با كودك بيش‌فعالم چه‌كنم؟

 

در جهان امروز بسياري از بيماري‌هاي اختلال رفتاري مانند بيش‌فعالي (ADHD) در نخستين سال‌هاي كودكي، يك معضل اجتماعي محسوب مي‌شود زيرا برخي از اين كودكان علاوه بر اين كه از بدو تولد با گريه و حركات‌ ناموزون باعث سردرگمي والدين و پزشكان مي‌شوند، مشكلاتي از قبيل عدم كنترل گردن از ابتداي تحرك نيز دارند. در چنين مواقعي اگر پزشك متخصص تجربه كافي از مسائل تكاملي داشته باشد، مي‌تواند حتي از سن شش ماهگي تا دو سالگي مشكوك به اين اختلال شود. همچنين والدين نيز مي‌توانند با مشاهده افزايش تحركات بي‌هدف كودكان‌شان در شناسايي اين اختلال به پزشكان كمك كنند. اصولا علائم ظاهري اين اختلال از سن حدود دو تا سه سالگي براحتي براي هر شخصي قابل تشخيص است زيرا در اين سنين است كه حركات بي‌هدف، نامربوط و بي‌اختيار در اين كودكان مشاهده و از اين سنين است كه برچسب بيش‌فعالي به اين كودكان زده مي‌شود، اما سوالي كه بيشتر ذهن‌ها را متوجه خود مي‌كند، اين است كه چرا برخي كودكان دچار اختلال بيش‌فعالي مي‌شوند؟ مگر در مغز اين افراد چه حوادثي اتفاق افتاده است كه آنان را مبتلا به اين عارضه كرده و كنترل حركات را از دستان آنان خارج مي‌كند؟ از همه مهم‌تر چرا اين نوع اختلال رفتاري، يك معضل جدي اجتماعي محسوب مي‌شود؟معمولا اختلال بيش‌فعالي بنابر دلايل متعددي مانند مسائل ژنتيكي و مشكلات صدمات مغزي همچون عفونت‌هاي مغزي و نارسايي تكاملي مغزي (تولد زود هنگام نوزاد در 37 هفته و وزن كمتر از 2500 گرم) به وجود مي‌آيد. هر چه اين نارسايي‌ها بيشتر باشد، امكان اختلال اشكالات رفتاري بيشتر مي‌شود. بتازگي مستندات قوي علمي با به‌كارگيري مانيتورهاي مختلف در سنين كودكي بويژه زير سه سال نشان داده‌اند كه ساختار مرحله به مرحله توجه و تمركز اين كودكان به وسيله كاربرد زودرس تصويرهاي مجازي به هم ريخته مي‌شود يعني هنوز ساختار ديد اجسام واقعي براي مغز اين كودكان شكل نگرفته است.اين كودكان با به‌كارگيري مانيتورهاي گوناگون، اين اجسام را از طريق صفحه‌هاي مانيتور (تلويزيون، كامپيوتر و موبايل) مشاهده مي‌كنند. به باور آنها اين اجسام مجازي بصورت واقعي ديده مي‌شوند.

