والتر الیاس دیزنی (Walter Elias Disney)، کارآفرین، انیماتور، صداپیشه و تهیهکنندهی سینما بود. او در آمریکا بهدنیا آمد و یکی از پیشگامان صنعت انیمیشن کشورش شد. تلاشهای او پیشرفتهای درخورتوجهی در تولید انیمیشن پدید آورد. دیزنی در جایگاه تهیهکننده، رکورد بیشترین تعداد جایزهی اسکار را ازآنِ خود کرده است. همچنین در جشنوارههای دیگر، همچون گلدنگلوب و امی، جوایزی برده است.
بنیانگذار شرکت مشهور سرگرمی والت دیزنی درکنار پرداختن به صنعت انیمیشن و فیلم، توجه ویژهای نیز به سرگرمیهای ملموس و بازیهای جذاب کرد. او اولین شهربازی بزرگ جهان را تأسیس و سپس، با برند آن، یعنی دیزنیلند، استانداردی تازه در ساخت و مدیریت شهربازی به جهانیان معرفی کرد. والت دیزنی و تیمی که در آن سالها با او همکار بودند، خالق چندین شخصیت ماندگار در تاریخ شدند که از میان آنها میتوان به «دونالد داک» و «میکی ماوس» و «گوفی» اشاره کرد.
والت دیزنی درکنار تمام شهرتی که در صنعت فیلم و انیمیشن و سرگرمی برای خود کسب کرد، فردی کارآفرین و ارزشآفرین محسوب میشود. درواقع، آنچه زندگی او را برای بررسی و مطالعه ارزشمند میکند، علاوهبر آثار ماندگار، روند تلاش برای رسیدن به موفقیت است. امروزه، دیزنی یکی از مصادیق بارز رؤیای آمریکایی است که از هیچ، خود را به فرمانروای تاریخی صنعت سرگرمی جهان تبدیل کرد.
امضای والت دیزنی
تولد و تحصیل
والت دیزنی در ۵دسامبر۱۹۰۱ در شیکاگو بهدنیا آمد. پدر او یکی از مهاجران ایرلندی بهنام الیاس چارلز دیزنی و مادرش فلورا کال دیزنی بود. پدر والت در صنعت ساختوساز فعالیت میکرد و خانوادهی بزرگش وضعیت مالی مناسبی نداشتند. در سال ۱۸۷۸ و بهدنبال هجوم مردم برای کشف طلا، پدر والت از اونتاریو کانادا به آمریکا آمد. دیزنی پدر خانوادهاش را در سال ۱۸۸۴ در کانزاس مستقر کرد. او در سال ۱۹۰۶، خانوادهاش را به میسوری برد تا در مزرعهای ساکن کند که برادرش بهتازگی خریده بود.
الیاس دیزنی بهدلیل مشکلات مالی، رفتار شایستهای با فرزندان و همسرش نداشت. او بهجز والتر، دختر کوچکتری بهنام روث و ۳ پسر بزرگتر بهنامهای هربرت و رِی و روی اُ داشت. روی اُ دیزنی بعدها به والتر در تأسیس شرکت والت دیزنی کمک کرد. هربرت و ری در سال ۱۹۰۶ و بهدلیل مشکلات مالی و رفتارهای نامناسب پدر از خانه فرار کردند.
پدرومادر والت دیزنی
والت و خواهرش در سال ۱۹۰۹، به مدرسهی Park School در مارسلین رفتند. خانوادهی دیزنی ۴ سال در آن منطقه مانده بودند و در سال ۱۹۱۱ و پس از فروش مزرعه، به کانزاسسیتی نقلمکان کردند. در آن سالها، چنین مهاجرتهایی بین برخی خانوادههای آمریکایی رایج بود و آنها بدون مقصد خاصی مدام شهرهای محل سکونتشان را تغییر میدادند.
پس از مهاجرت به کانزاسسیتی، والت و روث به مدرسهی بنتون گرامر رفتند. والت در مدرسه با Walter Pfieffer آشنا شد که او را با تئاتر و سینما آشنا کرد. والت علاقهی زیادی به نقاشی داشت و برای پیشرفت در آن، یک سال در کلاسهای مؤسسهی هنری کانزاسسیتی شرکت کرد.
والت دیزنی در یکسالگی
در سال ۱۹۱۱، الیاس دیزنی قراردادی برای تحویل روزنامه با نشریهی کانزاسسیتی استار (Kansas City Star) امضا کرد. او به پسرانش والت و روی اُ مسئولیت داد تا روزنامه و تبلیغات شرکت پدر را بین خانهها پخش کنند. آنها نسخهی صبح روزنامه را بهحدود ۷۰۰ مشترک تحویل میدادند. بهعلاوه، بعدازظهرها نیز ۶۰۰ مشترک منتظر روزنامههای استار بودند. در آن سالها، والت دیزنی در هر وضعیت آبوهوایی با کفشهای کهنهاش چندین خیابان را میدوید تا روزنامهها را سرِوقت بهدست مشترکان برساند.
