخت هستهای جهان، ناتیلوس را راهاندازی کرد که نام آن برگرفته از زیردریایی ناتیلوس در رمان بیست هزار فرسنگ زیردریا است. به مدت بیش از ۱۳۰ سال، ماجراجویانی مثل نلی بلی (۱۸۹۰)، وایلی پست (۱۹۳۳) و استیو فوست (۲۰۰۵) با الهام از فیلیس فاگ، قهرمان رمان دور دنیا در هشتاد روز، رکورد سفر به دور دنیا را شکستند. ورن و مجموعهی کتابهای سفرهای شگفتانگیز او نشان میدهند قوهی تخیل انسان تا کجا میتواند پیش برود و روزی به حقیقت تبدیل شود.
جایزهی ژول ورن
در سال ۱۹۹۲ ژان کریستوف ژافر و فردریک دیودون، دو بنیانگذار فستیوال ژول ورن، جایزهی ژول ورن برای دستاوردهای سینمایی، محیطی و اکتشافی در نظر گرفتند. این جوایز که توسط سازمان ماجراجویان ژول ورن سازماندهی میشوند هر سال در مراسمی رسمی به برندگان اعطا میشوند.
مکلارن متخصص در ساخت خودروهای سوپراسپرت است. این برند، البته علاقهای به حضور در کلاسهای متنوع خودرویی مثل شاسیبلندها نشان نمیدهد تا مثل گذشته، متمرکز بر مدلهای پرسرعت با فرمانپذیری عالی باقی بماند. مکلارن قبل از آنکه وارد صنعت خودروسازی شود؛ در دنیای موتوراسپرت و فرمول یک فعالیت میکرد. کسب تجربه در رقابتهای سرعت برای مکلارن همچنان ادامه دارد و محصولات تجاری مکلارن را به خودروهایی کمنظیر برای رانندگی در پیست و مسابقات تبدیل میکند.
مکلارن 620R، نسخهای ارتقاء یافته از سری محصولات 570 محسوب میشود. سال گذشته، 570S GT4 رونمایی شد که یک سوپراسپرت مخصوص پیست و فاقد استانداردهای جادهای بود. حالا، علاقهمندان مکلارن میتوانند با خرید 620R، لذت رانندگی در شرایط مسابقه و امکانات لازم برای سفرهای شهری را در یک محصول تجربه کنند. این خودرو از همان پیشرانهی توئین توربوشارژ ۳/۸ لیتری V8 سری GT4 مکلارن استفاده میکند تا قدرت ۶۲۰ اسب بخار و گشتاور ۶۲۰ نیوتنمتر داشته باشد. سرعتگیری صفر تا ۱۰۰ کیلومتربرساعت برای 620R، تنها ۲/۹ ثانیه و صفر تا ۲۰۰ کیلومتربرساعت هم، ۸/۱ ثانیه خواهد بود. نهایت سرعت این سوپراسپرت ۳۲۲ کیلومتربرساعت اعلام شده است.
جدیدترین محصول مکلارن با تایرهای پیرلی Pزیرو R عرضه میشود؛ اما خریدار میتواند لاستیکهای مخصوص پیست برای 620R سفارش دهد. این شرایط، برای بسیاری از خودروهای جادهای و همکلاس 620R فراهم نیست؛ درحالیکه رینگهای ۱۹ اینچ جلو و ۲۰ اینچ عقب در این مدل، مطابق استانداردهای شهری و اتوموبیلرانی حرفهای ساخته شدهاند.
در نگاه اول، تفاوت خاصی بین 620R و 570S دیده نمیشود. نمای روبرو در این خودروها تقریبا یکسان به نظر میرسد اما با بررسی دقیقتر میتوان به نکات جالبی رسید. سپر جلو و عقب، آینههای جانبی و حتی قاب چراغها از فیبرکربن ساخته شدهاند. بال عقب، مهمترین تفاوت ظاهری 620R و 570S محسوب میشود که برای مدل جدیدتر، قابلیت تغییر ارتفاع و بهبود آیرودینامیک در شرایط مختلف را فراهم میکند. با وجود پیشرانهی قویتر، 620R نسبت به 570S حدود ۳۱ کیلوگرم سبکتر است که البته در کلاس سوپراسپرتها و خودروهای مخصوص پیست، اهمیت زیادی دارد.