مشخصه‌هاي يك كودك بيش‌فعال

بيش‌فعالي دو جزء اصلي دارد. يك جزء آن اشكال در توجه و تمركز و جزء دوم آن به صورت تحركات بيش از حد است. بيش‌فعالي بر حسب شدت آن به انواع مختلف تقسيم مي‌شود. با وجود اين كه مساله مشكلات توجه و تمركز، موجب صدمات تحصيلي و رفتاري مي‌شود، نوع پرتحركي اين عارضه بيش از همه در جامعه ملموس‌تر و مشهود است.براي فهم بهتر پرتحركي و ارتباط آن با اشكالات تمركز، بهتر است ابتدا به فرآيند اشكالات سيستم مغزي، نخاعي به زبان ساده پرداخته شود. به طور فرضي نيمكره‌هاي مغز را از وسط پيشاني تا انتهاي پشت سر به صورت باز شده مجسم و هر نيمكره را به شكل يك پله هندوانه تشبيه مي‌كنيم. اگر اين هندوانه را از ناحيه پوست و خارج آن بنگريم، در وسط قسمت پوست خارجي اين نيمكره (هندوانه فرضي) شياري وجود دارد.اين شيار باز نيم پله هندوانه را تقريبا به دو جزء تقسيم مي‌كند كه به آن شيار مركزي گفته مي‌شود. اطراف اين شيار دو شكنج وجود دارد؛ قسمت عقبي را منطقه اوليه و اصلي حسي و قسمت جلويي آن را منطقه حركتي مي‌گويند. اين مناطق مسئول اوليه انجام اعمال حسي و حركت هستند. پيام‌هاي تمام حس‌هاي بدن، سر و صورت ابتدا به مراكز اصلي و اوليه حسي مي‌رسد و پس از آن هر گاه حركتي انجام بگيرد اين دو منطقه ناحيه اصلي مسئول اجراي حركات مي‌شوند. در شرايطي كه حركات با كنترل كامل انجام شود، منطقه‌اي زير نيمكره‌هاي مغز، درست بالاي ساقه مغز وجود دارد كه داراي پنج منطقه تجمع عصبي (هسته‌هاي قاعده‌اي مغز ) است. بين اين هسته‌ها ارتباط بسيار پيچيده و متنوعي وجود دارد كه با واسطه‌هاي شيميايي متعدد، اين ارتباط كنترلي را شكل مي‌دهند. در مجموع اعمال اوليه آنها كنترل اعمال حركتي، احساسي و شناختي است.در مرحله اول، اين منطقه دستور مي‌دهد اعمال حركتي چگونه انجام شده و از نظر بار احساسي، شناختي و عمل حركتي در چه حدود و ميزاني اجرا شود. افرادي كه اين منطقه‌شان خوب كنترل نمي‌شود، معمولا در حرف زدن، مقدار صحبت‌كردن و نوع صحبت‌كردن، كنترل كمي داشته يا اصلا كنترلي ندارند.در عمل حركتي، عملكرد كورتكس فرد به حد مناسب كنترل مي‌شود. مثلا يك بسكتباليست يا يك واليباليست زماني مي‌تواند به قهرماني برسد كه علاوه بر مهارت بازي به چگونگي و نوع حركات دست و پاي خود نيز كنترل كاملي داشته باشد. گاهي هنگام بازي، بعضي بازيكنان اعمال و حركات هنرمندانه اجرا مي‌كنند كه اين اعمال ظريف و كنترل‌شده آنها به وسيله اين هسته‌ها انجام مي‌شود.ديده مي‌شود كودكان بيش‌فعال در اجراي اوليه اين كنترل اشكال دارند. كنترل اين قسمت بايد در دو تا چهار سال اوليه عمر شكل بگيرد. بنابراين لازم است در اين سن برنامه توانبخشي كنترل اعمال اوليه حركتي شكل گيرد.پس از اين دو ناحيه و هسته‌هاي قاعده‌اي مغز، جلوي قسمت اوليه منطقه حركتي، منطقه ثانويه حركتي (مسئول چگونگي انجام حركات مختلف ) و جلوتر از آن نيز منطقه تفكري حركت قرار دارد.در ناحيه تحتاني اين منطقه، شكنجي (درست قسمت داخلي هندوانه فرضي) وجود دارد كه به آن شكنج هلالي يا شيار «سينگولا» گفته مي‌شود.سمت جلويي آن دو ناحيه دارد كه تعيين مي‌كند انجام چه حركتي خوب يا بد است.تعادل عملكردي اين دو ناحيه در عمق ناحيه تفكري حركتي به هم مي‌ريزد.اين كودكان نمي‌توانند اختلالات خوب يا بد را هنگام حركت تشخيص دهند. لازم به ذكر است، اين بدعملكردي حركتي حتي در حركات چشم نيز وجود دارد. اين موضوع خود مي‌تواند مزيد بر ارتباط تنگانگ بيش‌فعالي با اختلال توجه و تمركز باشد.

