آموزش تولید پروتوتایپ، قسمت دوم

هفته‌ی گذشته، در اولین قسمت آموزش تولید پروتوتایپ، به توضیح انواع پروتوتایپ برای محصولات دیجیتال و نرم‌افزاری پرداختیم. گفتیم که در هر یک از مراحل طراحی محصول، ساخت چه نوع پروتوتایپی کمک بیشتری به شما می‌کند. در ادامه، این هفته در مورد روش‌های متداول تولید پروتوتایپ برای محصولات عمومی صحبت می‌کنیم.

صرف‌نظر از اینکه چه روشی را برای تولید نمونه‌ی اولیه‌ی محصول انتخاب می‌کنید، باید به چهار عنصر کلیدی پروتوتایپ سازی و تست، توجه کنید:

  • مردم: شامل افرادی که در جامعه‌ی تست شما قرار می‌گیرند و ناظران.
  • اشیا: استاتیک و تعاملی، شامل پروتوتایپ و سایر ابزارهایی که مردم / پروتوتایپ با آن‌ها در تعامل‌اند.
  • مکان: محیط و فضا
  • تعاملات: دیجیتال یا فیزیکی، بین افراد، اشیا و مکان.

در زمان ساخت پروتوتایپ، باید این عناصر کلیدی را مدنظر داشته باشید. به‌عنوان‌مثال اگر پروتوتایپ را در یک لابراتوار تست می‌کنید، باید به شبیه‌سازی محیط طبیعی که در آن کاربران با محصول در تعامل‌ هستند، فکر کنید. همچنین در نظر داشته باشید که پروتوتایپ، با چه ابزارها یا اشیاء دیگری، به‌طور هم‌زمان مورداستفاده قرار می‌گیرد. به‌عنوان‌مثال، آیا کاربران برای استفاده از محصول دستکش می‌پوشند؟ به عبارتی، یک محصول در زمان اجرا، چگونه مورداستفاده قرار می‌گیرد؟ با محوریت این چهار مؤلفه، شما را با ۸ روش پروتوتایپ سازی آشنا می‌کنیم:

Sketches and Diagrams

پیش‌طرح، نمودارها و دیاگرام‌ها

پیش‌طرح یا اسکیس یا اسکچ (Sketching) یکی از ابتدایی‌ترین فرم‌های پروتوتایپ سازی است که به تلاش زیادی نیاز ندارد. اثبات مفید بودن پیش‌طرح، نه به مهارت نقاشی در سطوح هنری، بلکه اهمیت آن به ارزش‌آفرینی برمی‌گردد. شما از پیش‌طرح برای به تصویر کشیدن ایده‌ی خود استفاده می‌کنید و حتی ساده‌ترین و خام‌ترین طرح‌ها هم شما را به این مقصود می‌رسانند. با به تصویر کشیدن مفاهیم یک ایده، آن‌ها دیگر صرفاً در ذهن شما نیستند و به دنیای واقعی راه پیداکرده‌اند. بنابراین می‌توانید آن‌ها را با هم‌تیمی‌های خود به اشتراک بگذارید و به بحث و تبادل‌نظر بپردازید.

شما همچنین می‌توانید برای نشان دادن یک سیستم، فرآیند یا ساختار ایده‌های خود، نمودار و نقشه طراحی کنید. به‌عنوان‌مثال می‌توانید نقاط مهمی را که روی سفر مشتری (کاربر) تأثیر می‌گذارد و سپس نحوه‌ی ارتباط آن‌ها را مشخص کنید. یا می‌توانید با آنالیز و تصویرسازی، مدل ارتباط ایده‌ها را با یکدیگر نشان دهید. نمودارها و دیاگرام‌ها، راه بسیار خوبی برای تفهیم پیچیدگی یک وضعیت هستند، چراکه نشان می‌دهند فاکتورهای مختلف چگونه روی یکدیگر تأثیر می‌گذارند. نقشه‌های سفر، نقشه‌های رفتاری، نمودارهای جریان سیستم و طیف وسیعی از روش‌های نقشه‌برداری دیگر، به شما کمک می‌کنند تا موقعیت‌ها و شرایط پیچیده را توضیح دهید.