دوران کارآفرینی والت از همان سالهای کودکی شروع شد. او هیچگاه از کار زیاد برای تحویل روزنامه شکایت نمیکرد. بهعلاوه، مشتریان جدیدی که برای دریافت روزنامه ثبتنام میکردند، از پدرش مخفی و درآمد آنها را برای خودش پسانداز میکرد. والت با خرید روزنامه از مراکز اصلی توزیع نیز سودش را بیشتر میکرد و بدینترتیب، اولین نشانهها از هوش تجاریاش را نشان داد.
والت درکنار خواهر و مادر
در سال ۱۹۱۷، پدر والت دیزنی در مقام سهامدار شرکت تولید ژلهی O-zell در شیکاگو مشغول بهکار شد. بههمیندلیل، او خانوادهاش را به آن شهر برد و والت به دبیرستان مککنلی رفت. والت درکنار تحصیل، به کلاسهای شبانهی آکادمی هنری شیکاگو هم میرفت و زیرنظر لوئیس فدریک گرل (Louis Fredrick Grell) آموزش میدید. گرل یکی از آمریکاییهای مشهور در هنر ترسیم پرتره بود. والت در سالهای بعد و در جریان جنگ جهانی اول، نقاشیهایی وطنپرستانه برای روزنامهی مدرسه میکشید.
والت دیزنی در سال ۱۹۱۸، برای اعزام به جنگ جهانی اول بهعنوان نظامی آمریکایی تلاش کرد. پیش از او، روی اُ به جنگ رفته بود و او بر والت بسیار تأثیرگذار بود. والت بهخاطر سن کم از خدمت در ارتش بازماند؛ اما تلاشهایش او را به صلیبِسرخ رساند. او بهعنوان رانندهی آمبولانس یک سال در فرانسه و در خلال جنگ خدمت کرد. آمبولانس او امروز به نمادی از شخصیتسازی کارتونی تبدیل شده است؛ چراکه تصویر نقاشیشدهی خود والت بر آن نقش بسته بود.
والت دیزنی درکنار آمبولانس معروف
پس از بازگشت از جنگ، والت بهعنوان دستیار و نگهبان شب در شرکت پدرش، یعنی O-Zell، مشغول بهکار شد. نگهبانی شب به والت فرصت میداد تا به علاقهی همیشگیاش، یعنی نقاشی بپردازد و بیشازپیش، در آن هنر حرفهای شود. در آن زمان، یکی از مهارتهای اصلی والت نقاشی طرحهایی از حیوانات بود.
شروع فعالیت کاری
رؤیای والت برای تبدیل به نقاش و هنرمندی مشهور در سال ۱۹۱۹ بیشازپیش خود را نشان داد. در آن سال، او برای شروع فعالیت هنری به کانزاسسیتی بازگشت. والت استعداد درخشانی در نقاشی داشت و هنرمند گرافیست متبحری محسوب میشد؛ ولی او روحیهی انتقادی و مبارزهجویانهی لازم برای کشیدن کاریکاتور در روزنامهها را نداشت. بههمیندلیل، تلاشش برای استخدام در دپارتمان هنری یکی از روزنامههای محلی کانزاسسیتی با شکست مواجه شد.
والت جوان مشغول طراحی
پس از چند تلاش ناموفق، بخت به والت رو کرد. برادرش او را به دوستی معرفی کرد تا شغل دستیاری در استودیوِ هنری Pesmen-Rubin برایش دستوپا کند. در آن زمان، والت با دریافت حقوق ناچیز ۵۰ دلاری پوسترهای تبلیغاتی را برای روزنامهها و مجلهها و سالنهای سینما طراحی میکرد.
متأسفانه شغل والت بهعنوان طراح موقتی بود و او پس از پایان دوران اوج فروش در کریسمس، باردیگر بیکار شد. او با همان مدت کوتاه فعالیت، شناختی کلی از روند کار در صنعت تبلیغات پیدا کرد و تصمیم گرفت خودش وارد آن شود. والت در استودیو با کارتونیستی بهنام اوب ایورکس (Ub Iwerks) آشنا شده بود. آنها با همکاری یکدیگر کسبوکار تبلیغاتیشان را شروع کردند.
ورود به صنعت انیمیشن
والت و اوب ایورکس در ژانویهی۱۹۲۰ شرکتی بهنام Iwerks-Disney Commercial Artists راهاندازی کردند. اولین مشتری آنها ناشری بهنام Restaurant News بود که بروشور نیز چاپ میکرد. والت ناشر را راضی کرد که با اضافهکردن تبلیغات نقاشیشده به روزنامهی تقریبا کمسودش آن را بهبود بخشد. درنهایت، ناشر راضی شد تا به والت و دوستش، اتاقی بهعنوان استودیو بدهد. والت تجهیزات اضافی موردنیاز برای کار را با ۲۵۰ دلار پساندازش خرید.
والت دیزنی در جوانی
استقامت والت در روزها و ماههای اول فعالیت شرکت، آنها را به موفقیتهای شایانی رساند. شرکت ایورکسدیزنی بهسرعت پیشرفت کرد و بنیانگذارانش دفتری اختصاصی تهیه کردند. هر دوِ آنها درآمد مناسبی داشتند و در سینمای محلی، فیلم و کارتون میتوانستند تماشا کنند؛ تفریحی که هر دوِ آنها را مجذوب میکرد.