هنوز تصویری از فضای داخلی 620R منتشر نشده است؛ اما بنابر اظهارات شرکت سازنده، بسیاری از ادوات کابین شامل داشبورد، صندلیها و پدالها از فیبرکربن تولید خواهند شد. نمایشگر ۷ اینچی لمسی و سیستم تجزیه تحلیل مکلارن و کامپیوتر مخصوص بررسی عملکرد راننده در پیست (McLaren Track Telemetry)، روی تمامی نسخههای 620R وجود خواهد داشت. امکانات رفاهی و لوکس، مثل دوربینهای سهگانه برای دید پشت و طرفین، شکاف ورودی هوا در سقف، اگزوزهای تیتانیوم و بسیاری دیگر تجهیزات سفارشی توسط دپاتمان محصولات خاص مکلارن (MSO) به درخواست مشتری نصب خواهند شد.
در سبد شرکت سازنده، 570S ارزانترین مدل با آستانهی قیمت در حدود ۲۰۰ هزار دلار است؛ درحالیکه خرید نمونهی استاندارد از 620R نزدیک به ۳۳۰ هزار دلار هزینه خواهد داشت. جدیدترین محصول مکلارن، تولید محدود به ۳۵۰ دستگاه دارد و براساس سفارش مشتری، تولید خواهد شد.
سامسونگ در حال نهایی کردن تولید سری جدید گوشی گلکسی اس ۱۱ است؛ زیرا فقط دو یا سه ماه دیگر تا رونمایی باقی مانده است. از سه مدل این سری که اس ۱۱، اس ۱۱ ای و اس ۱۱ پلاس هستند، موردتوجهترین آنها گلکسی اس ۱۱ پلاس است. شایعه شده که این گوشی سامسونگ پادشاه جدید دوربینها است و آیفون ۱۱ پرو را شکست خواهد داد.
مقالههای مرتبط:
بنا بهگفتهی افشا کنندهی معروف، Ice Universe، دلیل موفقیت دوربین اس ۱۱ پلاس میتواند استفاده از حسگر اختصاصی ۱/۱.۳ اینچی و ۱۰۸ مگاپیکسلی سامسونگ باشد که از نظر کیفیت با حسگر ISOCELL Bright HMX متفاوت خواهد بود. این حسگر را میتوانید در گوشیهای می نوت ۱۰ و می میکس آلفا پیدا کنید.
نیاز به گفتن نیست که حسگر جدیدی که سامسونگ قصد استفاده از آن در گلکسی اس ۱۱ پلاس دارد از حسگر ISOCELL Bright HMX بهتر خواهد بود؛ به این معنی که کیفیت تصویر نیز آن نیز بهتر بوده و همچنین قادر به ضبط ویدئوهایی با کیفیت مافوق عالی است.
ماژول دوربین اس ۱۱ پلاس با دو مدل یعنی اس ۱۱ و S11e متفاوت است. گلکسی اس ۱۱ پلاس قرار ماژول دوربین «بسیار بزرگ» داشته باشد که عملکرد دوربین «بسیار قوی» ارائه میدهد.
چند روز قبل گفته شد که گوشی آیفون ۱۱ پرو دادههای مربوط به موقعیت مکانی را بدون اجازه کاربر جمعآوری میکند. اپل بعد از گذشت چند روز درنهایت در مورد این موضوع توضیح داد.
برایان کربس (Brian Krebs) یکی از محققان حوزهی امنیت مدعی شده بود، زمانیکه سرویسهای موقعیت مکانی تمامی اپلیکیشنها و برنامههای آیفون ۱۱ پرو در حالت غیرفعال قرار دارد، دادههای موقعیت مکانی جمع آوری میشود. از نظر براین کربس، چنین رویکردی در تضاد با قوانین مربوط به حفظ حریم خصوصی است.