پیش‌طرح یا اسکچ، یک مدل پروتوتایپ ارزشمند است، چراکه شما عملاً می‌توانید آن را همه‌جا، تنها با یک خودکار و کاغذ، یا حتی روی گوشی و تبلت، طراحی کنید.

رابط کاغذی

محصولات دیجیتال مانند اپلیکیشن‌های موبایل، وب‌سایت‌ها و سرویس‌های وب و همچنین سایر محصولات یا تجربه‌های مبتنی بر صفحه‌نمایش، معمولاً شما را وادار می‌کنند طیف وسیعی از انواع پروتوتایپ‌های مختلف را تولید و تست کنید. رابط‌های کاغذی، در مراحل اولیه‌ی طراحی محصولات دیجیتال کاربرد دارند که در قسمت اول آموزش تولید پروتوتایپ، مدل‌ها و مراحل آن را توضیح داده‌ایم.

به گفته‌ی یاکوب نیلسن، هم‌بنیان‌گذار شرکت مشاوره و آماده‌سازی UXگروه Nielsen Norman، پروتوتایپ‌های کاغذی بسیار ارزان و آسان هستند و به شما کمک می‌کنند بودجه‌ی زیادی را صرفه‌جویی کنید. در طراحی محصولات دیجیتال، ممکن است وسوسه شوید که از ابتدا پروتوتایپ‌های باکیفیت‌تر (Higher-Fidelity Prototypes) را مستقیماً روی کامپیوتر طراحی کنید. اما با استفاده از رابط کاغذی، بسیاری از حوزه‌های قابل‌بهبود را می‌یابید که درنهایت هزینه‌های تولیدی شما را کاهش می‌دهند. تحقیقات نشان می‌دهد که اعمال تغییرات در مراحل اولیه، حدوداً ۱۰۰ برابر ارزان‌تر از تغییراتی است که در مراحل بعدی فرآیند توسعه محصول صورت می‌گیرد.

Storyboards

استوری‌بورد یا فیلم‌نامه‌ی مصور

داستان‌سرایی، یک روش عالی برای راهنمایی مردم از طریق تجربه کاربری است. استوری‌بورد، در حقیقت یک تکنیک مشتق شده از صنعت فیلم‌سازی محسوب می‌شود. شما به کمک این تکنیک، سفر کاربر یا تجربه‌ی کاربر در تعامل با یک مشکل یا محصول را تصویرسازی می‌کنید. هنگام طراحی استوری‌بوردها، ابتدا سعی کنید تجربه‌ی کامل کاربر را تصور کنید. سپس آن را در قالب مجموعه‌ای از طرح‌ها یا تصاویر (عکس)، ساماندهی کنید.

ویتنی کوئزنبری و کوین بروکس در کتاب «داستان‌سرایی برای تجربه‌ی کاربر»، مزایای استفاده از داستان در پروژه‌های طراحی را توضیح می‌دهند. به گفته‌ی آن‌ها، داستان‌ها نه‌تنها ما را در جمع‌آوری اطلاعات موردنیاز در مورد کاربران، وظایف و اهداف یاری می‌کنند، بلکه با تشویق مباحثات و گفتمان جدید بین اعضای تیم، جرقه‌ی ایده‌های جدید را روشن می‌کنند. ما با طراحی تجربه‌ی کاربر، درک بهتری از دنیای آن‌ها به دست می‌آوریم و مثل آن‌ها فکر می‌کنیم.

تهیه‌ی استوری‌بورد به‌عنوان یک روش پروتوتایپ سازی، تضمین می‌کند که ما کاربرانمان را به حد کافی شناخته‌ایم و بنابراین می‌توانیم مضامین راه‌حل مشکلات را طراحی کنیم. استوری‌بورد درک همدلانه‌ی مشتری را توسعه می‌دهد و زمینه‌ی ایده پردازی و مباحثات سطح بالا را فراهم می‌کند. اما به یاد داشته باشید که استوری‌بوردها برای تنظیم دقیق جزئیات محصولات مفید نیستند، زیرا طراحی‌ها به‌نوعی بزرگ‌نمایی واقعیت محسوب می‌شوند.

