الکساندر گراهام بل (Alexander Graham Bell) دانشمند اسکاتلندی متولد قرن نوزدهم میلادی بود. این دانشمند، محقق، مهندس و مخترع، شهرت اصلی خود را مدیون اختراع تلفن و تاسیس شرکت تلگراف و تلفن آمریکا یا AT&Tاست. پدر، پدربزرگ و برادر الکساندر از سخنوران مشهور و مادر و همسرش هر دو ناشنوا بودند. این واقعیتهای خانوادگی همگی در شکلگیری مسیر زندگی و تحقیقات این دانشمند بزرگ نقش داشتهاند.
گراهام بل ابتدا تحقیقات خود را پیرامون دستگاههای شنوایی و سخنرانی انجام داد. این تحقیقات بعدا باعث شد که او در سال ۱۸۷۶ پتنت اولین دستگاه تلفن را در دفتر ثبت پتنت آمریکا ثبت کند. نکتهی جالب در مورد این دانشمند این که او تلفن را مزاحم شغل اصلیاش یعنی تحقیقات میدانست و هیچگاه در اتاق مطالعهاش تلفن نداشت. بل در سالهای پایانی عمر، تحقیقات قابل توجه دیگری در صنایعی همچون دستگاههای ارتباط نوری، قایقهای بالهدار و صنعت هواپیما انجام داد. او یکی از موسسان انجمن نشنال جئوگرافیک هم بود و در سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۳ بهعنوان معاون ارشد آن فعالیت میکرد.
امضای الکساندر گراهام بل
تولد و تحصیل
الکساندر بل در سوم مارس ۱۸۴۷ در ادینبورگ اسکاتلند متولد شد. او دو برادر به نامهای ملویل جیمز بل و ادوارد چارلز بلداشت که هر دو در سنین جوانی و بر اثر بیماری سل از دنیا رفتند. پدرش پروفسور الکساندر ملویل بل بود که در زمینهی آواشناسی تحقیق میکرد. مادر الکساندر، الیزا گریس نام داشت. الکساندر در سن ۱۰ سالگی از پدرش درخواست کرد تا مانند برادران، یک نام میانی داشته باشد. بههمین دلیل او در سن ۱۱ سالگی اجازهی انتخاب نام میانی را پیدا کرده و نامگراهام را برای ادای احترام به یکی از دوستان نزدیک خانوادگی انتخاب کرد. البته خویشاوندان و دوستان نزدیک او را الک(Aleck) صدا میزدند.
الکساندر از همان سنین کودکی کنجکاو و علاقهمند به کشف طبیعت بود. او گونههای گیاهی و جانوری را جمعآوری و روی آنها تحقیق میکرد. نزدیکترین دوست او در آن زمان بن هاردمن بود که خانوادهاش یک کارخانهی آرد داشتند. الکساندر در مورد نحوهی کار این کارخانه از دوستش سوال پرسید و متوجه شد که برای تولید آرد، باید ابتدا پوست و سبوس گندم را در یک فرآیند دشوار از آن جدا کرد. الکساندر با دقت در این فرآیند در ۱۲ سالگی اولین اختراع خود را انجام داد. او دستگاهی ساده برای جدا کردن پوست گندم ساخت که تا سالها از آن در کارخانهی آرد استفاده شد.
علاوه بر علم، موسیقی، هنر و شعر نیز در حوزهی علاقهمندیهای الکساندر بودند و مادرش او را در فعالیت در این زمینههای تشویق میکرد. او بدون آموزش آکادمیک، پیانو زدن را فرا گرفت. نکتهی جالب این که با وجود درونگرا و ساکت بودن، الکساندر تقلید صدا را نیز یاد گرفت و اعضای خانواده را در میهمانیها سرگرم میکرد. مادر او از سن ۱۲ سالگی ناشنوا شده بود. الکساندر برای ارتباط با مادرش زبانی با انگشت اختراع کرد که با اشاره کردن روی میز، صحبتهای اعضای خانواده را برای او بیان میکرد. او تکنیکهایی برای صحبت کردن با اصوات واضح با مادرش نیز ابداع کرد که در برقراری مکالمه مفید بود. در نهایت تلاشهای متعدد برای ارتباط هرچه بهتر با مادر بود که الکساندر گراهام بل را به مطالعهی علم آکوستیک یا صوت شناسی علاقهمند کرد.