مقالههای مرتبط:
برایان کربس ویدئویی درارتباط با این موضوع تهیه کرد. در ویدئو نشان داده شده بود که وقتی تنظیمات مربوط به موقعیت مکانی اپلیکیشنهای آیفون ۱۱ پرو اپل در حالت غیرفعال قرار دارد، علامت مخصوص فعال بودن موقعیت مکانی در نوار نوتیفیکشن دستگاه دیده میشود. ظاهرا تنها راهکار برای غیرفعال کردن موقعیت مکانی، مراجعه به قسمت تنظیمات و غیرفعال کردن سرویس موقعیت مکانی یا Location Data است.
کوپرتینونشینها هیچگونه توضیحی در مورد این موضوع مطرح نکرده بودند. اما پس از انتشار ویدئوی برایان کربس، یکی از مهندسان اپل در پاسخ به انتشار این ویدئو اعلام کرد: «در آنچه مطرح شده، هیچگونه تهدید امنیتی وجود ندارد. زمانیکه در قسمت تنظماتی گزینهای برای غیرفعال کردن این قابلیت وجود نداشته باشد، سرویس موقعیت مکانی به کار خودش ادامه میدهد.»
براساس اعلام اپل، گوشیهای آیفون جدیدتر از جمله آیفون ۱۱ پرو مکس، دادههای مربوط به موقعیت مکانی کاربران را بهدلیل آنکه فناوری از باند فوق وسیع (ultra wideband) پشتیبانی میکند، به اشتراک میگذارد. این فناوری امکان اطلاع از موقعیت مکانی دستگاههای مختلف را فراهم میکند و درنتیجه این امکان فراهم میشود که کاربر بتواند از وجود سایر دستگاههایی از که از این فناوری پشتیبانی میکنند مطلع شود و متوجه شود در چه موقعیت مکانی قرار دارند.
اپل در مورد این موضوع اعلام کرد: «کاربران میتوانند کارهایی مانند اشتراکگذاری فایل را بهصورت راحتتری به انجام برسانند. مثلا میتوانند فایلی را با کسی که از AirDrop استفاده میکند، صرفا ازطریق نشان دادن آیفون کاربر بهاشتراک بگذارند.» اپل افزود: «نماد مربوط به سرویس موقعیت مکانی برای گوشیهای آیفون جدیدتر نمایش داده میشود که فناوری باند فوق سریع هنوز در این مناطق تأیید نشده است.
اپل در ادامه افزود:« مدیریت انطباق باند فوق سریع و نمایش دادههای موقعیت مکانی کاملا روی دستگاه کاربر انجام میشود و اپل دادههای مربوطه را جمع آوری نمیکند.»
اپل، پس از انتشار ویدئوی کربس اعلام کرد که در بهروزرسانی بعدی iOS، قصد دارد امکان غیرفعال کردن این سرویس را برای کاربران گوشیهای آیفون جدید فراهم کند.
قیمت بهروز، مشخصات فنی و هر اطلاعاتی که برای خرید ارزان و آگاهانهی انواع آیفونهای اپل نیاز دارید را در بخش محصولات زومیت بیابید؛ مقایسهی مشخصات فنی انواع گوشیهای موبایل آیفون در کنار گالری تصاویر رسمی همگی در این بخش در دسترس شما خواهد بود.
AMD در ماه دسامبر یک بهروزرسانی اساسی برای درایور کارتهای گرافیک رادئون ارائه میکند. برخی شایعهها ادعا میکنند که پشتیبانی رسمی از رهگیری پرتو نیز در بهروزرسانی جدید ارائه خواهد شد. صرفنظر از صحت شایعهها، ظاهرا قابلیت جدید هوشمندانهای نیز برای بهبود نرخ فریم در کارتهای گرافیکی شرکت ارائه خواهد شد. قابلیتهای جدید، خصوصا برای پردازندههای گرافیکی با قدرت کمتر، بهینهسازی قابلتوجهی را بههمراه خواهد داشت. اخبار دیگر ادعا میکنند که AMD مدلهای جدیدی اقتصادی را نیز در دست طراحی و توسعه دارد.
مقالههای مرتبط:
قابلیت Radeon Boost، موضوعی است که طبق ادعای رسانهها میتواند ظرفیت پردازشی کارتهای گرافیکی را بهبود دهد. این اسم در اطلاعات بازاریابی منتشر شد که به شبکههای اجتماعی همچون ردیت و توییتر درز پیدا کرده است. باتوجه به ادعاهای تبلیغاتی فاششده، قابلیت جدید میتواند «بازیها را توربوشارژ کند». باتوجه به شعار تبلیغاتی و نامی که برای قابلیت مذکور ذکر میشود، میتوان انتظار بهبود کارایی و قدرت را از آن داشت.
