ارسال گزارش های مخفیانه از صحبت های امام با عمر سعد/ اولین دستور برای بستن آب/ وقایع روز پنجم محرم

 

روز دوم محرم کاروان امام حسین(ع) و یارانش به سرزمین کربلا رسید و سپس با برپایی خیمه ها تا روز واقعه در آن مستقر شد. در مطالب منتشر شده در روز اول و دوم محرم جزئیات مربوط به حرکت کاروان حسینی از مکه تا کربلا با استفاده از یادداشت ها و پژوهش های دکتر محمدرضا سنگری بررسی شد.

روز سوم و چهارم محرم نیز، وضعیت استقرار کاروان در صحرای کربلا و وقایع مربوط به آن ذکر شد. در روز پنجم محرم سال 1437 قمری، گلچین خبرآنلاین را از وقایع مربوط به این روز در سال 60 هجری قمری در ادامه می خوانید.

 حوادث روز پنجم محرم

1. فرستادن چهار هزار نفر سپاهی تازه نفس به کربلا.

2. نامه نگاری مجدد عبیدالله زیاد به کربلا و تحت فشار قرار دادن عمر سعد برای سخت گیری و تنگنا سازی در کربلا.

3. گفت و گوی امام با اصحاب و تصفیه مجدد.

افزایش نیروهای دشمن و دستور جدید ابن زیاد: در این روز حداقل نیروی دشمن در کربلا حدود ده هزار تن می شود و موقعیت به تدریج رنگ و بوی جنگ می گیرد.

عبیدالله در نامه ای به عمر سعد نوشته بود: باری، میان حسین و یارانش و آب فرات حایل شو که حتی یک قطره ننوشند تا به بیعت امیرالمومنین یزید تن سپارند یا همچون شهید مظلوم تقی نقی عثمان بن عفان (که در هنگام کشته شدن تشنه بود) کشته شوند.

به نظر می رسد این نامه همراه با پنج هزار نفر به فرماندهی عمروبن حجاج به کربلا رسید. با ورود او به کربلا، تعداد نیروها به پانزده هزار نفر رسید. عمرسعد به عمروبن حجاج دستور داد فرات را در محاصره بگیرند. وی با 500 نیرو کمربندی در حاشیه فرات ایجاد کرد تا هیچ کس از یاران امام نتوانند از آب استفاده کنند.

گزارش های مخفیانه از کربلا: برخی از سپاهیان از جمله خولی بن یزید اصبحی که با اباعبدالله الحسین(ع) دشمنی و کینه عمیق داشت، گزارش گفت و گوهای عمرسعد با اباعبدالله را به کوفه می فرستادند. بنا به دعوت امام و گاه عمرسعد در فاصله شب های چهارم تا ششم مذاکراتی میان امام با عمر سعد -بدون حضور حتی نزدیک ترین یاران - و احتمالا یک بار با حضور فاصله دار نزدیکان عمرسعد و تنی چند از خانواده اباعبدالله، صورت گرفته بود.

خولی بن یزید در نامه خود نوشته بود: «ای امیر! پسر سعد شبانگاه از لشکرگاه خود بیرون می رود و همراه با حسین در ساحل فرات، بساط گفت و گو می گستراند و این گفت و گوها گاه تا نیمه های شب ادامه دارد. او با حسین نرمش و رافت و سازش دارد. اگر فرماندهی را به من بسپاری من کار را تمام خواهم کرد و به تنهایی بر این امر توانایم.»





تاريخ : دو شنبه 27 مهر 1394برچسب:, | | نویسنده : مقدم |