Lego Prototypes

تولید پروتوتایپ با استفاده از لگو

لگو یکی از اقلام اصلی و همیشگی جعبه‌ی اسباب‌بازی بچه‌ها است. انعطاف‌پذیری نسبی، همه‌کاره بودن و قدرت لگو در به مجسم سازی تخیلات، آن را به یکی از ابزارهای محبوب طراحان محصول تبدیل کرده است. شما به‌عنوان یک طراح می‌توانید با استفاده از لگو، نمونه‌ی سریع و ساده‌ای از ایده‌ی خود را بسازید. قابلیت جدا و سرهم شدن راحت لگو، نقطه‌ی قوتی است که در پروتوتایپ سازی مورد استقبال قرار می‌گیرد.

همان‌طور که تیم براون، مدیرعامل شرکت طراحی بین‌المللی IDEO در کتاب تغییر از طریق طراحی می‌گوید، پروسه‌ی تفکر طراحی این شرکت در سطحی وسیع از پروتوتایپ سازی با لگو استفاده کرده است، ازجمله پروتوتایپی که آن‌ها برای یک دستگاه تزریق انسولین ساختند.

لگو، خلاقیت و ایده پردازی را واقعاً تحریک می‌کند. به همین دلیلیوهان روئوس و بارت ویکتور، استادان موسسه بین‌المللی توسعه مدیریت در سوئیس، Lego Serious Play را راه‌اندازی کردند که یک متدولوژی پرورش تفکر خلاق و حل مشکلات کسب‌وکار است.

بااین‌حال برای تولید پروتوتایپ، هر مدل لگویی کافی است. شما می‌توانید از آجرهای لگو برای ایجاد نمونه‌های غیر ظریف محصولات و از کاراکترهای آن برای شبیه‌سازی سفر مشتری استفاده کنید. به‌این‌ترتیب تیم می‌تواند راحت و مستقیم، سراغ داستان‌سرایی و تنظیم سناریو برود.

Role-Playing

رول پلینگ

رول پلینگ یا ایفای نقش (Role-Playing) که پروتوتایپ سازی تجربی هم خوانده می‌شود، روشی است که در آن اعضای تیم طراحی، سناریوهای موجود در سیستم هدف را به لحاظ فیزیکی کاوش می‌کنند. بهترین کاربرد رول پلینگ، ضبط و بیان تجربه‌های احساسی کاربران در استفاده از یک محصول یا خدمات است. البته شما می‌توانید با استفاده از رول پلینگ، چیزی را که کاربران تجربه می‌کنند بازسازی کنید و درک همدلانه‌ای از آن‌ها به دست آورید.

با تکرار مجدد صحنه‌ها و موقعیت‌هایی که در حال تلاش برای بهبود آن‌ها هستید، تیم شما تجربه‌ی واقعی را بهتر حس می‌کند. پس‌ازآن می‌توانید عمده‌ی تمرکز خود را روی بهبود طراحی بگذارید. به‌علاوه ازآنجا که شما تجربه‌ای را به‌طور فیزیکی حس کرده‌اید، آن را بهتر از استوری‌بورد به یاد می‌آورید.

می‌توانید رول پلینگ را با سطوح مختلفی از جزئیات به اجرا درآورید. اما بهترین تجربه زمانی اتفاق می‌افتد که محیط فیزیکی کاربر را شبیه‌سازی کنید. همچنین می‌توانید از یک موسیقی متن (یا صداهایی که محیط کاربر را تداعی می‌کند) و اشیا و لوازم محیط کار (مانند میز و صندلی) استفاده کنید. اگر کارگردان رول پلینگ هستید، نقش هر یک از شرکت‌کنندگان را تعیین کنید و بر اساس اهداف سناریو، برخی از وظایف را مشخص کنید. برای مثال اگر می‌خواهید تجربه‌ی احساسی خدمات خود را بازسازی کنید، تیم شما در دو بخش کاربر و ارائه‌دهنده‌ی خدمات، نقش بازی می‌کند.

