انقراضهاي بزرگ
سياره ما و تاريخ حيات روي سياره ما به طور دائم شاهد انقراض گونههاي مختلف و ظهور گونههاي جديد است. هر ساله تعدادي از گونههاي جانوري به دلايل مختلف منقرض ميشوند. شايد نمونه بارز اين انقراضها براي ما ايرانيان ببر مازندران باشد كه در چند دهه اخير نسلش منقرض شد، البته در سراسر جهان و در ردههاي مختلف تعداد گونههايي كه روزبهروز منقرض ميشود بسيار بيش از اين تعداد است.اين نوع انقراضها روندي دائم و هميشگي دارند. برخي از آنها به دليل دخالتهاي انساني و برخي به دليل رقابتهاي زيستي و تغييرات محيطزيست شكل ميگيرد و بخش دائمي از فرآيند تكامل به شمار ميروند، اما گاهي در بازه زماني كوتاهي تعداد قابل توجهي از گونهها به طور همزمان از صحنه گيتي محو ميشوند. چنين رويدادهايي انقراضهاي عظيم ناميده ميشوند. اما اين انقراضها و انقراضهاي كوچكتر كه در گذشتههاي دور رخ داده، ما را نسبت به آينده زمين و حيات روي آن و به طور خاص حيات انسان نگران ميكند.
تهديدات بيروني
بخشي از تهديدهايي كه زمين با آن روبهرو است و ميتواند به انقراضهاي عظيم و حوادث بسيار گسترده منجرشود، برخوردهاي آسماني است. منظومه شمسي ما غير از خورشيد، سيارهها و اقمار آن از انبوهي از سنگهاي سرگردان و هستههاي دنبالهدارها و سياركها تشكيل شده است. در دوراني در ابتداي شكلگيري منظومه شمسي اين اجرام به طور گستردهاي با سيارات برخورد ميكردند و در شكلدهي و تحول آنها نقش بازي ميكردند، اما هنوز هم اين برخوردها به صورت گهگاه اتفاق ميافتد.عمده اين اجرام در سه ناحيه منظومه شمسي تجمع يافتهاند؛ كمربند سياركها كه ميان مدار سياره مريخ و مشتري قرار دارد، كمربند كوييپر كه در فراسوي مدار نپتون قرار دارد و دربردارنده سيارههاي كوتوله و بسياري از سياركهاي كوچك و بزرگ است و بسيار دورتر از مركز منظومه شمسي در منطقهاي كه به شكل يك ابر بزرگ منظومه ما را در بر گرفته و به ابر اورت مشهور است، قرار دارند. در اين منطقه هستههاي دنبالهدارها آرام گرفتهاند. اما مدار آنها پايدار نيست و گاهي بر اثر اختلالهاي گرانشي به سوي منطقه مركزي منظومه شمسي رهسپار ميشوند. (عبور از كنار ستارهاي همسايه، برخورد با موج ضربه حاصل از انفجارهاي دوردست يا عبور خورشيد از صفحه كهكشان راه شيري از دلايل بروز ناپايداري در مدار اجرام ابر اورت است) بسياري از اين اجرام دوردست در مسير خود به سوي مركز منظومه شمسي از سوي سيارههاي پرجرم مانند مشتري به دام ميافتند.در سال 1994 ما شاهد يكي از اين موارد بوديم؛ دنبالهدار بزرگي به نام شوميكر ـ لوي 9 كه به دليل اثر گرانشي سياره غولپيكر مشتري، هسته آن به 9 بخش بزرگ تقسيم شده بود و با اين سياره برخورد كرد. انرژياي كه از اين برخورد آزاد شد، معادل 6 ميليون مگاتن تيانتي بود. براي اينكه تخميني از اين انرژي به دست بياوريد در نظر بگيريد اين مقدار انرژي معادل 600 برابر انرژي حاصل از انفجار همزمان تمام زرادخانههاي هستهاي روي زمين است.سازمانهاي علمي و فضايي با توجه به اين خطر برنامههايي را براي زير نظرگرفتن دنبالهدارها و سياركهاي خطرناك اطراف زمين كه ممكن است در آينده با ما برخوردكنند، راهاندازي كردهاند. برنامه بررسي اجرام نزديك زمين (NEO) در ناسا به بررسي اجرام خطرناك نزديك زمين ميپردازد و آنها را طبقهبندي كرده و موارد خطرناك را دنبال ميكند.