روزی والت در روزنامهای تبلیغ استخدام انیماتور برای شرکت Kansas City Film Ad Company را مشاهده کرد. او بهصورت موقت شرکتش را رها کرد تا با کار در مؤسسهی جدید درآمد بیشتری کسب کند. مدیر شرکت جدید با دیدن نقاشیهای والت، به او شغلی با حقوق هفتگی ۴۰ دلار پیشنهاد داد. شغل و حقوق پیشنهادی برای والت بهقدری جذاب بود که نتوانست دربرابرش مقاومت کند.
کارمندان Kansas City Ad
درنهایت در سال ۱۹۲۰، والت دیزنی از شرکتش خارج شد. او شرکت را به اوب ایورکس سپرد و مسیر جدیدی برای ادامهی زندگی درپیش گرفت. در شرکت جدید، والت طراحی و تولید تبلیغات کارتونی را برعهده داشت و پس از مدتی، به تکنیکهای آن علاقهمندتر شد و تصمیم گرفت انیماتور شود.
یکی از کتابهایی که در افزایش دانش و مهارت والت در انیمیشنسازی نقش داشت، کتاب کارتونهای متحرک (Animated Cartoons) اثر ادوین جی. لوتز (Edwin G. Lutz) بود. او روشهای بهینهی ساخت انیمیشن را از آن کتاب آموخت و پس از مدت کوتاهی، به ستارهای در میان انیماتورها تبدیل شد. درنهایت، کاری که روزی بهعنوان سرگرمی و علاقهی شخصی محسوب میشد، پایههای تأسیس شرکت والت را بنا کرد.
شرکت لفوگرام (Laugh-O-Gram) و تجربهی فقر مطلق
والت دیزنی در ۱۸می۱۹۲۲، شرکت لفوگرام را تأسیس و فرد هارمن، همکار سابقش در شرکت کانزاسسیتی را استخدام کرد. بهعلاوه، اوب ایورکس و هیو هارمن، برادر فرد هارمن و رودولف ایزینگ نیز به شرکت جدید دعوت شدند.
استودیوِ شرکت لفوگرام
شرکت لفوگرام با فروش سهام به افراد محلی، سرمایهای ۱۵ هزار دلاری کسب کرد و با آن سرمایه، دو فیلم کوتاه انیمیشنی براساس داستانهای فانتزی تولید کرد. فیلمهای کوتاه شرکت تازهتأسیس والت بهسرعت در سرتاسر آمریکا پخش شدند و نوید ظهور بازیگری قدرتمند را در این صنعت میدادند.
با وجود کسب شهرت فیلمهای کوتاه والت، او درآمد چشمگیری از فروش آنها کسب نکرد؛ درنتیجه، شرکتش تا مرز ورشکستگی پیش رفت. والت بهدلیل ورشکستگی شرکتش را فروخت و فقط یک دوربین و یک کپی از بهترین اثرش، یعنی «آلیس در سرزمین عجایب» را حفظ کرد. بههرحال، آن سالها برای انیماتور مشهور آمریکایی خوشیمن نبودند و او بهقدری فقیر شد که حتی توانایی خرید لباس و غذا نداشت.
فقر بهقدری در سالهای ورشکستگی به والت فشار آورده بود که او حتی لباس مناسب نیز برای شرکت در جلسه با مشتریانش را نداشت. دندانپزشکی از او دعوت کرد فیلمی کوتاه دربارهی سلامت دهان و دندان بسازد و برای گفتوگو دربارهی آن پروژه، والت را به خانهاش دعوت کرد. والت با خجالت و بهدلیل نداشتن کفش مناسب، دعوت دندانپزشک را رد کرد. انیماتور مشهور به دندانپزشک توضیح داد کفشهایش را برای تعمیر به کفاشی برده و تا وقتی هزینهی ۱.۵ دلاری را پرداخت نکند، کفشی برای خارجشدن از دفترش نخواهد داشت.
ایورکس، دوست و همکار همیشگی والت دیزنی
دکتر توماس بی. مککرام نام دندانپزشکی بود که پیشنهاد کار را به والت دیزنی داده بود. او پس از شنیدن داستان کفشها، بهسرعت به دفتر لفوگرام رفت و علاوهبر پرداخت ۱.۵ دلار، قراردادی ۵۰۰ دلاری برای ساخت فیلم نیز امضا کرد.
درآمد کسبشده از قرارداد ساخت فیلم دندانپزشکی نیز برای پرداخت بدهیهای والت دیزنی کافی نبود. بههرحال، نویسندگان بیوگرافی اسطورهی انیمیشنسازی اعتقاد دارند این کار جانی دوباره به او بخشید. او فیلمی ۱۰ دقیقهای برای تبلیغ بهداشت دهان و دندان برای دکتر مککرام ساخت که او را بسیار راضی کرد. چند سال بعد، آن دندانپزشک سفارشی دیگر به والت داد و اینبار فیلمی با نام Clara Cleans Her Tooth با ترکیب فیلم واقعی و انیمیشن ساخته شد.