بل در جمعی از شاگردانش که آموزش زبان به کودکان ناشنوا را از او میآموختند
آموزش علم فصاحت و سخنوری یکی ازفعالیتهای خانوادگی اجداد و اقوام بل بود. پدربزرگش الکساندر بل در لندن، عمویش در دوبلین و پدرش در ادینبورگ به آموزش این علم مشغول بودند. پدر او مقالات و کتابهای متعددی در این زمینه چاپ کرد که برخی از آنها همچون کتاب The Standard Elocutionis هنوز معتبر هستند. او علائم سخنوری تصویری (Visible Speech) را به فرزندان خود آموزش داد. الکساندر به قدری در این آموزشها ماهر شد که همواره بهعنوان دستیار به همراه پدرش در رویدادها و همایشها شرکت کرده و تحسین حضار را بر میانگیخت.
الکساندر مانند دو برادرش تحصیلات ابتدایی را در خانه و تحت تعلیم پدر فراگرفت. او سپس به دبیرستان سلطنتی ادینبورگ رفت اما تنها پس از ۴ ترم و در ۱۵ سالگی آنجا را ترک کرد. دوران تحصیل او در دبیرستان پر از نمرات ضعیف و غیبتهای متعدد بود؛ چرا که بل تنها به علوم طبیعی و زیست علاقه نشان میداد و با وجود اصرار پدر، علاقهای به شرکت کردن در کلاسهای دیگر نداشت.
بل پس از ترک دبیرستان به لندن و نزد پدربزرگرش رفت. عشق و علاقهی او به یادگیری در همان سال اول زندگی در لندن چندین برابر شد و ساعتهای متمادی از روزش به مطالعه و بحث در مورد موضوعات مختلف علمی میگذشت. بل بزرگ صحبت کردن فصیح و بدون مشکل را به نوهاش آموزش داد و او را برای تبدیل شدن به یک معلم آماده کرد. بل در ۱۶ سالگی بهعنوان معلم کارآموز موسیقی و سخنوری در آکادمی وستون هاوس در الگین موری اسکاتلند مشغول به کار شد. او در سال بعد به دانشگاه ادینبورگ رفت و به برادرش ملحق شد. در سال ۱۸۶۸، کمی پیش از آن که برای مهاجرت به کانادا با خانواده آمده شود، امتحانات تکمیلی را با موفقیت گذراند و در پذیرش کالج دانشگاهی لندن (UCL) پذیرفته شد.
بخشی از دفترچهی یادداشتهای بل
اولین مطالعات صوتی
پدر بل او را در یادگیری سخنوری بسیار تشویق میکرد. روزی در سال ۱۸۶۳ او فرزندان خود را به دیدن نمایش یکاتوماتون ساخته شده توسط سر چارلز ویتستون برد. این ربات اولیه بر اساس مطالعات و آموزههای ولفگانگ فان کمپلنساخته شده بود و یک شبیهسازی از صدای انسان در خود داشت. بل که شیفتهی عملکرد این ماشین شده بود پس از تهیهی کتاب کمپلن و ترجمهی دشوار آن از زبان آلمانی، بههمراه برادر بزرگترش ملویل، یک نمونهی اولیه از آن را ساخت.
پدر خانوادهی بل از اختراع فرزندانش بسیار خشنود شد و علاوه بر تامین هزینهی خرید تمام تجهیزات آزمایشات آنها، قول یک جایزهی بزرگ را نیز به پسرانش داد. ملویل در ساخت حنجره و گلوی این ربات مشغول شد و مسئولیت دشوارتر ساخت یک جمجمهی طبیعی به الکساندر رسید. نتایج تلاش آنها یک سر رباتیک بود که میتوانست چند کلمه صحبت کند. این سر رباتیک با جریان هوا که از طریق تلمبهی بادی وارد آن میشد و همچنین تنظیم دقیق لبها، کلمهی «ماما» را تلفظ میکرد.
موفقیت در ساخت ربات سخنگو بل را تشویق کرد تا آزمایشاتش را روی نمونههای زنده انجام دهد. او از سگ خانواده برای انجام آزمایش استفاده میکرد و به آن، تلفظ کردن برخی کلمات را با صدای نامفهوم یاد داد. این تلاشهای اولیه موجب شد تا بل تحقیقات خود در مورد انتقال صدا را نیز شروع کند. او اولین مطالعاتش را روی پدیدهی رزونانس انجام داد و از دستگاهدیاپازون برای مطالعه استفاده میکرد. بل در ۱۹ سالگی نتایج اولیهی تحقیقاتش را برای یکی از همکاران پدر یعنیالکساندر الیس که یک واژه شناس بود ارسال کرد. الیس پاسخ نامهی الکساندر را به سرعت داد و به او یادآوری کرد که تحقیقاتی مشابه در آلمان انجام شده است. او نسخهای از کتاب هرمان فون هلمهولتز را نیز برای بل ارسال کرد.