نكته: نگراني درباره آينده انسان، حيات و زمين نگرانيهاي جدي هستند، اما ميزان خطري كه رويدادهاي طبيعي و آسماني براي ما به همراه دارند در مقابل بلاهايي كه خودمان بر سر خودمان ميآوريم بسيار ناچيز و كاملا قابل چشمپوشي است
اما اگر چنين جسمي در راه زمين قرار بگيرد چه اتفاقي ميافتد؟ همهچيز بستگي بهاندازه آن دارد. روزانه زمين شاهد بمباراني دائمي از سوي ذراتي است كه از فضا به جو زمين برخورد ميكنند. اكثر اين موارد در جو زمين ميسوزند و ما آنها را به شكل شهابهاي درخشان ميبينيم، اما گاهي ممكن است بخشي از آن از جو زمين عبور كند و به شكل شهابسنگ به زمين برخورد كند. متاسفانه برخلاف فيلمهاي هاليوودي، سناريوهاي خيلي خوبي براي دفاع در برابر چنين حادثهاي وجود ندارد. اگر از زماني بسيار قبلتر از چنين اجسامي آگاه باشيم ميتوان به ايدههايي براي منحرفكردن آنها فكر كرد، اما اگر بين بازه كشف و زمان برخورد، زمان زيادي نباشد فعلا فناوريهاي ما راهحلهاي قابل قبولي را در اختيار مان قرار نميدهند. با وجود اينكه اين خطر واقعي است، اما دليلي براي نگراني وجود ندارد. بررسيها نشان ميدهد فعلا هيچ سنگ سرگرداني كه خطري جدي به شمار برود در مسير زمين قرار ندارد و اصلا هم لازم نيست نگران نظريات توطئه و مخفي كار سازمانهاي رسمي شويد. چنين اجسامي بسرعت به دام منجمان آماتور ميافتند و حتي اگر زماني كسي بخواهد خبر آنها را پنهان كند رصدگران آسمان شب در شبكههاي رصدي خود آن را آشكار ميكنند. پس تا زماني كه دليلي پيدا نشده لازم نيست نگران باشيد.
ابرنواخترهاي نزديك
ابرنواخترها يكي از آشوبناكترين و مهيبترين انفجارهاي عالم هستند. انفجارهايي كه در پايان عمر يك ستاره رخ ميدهند و در رويدادي شگفتانگيز مواد درون ستاره را به محيط ميان ستارهاي پرتاب ميكنند در زمان انفجار يك ابرنواختر، ممكن است درخشندگي اين جرم از درخشندگي كهكشان ميزبانش بيشتر شود. در جريان اين انفجارها ذرات پرانرژي و پرتوهاي گاما آزاد ميشوند و اگر اين رويداد در فاصله اندكي نسبت به ما رخ دهد، برخورد اين پرتوهاي گاما با جو زمين باعث ميشود زيستبوم زمين دچار آسيبهاي جدي شود. در چنين رويدادي لايه ازن ميتواند دچار تخريب جدي شود و پرتوهاي زيانبار، زندگي روي زمين را تهديد كند.اگر به آسمان نگاه كنيم به نظر ميرسد تقريبا در جاي امني قرار گرفتهايم. برخي از ستارههاي آسمان نظير ابطالجوزا در فاصله 640 سال نوري از زمين و در آستانه تبديلشدن به ابرنواختر هستند، اما اين فاصله براي اينكه ابرنواختر نوع دومي بتواند اثري مهيب روي زمين بگذارد بسيار دور است. احتمال ديگر ابرنواخترهاي نوع اول الف (Ia) است. ابرنواخترهايي كه در يك منظومه دوتايي شكل ميگيرند و اگر در نزديكي ما باشند، ميتوانند بخش عمدهاي از لايه ازن را از بين ببرند. نزديكترين نامزدي كه براي اين مورد وجود دارد ، ستاره IKفرس اعظم است. به هر حال، چنين انفجارهايي اگر در فاصله نزديك به زمين رخ دهند به طور بالقوه ميتوانند خطرناك باشند.