همانطور که در تصاویر منتشرشده میبینیم، یکی از تصاویر به Radeon Software Adrenalin ۲۰۲۰ Edition اشاره میکند که قطعا جزوی از پکیج درایور مهم ماه دسامبر خواهد بود. بههرحال نمیتوان هیچ اظهارنظر مشخص و دقیقی از ماهیت و قابلیتهای Radeon Boost داشت. اطلاعات منتشرشده تنها بهنام و انتشار قابلیت اشاره میکنند و هیچ جزئیات تکمیلی از آن در دست نیست.
AMD در سال ۲۰۱۶ شرکتی بهنام HiAlgo را خریداری کرد که دو فناوری مهم را توسعه داده بودند. HiAlgo Chill و HiAlgo Boost، نام فناوریهای شرکت مذکور بودند. در پایان همان سال، AMD Radeon Chill معرفی شد. باتوجه به رویکردهای گذشته میتوان ادعا کرد که Radeon Boost همان فناوری دوم HiAlgo خواهد بود که درنهایت توسط AMD بهرهبرداری شده است. البته قطعا بهینهسازیهایی در آن انجام خواهد شد.
رزولوشن انطباقی
اگر فرضیهی بخش پیشین را قبول کنیم، میتوان برخی قابلیتهای Radeon Boost را باتوجه به قابلیتهای HiAlgo Boost پیشبینی کرد. HiAlgo Boost فرایندی است که شامل تنظیم پویای رزولوشن بازی بهصورت زنده میشود. چنین فرایندی را بهنام رزولوشن انطباقی نیز میشناسند.
HiAlgo دربارهی قابلیت خود اینگونه توضیح میدهد:
Boost دستورهای ارسالشده از بازی به کارت گرافیک را بهصورت زنده دریافت کرده و بهینهسازی میکند. با چنین رویکردی، کارایی بهصورت فریمبهفریم بهبود مییابد. وقتی در صحنهی اکشن قرار دارید و دوربین حرکت میکند، Boost رزولوشن را کاهش میدهد تا نرخ فریم تقویت شود. وقتی دوربین متوقف شد، رزولوشن به وضعیت قبلی باز میگردد. این رویکرد پاسخگویی بهینه و صافی حرکتها و اکشنها را در بازی بههمراه دارد که حتی با کارتهای گرافیک ضعیف نیز ممکن خواهد بود.
باتوجه به توضیح بالا، وقتی گیمر در حالت ساکن است و مثلا به یک صحنهی زیبا در بازی نگاه میکند، رزولوشن کامل با جزئیات دقیق ارائه میشود. درمقابل وقتی حرکت میکنید یا اکشن زیادی درحال رخ دادن باشد و توانایی شناسایی جزئیات بیشتر را ندارید، رزولوشن برای روانتر کردن نرخ فریم، کاهش مییابد.
نمیتوان با قطعیت ادعا کرد که قابلیت جدید AMD، همان HiAlgo Boost باشد. ازطرفی درصورت صحت پیشبینی نیز نمیدانیم که چهمقدار از قابلیت از زمان خریداری شدن شرکت توسعهدهنده تغییر کرده است. درنهایت تنها میتوان پیشبینی کلی از ظرفیتهای احتمالی بهروزرسانی آتی ارائه کرد. صرفنظر از تمامی پیشبینیها، ظاهرا AMD تصمیم دارد تا با قابلیتی جدید در جهت بهینهسازی نرخ فریم گرافیکی، محصولات کنونی خود را بهبود دهد.