یکی از طرحهای بل برای تلفن
بل نگران این بود که اختراع بزرگ توسط دانشمند آلمانی انجام شده باشد هلمهولتز توانسته بود حروف صدادار را با استفاده از دیاپازون انتقال دهد. به همین دلیل دانشمند جوان اسکاتلندی به مطالعهی دقیق کتاب آلمانی با ترجمهی تقریبا غلط فرانسوی مشغول شد. بل در خلال تحقیقاتش به صورت اتفاقی به استنباطی رسید که پایهی تحقیقات و دستاوردهای علمی بعدی او را تشکیل داد. او در گزارشهایش نوشت:
من اطلاع دقیقی از موضوع اصلی نداشتنم اما تصور میکردم که اگر بتوان حروف صدادار را با استفاده از وسایل الکتریکی تولید کرد، پس میتوان حروف بیصدا و در نهایت کل فرآیند صحبت کردن را شبیهسازی کرد. من تصور میکردم که هلمهولتز توانسته این کار را انجام دهد و دلیل موفق نشدن من به خاطر استفاده نکردن از برق است. در نهایت اگر در آن سالها من میتوانستم آلمانی را به خوبی بخوانم، شاید هیچگاه تحقیقاتم پیشرفت نمیکرد.
خانوادهی بل در سال ۱۸۶۵ به لندن رفتند و الکساندر نیز بهعنوان استادیار در Weston House مشغول شد و در ساعات فراغت با تجهیزات آزمایشگاهی محدود به مطالعات خود میپرداخت. تمرکز آزمایشهای او روی انتقال صدا بهوسیلهی الکتریسیته بود و بعد از مدتی، یک کابل تلگراف بین اتاق خودش و دوستش در کالج سامرست کشید. در همین سالها خانوادهی آنها با تراژدی از دست دادن یکی از برادران روبرو شد. بههرحال بل به تحصیل در کالج دانشگاهی لندن ادامه داد.
کمکهای الکساندر به پدرش در مورد طراحی و آمادهسازی سخنرانیهای تصویری، باعث شد تا او به مدرسهی خصوصیSusanna E. Hull رفته و در آنجا به عنوان آموزگار دانشآموزان ناشنوا مشغول شود. در همان سالها برادر بزرگتر یعنی ملویل به موفقیتهای زیادی در این زمینه رسیده و مدرسهی خصوصی خودش را تاسیس کرده بود. البته پس از مدتی او نیز بر اثر بیماری سل از دنیا رفت و خانوادهی بل که متوجه بیماری خفیف فرزند آخر خود شده بودند، برای نقل مکان به کانادا آماده شدند.
اوین خانهی خانوادهی بل در آمریکای شمالی
مهاجرت به کانادا و آموزش ناشنوایان
بل در سال ۱۸۷۰ به همراه پدر و مادر و همسر برادرش به پاریس اونتاریو کانادا رفت. آنها مدتی در منزل دوست خانوادگیشان رورند توماس هندرسون ساکن شدند و سپس مزرعهای در ارتفاعات توتلا خریداری کردند. الکساندر آزمایشگاه شخصی خود را در یکی از ساختمانهای متروکهی این مزرعه راهاندازی کرد. با وجود این که مهاجرت به کشور جدید کمی برای بل ناراحتکننده بود، او پس از مدتی با شرایط جدید هماهنگ شد و حتی از محیط و آبوهوای کانادا لذت برده و بار دیگر با جدیت به مطالعات خود پرداخت.
تحقیقات بل در آن سالها باز هم پیرامون زبانشناسی و صدای انسانها بود. او با زبان محلی موهاک در نزدیکی محل زندگیاش آشنا شد و زبان نانوشتهی آنها را به صحبتهای بصری ترجمه کرد. این دستاوردها او را نزد قبیلهی موهاک محبوب کرد. علاوه بر این موارد بل به تحقیقات پیرامون مطالعات هلمهولتز ادامه داد و دستگاهی به نام Melodeon نیز ساخت که توانایی پخش موسیقی توسط برق را تا مسافت مشخصی داشت. او در ادامه با همکاری پدرش اقداماتی برای آموزش ناشنوایان انجام داد تا این که سرانجام پدر الکساندر از طرف سارا فولر، مدیر مدرسهی ناشنوایان بوستون برای آموزش سیستم سخنرانی بصری به ماساچوست دعوت شد.
