کی لو، مدیر بینگ در شرکت مایکروسافت هفته گدشته در TechForum اعلام کرد که «دگرگونی عظیم مقوله جستجو و تبدیل آن به یک محصول، به شکل عمیقی برای ما مفید است.» رییس بی ادعای بخش جستجوی مایکروسافت، با این جمله رویکرد جدید سران ردموند برای مبارزه با گوگل را نشان داد: «در جریان ساخت محصول، تکنولوژی انباشته ی بینگ را به پلتفرمی از اطلاعات تبدیل خواهیم کرد.» این پلتفرم جدید می تواند در تمام دستگاه ها و سرویس ها جاسازی شود، و بینگ را مستقیما در داخل تمام محصولات مایکروسافت قرار دهد.

چنین نوعی از یکپارچه سازی، نقشی کلیدی در آینده ای که مایکروسافت برای بینگ در نظر دارد هم ایفا می کند. لو می گوید: «بینگ به عنوان پلتفرم، یک پلتفرم جهانی را نمایندگی می کند.» اما مایکروسافت چطور می خواهد در دنیایی که گوگل بر آن سیطره دارد، تاخت و تاز کند؟ لو می گوید که دسترسی به اشیای فیزیکی، چیزهایی که شما دور دست می بندید یا به چشم می زنید، و البته سایر دستگاه های سنتی، به بینگ کمک خواهد کرد هوش رایانه ای خود را افزایش دهد تا محتواها و داده هایی ورای جستجوهای عادی را ارائه نماید: «حالا دیگر نحوه ابراز علاقه و اظهار نیاز مردم، فراتر از کادر جستجوی مرورگر و کلمات است. می توانید از صدا برای مکالمه صحبت کنید، یا با جسچرها خودتان را ابراز کنید.»

این گسترش و تغییر در رفتارهای کاربران، چیزی است که بینگ باید بتواند آن را درک کند. آدام سان از مایکروسافت می گوید: «جنگ بین ما و گوگل بر سر این خواهد بود که کدام یک ابتدا می توانیم یک هوش مصنوعی پدید آوریم که به شکلی ساده تر و بدیهی تر به مردم خدمت کند.» گوگل حالا Google Now را دارد که طراحی شده تا برخی اطلاعات را به شکل خودکار در اختیارتان بگذارد، ولی آقای سان فکر می کند که این فقط شروع کار است:

«کار وقتی جالب می شود که این چیزها بتوانند عملا به جای شما کاری را انجام دهند. گوگل می خواهد هر موجود و مفهومی که روی زمین هست را درک کند، ما هم می خواهیم تمام آنها را بشناسیم، ولی سوال این است که با چنین اطلاعاتی چه خواهیم کرد؟» (گزینه های زیادی هست آدام، از جمله اینکه آنها را در اختیار آژانس امنیت ملی امریکا قرار دهید تا از مردم دنیا جاسوسی کند. هم شما و هم گوگل. بگذریم...)

آقای سان می گوید: «به نظر ما دوران کادر جستجو به سر آمده و راه ایده آلی برای پیش رَوی نیست.» الگوی های مصرف مختلف و راه های جدید برای دسترسی به اطلاعات، چه روی تلفن یا تبلت، کاربران را به این سو حرکت می دهند که انتظارات بیشتری از آفیس، ویندوز، و ایکس باکس برای انجام کارهای شخصی و حرفه ای خود داشته باشند: «به نوعی جستجو دارد تبدیل به یک اپلیکیشن (کاربرد) در این پلتفرم (بستر) می شود، فقط یک راه دیگر برای مصرف این چیزها.»

یکپارچه سازی بینگ با سایر محصولات مایکروسافت با ویندوز 8 و ویندوز فون شروع شده و هر دو شامل کارکردهای بینگ می شوند، چه در داخل اپها و چه برای جستجو. اما ویندوز 8.1، یکپارچه سازی را از طریق Search Charm عمیق تر خواهد کرد. البته راه های نوآوری در داخل ویندوز 8 و حتی آفیس، خیلی بیش از اینها باز است.

در زمینه ایکس باکس نیز مایکروسافت یک آپدیت برای ایکس باکس 360 عرضه کرده که قابلیت های جستجوی آن را در یکپارچگی با بینگ افزایش می دهد. در نسل بعدی این کنسول نیز شاهد بهبود چشمگیر این مورد خواهیم بود که بیدار شدن با دستورات صوتی، تبدیل گفتار به نوشتار، جسچرهای حرکتی و ... جزو آن خواهند بود. بینگ گسترش می یابد تا تعامل کاربر با کنسول ایکس باکس، طبیعی تر و ساده تر شود.

رقابت با گوگل کار سختی است، ولی سان مطمئن است که مهندسین مایکروسافت از عهده آن برخواهند آمد. گوگل در وهله دوم یک شرکت جستجوی اینترنتی است. چرا در وهله دوم؟ چون در وهله اول یک شرکت تبلیغاتی است! آقای سان هم به درستی اشاره می کند که گوگل با دیدن اینکه کاربران از جستجو در کادرهای سنتی دست می کشند، وحشت زده شده: «97 درصد درآمد آنها از تبلیغات می آید، فکر نمی کنم 97 درصد درآمد مایکروسافت از تبلیغ باشد.» این یعنی مایکروسافت می تواند تهاجمی تر و رادیکال تر به زمینه های ناشناخته حمله برده و یکپارچگی با بینگ را با نوآوری بیشتری پیش ببرد.

آدام سان معتقد است که جنگ اکوسیستم ها تازه شروع شده و خیلی زود است که بخواهیم از فرجامش حرف بزنیم. او نیاز و اهمیت یک رقیب برای سیری را هم درک می کند: «بله، مطمئنا ما هم اهمیت یک دستیار صوتی مطمئن را درک می کنیم.» گوگل سرویس Now را به آی او اس آورده و از طریق مرورگر کروم نیز امکان جستجوی محاوره ای را فراهم کرده. مایکروسافت نیز باید در این زمینه دستاوردهای قوی تری را نشان دهد. البته همین که در پس زمینه سیری (دستیار صوتی اپل) فناوری بینگ قرار دارد، مورد کوچکی نیست. آقای سان می گوید: «ما می خواهیم کار به جایی برسد که وقتی مردم به یک فروشگاه می روند، بگویند "من این تبلت سرفیس یا آن محصول لنوو را می خواهم، فقط به خاطر اینکه بینگ دارد. سرویسی که هر آت و آشغالی داخلش پیدا می شود و همه نیازهای مرا رفع می کند".»

این یک هدف بزرگ برای بازیگری است که فعلا در صحنه نقش های فرعی را ایفا می کند. ولی همه چیز بستگی به نحوه اجرا دارد. اگر مایکروسافت بتواند این ایده را خوب پیاده کند و سازندگان و توسعه دهندگان نیز بینگ را با محصولات و سرویس های خود به خوبی یکپارچه کنند، -چرا که نه- بازی می تواند به نفع مایکروسافت شود.

در شروع جنگ اکوسیستم ها هستیم. شما تا چه حد این جمله را قبول دارید؟