هفته گذشته كنفرانس تغييرات اقليم سازمان ملل متحد در قطر برگزار شد. سالهاست كه زمين بيمار و بيدار است. سالها است كه دانشمندان به خطرات افزايش دماي ميانگين سياره زمين اشاره ميكنند و مدتي است كه دانشمندان و محققان تحت فشارهاي بسيار جدي و حتي خشن قرار گرفتهاند تا در اين باره سكوت كنند. بسياري از كمپانيهاي نفتي و توليدات انرژي بر سياستمداران و مراكز علمي فشار ميآورند و موضوعي كه به نظر ميآمد در طي چند سال اخير به يكي از مسايل اصلي و بحثبرانگيز در همه مناظرههاي ملي و بينالمللي سياسي بدل شود، كمكم در حال فراموشي است.فريادهايي كه در قالب مقالههاي علمي از سوي جامعه علمي كشيده ميشود، سودي ندارد و پس از پيمان كيوتو شايد آخرين اميدواري بزرگ، اجلاس كپنهاگ بود كه پس از نبود موفقيتش در به دست آوردن اجماع جهاني براي توافقنامهاي جديد براي محدود كردن توليد گازهاي گلخانهاي عملا نقطه پاياني بر مباحثات داغ به شمار ميرفت. هنوز هم گاهي صدايي از گرمايش زمين شنيده ميشود، وقتي توفان سندي آمريكا را درنورديد همه به ياد گرمايش زمين افتادند و وقتي دانشمندان روند ذوب شدن صفحات يخي قطب جنوب و گرينلند را آشكار كردند فقط چند روزنامه به آن پرداختند اما در عمل هيچ عزم و اراده جهاني گويا براي حادترين مشكل پيشروي بشر وجود ندارد. در اين بين گاهي سازمانهاي بينالمللي با انتخابهاي خود شرايط طعنهآميزي را فراهم ميكنند. ميزباني اجلاس تغييرات اقليم از سوي قطر عملا به تمسخر گرفتن كل فرآيند تلاشها براي نجات سياره زمين و مبارزه با گرمايش زمين به شمار ميرود. دلارهاي نفتي قطر اينك باعث شده نه تنها بتواند ميزباني جام جهاني فوتبال را به دست آورد كه ميزباني كنفرانسي را بر عهده گرفته كه خود يكي از متهميناش به شمار ميرود.قطر با توجه به جمعيت اندكي كه دارد در فهرستهاي توليدكنندگان گازهاي گلخانهاي جايگاه مهمي را اشغال نميكند. وقتي به اين جدول نگاه ميكنيم به ترتيب، چين، آمريكا، روسيه ، هندوستان، ژاپن، آلمان، انگلستان، كانادا، كرهجنوبي، ايتاليا و ايران در راس آن قرار دارند اما اگر اين جدول را بر مبناي سرانه توليد دياكسيد كربن به ازاي هر شهروند تغيير دهيد چهره ديگري خواهيد يافت. جدول جديد به شما نشان ميدهد كه هر كشور تا چه حدي توانسته رفتارهاي شهروندانش را بهبود بخشد و چقدر افراد يك كشور در توليد گرمايش زمين نقش دارند. در اين جدول جديد به ترتيب قطر، كويت و امارات متحده عربي در صدر قرار دارند.اگرچه قطر ادعا ميكند در زمينه انرژيهاي نو سرمايهگذاري كرده است اما سياستهاي دولت و رفتارهاي شهروندان اين كشور در واقع بدترين الگوي ممكن براي زيستن در زميني سالم را ارائه ميدهند. اين كشور با بهره گرفتن از امكان استفاده از انرژي خورشيدي هيچ توليد موثري از نياز برق خود را از انرژي خورشيدي و ساير انرژيهاي جايگزين توليد نميكند. هر شهروند قطري دو و نيم برابر متوسط يك شهروند آمريكايي و 6/7 برابر يك شهروند چيني انرژي مصرف ميكند.البته بخش عمدهاي از اين داستان طبيعي است. قطر بر مبناي درآمدهاي نفتي ساخته شده و كسي انتظار ندارد دولت اين كشور بخواهد جهان را تشويق به كاهش مصرف نفتي بكند كه سرمايه اصلي آن به شمار ميرود اما وقتي سازمان ملل ميزباني چنين نشستي را به اين كشور ميدهد اين پيام در دل آن شنيده ميشود كه خطر براي زمين بسيار جديتر است و ديگر حتي به ظواهر ساده نيز براي حفظ اين سياره توجه نميشود.
.: Weblog Themes By Pichak :.