ورود به هالیوود
والت دیزنی پس از پساندازی جزئی از فیلمهای تبلیغاتی و عکاسی برای روزنامههای محلی، تصمیم گرفت کانزاسسیتی را به مقصد هالیوود ترک و استودیوِ انیمیشن خود را در آنجا تأسیس کند. او پیش از ترک کانزاسسیتی، انیمیشن محبوبش، یعنی «آلیس در سرزمین عجایب» را بهپایان رساند و حلقهی اصلی فیلم را با خود به کالیفرنیا برد.
اعضای استودیوِ برادران دیزنی
در سال ۱۹۲۳، والت دیزنی، انیماتور بزرگ تاریخ، به هالیوود رفت؛ منطقهای که در آن سالها به مرکز سینمای جهان تبدیل شده بود. برادرش، یعنی روی اُ دیزنی، قبل از او به هالیوود رفته و در آنجا ساکن شده بود. در روزهای اول، والت از صبح تا شب در سالنهای فیلمسازی قدم میزد و با فرایند ساخت آنها از نزدیک آشنا میشد. او بهمرور مسیر اصلی زندگیاش را در آن منطقه شکل داد؛ درحالیکه فقط ۴۰ دلار پسانداز و پیراهنی در چمدانش داشت.
پس از چندین تلاش، والت دیزنی به این نتیجه رسید که گشتن در استودیوهای فیلمسازی کمکی به یافتن شغل نمیکند. او به خودش گفت: «اگر شغلی برای من وجود ندارد، باید خودم یکی بسازم». والت و روی اُ گاراژ کوچکی از عمویشان رابرت دیزنی اجاره کردند. والت، ویرجینیا دیویس را به استودیوِ جدید دعوت کرد. ویرجینیا هنرپیشهی کودکی که قبلا در بخشهایی از انیمیشن «آلیس در سرزمین عجایب» حضور داشت. همچنین، والت دو کارمند برای طراحی و نقاشی روی سلولویدهای تولید کارتون استخدام کرد.
پوستر Alice Comedies
برای شروع کار حرفهای فیلمسازی، والت به دوربین فیلمبرداری نیاز داشت و البته، مشکلات مالی هنوز او را رها نکرده بودند. او مجبور شد دوربینی تقریبا کهنه برای شروع کار اجاره و آن را در گاراژ شرکتش نصب کند. روی اُ اپراتور دوربین بود و والت وظیفهی ساخت انیمیشن را برعهده داشت. پس از مدتی فعالیت، این دو برادر در ۱۶اکتبر۱۹۲۳، استودیوِ رسمی خود بهنام استودیوِ کارتون برادران دیزنی (Disney Brothers Cartoon Studio) را تأسیس کردند.
اولین محصول رسمی استودیوِ برادران دیزنی، Alice Comedies نام داشت و آنها پس از تولید، بهدنبال پخشکنندهای مناسب برای آن بودند. درنهایت، مارگارت جی. وینکر، پخشکنندهی کارتون در نیویورک، با آنها قرارداد بست. براساس این قرارداد، استودیوِ برادران دیزنی باید ۱۲ سری از برنامههای آلیس را به او تحویل میداد. در ۲۶دسامبر۱۹۲۳، استودیوِ دیزنی اولین سری را با ناک Alice's Day at Sea تولید و درآمدی ۱۵۰۰ دلاری از آن کسب کرد.
درآمد اولیهی مناسب، اشتیاق والت برای ساخت فیلم/انیمیشن دلخواهش، یعنی «آلیس در سرزمین عجایب» را بیشازپیش کرد. آنها در فوریهی۱۹۲۴ به دفتر جدیدی در یکی از آژانسهای املاک سابق در خیابان Kingswell نقلمکان کردند. اولین انیماتوری که به استخدام شرکت والت درآمد، رولین همیلتون بود. بهعلاوه، والت از دوست قدیمیاش، یعنی اوب ایورکس و نیز خانوادهاش برای مهاجرت به کالیفرنیا و کار در استودیوِ برادران دیزنی دعوت کرد. در آن زمان، تمرکز اصلی والت روی نوشتن فیلمنامه برای انیمیشنها معطوف شد و کارهای اصلی انیماتوری، به اوب ایورکس سپرده شد. درواقع، شغل والت دیزنی بهعنوان انیماتور در همان زمان پایان یافت.
در دسامبر۱۹۲۴، والت دو فرد تأثیرگذار در تاریخ انیمیشن آمریکا را استخدام کرد. آن دو نفر هیو هارمن و رودولف ایزینگ بودند که بعدها استودیوهای انیمیشنسازی Warner Bros و Metro-Goldwyn-Mayer را تأسیس کردند. لیلیان باندز کارمند دیگری بود که در جایگاه نقاش انیمیشن به استودیوِ برادران دیزنی ملحق شد. والت و لیلیان در ۱۳ژوئیهی۱۹۲۵ ازدواج کردند.