خطر اصلي
اگر بخواهيم خطرات فضايي را ادامه دهيم، ميتوان ايدههاي ديگري را نيز مطرح كرد از پايان عمر خورشيد حدود 4 ميليارد سال ديگر، برخورد كهكشان راه شيري به كهكشان اندرومدا يا حتي مواجهه با يك تمدن بيگانه. اما واقعيت اين است كه اگر بخواهيم خطرات متوجه زمين را در نظر بگيريم با مسائل فوريتري كه همين جا روي زمين هستند دست به گريبان هستيم، بنابراين نبايد اجازه دهيم نگاه به آسمان توجه ما را از روي زمين منحرف كند.مساله گرمايش زمين و تغيير اقليم يكي از بارزترين چالشهاي پيش روي انسان است. دماي ميانگين سياره زمين به دليل افزايش استفاده از سوختهاي فسيلي و توليد بيش از حد گازهاي گلخانهاي در اثر فعاليتهاي انساني در حال افزايش است و اين مساله ميتواند عواقبي جدي براي تعادل شكننده محيطزيست ما به همراه داشته باشد.متاسفانه مساله گرمايش زمين با وجود پشتيبانياي كه جامعه علمي از جدي بودن خطرات ناشي از آن انجام ميدهد، به دليل واردشدن به بازيهاي سياسي و گرهخوردن هر عملي براي مقابله با آن با منافع تجاري و اقتصادي، تبديل به گرهي شده است كه بسادگي نميتوان اميدوار به گشودن آن بود.در مقياسي كوچكتر مسائل جدي محيطزيست ديگر نيز در كار است. واقعيت اين است كه دخالتهاي ما در همين الان پايان دنيا را براي بسياري از گونههاي جانوري و گياهي رقم زده است. روزانه درصدي از جنگلهاي زمين نابود ميشوند، منابع آب محدود و آلوده ميشوند و هوا هر روز آلودهتر از قبل ميشود. از سوي ديگر بحراني خيلي جدي به نام انفجار جمعيت در حال به خطر انداختن حيات ماست. كافي است نگاهي به رشد جمعيت در دو قرن اخير بيندازيد و آن را با وضعيت جمعيتي جهان از ابتداي پيدايش انسان تاكنون مقايسه كنيد تا به عمق فاجعه پي ببريد. جمعيت بيشتر به معني منابع مورد نياز بيشتر، امكانات، سوخت و خطر بيشتر براي محيطزيست است.از سوي ديگر، در مقياس پايينتر قبل از تهديدهاي فضايي و نجومي يا رويدادهاي اقليمي جهاني پديدههايي مانند شيوع يكباره بيماريهاي ويروسي جديد ميتواند نابودكننده باشد. ويروسهايي كه يا در محيط طبيعي يا در محيط آزمايشگاهي رشد پيدا ميكنند، ميتوانند به طور جدي جمعيت زمين را با خطر مواجه كنند. متاسفانه نگراني درباره آينده انسان، حيات و زمين نگرانيهاي جدي هستند، اما ميزان خطري كه رويدادهاي طبيعي و آسماني براي ما به همراه دارند در مقابل بلاهايي كه خودمان بر سر خودمان ميآوريم بسيار ناچيز و كاملا قابل چشمپوشي است. اگر انسان مسير خود در مواجهه با خويش، سياره زمين و محيطزيست را تغييرندهد قطعا بسيار پيش از آنكه بلايي طبيعي او را تهديد كند، خود را با انواع بلاهايي رودررو خواهد ديد كه ساخته دست خودش است.
.: Weblog Themes By Pichak :.