اين كودكان درمان مي‌شوند

ابتدا لازم است براي تكامل سيستم توجه و تمركز كودك در سه ماهه اول زندگي، بوسيله نورهاي سايه و روشن، سيستم اوليه نوري توجه و تمركز كودك را تقويت كنيم. براي تحقق اين كار ضروري است كه سطح ساقه مغز در شرايط نور بسيار محدود و حتي تاريك قرار داده شود. بخصوص با به‌كاربردن سيستم بينايي در فضاي تاريك، اين سيستم به مناسب‌ترين مسير تكاملي توجه و تمركز هدايت خواهد شد. بعد‌ها اين مسير براي ديدن شكل حقيقي اجسام، سرعت و عمق به كار گرفته مي‌شود. به همين دليل لازم است سيستم بينايي شيرخوار در سه‌ماهه اول تحت بررسي قرار گيرد.چنانچه از ابتداي تولد شيرخوار، سلول‌هاي مخصوص توجه و تمركز بخوبي شكل نگيرد، پايه‌هاي اوليه ديدن براي توجه آني و تمركز فوري كودك مورد آسيب قرار خواهد گرفت. در سنين بالاتر از سه‌سالگي ضرورت تكامل اين سلول‌ها براي توجه و تمركز و ديدن اجسام واقعي در بازي‌هاي كودكانه مشاهده مي‌شود، اما با ديدن بازي‌هاي كامپيوتري، اجسام مجازي مانند بازي‌هاي مختلف جنگي و خشونت‌هاي مجازي داخل بازي به اشتباه در ذهن اين كودكان واقعي جلوه داده مي‌شود. مستندات، تحقيقات علمي و يافته‌هاي روزافزون علم اعصاب كودكان نشان داده است كه سيستم توجه و تمركز كودكان محيط‌هاي شهري با قرارگرفتن زير چراغ‌هاي پرنور و مشاهده صفحات مانيتوري از ابتدا دچار لطمه و صدمات شديد مي‌شود. بنابراين بهترين شرايط ارتقاي تكامل اعصاب كودكان زير سه و چهار سال، بازي با اجسام واقعي و قرارگرفتن در محيط تاريك است. به همين دليل ديده مي‌شود سلول‌هاي تاريكي (سلول‌هاي استوانه‌اي) كودكان فقير شهرستاني با وجود گرفتاري‌هاي متعدد والدين‌شان مانند فقر و كار زياد و رسيدگي‌نكردن درست تربيتي و آموزش، صحيح‌تر شكل مي‌گيرد زيرا سلول‌هاي اين كودكان از شيرخوارگي با نور چراغ نفتي تكامل يافته و اكثرا براي ديدن اجسام و پيمودن راه‌هاي خشن و پرخاك و خاشاك و ناهموار مجبور بودند به دقت اين سلول‌ها را به كار گيرند تا سنگي زير پايشان گير نكند كه منجر به صدمه و شكستگي اندام آنان شود. همچنين اين كودكان در بازي‌هاي كودكانه خود از اجسام طبيعي مانند گل، خاك، شن، چوب و اشياي قابل دسترس استفاده كرده‌اند كه در تكامل اين سلول‌ها بسيار موثر است.

نقش توانبخشي در درمان

توانبخشي با درست‌كردن فرآيندهاي حسي و تنظيم اعمال حركتي و تعريف تمام اعضاي بدن مي‌تواند بمرور و بتدريج به توانمندي‌هاي قابل توجه برسد. بعنوان مثال اگر كودك را در استخري قرار دهيم كه نور استخر مختصر باشد و با او بازي كنيم، ديگر در كودك آن حالت جست و خيز و تحركات بي‌هدف كمتر مشاهده مي‌شود. بلكه او بيشتر به شما و دست شما كه براي او به كار مي‌گيريد، توجه مي‌كند و بمرور متوجه بدن خود مي‌شود و پس از آن با اختيار مغز، دست‌ها و پاهايش را به حركت درمي‌آورد. چنانچه از علوم اعصاب و تمرينات توانبخشي بخوبي استفاده شود، بتدريج توجه و تمركز و اعمال حركتي كودك طبق تصميم‌گيري او انجام خواهد شد، اما اگر فرآيند غيرطبيعي (پاتولوژيك) ادامه يابد و كودك به شش يا هفت سالگي برسد، در آن صورت علاوه بر تثبيت اشكالات ذكرشده، اعمال و حركات بي‌هدف چشم و دست و پا، در مخچه كودك سازمان و جايگاه خاص خود را پيدا مي‌كند و اصطلاحا عادت او خواهد شد. در اين صورت اقدامات توانبخشي، هم به زمان بيشتري احتياج دارد و هم نسبت به سنين پايين كم‌اثرتر خواهد شد. علاوه بر آن، كودك از نظر احساس‌شناختي، آموزشي و حتي صحبت‌كردن نيز دچار اشكال مي‌شود و به كلاس‌هاي متعددي نياز پيدا خواهد كرد و مقدار بهبودي نيز بسيار مختصر و نامحسوس مي‌شود. بنابراين، بهترين زمان تاثير توانبخشي روي كودكاني با اختلال رفتار، سنين پايين است؛ زماني كه حتي پزشكان نيز به طور مشكوك برچسب بيش‌فعالي را به كودكان مي‌زنند.





تاريخ : جمعه 3 شهريور 1391برچسب:, | | نویسنده : مقدم |