پلتفرم: Xbox360 ،PS3 ،PC
ناشر: THQ
سازنده: Vigil Games
سبك: اكشن، ماجرايي، نقش آفريني
امتياز: 8
اولين قسمت از بازيهاي Darksiders به ماجراي «نبرد» ميپرداخت؛ يكي از چهار سوار آخرالزمان براي برپايي مكاشفه به زمين پا ميگذارد. در نسخه اول ديديم كه نبرد، متهم به آغاز پيش از موعد آخرالزمان و در نتيجه نابودي نسل بشر شد. نبرد براي رفع اتهام و رهايي خويش، مهلتي دوباره از «هيات سوخته» گرفت و زماني كه دوباره به زمين بازگشت، دريافت كه يك قرن از روز داوري پيش از موعد گذشته است. داستان قسمت دوم، طي صد سالي رخ ميدهد كه نبرد در غل و زنجير بود. مرگ قصد دارد با احياي دوباره بشر، جاني تازه به زمين ببخشد و در اين راه از هيچ خطري نميهراسد. او در اولين قدم به دنبال «درخت زندگي» ميرود كه اكنون با فسادي كه برادران قديم وي، موسوم به «نفيليم» در زمين پراكندهاند، احاطه شده است. مرگ به هر ترتيبي كه شده، خود را به درخت ميرساند. پس از ورود به ماهيت اسرارآميز آن، تازه خود را ابتداي مسير احياي بشر ميبيند... .روايت قسمت دوم مانند ديگر اركان آن از قسمت اول سرتر است. داستان بازي، رمق كافي را براي يك روايت طولاني 30 يا 40 ساعتي دارد كه چنين هم از آب درآمده است. كاراكتر مرگ خصوصيات يك جوان كلهشق را دارد كه در راه دستيابي به هدف خود از هيچ تلاشي فروگذار نميكند. بيشتر كاراكترهاي غيرقابل بازي، شخصيتي كليشهاي دارند كه صدالبته به لطف طراحيهاي فوقالعاده «جو مد»، نميتوان براحتي متوجه آن شد.البته خود كاراكتر مرگ، جذابيتهاي لازم را دارد و ديالوگهاي هوشمندانه و كنايهآميز وي، طنزي فوقالعاده به بازي بخشيده است. بازيكنهاي قديمي، سري بازي Legacy of Kain راخوب به خاطر دارند؛ عناويني كه هر چند نتوانست در زمره بزرگترينها قرار بگيرد و كمكم به دام تكراري بودن افتاد، اما اثري انكارناپذير بر پيشرفت بازيهاي اكشن ـ ماجراجويي گذاشت. اگر با آن سري بازي خاطره داريد، DS2 را به هيچ عنوان از دست ندهيد! زيرا از طراحي چهره مرگ گرفته تا توانايي شنا زير آب و سلاحهاي سرد، ميتوان بوضوح روح آن بازيها را درك كرد! البته DS2 از بازيهاي زيادي تاثير گرفته است، اما هيچيك مانع تثبيت اين بازي، به عنوان يك هويت خاص نشده است.سازندگان توانستهاند فضايي قدر و سنگين بسازند كه پس از چند ساعت، خاطرهاي از خود در ذهن بازيكن به جاي بگذارد. رنگپردازي با هنرمندي انجام شده است. سراسر بازي با رنگهاي شاد پوشيده شده است، اما هر جا كه قرار بر القاي حس تنهايي و افسردگي به بازيكن بوده است، شاهد اجراي موفق سازندگان هستيم. انيميشن DS2 در دسته برترينها قرار ميگيرد. شايد سازندگان آنطور كه بايد به انيميشن چهره كاراكترها نپرداخته باشند، اما انيميشنهاي حركتي و مبارزات فوقالعاده كار شده و از راه رفتن گرفته تا فرودآوردن پتكهاي غولآسا، همه زيبا، شارپ و تحسينبرانگيز كار شده است. موسيقي كار، زيبا و گيراست، چه در لحظات زد و خورد، چه در لحظات جستجو، فضايي مناسب و ملموس ميآفريند. صداپيشگان تا حد نياز از پس كار برآمدهاند، اما شاهد نقشآفريني مثال زدني نيستيم. افكتهاي صوتي نيز مانند قسمت اول قوي كار شده است. DS2 ميتواند حتي با بستهشدن يك در هم شما را مجذوب كند! خوشبختانه با وجود محيطهاي فراخ و دشمنان غولپيكر، افت فريم محسوسي ديده نشد كه از نكات مثبت بازي است. در عوض، نسخه X60x360،گاهي اوقات بدون هشدار (و قطعا بدون توجيه) دچار كرش شده و از اجرا باز ميايستد.