تصویری از مراسم ازدواج والت و لیلیان
ویرجینیا دیویس، بازیگر اصلی سریالهای آلیس، پس از مدتی، دیگر برای استودیوِ دیزنی بازی نکرد؛ درنتیجه، استودیوِ برادران دیزنی از داون اودِی و مارجی جی برای بازی در این سریال مشهور دعوت کرد. دیری نپایید که سریال آلیس در سرزمین عجایب محبوبیتش را ازدست داد و در سال ۱۹۲۷، برای همیشه پایان یافت. تمرکز اصلی آن سریالها، بیشتر بر شخصیتهای انیمیشنی بود؛ بههمیندلیل، بهمرور محبوبیت خود را ازدست دادند.
اسوالد؛ خرگوش خوششانس
همانطورکه گفته شد، خلق شخصیتهای ماندگار یکی از دلایل محبوبیت جهانی والت دیزنی است. یکی از آن شخصیتها، اسوالد (Oswald) بود که داستان شکلگیریاش با مشکلاتی برای استودیوِ دیزنی نیز همراه بود. در سال ۱۹۲۶، چارلز مینتس، تهیهکنندهی مشهور، از استودیوِ دیزنی درخواست کرد شخصیتی انیمیشنی برای تمامی سریالهای کارتونی Universal Pictures طراحی کند. اوب ایورکس زیرنظر والت شخصیت اسوالد را طراحی کرد و درمجموع، ۲۶ قسمت انیمیشن با حضور این شخصیت ساخته و پخش شد. این پروژه یکی از برنامههای موفق استودیوِ والت بود که بهسرعت مشهور شد.
اسوالد، خرگوش خوششانس
در فوریهی۱۹۲۸، والت به نیویورک رفت تا دربارهی افزایش قیمت انیمیشنهای اسوالد با مینتس مذاکره کند. درمقابل، تهیهکننده به او پیشنهاد داد هزینههای تولید را کاهش دهد و حتی قیمت را نیز ۲۰ درصد کمتر کند. درنهایت، والت با چارلز بهتوافق نرسید و پیشنهاد او را رد کرد.
اختلافِنظر با چارلز، والت را وارد شرایط سختی کرد. شخصیت اسوالد بهنوعی در مالکیت یونیورسال بود و انیماتورهایی همچون فریز فرلنگ، کارمن مکسول، هیو هارمن و رودی ایزوینگ همگی طرف قرارداد با آن شرکت بودند. درنهایت، اختلافها باعث شد بسیاری از انیماتورهای استودیوِ دیزنی شرکت را ترک کنند و فقط ایورکس برای ادامهی کار درکنار دیزنی بماند. آنها با همکاری یکدیگر میکی ماوس را طراحی کردند که دستاوردی تاریخی برای والت و استودیوِ دیزنی بهارمغان آورد.
میکی ماوس
والت دیزنی پس از واگذاری حقوق استفاده از شخصیت اسوالد خرگوش به یونیورسال، بسیار پشیمان شد. او در بهار۱۹۲۸ از دوستش ایورکس درخواست کرد شخصیت جدیدی طراحی کند. ایورکس طراحیهای اولیه از حیوانات مختلفی اعم از سگ، گربه، گاو ماده، اسب نر، قورباغهی نر و بسیاری حیوانات دیگر آماده کرد؛ اما والت هیچیک را نپذیرفت.
اولین نما از میکی ماوس
در سال ۱۹۲۵ و در استودیوِ لفوگرام، هیو هرامن شخصیتی را از روی موشی اهلی طراحی کرده بود. آن شخصیت زمینهی الهامبخشی به تیم جدید دیزنی داد تا میکی ماوس را خلق کنند. ایورکس باتوجهبه همان شخصیت، طراحیهای اولیهی موش مشهور دیزنی را شروع کرد.
والت دیزنی ابتدا نام «مورتیمر ماوس» را برای شخصیت جدید خود انتخاب کرده بود. سپس، همسرش، یعنی لیلیان، پیشنهاد داد نام شخصیت به «میکی» تغییر کند. درنهایت، ایورکس شخصیت میکی را طراحی کرد و والت نیز تا سال ۱۹۴۷، بهعنوان صداپیشهی آن روحی زنده به میکی بخشید.
در ۱۵می۱۹۲۸، تیم استودیوِ دیزنی برای اولینبار میکی ماوس را در کارتون کوتاه آزمایشی بهنام Plane Crazy بهنمایش درآوردند. مخاطبان اولیه شخصیت جدید را نپذیرفتند. والت باردیگر برای معرفی میکی ماوس تلاش کرد و آن را در انیمیشنی کوتاه بهتام The Gallopin Gaucho نمایش داد. او در پیداکردن پخشکننده برای کارتون شخصیت جدیدش با مشکل مواجه شد و درنهایت، آن فیلم پخش نشد.
