داستاني گيرا در دنياي دو بعدي
پلتفرم: Xbox360
ناشر: Microsoft Studios
سازنده: Humble Hearts
سبك: اكشن نقش آفريني
امتياز: 5/8
به نظر ميرسد نسل هفتم يكي از بهترين نسلها بود. بسياري از سبكها و بازيهايي كه به گمان خيليها رو به انقراض بود مثل ماجرايي، آركيد، ريترو و بازيهاي دو بعدي در اين نسل دوباره جان گرفت. تا قبل از آن، بازيهاي دو بعدي پيش از رسيدن زمان واقعي، از بين رفته بود؛ خيلي زودتر از آنچه كسي فكرش را ميكرد. فناوري به يكباره پيشرفت كرد و همه چيز را با خود به جلو پيش برد. تا اينكه بازيهاي دو بعدي از راه رسيد؛ بازيهايي كه نهتنها بسيار خوشساخت و سرگرمكننده است، بلكه از قابليتهاي روز نيز بهره برده و براي سختافزارهاي امروزي ساخته شده است. «داست: يك قصه اليژياني» يكي از اين قبيل بازيهاست. استفاده از سبك طراحي دستي در گرافيك و طراحي تكتك انيميشنها با اين سبك آن هم توسط يك استوديوي كوچك و مستقل قطعا جاي تقدير دارد. احتمالا دوستداران زيرسبك «مترويد وانيا» با اين بازي بيشتر ارتباط برقرار خواهند كرد. درهرحال، كلا فرقي ندارد كه به خاطر داستان مجذوبكننده، مبارزات استثنايي يا لذت اكتشاف به سراغ اين بازي بياييد چون در هر حال «داست» شما را راضي خواهد كرد. اولين چيزي كه با ورود به بازي توجهتان را جلب ميكند فضاي آن است. شما در ابتدا ميان بيشهاي جادويي و زيبا قرار داريد، اما به مرور به مكانهايي ديگر مثل غارهاي يخي نمور و تاريك، جنگلهاي ويرانشده يا كوهستانهاي پوشيده از برف قدم خواهيد گذاشت و هركدام از اين محيطها آنقدر رنگآميزي زيبايي دارد كه در كمتر عنوان 2D امروزي مشاهده كردهايم. پارتيكلهاي ديناميك محيطي و استفاده زيركانه از نورپردازي بشدت حس غوطهورشدن در هر محيط را به محض ورود به آن القا ميكنند. به همان اندازه كه محيطهاي بازي به خاطر ماندني است، كاراكترها و موجوداتي كه در آنها زندگي ميكنند، نيز اين چنين هستند. سراسر مراحل پر است از حيوانات مختلف سخنگو كه سبك طراحي آنها بشدت يادآور فيلمهاي انيميشيني دان بلوث در دهه 90 ميلادي است. شايد اين موجودات از لحاظ ساختاري و پايه كاملا يكسان باشند، اما هركدام ويژگيهاي جداگانه و طراحي منحصر به فردي دارند كه بر زيبايي بازي ميافزايد. طراحي كاراكتر اصلي نيز بخوبي صورت گرفته است و حتي در حين مبارزات تنها چند ثانيه در دست داشتن هدايت او كافي است تا احساس همذاتپنداري آغاز شود.بدون شك خوشدست بودن كنترل و پاسخگويي سريع آن به دستورها تاثير بسزايي در اين موضوع دارد؛ اما قطعا انيميشنهاي روان و زيباي كاراكتر دليل اصلي اين ارتباط است. «داست» ميتواند در مبارزات جاخالي دهد، بپرد يا در مقاطعي سبك بازي را تبديل به هك اند اسلش كند. همچنين چيزي شبيه به كمبو نيز در بازي وجود دارد كه با اتصال زنجير وار حملات خود به يكديگر ميتوانيد از ديدن مبارزات همانند يك نمايش موزون استادانه لذت ببريد. در حالي كه مبارزه با دشمنها در روي زمين و هوا با استفاده از جادو، ضربات معمولي و سنگين، دفع حملات يا پرتاب اشيا جاي تحسين دارد، اما متاسفانه باسفايتهاي بازي بزرگترين نقطهضعف آن بهشمار ميرود. طبق آن چيزي كه ما در بازيهاي مشابه ديدهايم و از اين عنوان نيز انتظار داريم، باسهايي است كه تقريبا تمام صفحه را پوشاندهاند و بخش اعظمي از مبارزات با آنها در جاخاليدادن از حملات خلاصه ميشود. در اينجا باسها يك يا چند موجود است كه از لحاظ جثه تنها اندكي از كاراكتر بزرگتر بوده و با يك يا دو حمله كاملا ابتدايي قصد عرض اندام دارد. مثلا از اولين تا آخرين باس بازي را بدون استثنا ميشود با پريدنهاي متوالي به پشت و جلوي آنها و استفاده از جادو بسادگي شكست داد. اصلا قابل قبول نيست بازياي كه به فكر همه چيز بوده و در بيشتر بخشها موفق است، در طراحي باسفايت زير حد استاندارد ظاهر شود. شرايط وقتي بدتر ميشود كه باس فايتها بيشتر داستان محور باشد تا گيمپلي محور. با تمام اين اوصاف داست و همراه او فيجت هر دو از صداپيشگي قدرتمندي بهره ميبرند كه در كنار داستان خوب بازي، ارزش بالايي محسوب ميشود. همچنين المانهاي زيادي از سبك نقشآفريني نيز در اين بازي دو بعدي به چشم ميخورد كه لذت تجربه آن را هرچه بيشتر ميكند.
.: Weblog Themes By Pichak :.