پدر الکساندر موقعیت پیشنهادی را به پسرش واگذار کرد و او نیز در آموزش اساتید موسسه موفق بود. پس از دورهی اولیه، موسسات متعدد دیگری از بل برای آموزش این سیستم دعوت کردند. در سالهای بعدی الکساندر علاوه بر کار کردن روی تحقیقاتش و تلاش برای ساخت «تلگراف هارمونیک»، آموزش افراد ناشنوا را نیز با جدیت ادامه میداد. او در سال ۱۸۷۲ و با کمک پدرش مدرسهی School of Vocal Physiology and Mechanics of Speech را در بوستون تاسیس کرد و در اولین کلاس، پذیرای ۳۰ دانشآموز ناشنوا بود. یکی از مشهورترین شاگردان بل در این مدرسه، هلن کلربود.
بخشی از دفترچه یادداشتهای علمی بل
ماهها و سالهای بعدی برای الکساندر با آموزش در موسسات معتبر آمریکایی و خصوصا بوستون پر شده بود. او علاوه بر آموزش زبان اختراع شده توسط پدرش به ناشنوایان، تمرکز زیادی نیز روی آزمایشات خود برای انتقال صدا و موسیقی به کمک الکتریسیته داشت. این تلاشهای مضاعف شرایط را برای او دشوار میکرد و حتی سلامتی این دانشمند جوان را نیز به خطر انداخته بود. سرانجام او در سال ۱۸۷۳ تصمیم گرفت تا تمرکز اصلیاش را روی مطالعات پیرامون علم صدا معطوف کند. او آموزش های خصوصی خود را تعطیل کرد و تنها با دو شاگرد به نامهای جورجی سندرز و میبل هابارد به کار ادامه داد. خانوادهی هر دوی این دانشآموزان نقشهای پررنگی در پشتیبانی از بل برای انجام آزمایشاتش داشتند.
اختراع تلفن
مقالههای مرتبط:
تمرکز بل روی مطالعات پیرامون تلگراف هارمونیک تا سال ۱۸۷۴ شکلی منظم به خود گرفته بود. او در آزمایشگاههایش در بوستون و منزل شخصی در کانادا، روی این دستگاه کار میکرد و در ابتدا با یک فوناتوگراف به آزمایش پرداخت. فوناتوگراف دستگاهی بود که میتوانست با ردگیری ارزش صداها، شکل امواج آنها را ترسیم کند. بل با مطالعهی این دستگاه به این نتیجه رسید که میتوان جریانهای موجی الکتریکی را بر اساس واکنش به صدا تولید کرد. در آن سالها حجم پیامهای در حال تبادل در شبکههای تلگراف بسیار بالا بود و سرمایهگذاران به دنبال راهحلی بودند تا پیامهای متعدد را روی یک خط تلگراف ارسال کنند. وقتی بل از طرحش در مورد ارسال صداهای مختلف روی خط تلگراف با سرمایهگذاران صحبت کرد، گاردینر هابارد وتوماس سندرز اولین افرادی بودند که از او حمایت کردند.
اتفاق مهم دیگر در مسیر اختراع تلفن، دیدار بل با جوزف هنری، دانشمند مشهور قرن ۱۹ و مدیر موسسهی اسمیثسونینبود. بل در دیدار با این دانشمند از کمبود دانش و تجربهاش برای ساخت دستگاه مورد نظر گفت و هنری علاوه بر آموزشهای اولیه او را به تحقیق بیشتر تشویق کرد. دیدار مهم بعدی، با توماس واتسون، مهندس برق و مکانیک بود که در آن سالها در فروشگاه چارلز ویلیامز مشغول به فعالیت بود. در نهایت با کمکهای مالی هابارد و سندرز، واتسون بهعنوان دستیار بل استخدام شد و این دو تحقیقات خود را روی تکنیک ارسال چند پیام با فرکانسهای مختلف روی یک خط تلگراف شروع کردند.
در تاریخ دوم ژوئن سال ۱۸۷۵ و در خلال آزمایشات، واتسون بهصورت تصادفی یکی از اجزای دستگاه مورد آزمایش را قطع کرد و در طرف گیرندهی دستگاه، بل صدای نامفهومی شنید. این اتفاق قدمهای اول برای ساخت تلفن و انتقال صدا از طریق الکتریسیته را رقم زد.