والت اعتقاد زیادی به شخصیت میکی ماوس داشت و از شکستهای قبلی مأیوس نشد. در سال ۱۹۲۸، وی در انیمیشنی بهنام Steamboat Willie باردیگر میکی را معرفی کرد. پت پاورز کارآفرینی بود که در آن سال، به درخواست والت برای پخش کارتون جدید پاسخ مثبت داد. او یک دستگاه سینوفون نیز به استودیوِ دیزنی فروخت تا کار صداگذاری و موسیقی انیمیشن جدید با کیفیت بهتری انجام شود. پس از این قرارداد، انیمیشنهای قبلی با حضور میکی ماوس نیز دوباره و اینبار با موسیقی متن پخش شدند.
موفقیت شخصیت میکی ماوس زمینهی کارها و موفقیتهای بعدی را نیز برای والت و شرکتش فراهم کرد. آنها سری ۷۵ قسمتی انیمیشنی کوتاه با نام Silly Symphony را براساس آن شخصیت ساختند که درنهایت، شرکت Columbia Pictures قرارداد پخش آن را امضا کرد. تا سال ۱۹۳۲، شخصیت میکی به شهرت و محبوبیت کمنظیری رسیده بود.
اولین جایزهی اسکار و شروع شهرت جهانی
در سال ۱۹۳۲، یکی از دانشمندان و مهندسان آمریکایی بهنام هربرت توماس نمونهای جدید و حرفهای از دوربینهایتکنیکالر را ساخت و برای اولین استفاده به والت دیزنی مراجعه کرد. آنها با استفاده از دوربین جدید انیمیشن محبوب والت با نام Flowers and Trees را بهصورت رنگی بازسازی کردند که اولین موفقیت بزرگ، یعنی جایزهی اسکار انیمیشن را برای والت بهارمغان آورد. پس از آن، قسمتهای بعدی سریال Silly Symphony نیز بهصورت رنگی آماده و پخش شدند.
پیادهروی داخل شرکت دیزنی
موفقیت انیمیشنهای رنگی درآمد بسیاری برای والت بههمراه داشت. او که نام استودیوِ فیلمسازی خود را به Walt Disney Productions تغییر داده بود، در سال ۱۹۳۳، انیمیشنی کوتاه بهنام The Three Little Pigs پخش کرد که دومین جایزهی اسکار را برایش بههمراه داشت.
والت دیزنی در یکی از برنامههای مهمش برای توسعهی کسبوکار، در سال ۱۹۳۵، آزمونی استخدامی برگزار کرد. او برای استخدام انیماتور، امتحان طراحی درنظرگرفت که ۶ هزار درخواست برای آن ارسال شد. از میان آنان، تنها ۳۰ نفر پذیرفته شدند که درنهایت، ۱۰ نفر به شغلی در استودیوِ دیزنی رسیدند. ازآنجاکه اکثر آنان انیماتورهای حرفهای نبودند، والت شخصا به آنها آموزش میداد.
سفیدبرفی و هفت کوتوله
انیمیشن بلند و رنگی «سفیدبرفی و هفت کوتوله» عطفگاهی در صنعت و کسبوکار این سبک از سینما بود. روی اُ دیزنی هزینهی ساخت این انیمیشن را ۵۰۰،۰۰۰ دلار پیشبینی کرده بود و از نتایج آن کمی میترسید. این هزینه تقریبا دوبرابر کل هزینهی سالیانهی تولید در استودیوِ دیزنی بود.
والت دیزنی درکنار هفت کوتولهی مشهور
والت و روی اُ نمیتوانستند هزینهی موردنیاز برای ساخت فیلم بلند را تأمین کنند. آنها برای گرفتن وام اقدام کردند و برای نشاندادن ظرفیت چشمگیر موفقیت سفیدبرفی، دمویی کوتاه از آن را برای سرمایهگذاران احتمالی آماده کردند. درنهایت، آنها به دیزنی اعتماد کردند و پس از ۳ سال کار، انیمیشن بلند آماده شد و RKO Radio Pictures مسئولیت پخش آن را برعهده گرفت.
هزینهی تولید فیلم بسیار بیش از پیشبینیها شد و بهحدود ۱،۵۰۰،۰۰۰ دلار رسید. در سال ۱۹۳۷، بالاخره سفیدبرفی اکران شد و مخاطبان اولیه بهخوبی از آن استقبال کردند. این پروژه سودی ۸،۰۰۰،۰۰۰ دلاری برای دیزنی و شرکتش بههمراه داشت که معادل ۱۳۲،۰۰۰،۰۰۰ دلار امروزی است. ثروتی که والت از پخش اولین انیمیشن بلندش کسب کرد، ناگهانی و اللهبختکی نبود. او سالها تلاش و پشتکار را بهکار گرفت و هیچگاه از شکستهای ریزودرشت ناامید نشد. بالاخره، فروش چشمگیر «سفیدبرفی و هفت کوتوله» او را به فردی میلیونر تبدیل کرد.
والت دیزنی پس از موفقیتهای بزرگ در صنعت انیمیشن، علاقهی شدیدی به تولید فیلم پیدا کرد. درآمدها و موفقیتهای مالی برای او در اولویت دوم قرار داشتند و وی از خودِ فرایند تولید فیلم لذت میبرد. والت از بیشتر درآمدش برای علاقهمندیهای هنریاش استفاده میکرد و عطش آنچنانی برای درآمد بیشتر نداشت. بهبیانِ دیگر، دیزنی پول را «ابزار کار» میدید.