نقش‌ها، صحنه‌ها و خطوط داستان را از قبل طراحی کنید و در صورت امکان، آن را با استوری‌بورد ترکیب کنید تا صحنه‌ها و درس‌هایی را که از هر صحنه یاد می‌گیرید، به‌خوبی ضبط کنید.

Physical Models

مدل‌های فیزیکی

زمانی که نتیجه‌ی نهایی یک ایده، یک محصول فیزیکی است، می‌توانید از طیف وسیعی از مواد برای ساخت نمونه‌ی اولیه‌ی کالا استفاده کنید. شما می‌توانید از مقوا، کاغذ، خاک سفالگری یا فوم یا حتی اشیائی که در اطراف خود دارید، یک مدل فیزیکی از محصول را شبیه‌سازی کنید.

هدف مدل فیزیکی این است که یک ایده‌ی ناملموس یا طرح دوبعدی را به یک مدل سه‌بعدی و فیزیکی تبدیل کند. این امر، تست کاربران را بسیار ساده‌تر کرده و فرم یا شکل محصول نهایی را تا حد زیادی مشخص می‌کند.

پروتوتایپ جادوگر شهر اوز

پروتوتایپ‌های جادوگر شهر اوز (Wizard of Oz Prototypes)، پروتوتایپ‌هایی با توابع جعلی هستند که شما می‌توانید از آن‌ها برای تست کاربران استفاده کنید. اما توابع جعلی چیست؟ فرض کنید در تست کاربران، از تعاملات انسانی استفاده می‌کنید، درحالی‌که کاربران فکر می‌کنند این تعاملات از الگوریتم‌ها و کدهای کامپیوتری ناشی شده‌اند. در این صورت شما محصول را با توابع جعلی تست کرده‌اید. درست مانند داستان جادوگر شهر اوز (که تصویری موهوم و غیرواقعی از خود را از پشت پرده به نمایش می‌گذاشت)، شما برخی از توابع محصول را به‌منظور پروتوتایپ سازی، تقلید می‌کنید.

این امر باعث می‌شود در زمان و منابع خود صرفه‌جویی کنید. رایج‌ترین مدل از پروتوتایپ جادوگر شهر اوز، پرتوتایپ یک سیستم دیجیتال است که در آن، کاربران فکر می‌کنند پاسخ سیستم به‌صورت کامپیوتری هدایت می‌شود. اما در حقیقت پاسخ‌ها تحت کنترل انسانی هستند. مانند یک قطعه از نرم‌افزار دستیار مجازی که در آن یک انسان، روی یک کامپیوتر دیگر کار می‌کند و پاسخ‌ها را می‌نویسد.

باید توجه داشته باشید که در این نوع پروتوتایپ، طراحان روی مرز خطر راه می‌روند. تحت هیچ شرایطی فریب مشتریان و کاربران باهدف دستاوردهای غیراخلاقی، مجاز نیست.

بنابراین برای ساخت یک پروتوتایپ جادوگر شهر اوز، شما ابتدا باید تصمیم بگیرید که چه چیزی را می‌خواهید آزمایش یا کشف کنید. پس‌ازآن، راهی برای تقلید یا توابع جعلی پیدا کنید. این موضوع به کمی ابتکار عمل نیاز دارد. اما شما می‌توانید از ابزارهای آماده مانند رسانه‌های اجتماعی، پاورپوینت، پیام‌های فوری و ویدیوها، برای ایجاد یک تابع تقلیدی واقع‌بینانه استفاده کنید. به‌عنوان‌مثال، شما می‌توانید یک ارائه (سخنرانی) پاورپوینت تعاملی آماده کنید و از آن به همراه پیام‌های ارسال‌شده به کامپیوتر استفاده کنید تا تعاملات یک وب‌سایت رسانه‌های اجتماعی را بدون نیاز به کد، باز سازی کنید.

بهترین کاربرد پروتوتایپ جادوگر شهر اوز، تست تعاملات محصول قبل از ساخت آن است. بااین‌حال همان‌طور که خواهید دید، این روش تولید پروتوتایپ، مستلزم تلاش و زمان است. به همین دلیل شاید بهترین زمان بهره‌گیری از این پروتوتایپ، در تست تأثیرات و تعاملات سیستم‌های پیچیده یا در مراحل پایانی پروژه‌ی طراحی محصول باشد.