الیشا گری یکی ادیگر از دانشمندانی بود که در آن سالها روی ساخت دستگاه تلگراف برای ارسال چند پیام همزمان کار میکرد. او و وکلای بل بهطور همزمان به ادارهی ثبت اختراع آمریکا رفتند تا پتنتی مشابه برای این دستگاه ثبت کنند. در اسناد تاریخی درگیری میان این دو جبهه برای ثبت زودتر پتنت آورده شده اما در نهایت پتنت شماره ۱۷۴۴۶۵ در هفتم مارس سال ۱۸۷۶ به نام بل ثبت شد. بل پس از ثبت پتنت به بوستون بازگشت و در آزمایشگاه خود علاوه بر دستگاه خود، یک فرستندهی مایع نیز شبیه به طرح گری اضافه کرد و سرانجام در دهم مارس ۱۸۷۶ توانست پیام صوتی خود را از آزمایشگاه به دفتر واتسون ارسال کند.
پتنت تلفن ثبت شده توسط الکساندر گراهام بل
برخی منتقدان هنوز بل را به دزدی طرح گری متهم میکنند؛ این در حالی است که بل تنها از طرح گری برای آزمایش عملی بودن تحقیقاتش استفاده کرد و پس از آن برای نهایی کردن تلفن طرح الکترومگنتیک خود را ادامه داده و در هیچ ارائهی عمومی از طرح مایع گری استفاده نکرد. بههرحال مصاحبهها و ادعاهای متعددی در تاریخ اختراع تلفن وجود دارد. برخی مامورین تایید پتنت آمریکا بعدا به تقلب خود یا دریافت وجه از بل و وکیلانش اعتراف کردند. البته بل در نامهای به گری به آموختن برخی مفاهیم از پتنت او اشارهای کرد اما هیچگاه اتهام دزدیدن طرح علمی را نپذیرفت.
اولین آزمایش دستگاه تلفن در مسافتهای طولانی در آگوست سال ۱۸۷۶ انجام شد و پیغامی بین منزل بل و آزمایشگاهش در ۶ کیلومتری آن منطقه در برنتفورد ارسال شد. بل و شرکایش پس از موفقیت در ارسال پیام صوتی در فواصل مکانی طولانی، پیشنهاد فروش حق استفاده از پتنت را به شرکت وسترن یونیون دادند. آنها قیمت ۱۰۰ هزار دلار را برای این پتنت پیشنهاد دادند اما مدیر وسترن یونیون با اسباببازی خواندن تلفن، این پیشنهاد را رد کرد. او دو سال بعد به نزدیکانش گفته بود که حاضر است ۲۵ میلیون دلار برای این اختراع بپردازد اما دیگر شرکت بل متمایل به فروش حق استفاده نبود.
پتنت الیشا گری
در سالهای بعد بل در سخنرانیها و ارائههای متنوع، اختراع خود را برای محافل عمومی و علمی توضیح داد و در سال ۱۸۷۶، ارائهی او در فیلادلفیا، تلفن را با توجه بینالمللی روبرو کرد. پادشاه برزیل، لرد کلوین از اسکاتلند و ملکه ویکتوریا از افراد مهمی بودند که در جلساتی خصوصی در جریان اختراع جدید بل قرار گرفتند. شرکت تلفن بل در سال ۱۸۷۷ تاسیس شد و تا سال ۱۸۸۶، حدود ۱۵۰ هزار نفر در آمریکا دستگاه تلفن داشتند. مهندسین شرکت بل علاوه بر ساخت طرحهای قبلی تلفن، پیشرفتهای متعددی را نیز روی طراحی آن انجام دادند و این دستگاه را به یکی از موفقترین اختراعات تاریخ تبدیل کردند. آنها در سال ۱۸۷۹ حق استفاده از پتنت میکروفون کربنی ادیسون را از وسترن یونیون خریداری کردند که پیشرفت بزرگی در کیفیت صدای تلفن در مسافتهای طولانی ایجاد کرد.
یکی از پروژههای بزرگ شرکت بل، توسعهی خط ارتباطی داخلی در آمریکا بود که با نام AT&T Long Lines شروع شد. این پروژه در نیوروک تحت عنوان شرکت American Telephone and Telegraph Company در تاریخ سوم مارس ۱۸۸۵ شروع شد. سرانجام در ۳۰ دسامبر سال ۱۸۹۹، تمامی عملیات، داراییها و حقوق شرکت بل به AT&T منتقل شد.
نکتهی مهم در مورد اختراع تلفن توسط الکساندر گراهام بل این که او در طول مدت ۱۸ سال پس از ثبت پتنت اولیه، با شکایتها و ادعاهای متنوع از رقبا و دانشمندان دیگر روبرو شد. تعداد این شکایتها با ۵۸۷ عدد رسید اما بل و شرکتش در هیچیک از دادگاههای مربوطه شکست نخوردند. از شاکیان بزرگ پتنت بل میتوان به الیشا گری و آموس دولبر اشاره کرد. البته هر دوی این دانشمندان در مکاتبات شخصی با بل، تحقیقات اولیهی او را تصدیق کرده بودند و نتوانستند در دادگاه، ادعای محکمی علیه او داشته باشند.
بل در حال انجام اولین آزمایش تماس تلفنی از راه دور
آنتونیو میوچی یکی دیگر از دانشمندان بود که با ادعای اختراع تلفن در سال ۱۸۳۴، بل را به چالش کشید. البته ادعاهای او و شهادتش در دادگاه سال ۱۸۸۶ نیز بهدلیل کمبود شواهد قابل استناد موفق نبود. تلاشهای نمایندهی کنگرهی آمریکاویتو فوسلا در سال ۲۰۰۲ باعث شد تا اقدامات میوچی در اختراع تلفن به رسمیت شناخته شود. البته هیچ شواهدی دال بر استفادهی بل از تحقیقات میوچی وجود ندارد. بههرحال ایتالیاییهای هنوز میوچی را بهعنوان مخترع اصلی تلفن میشناسند.
اختراعات دیگر
اگرچه الکساندر گراهام بل عموما به خاطر اختراع تلفن شناخته میشود، اما حوزهی علاقهمندی او در علوم مختلف بسیار گسترده بوده است. یکی از نویسندگان بیوگرافی این دانشمند میگوید بل پیش از خواب دایرةالمعارف بریتانیکا را مطالعه میکرده تا موضوعات دیگر علمی را برای تحقیقاتش بیابد. بل مجموعه ۳۰ پتنت ثبت شده دارد که ۱۸ پتنت به نام خودش و ۱۲ پتنت به صورت مشترک ثبت شده است. از این میان ۱۴ پتنت مربوط به تلفن و تلگراف، چهار پتنت مربوط به دستگاه فوتوفون، یک پتنت مروبط به فنوگراف، پنج پتنت هواپیمایی، چهار پتنت مربوط به هواپیماهای آبی و دو پتنت مربوط به سلنیم است.
این گستردگی حوزههای مطالعاتی باعث شده تا در لیست اختراعات دانشمند از جلیقهی کمک به تنفس تا دستگاههای تشخیص مشکل شنوایی و کشف کوه یخ وجود داشته باشد. او در تحقیقات متعدد خود نگاهی نیز به مسائل سوخت در جهان داشت. بل به این حقیقت رسیده بود که گاز متان را میتوان زبالههای مزرعهها و کارخانهها تولید کرد. در یکی از آخرین مصاحبههای او، این دانشمند به طرح استفاده از پنلهای خورشیدی برای گرم کردن خانهها نیز اشاره کرده است.
طرح فوتوفون الکساندر گراهام بل
فوتوفون یکی از اختراعات مهم الکساندر گراهام بل است که در ۱۹ فوریهی سال ۱۸۸۰ توسط او و دستیارش چارلز سامر تینتر اختراع شد. این دستگاه نمونهی اولیهی وسیلهای برای انتقال صدا از طریق اشعهی نور بود. اولین آزمایش این دستگاه در ۲۱ ژوئن سال ۱۸۸۰ انجام شد و دستیار بل از فاصلهی ۲۱۳ متری مدرسهی فرانکلین، پیامی را بهصورت بیسیم به سمت پنجرهی آزمایشگاه بل ارسال کرد. ۱۹ سال بعد اولین ارتباطات رادیویی در جهان برقرار شدند. بل، اختراع فوتوفون را مهمترین دستاورد علمی عمرش میدانست. این دستگاه را میتوان مدلی مفهومی و الهامبخش برای ارتباطات فیبر نوری دانست که در دههی ۱۹۹۰ به محبوبیت فراوانی دست یافت.
از دیگر اختراعات گراهام بل میتوان به دستگاه فلزیاب اشاره کرد که برای اولین بار در سال ۱۸۸۱ توسط او طراحی و ساخته شد. در آن زمان این دستگاه برای شناسایی محل گلولهی شلیک شده به رئیس جمهور وقت آمریکا یعنی جیمز گارفیلد طراحی شد که البته در نهایت استفاده از آن موفقیت آمیز نبود. قایق باله دار یا هیدروفویل و هوایپمای دریایی از اختراعات دیگر الکساندر گراهام بل بودند. مفاهیم طراحی این وسایل نقلیه ابتدا در سال ۱۹۰۶ به قلن ویلیام ای. میچام در مجلهی Scientific American چاپ شد و بل با توجه به این مقاله، نمونههای اول دستگاه خود را طراحی کرده و در سال ۱۹۰۸ آن را آزمایش کرد. اولین محصول بل در این زمینه HD-4 نام داشت که با موتور شرکت رنو حرکت می کرد.