جنگ جهانی دوم و دوران پس از جنگ
انیمیشنهای بعدی که در شرکت والت دیزنی تولید شدند، هرکدام نقشی مهم در تاریخ صنعت ایفا کردند. پینوکیو (Pinochio) در سال ۱۹۴۰، فانتاسی (Fantasi) در سال ۱۹۴۰، بامبی (Bambi) در سال ۱۹۴۲ و پیتر پِن (Peter Pen) در سال ۱۹۵۳، همگی شهرت والت و استودیو وی را بیشازپیش جهانی کردند. تیمهای انیمیشن کوتاه استودیوِ او نیز روی شخصیتهای محبوبی همچون دونالد داک، گوفی، میکی ماوس و پلوتو متمرکز بودند.
وقتی ایالات متحدهی آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد، اکثر تجهیزات استودیوِ دیزنی در همکاری با ارتش آمریکا استفاده شدند. تیم دیزنی مسئول تولید فیلمهای آموزشی نظامی و نیز انیمیشنهای تبلیغات جنگی بود. در یکی از آن فیلمها، شخصیت محبوب دونالد داک در کارخانهای وحشتناک در حکومت نازی کار میکرد. در سال ۱۹۴۳، آن انیمیشن جایزهی اسکار بهترین فیلم کوتاه انیمیشن را ازآنِ خود کرد. پس از جنگ، انیمیشن «سیندرلا» ساخته شد که بعد از «سفیدبرفی و هفت کوتوله»، مشهورترین انیمیشن بلند دیزنی لقب گرفت.
دیزنیلند
در ذهن والت دیزنی، درکنار دنیای واقعی و پیچیده، دنیایی فانتزی از داستانهای افسانهای جریان داشت. او که از ساختن فیلمهای کوتاه و بلند انیمیشنی خسته شده بود، تصمیم گرفت پارک بازی بزرگی بسازد و نام دیزنیلند (Disneyland) را برای آن انتخاب کرد. ایدهی ساخت شهربازی زمانی به ذهن والت رسید که دخترانش، یعنی دایان و شارون را به یکی از شهربازیهای لسآنجلس برده بود. او برای الهام بیشتر، از شهربازیهای متعددی در آمریکا و دانمارک و هلند بازدید کرد.
اولین شهربازی دیزنیلند درحالساخت
تبدیل دیزنیلند از ایده به شهربازی بزرگی که امروز در سرتاسر جهان دیده میشود، مشکلات زیادی برای والت بههمراه داشت. سرمایهگذاران شرکت سعی میکردند او را از دشواریهای مسیر پیش رو آگاه و بهنوعی منصرفش کنند. آنها به او پیشنهاد دادند استراحت کند تا ذهنش را از پرداختن به پروژهای جدید رها کند. حتی روی اُ نیز از ایدهی والت استقبال نکرد و معتقد بود شهربازی بازدهی مالی نخواهد داشت.
والت دیزنی برای جذب سرمایه بهمنظور ساخت شهربازی، بهسختی تلاش کرد و درنهایت، به صنعت تلویزیونمراجعه کرد. اگرچه در آن سالها اعتماد زیادی به شرکتهای بزرگ صنعت نمایش نمیشد، والت درنهایت با شبکهی تلویزیونی ABC قرارداد امضا کرد. والت در ازای دریافت سرمایهای ۵ میلیون دلاری، به ABC قول داد سریال انیمیشنهای کوتاه میکی ماوس را ازطریق این شبکه پخش کند.
نمایش طرح دیزنیلند به مقامها
پس از دریافت سرمایه از شبکهی تلویزیونی ABC، فرایند ساخت شهربازی دیزیلند در زمینی به وسعت ۶۵۰،۰۰۰ مترمربع در ۱۶ژوئیهی۱۹۵۴ در آنهایم کالیفرنیا شروع شد. مجموع سرمایهی خرجشده در این پروژه به ۱۷،۰۰۰،۰۰۰ دلار رسید و درنهایت، در ۱۷ژوئیهی۱۹۵۵، اولین دیزنیلند افتتاح شد. آن تاریخ را میتوان عطفگاهی هم برای ABC و والت دیزنی و هم کل جامعهی آمریکا درنظرگرفت.
دیزنیلند بهسرعت به نمادی برای آمریکا تبدیل شد. آمار افرادی که تا همین سالهای اخیر از دیزنیلند آنهایم بازدید کردهاند، به حدود ۱۷،۰۰۰،۰۰۰ نفر میرسد. درنتیجه، یکی از مفاهیم انتزاعی ذهن دیزنی هنرمند که دورازواقعیت بهنظر میرسید، درنهایت به کسبوکاری سودده تبدیل شد. امروزه، میراثی که والت دیزنی با بلندپروازی و تلاش جدیاش برجای گذاشت، یکی از برندهای مشهور جهان محسوب میشود؛ شرکتی که علاوهبر تولید برترین محصولات سرگرمی، بهویژه در حوزهی انیمیشن، با بزرگترین شهربازیها و نیز فروشگاههای فراوان، عرضهکنندهی محصولات مرتبط با این صنعت در جهان شناخته میشود.