قسمت اول بندرت مهلت ميداد تا بازيكن با امكانات تازه آشنا شود و همه چيز مانند يك مخلوطكن روشن، سريع ميچرخيد. خوشبختانه در DS2 به اين مشكل توجه شده و بازي روند خوبي را طي ميكند. معماها با هوشمندي مثالزدني چيده شده و بازيكن را پلهپله با امكانات تازه (شامل راه رفتن روي ديوار، تپانچه، دستي جادويي براي پرشهاي بلند، احضار ارواح جنگجويان براي بازكردن درهاي بسته و...) آشنا ميكند. ماموريتهايي كه به داستان اصلي مربوط ميشود، بسيار زياد بوده و هر كدام دخمه خاص خود را شامل ميشود.در كنار آنها دخمههاي بيشمار ديگري هم وجود دارد كه يا شامل ماموريتهاي جانبي ميشود يا ميتوانيد به خواست خود در آنها به گشت و گذار بپردازيد. يافتنيها در اين دخمهها بسيار است و ميتواند ساعتها بيش از آنچه براي اتمام آن پيشبيني شده، بازيكن را سرگرم كند. سلاح اصلي بازي همان داس كشنده معروف فرشته مرگ است و سلاحهاي جانبي هم شامل انواع دستكش آجين از تيغهاي مرگبار، انواع چنگالهاي كشنده، نيزهها، تبرهاي غولآسا و... ميشود. تعداد كمبوها آنقدر زياد و انيميشن آنها آنقدر زيباست كه هيچگاه از اجراي آنها خسته نميشويد.سلاحهاي خاصي با عنوان «طلسم شده» در بازي يافت ميشود كه ميتوانيد با قربانيكردن سلاحها و قطعات زره خود، آنها را ارتقا دهيد. DS2 چندان سخت نيست، اما زياد پيش ميآيد كه به خاطر هجوم دستهاي دشمنان و پر شدن صفحه از افكتهاي بصري گوناگون، گيج شويد و راحت جان خود را از دست بدهيد. متاسفانه در DS2 تعادل مناسبي براي ارائه معجونهاي سلامتي وجود ندارد، اما هميشه ميتوانيد توسط سيستم تلپورت ساده و در دسترس بازي به نقاط قبلي سفر كنيد و پس از خريد معجون يا هر وسيله لازم ديگر، دقيقا به همان جاي قبل برگشته و بازي را ادامه دهيد.اين راهحل، در درجه سختي معمولي مناسب است و بالاتر از آن، ميتواند بشدت عذابآور شود. دوربين هم با كاركرد مشكلدار خود، به اين عذاب افزوده و خيلي اوقات، توپ را به زمين بازيكن مياندازد. مشكلات دوربين بيش از هر جا در محيطهاي بسته حس ميشود. بازيكن با فضايي بسته روبهرو شده، در نتيجه از ديدن حملات دشمن عاجز ميشود و نميتواند بموقع آنها را دفع كند. يكي از مشكلاتي كه در بازي قبل وجود داشت، مشكل بودن سوئيچ ميان امكانات بود. در اين قسمت هم بايد براي انتخاب يك قابليت مجزا، با استفاده از دكمه جهتي پايين، تغيير را اعمال كنيد. سازندگان با گنجاندن سوئيچهاي لحظهاي در گيمپلي، تا حدي اين مشكل را مرتفع كردهاند، اما باز هم مانند ديگر مشكل ثابت اين دسته بازيها، يعني دوربين، اين راهحل هم چندان موثر واقع نشده است.دو درخت مجزا براي نيروهاي ويژه وجود دارد كه هريك طيف خاصي از تواناييها را شامل ميشود؛ تواناييهايي مانند ايجاد سپر دفاعي، احضار كلاغهاي خونخوار، تلپورتكردن ناگهاني در ميان مبارزه و... كه عمق بيشتري به بازي ميبخشد. كلام آخر اينكه DS2 يك عنوان زيباست؛ عنواني كه اگر تقليد كرده، بدرستي تقليد كرده و در عين حال هويت خاص و منحصر به فرد خود را هم به اثبات رسانده است. اين بازي بخوبي ميتواند كساني را كه دنبال يك تجربه خاص هستند راضي كند و در عين حال شروعي موثر براي كساني باشد كه علاقهمند به تجربه عناوين نقشآفريني هستند.
.: Weblog Themes By Pichak :.