User-Driven Prototypes

پروتوتایپ‌‌های مشتق شده از کاربر

پروتوتایپ‌های مشتق شده از کاربر (User-Driven Prototypes)، با تمام پروتوتایپ‌هایی که پیش‌ازاین دیدیم، متفاوت‌اند. درواقع به‌جای اینکه شما نمونه محصولی را برای تست کاربران بسازید، از کاربر می‌خواهید کاری را انجام دهد و طی این زمان، چیزهای بیشتری در مورد او یاد می‌گیرید. زمانی که از کاربر می‌خواهید راهکار یا محصولی را طراحی کند، بجای دریافت بازخورد، می‌توانید از مفروضات و خواسته‌های او استفاده کنید. هدف پروتوتایپ مبتنی بر کاربر، این نیست که از تولیدات یا طراحی‌های کاربران استفاده کنید. بلکه هدف اصلی این است که با توجه به طراحی ارائه‌شده، کاربران را بهتر درک کنید و بر این اساس، جزئیات دقیق محصول خود را طراحی و تنظیم کنید.

بنابراین در این روش، باید از کاربران بخواهید چیزی را طراحی کنند (یا بسازند) که طرز تفکر آن‌ها را در مورد برخی مسائل مشخص، به شما نشان می‌دهد. به‌عنوان‌مثال، اگر شما می‌خواهید تجربه‌ی انتظار مسافران را در فرودگاه بهبود دهید، از آن‌ها بخواهید که پروسه‌ی انتظار ایده‌آل خود را نقاشی کنند. یا تعدادی لگو در اختیارشان بگذارید تا اتاق انتظار موردنظر خود را بسازند. در مثال دیگر، اگر محصول نهایی شما یک وب‌سایت است، از کاربران بخواهید پیش‌طرح فیچرهای مهم یک وب‌سایت را طراحی کنند.

نکته‌ی مهم در پروتوتایپ‌های مبتنی بر کاربر، این است که شما باید میزان کمکی را که به کاربران پیشنهاد می‌کنید، در حد تعادل نگه‌دارید. آن‌ها نباید احساس کنند که شکست نمی‌خورند، زیرا در این صورت موفق به ایده پردازی نمی‌شوند. درعین‌حال باید فضا را تااندازه‌ای باز بگذارید و به کاربران اختیار عمل بدهید تا ایده‌های خود را پردازش کنند. سعی نکنید کاربران را به سمت هدف خودتان هدایت کنید.

Prototyping

تولید پروتوتایپ مؤثر در پنج مرحله

هیچ محصول موفقی، در قالب پروتوتایپ اولیه‌ی خود ارائه نشده است. پس چگونه می‌فهمیم که با توسعه‌ی پروتوتایپ، محصول ما به سطح بازار می‌رسد و پس‌ازآن، فروش خواهد داشت؟ هر یک از مراحل زیر، یک گام مهم درراه رسیدن به محصول نهایی موفق و پربازده هستند:

پیش‌طرح ایده‌های خود را روی کاغذ بیاورید

گاهی اوقات در مراحل اولیه‌ی یک پروژه، به‌راحتی نمی‌توان همه‌ی ویژگی‌ها و خدمات یک محصول را تصویرسازی کرد. اگر تاکنون سعی کرده باشید که ایده‌ای را برای دیگران توضیح دهید، حتماً به‌خوبی این موضوع را درک کرده‌اید. راه‌حل سریع و ساده، این است که مطابق با توضیحات بالا، پیش‌طرح ایده را روی کاغذ بیاورید.

نیازی نیست که برای توضیح ایده‌ی خود، داوینچی بعدی باشید! کافی است فرم پایه محصول را نقاشی کنید و سپس برخی جزئیات را به آن اضافه نمایید. سعی کنید از هر زاویه‌ای که ممکن است، به محصول فکر کنید. محصول شما ازنقطه‌نظرهای مختلف، چه فرم و ویژگی‌هایی دارد؟ برای مثال، داخل محصول چگونه به نظر می‌رسد؟ نکات لازم را یادداشت کنید و با توجه به آن‌ها، پیش‌طرح خود را اصلاح کنید. این کار هزینه‌ای به شما تحمیل نمی‌کند. در صورت امکان، نسخه‌های مختلفی از ایده‌ی خود را طراحی کنید.