۴ هزار نفر برای دیدن والت در جریان سفرش گِردهم آمدند
زندگی شخصی و مرگ
اولین بارداری همسر والت، یعنی لیلیان، ناموفق بود. او اولین فرزندش را در ۱۸دسامبر۱۹۳۳ بهدنیا آورد که دایان ماری دیزنی نام گرفت. سپس، این زوج بهدلیل مشکلات ناباروری لیلیان، در ۳۱دسامبر۱۹۳۶، دختری بهنام شارون را به فرزندی پذیرفتند. دایان دیزنی پس از ازدواج و شروع کسبوکاری با همسرش، درنهایت در جایگاه همبنیانگذار موزهی خانوادگی والت دیزنی را تأسیس کرد. او در نوامبر۲۰۱۳ ازدنیا رفت.
والت دیزنی در طول زندگیاش، نهتنها تلاش و عزمی راسخ در کارش نشان داد؛ بلکه رهبری کوشا و مدیری قابل هم بود. او به مراحل استخدام و جذب نیرو در شرکتش توجه زیادی میکرد. بهعلاوه، روندهای کاری در استودیوهای دیزنی، مانند طراحیها و نقاشیهای بنیانگذارش، دقیق و حساب شده بود. او از طراحان و انیماتورهای گروهش درخواست میکرد کارها را با دقت فراوان و طبق استانداردهای حرفهای انجام دهند. همین روندها و استانداردهای دشوار، استخدام و جذب نیروهای حرفهای را برای او و تیمش در بسیاری از مواقع دشوار میکرد.
دیزنیلند
درکنار تمام تحسینهایی که از نحوهی مدیریت و رهبری والت دیزنی میشود، برخی از کارمندانش از وی بهشدت انتقاد میکردند. بهعنوان مثال، بسیاری از هنرمندان استودیو ترجیح میدادند کپیرایت آثار بهنام خودشان ثبت شود، درصورتیکه والت مالکیت معنوی همهی آثار را به استودیو متعلق میدانست. یکبار درگیریها دربارهی این اختلافِنظر بالا گرفت و حتی به بیرون از استودیو درز کرد. درنهایت، حتی مقامهای دولتی برای حلوفصل درگیریها وارد شدند؛ اما سؤال هنرمندان مبنی بر حق کپیرایت برای همیشه بیجواب ماند.
داستان زندگی والت دیزنی مسیری ۴۰ ساله بود که مثالی از دستیابی به اهداف با بهکارگیری استعداد، استقامت، خلاقیت و عزم راسخ شد. والت دیزنی عموم جامعه را به انیمیشن علاقهمند کرد. او در ۱۵دسامبر۱۹۶۶ و در ۶۵ سالگی ازدنیا رفت. دلیل مرگ او را نوعی بیماری دستگاه گردشِخون بیان کردهاند.
ویترین افتخارات و جوایز والت دیزنی
جوایز و افتخارات
والت دیزنی ۵۹ نامزدی جایزهی اسکار را در کارنامهاش ثبت کرد که ۲۲ نامزدی به جایزه ختم شد. او ۳ بار نیز نامزد گلدنگلوب شد که البته، جایزهای دریافت نکرد. ۴ نامزدی جایزهی امی و یک پیروزی نیز نتیجهی فعالیتهای این اسطورهی رسانه در تلویزیون بود. بسیاری از فیلمهای او و استودیوِ دیزنی در کتابخانهی کنگرهی آمریکا و آرشیو ملی فیلم این کشور بهعنوان آثاری با نشانههای فرهنگی و تاریخی و اجتماعی مهم نگهداری میشوند.
در سال ۱۹۶۰، نام والت دیزنی در پیادهروِ مشاهیر هالیوود ثبت و دو ستاره یکی برای صنعت فیلم و دیگری تلویزیون به او اهدا شد. حتی میکی ماوس نیز بهعنوان شخصیتی تاریخی در این پیادهرو ستارهی اختصاصیاش را دریافت کرده است. تالار افتخارات تلویزیون و تالار افتخارات کالیفرنیا و پیادهروِ ستارگان آنهایم نیز میزبان نام والت دیزنی هستند.
موزهی والت دیزنی اعلام کرده او بههمراه تیم همکارانش، بیش از ۹۵۰ جایزه و دیپلم افتخار از سرتاسر جهان دریافت کرده است. او در سال ۱۹۳۵، نشان شوالیهی فرانسه و در سال ۱۹۵۲ نیز، بالاترین نشان افتخاری این کشور را دریافت کرد. جوایز ملی متعدد دیگری از کشورهایی همچون برزیل و مکزیک و تایلند نیز به دیزنی اهدا شدهاند. از دیگر جوایز مهم این اسطورهی انیمیشن در وطنش، مدال طلای کنگره و مدال افتخار آزادی رئیسجمهور است.
.: Weblog Themes By Pichak :.