هواپیمای دریایی HD-4
همانطور که گفته شد بل در صنایع هوایی نیز تحقیقات و تجربههایی داشته است. او در سال ۱۸۹۱ تصمیم گرفت تا هواپیمایی مجهز به موتور طراحی کند. او با استفاده از کمکهای مالی همسرش بنیاد Aerial Experiment Association را در سال ۱۹۰۷ تاسیس کرد تا مطالعات روی ساخت هواپیما را گسترش دهد. این بنیاد چند سالی بهتحقیق و توسعه پیرامون انواع هواپیما پرداخت و آخرین محصول خود یعنی Silver Dart را نیز در سال ۱۹۰۹ آزمایش کرد.
مخترع تلفن علاوه بر مباحث مهندسی، به ژنتیک و علوم زیستی نیز علاقه داشت. او در سخنرانی خود در سال ۱۸۸۳ نظرش را در مورد ریشههای ژنتیک ناشنوایی عنوان کرد. بل هشدار داد که والدین ناشنوا احتمال بیشتری برای به دنیا آوردن فرزندان ناشنوا دارند و باید از ازدواج با یکدیگر و فرزندآوری منع شوند. بل در سابقهی حرفهای خود مدیریت و عضویت افتخاری تعدادی از انجمنهای مرتبط با علوم ژنتیک از جمله Eugenics Record Office را نیز در کارنامه دارد.
هواپیمای سیلور دارت
زندگی شخصی و مرگ
الکساندر گراهام بل در ۱۱ جولای ۱۸۷۷ تنها چند روز پس از ثبت رسمی شرکت بل با میبل هابارد ازدواج کرد. او بهعنوان هدیهی ازدواج، ۱۴۸۷ سهم از ۱۴۹۷ سهم شرکت جدید را به همسرش اهدا کرد. نکتهی مهم در مورد درآمد ملی بل این که تلفن با وجود موفقیتآمیز بودن از لحاظ علمی، درآمد زیادی برای او به همراه نداشت و تا سال ۱۸۹۷، عمده درآمد این دانشمند از سخنرانی و تدریس بود. بل و همسرش چهار فرزند داشتند. السی می بل در سال ۱۸۷۸ به دنیا آمد؛ ماریان هابارد بل در سال ۱۸۸۰ به دنیا آمد و دو پسر به نامهای ادوارد و رابرت متولد ۱۸۸۱ و ۱۸۸۳ که در سن کودکی از دنیا رفتند.
پدر همسر بل یکی از پشتیبانان مالی و وکلای پتنت او بود. خانوادهی بل تا سال ۱۸۸۰ در کمبریج ماساچوست زندگی کردند و سپس در سال ۱۸۸۲ به منزلی که هابارد در واشنگتون برای آنها خریداری کرده بود، نقل مکان کردند.
محل زندگی خانواده بل در واشنگتن
مقالههای مرتبط:
بل تا سال ۱۸۸۲ بهنوعی شهروند بریتانیا بود (لقب British Subject یا بنده بریتانیا) و از آن سال شهروندی ایالات متحدهی آمریکا را دریافت کرد. نکتهی جالب این که هر سه کشور بریتانیا، کانادا و آمریکا، بل را شهروند بااصالت خود میدانستند. در لیستهای متعدد منتشر شده از افراد مشهور در طول تاریخ در هر یک از این کشورها نیز گراهام بل حضور دارد. لیست سال ۲۰۰۲ بریتانیا او را در رتبهی ۵۷ از میان ۱۰۰ فرد تاثیرگذار تاریخ قرار داده است. در سال ۲۰۰۴ او در لیست ۱۰ کانادایی برتر تاریخ قرار گرفت و در سال ۲۰۰۵ نیز لیست ۱۰۰ فرد تاثیرگذار آمریکا، میزبان این دانشمند بود. کشور اسکاتلند نیز در لیست سال ۲۰۰۶ خود، بل را در میان ۱۰ دانشمند برتر خود قرار داده است.
الکساندر گراهام بل در دوم آگوست سال ۱۹۲۲ بر اثر عوارض دیابت در منزل شخصیاش در کیپ برتون نوا اسکوتیا از دنیا رفت. در زمان خاک سپاری او، تمام تلفنهای قارهی آمریکای شمالی «به افتخار مردی که ابزار ارتباط از راه دور را در اختیار بشر گذاشته بود» قطع شدند. جسد بل در بالای کوهستان Beinn Bhreagh و در ملک شخصیاش دفن شد. مکنزی کینگ، نخست وزیر وقت کانادا در زمان خبردار شدن از مرگ الک بل به همسر او نامه نوشت. در این نامه آمده است:
من و همکارانم در دولت، از صمیم قلب مرگ همسر برجستهی شما را تسلیت میگوییم. نام او برای همیشه همراه با اختراع بزرگش خواهد بود و کشور من افتخار میکند که نقشی در این اختراع داشته است. به نمایندگی از شهروندان کانادا، از اعماق قلبم با شما همدردی کرده و مراتب قدردانی را اعلام میدارد.
الکساندر گراهام بل در کنار همسر و دو فرزندش
جوایز و افتخارات
پس از به شهرت رسیدن اختراع بل در سطح جهانی، جوایز و افتخارات متعددی به سمت او روانه شد. تعداد مدارک افتخاری که از سمت دانشگاههای معتبر جهانی برای بل ارسال شدند بسیار زیاد بوده است. بسیاری مدالها و جوایز گوناگون علمی و ملی نیز در دروان حیات به این دانشمند اهدا شده است. علاوه بر آنها، مجسمهها و یادگارهای متعددی نیز در شهرهای بزرگ جهان از این دانشمند و اختراع انقلابیاش طراحی و ساخته شدهاند. یکی از این یادبودها با نامیادبود بل تلفون در شهر برانتفورد اونتاریو، اولین اقامتگاه خانوادهی بل در آمریکایی شمالی طراحی و ساخته شده است.
بسیاری از یادداشتها، گزارشهای علمی، روزنوشتها و نامههای این دانشمند اسطورهای درکتابخانهی کنگره ی آمریکا تحت عنوان Alexander Graham Bell Family Papers نگهداری میشوند. بخش دیگری از این اسناد نیز در موسسهی علمی این دانشمند با نام دانشگاه کیپ برتون در نوا اسکوتیا قرار دارند.
در سال ۱۸۸۰، فرهنگستان فرانسه جایزهی ولتا را به نمایندگی از دولت فرانسه به این دانشمند اهدا کرد که همراه مدال، ۵۰ هزار فرانک فرانسه معادل ۲۶۰ هزار دلار امروزی بهخاطر اختراع تلفن به او اهدا شد. او مبلغ این جایزه را برای تاسی بنیاد علمی ولتا در آمریکا و موسسات علمی در سرتاسر آمریکا استفاده کرد. از میان این موسسات میتوان به کتابخانهی ولتا و کتابخانهی الکساندر گراهام بل اشاره کرد.
مجسمهی یادبود بل در برانتقورد کانادا
انتشارات Science یکی از یادگارهای ماندگار الک بل است که با همکاری گاردینر گرین هابارد در دههی ۱۸۹۰ تاسیس شد. از جوایز دیگر اهدا شده به این دانشمند میتوان مدال آلبرت انجمن سلطنتی هنر لندن، مدال الیوت کرسون موسسهی فرانکلین و دکترای افتخاری دانشگاه وورتسبورگ را نام برد. موسسهی مهندسین برق آمریکا یا AIEE نیز یکی دیگر از بنیادهایی است که بل در تاسیس آنها نقش داشته و در سالهای ۱۸۹۱ و ۱۸۹۲ ریاست ان را بر عهده داشت. او در سال ۱۹۱۴ جایزهی ادیسون را از این موسسه دریافت کرد. از سال ۱۹۷۶ جایزهی الکساندر گراهام بل به این موسسه اضافه شد که به محققین حوزهی مخابرات اهدا میشود.
نماد علمی بل (B) و دسیبل (dB) که برای اندازهگیری شدت صدا استفاده میشوند، به افتخار این دانشمند بزرگ نامگذاری شدهاند. این نمادهای اندازهگیری توسط آزمایشگاه مشهور بل یا بل لبز تعیین شدهاند.
همانطور که گفته شد دانشگاههای بسیاری در سرتاسر جهان مدارک افتخاری را به این دانشمند اهدا کردهاند. از میان این مدارک میتوان به دکترای افتخاری دانشگاه کالودت در واشنگتن اشاره کرد که بهنوعی دانشگاهی مخصوص افراد ناشنوا است. دانشگاههای بزرگ دیگر در جهان از جمله ایلینویز، آکسفورد، ادینبورگ و جورج واشنگتن نیز به این دانشمند مدرک دکترای افتخاری اهدا کردهاند.
.: Weblog Themes By Pichak :.