اگر پیشبینی بالا صحیح باشد، چگونگی پیادهسازی قابلیت در کارتهای گرافیکی AMD نیاز به بررسی دارد. بهعلاوه باید ببینیم آیا کاهش کیفیت تصویر در جهت بهینهسازی نرخ فریم، توسط کاربران قابل تشخیص خواهد بود؟
AMD به احتمال زیاد بهینهسازی نرخ فریم را با درنظرگرفتن کارتهای ارزانقیمت انجام میدهد. قابلیتی که به آنها امکان میدهد تا بازیهای نیازمند پردازش گرافیکی بیشتر را بهصورت بهینهتری مدیریت کنند. فراموش نکنید که مشتاقان دنیای بازی و کاربران حرفهای، محصولات پرچمدار و قدرتمند را برای پردازش گرافیکی خریداری میکنند. بهعلاوه آنها هیچگونه کاهش کیفیت در جهت بهبود نرخ فریم را نمیپذیرند. بههرحال اکنون هم نگرانیهایی پیرامون پیادهسازی احتمالی قابلیت HiAlgo وجود دارند. برخی نگران شناسایی حرکت یا ثابت بودن دوربین توسط نرمافزار هستند و چالشهای احتمالی درگیر در فرایند را نگرانکننده میدانند.
تغییر رزولوشن و کیفیت با هدف روانتر کردن نرخ فریم، شاید از دید کاربران تیزبین و حرفهای مخفی نماند، اما بههرحال اکثر کاربران مشکلی با آن نخواهند داشت. درواقع تغییرها و مشاهدهی آنها وابستگی زیادی به کاربر و حساسیت او خواهد داشت.
AMD بهزودی نمونههای اقتصادی از محصولات خود را بهبازار عرضه میکند. کارتهای گرافیک RX 5500 و 5500 XT احتمالا در آیندهی نهچندان دور به بازار میرسند. دراینمیان معرفی Radeon Boost با توانایی بهینهسازی عملکرد کارتهای گرافیک میانرده، میتواند خطری جدی برای انویدیا و محصولات خانوادهی GTX 16 باشد.
براساس آخرین اخبار منتشر شده از سوی وبسایت کرهای The Elec، احتمالا ماژول محافظت کنندهی باتری آیفونهای ۲۰۲۰ درحدود ۵۰ درصد کوچکتر و باریکتر از ماژول حفاظتی باتری آیفونهای قبلی اپل خواهد بود.
باتوجه به کوچکتر شدن ابعاد ماژول حفاظتی باتری، فضای داخلی بیشتری دراختیار نسخههای مختلف گوشی آیفون ۱۲ قرار خواهد داشت و درنتیجه امکان افزایش ظرفیت باتری و استفاده از باتری بزرگتر مقدور خواهد بود.
مقالههای مرتبط:
در گزارش منتشر شده به این موضوع اشاره شده که شرکت کرهای ITM Semiconductor، ماژول جدید محافظ باتری آیفون ۲۰۲۰ را تولید میکند. مدار محافظ باتری از شارژ شدن بیش از حد و همچنین تخلیهی بیش از حد باتری دستگاه جلوگیری میکند. در ماژول جدید محافظ باتری از مدارهای حفاظتی MOSFET و PCB استفاده شده و دیگر نیازی به کیس نگهدارنده ندارد. در گزارش جداگانهی دیگر از The Elec به این موضوع اشاره شده که شرکت ITM Semiconductor مسئول تأمین ماژولهای جدید محافظ باتری برای گوشی هوشمند گلکسی اس ۱۱ است.
انتظار میرود کوپرتینونشینها چهار نسخه گوشی آیفون بالارده در سال ۲۰۲۰ به بازار عرضه کنند که شامل یک نسخهی آیفون ۵/۴ اینچی، دو نسخه آیفون ۶/۱ اینچی و یک نسخه آیفون ۶/۷ اینچی میشود. احتمالا هر چهار دستگاه با نمایشگر OLED، قابلیت پشتیبانی از شبکهی 5G، قاب فلزی جدید مشابه آیفون ۴، ظرفیت حافظه رم ۶ گیگابایتی، دوربین سهگانه در پنل پشتی دستگه بههمراه حسگر سهبعدی معرفی و به بازار عرضه خواهند شد. آیفون ۱۱ پرو مکس از بیشترین عمر باتری نسبت به سایر مدلهای آیفون بهره میبرد و میتواند در هر بار شارژ تا ۵ ساعت بیشتر از آیفون XS MAX شارژ مورد نیاز دستگاه را تأمین کند.
.: Weblog Themes By Pichak :.