کار را سریع شروع کنید و ادامه دهید

زمانی که می‌خواهید ایده را به یک پروتوتایپ فیزیکی (سه‌بعدی) تبدیل کنید، مخصوصاً در نمونه‌های اول کار، از هزینه‌های بالا اجتناب کنید. کار را سریع و با مواد اولیه‌ی ارزان و در دسترس نظیر چوب، خمیر، خاک رس یا پارچه‌های ارزان، یا هر گزینه‌ای که برای شما راحت‌تر است، شروع کنید. با ساخت پروتوتایپ فیزیکی، همه‌چیز رنگ دیگری به خود می‌گیرد. شما بهتر متوجه می‌شوید که محصول، در دنیای واقعی چه فرم و چه حسی دارد. پروتوتایپ فیزیکی، نکات بسیار زیادی را به شما یاد می‌دهد. اگر پس از ساخت یک پروتوتایپ، متوجه شدید چیزی کاملاً اشتباه است، آن را کنار بگذارید و کار خود را از نو شروع کنید. خوبی مواد اولیه‌ی ارزان‌قیمت همین است: امکان تکرار.

Prototyping

تکرار، تکرار و بازهم تکرار

قرار نیست پروتوتایپ‌های اولیه‌ی شما فوق‌العاده باشند. پس ظاهر آن‌ها را به محصول نهایی خود نسبت ندهید. بسیاری از شرکت‌ها برای رساندن محصول به نقطه‌ای که می‌خواهند، نمونه‌های آزمایشی را هزاران بار تست و تکرار می‌کنند. هر بار که ساخت پروتوتایپ جدیدی را آغاز می‌کنید، نکات جدیدی یاد می‌گیرید و وقتی به نمونه‌های قدیمی نگاه کنید، پیشرفت خود را می‌بینید.

بااین‌حال هنوز چیزی را دور نریزید. بسیاری از اوقات در فرآیند تکرار، نکاتی را فراموش می‌کنیم. گاهی تلاش برای بهتر کردن یک ویژگی محصول، به سایر ویژگی‌ها آن آسیب می‌زند. این موضوع طبیعی است، به همین دلیل ترجیحاً نمونه‌های قبلی خود را به‌عنوان یک مرجع نگه‌دارید.

موفقیت را تشخیص دهید

فرآیند تکرار، پایان‌ناپذیر است. همیشه می‌توان چیزی را به روش دیگری اجرا کرد یا شیوه‌ی تولید را تغییر داد. به این موضوع توجه کنید که آیا جنبه‌ای از محصول شما موفق بوده یا آیا ویژگی خاصی هست که هنوز تست نشده باشد؟ گاهی اوقات هم سنجش درست و غلط، کار آسانی نیست. در عوض روی موفق بودن خدمات متمرکز شوید. آیا نمونه محصول شما، کاری را که در نظر داشتید، انجام می‌دهد؟ زمانی که پاسخ شما به این سؤال مثبت بود، به سمت چالش بعدی حرکت کنید.

برای پروتوتایپ نهایی، وقت کافی بگذارید

پروتوتایپ نهایی تقریباً مانند محصول نهایی شما است. اگر خودتان محصول را تولید می‌کنید، پروتوتایپ نهایی را به نحوی تولید کنید که تمام نکاتی را که در طول مسیر یاد گرفته‌اید، در آن اجرا کنید. حی اگر محصول را خودتان تولید نمی‌کنید، کیفیت نمونه کاری که برای تولیدکننده می‌فرستید، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. سطح کلاس کاری که آن‌ها تجربه می‌کنند، به آن‌ها نشان می‌دهد که چه سطح کلاس تولیدی از آن‌ها انتظار می‌رود. این همان چیزی است که مردم به‌عنوان محصول شما می‌شناسند، بنابراین باید دقیقاً همان چیزی باشد که شما می‌خواهید.

 
 




تاريخ : پنج شنبه 17 آبان 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |