اگر تا به حال یکی از مکبوک های اپل را نداشته اید، حتما از اینکه برخی افراد چندین سال متوالی از این محصولات استفاده کرده و نسل های مختلف آنها را می خرند، جا می خورید و از خودتان می پرسید "چرا؟ تنوع هم چیز خوبی است." اما اگر با صفحه کلید و ترک پد مکبوک ها کار کنید هم جواب سوال تان را می گیرید و هم نظرتان عوض می شود. می پرسید: «مگر آدم به خاطر صفحه کلید و ترک پد لپتاپ می خرد؟» وقتی اپل این دو را ساخته باشد، بله.
یکی از بزرگترین رازهای اپل در جذب و نگه داشتن مشتری، برخورد اول شما با محصولات این شرکت است. حسی که در اولین استفاده از صفحه کلید و ترک پد مک بوک به فرد دست می دهد، برای اپل مهم است، و بعد از آن کافی است که محصول در همه جنبه های دیگر تعادل مناسبی داشته باشد تا جذب آن شوید.
می شود گفت اپل صفحه کلید و ترک پد مکبوک ایر را عاری از ایراد خلق کرده. کلیدها سبک، چالاک، نرم و حتی خوش صدا هستند؛ هر چند نمی دانیم برای این آخری اپل هم در اتاق های مخصوص تست صدا ترتیب داده یا خیر، ولی به هر حال صدای خوش از کلید هایی که دائما ازشان استفاده می کنید، خیلی مهم تر از صدای خوش موقع اتصال صفحه کلید سرفیس به بدنه آن است. البته اپل دیگر روی این طور چیزها مانور تبلیغاتی نمی دهد.
موقع تایپ، فرقی نمی کند کجای یک کلید را لمس کنید، گوشه ها یا وسط؟ در هر دو حالت کلید پایین رفته و به جایی که باید، اصابت می کند تا متن مورد نظر تایپ شود. یک نکته مهم در طراحی ارگونومیک مکبوک ایر وجود دارد که لذت تایپ با آن را به مراتب بیشتر از مکبوک پرو ها می کند، یادمان باشد در بخش آخر این بررسی به آن بپردازیم.
سنسور تشخیص روشنایی محیط که سمت چپ دوربین قرار دارد و تقریبا با چشم غیرمسلح قابل تشخیص نیست، وظیفه تنظیم خودکار نور زیر کلیدها را دارد. البته به محض تشخیص و روشن کردن نور، خودتان هم می توانید شدت آن را تغییر دهید. در اکثر موارد ۳۰ تا ۴۰ درصد کافی است.
اما برسیم به ترک پد مکبوک ایر.
آلومینیوم به کار رفته در بدنه مکبوک ها هر چند کمی پوک است، حس خوبی را کاربر می دهد، اما این حس تا وقتی خوب می ماند که انگشت خود را روی ترک پد شیشه ای این محصولات نکشیده باشید. بعد از آن، حتی تصور اینکه ترک پد از جنسی دیگر -مثلا آلومینیوم یا پلاستیک- ساخته می شد، دیوانگی به نظر می رسد و حس خوب آلومینیوم محو می شود.
شیشه پایدارترین متریال پرکاربرد روی زمین است. فلزات هم خم می شوند و هم شکسته، ولی شیشه دو حالت بیشتر ندارد: یا سالم یا شکسته. برای خارج کردن آن از قالب اصلی اش، یا باید به آن گرما داد یا صدها سال صبر کرد تا در اثر عوامل طبیعی محیط پیرامون، دچار خمیدگی شود. از این رو پر بی راه نیست اگر بگوییم که یک شیشه صاف، اگر در اثر صدمه فیزیکی یا شیمیایی دچار تغییر نشود، تا آخر عمر مفید یک دستگاه بدون ذره ای تغییر باقی خواهد ماند، و برای همین هم مناسب ترین ماده برای استفاده در سطح مهمی مثل ترک پد لپ تاپ است.
کار با ترک پد شیشه ای مکبوک ایر به کار با تمام قابلیت های برخی لپتاپ ها می ارزد و اعتیاد آور است. یک بار امتحانش کنید، تا در جادو فرو بروید و دیگر لمسی نبودن نمایشگر را یک نقص ندانید. این دقیقا همان هدف اپل بوده، که بعد از کار با ترک پد و البته صفحه کلید، سایر محصولات رقبا چنگی به دل نزنند.
شاید در وهله اول ترک پد به نظرتان ثابت برسد، ولی این طور نیست. اولین بار که کمی فشار به آن وارد کنید، به اندازه یک میلیمتر پایین می رود و صدای تق می دهد. در اصل با فشار روی نیمه پایینی ترک پد، کل این قطعه مثل یک دکمه فیزیکی عمل می کند. جالب است که جسچرها اینجا هم به کار می آیند، یعنی فشار دادن یک انگشتی و دو انگشتی ترک پد فرق دارند. اولی کلیک است و دومی راست کلیک.
آیا نمایشگر مکبوک ها باید لمسی شود؟ این سوال را اینجا مطرح کردیم زیر پاسخ لا به لای سطرهای بالاتر است. کسانی که می گویند مکبوک ها باید لمسی شوند، شاید ندانند ولی چند مفهوم دیگر هم از کنار حرف شان بیرون می زند. انگار که ترک پد بی نظیر این دستگاه را نادیده گرفته باشند، و بدون اشاره به لزوم بازطراحی کل OS X و هماهنگ سازی آیکون ها و کلیدها و پنجره ها با سر انگشت انسان، فقط به دنباله روی از دنیای ویندوز ۸ رای داده باشند.
با ترک پدی که شرحش رفت، مکبوک ها مدت ها است که لمسی شده اند. شاید باید بقیه را هم خبر کرد. جالب است بدانید آنچه امروزه به قابلیت چند لمسی معروف شده و به لطف آیفون و آیپد در تمام تلفن های هوشمند و تبلت ها به نوعی حضور دارد، ماحصل تحقیق جانی آیو و تیمش بر روی توسعه همین ترک پد مکبوک ها بوده. پس فعلا نیازی به لمسی سازی دوباره (!) مکبوک ها، نیست.
عمر باتری
به جای مهم داستان رسیدیم. می دانید که شرکت ها همیشه در معرفی محصولات شان اغراق می کنند. برای همین توصیه می شود که فقط روی ۷۰٪ عمر باتری اعلام شده توسط سازنده، حساب کنید. با این وصف آیا مکبوک ایر یک لپ تاپ تمام روز هست یا خیر؟ پاسخ، بستگی دارد به نوع استفاده شما و البته مشخصات دستگاه تان. دستگاهی که ما بررسی کردیم، عمر باتری خیره کننننده ای (!) داشت ولی احتمالا آپشن های بالاتر (با پردازنده قوی تر، رم و حافظه بیشتر) کمی ضعیف تر ظاهر خواهند شد.
اگر در طول روز بیش از ۱۲ ساعت کار کامپیوتری دارید، اگر در تمام ساعات فشار زیادی به دستگاه می آورید، اگر همیشه نور نمایشگر روی ۸۰ درصد است (تجویز دکتر: عینک آفتابی)، مکبوک ایر یک لپ تاپ تمام روز نیست. هیچ لپ تاپ دیگری هم نیست. اما لااقل "مکبوک ایر ۲۰۱۳ در شرایط فشار" دو برابر "سایر لپ تاپ ها در شرایط استفاده سبک" به شما کار می دهد، و این مایه قوت قلب است.
تصور کنید که با وای-فای همیشه روشن و نور نمایشگر بین ۴۰ تا ۵۰ درصد (بسته به شرایط نور محیط)، حداقل استفاده پیوسته ما برای وبگردی با کروم، به ۱۱ ساعت بالغ شد. برای تماشای ویدیو با وای فای روشن، نور را روی ۶۰ درصد و صدا را روی ۷۰ درصد تنظیم کردیم و سه گانه ارباب حلقه ها را پشت سر هم دیدیم، جای شما خالی بود. تنها موردی که از دست دادیم، اسامی عوامل فنی قسمت آخر این سه گانه بود.
اگر از کروم زیاد استفاده می کنید باید مراقب افزونه های نصب شده روی آن باشید، چراکه برخی شان گاه دیوانه می شوند و به جان منابع سیستمی می افتند. اما در مرور عادی وب با کروم واقعا ترسی از اتمام ناگهانی باتری نخواهید داشت. اگر هم با سافاری وبگردی می کنید، که کمتر جای نگرانی است چرا که در مصرف انرژی بهینه تر از کروم است.
بخش بزرگی از استفاده مداوم با یک بار شارژ باتری، به میزان روشنایی نمایشگر بر می گردد. بنابراین وقتی که لازم الشارژ شدید، از بین ۱۶ سطح روشنایی ۳ یا ۴ را انتخاب کنید تا دستگاه مدت بیشتری دوام بیاورد.
به این مورد هم اشاره کنیم که مکبوک ایر ۲۰۱۲ باتری ۷.۳ ولتی با ظرفیت ۶۷۰۰ میلی آمپر داشت ولی مدل ۲۰۱۳ باتری ۷.۶ ولتی با حداکثر ظرفیت ۷۱۵۰ میلی آمپر دارد. بنابراین بهبود عمر باتری فقط به پردازنده Haswell بر نمی گردد. اما متاسفانه این افزایش ظرفیت باتری ها، بلای جان محصولات جدید شده و ظرفیت واقعی باتری آنها زودتر از نسل های قبلی کاهش می یابد. بنابراین لااقل از کالیبره کردن ماهانه باتری، غافل نشوید تا این اتفاق دیرتر به چشم بیاید.
نکته. اپل در پاییز نسخه جدید OS X به نام Mavericks را به طور رسمی برای کاربران عرضه خواهد کرد.
صفحه پیش نمایش آن در سایت اپل خبر از تغییراتی چند می دهد ولی جذاب ترین تغییرها در بخش بهینه سازی مصرف انرژی و بهبود عملکرد صورت گرفته، دو موردی که به خاطر اهمیت زیادشان از دید اپل،
یک صفحه اختصاصی تحت عنوان Advanced Technologiesهم دارند که بد نیست سری به آن بزنید. احتمالا با نصب ماوریکس و به لطف تکنولوژی های پیشرفته آن، شاهد بهبود مناسبی در عمر باتری مکبوک ایر نیز خواهیم بود.
اشاره به دو ایراد منتسب به مکبوک ایر ۲۰۱۳
وای-فای. بخش پلاستیکی پشت بدنه، آنتن وای-فای است. در بررسی ما، قبل و بعد از نصب به روز رسانی شماره ۱ اپل برای مک بوک ایر ۲۰۱۳ (که هدف از ارائه آن رفع چند باگ از جمله ناپایداری وای فای بود)، وای فای جداگانه تست شد، آن هم با ۲ مودم مختلف. در هر دو مورد، مشکلی ندیدیم. در اصل، دانلود آپدیت های اولیه که حجمی حدود ۷۰ مگابایت داشتند، در روزی با اینترنت لنگری ایران انجام گرفت که حدود ۳۰ دقیقه به طول انجامید. ولی نتیجه محکم، و وای-فای خلل ناپذیر بود.
حتی برای بررسی ادعای گیزمودو در مورد احتمال نقص فنی یا ضعیف بودن آنتن وای-فای، علاوه بر استفاده روی میزهای مختلف، آن را در حال حرکت، در فاصله ای دور از روتر، روی تخت خواب و حتی روی فرش هم تست کردیم ولی نتوانستیم سناریویی برای فیلم خودمان با نام کاملا اصیل Kill Wi-Fi پیدا کنیم. وای-فای 802.11ac بسیار نافذ و چسبنده است و ادعای مشکل سخت افزاری در آنتن مک بوک ایر، مضحک. امیدواریم وای فای ac خیلی زود به تمام دستگاه ها و روترها گسترش یابد.
خاموش شدن ناگهانی نمایشگر. این مورد چند باری در طول بررسی دستگاه برای مان رخ داد. دلیل آن مشخص نیست و البته چیز آزاردهنده و پر تکراری هم نیست. شاید هر دو سه روز، یک بار با آن مواجه شده باشیم. احتمالا یک باگ در سیستم عامل است که در شرایطی خاص خودش را نشان می دهد و ربطی به قطعات دستگاه ندارد.
غیر از دو مورد فوق، ایرادی که ارزش بررسی کردن داشته باشد گزارش نشده بود. اگر شما موردی در مکبوک ایر ۲۰۱۳ خود دیده اید، در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
طراحی و ارگونومی
طراحی (دیزاین) محصول، چیزی فراتر از ظاهر است. مکبوک ایر اکنون دیگر چهره ای شناخته شده دارد، البته هنوز در اولین برخورد شما را تحت تاثیر قرار می دهد ولی هر چه بگذرد خواهید فهمید که این تاثیر از جنس کارایی است، نه زیبایی ظاهری. در اصل دیزاین، همه چیز است. طرز کار یک دستگاه است، چیزهایی است که سبک استفاده از آن را تعریف می کند. دیزاین یعنی کل تجربه کار با یک دستگاه.
واقعا آنچه سبک کار با وسیله ای را تعیین می کند، چه چیزی جز دیزاین آن است؟ وقتی شما محصولی می سازید که صفحه کلید آن، پنبه است (توصیفی که نوازنده ها برای نرم بودن سازشان استفاده می کنند)، در اصل دارید با پنبه سر خشونت فیزیکی به خاطر آشفتگی حسی از کار با کلیدها را می بُرید. وقتی ترک پد شیشه ای است و نه سوهان روح، در اصل کاربر هم دست خودش را با سوهان اشتباه نمی گیرد و برای فرار از ترک پد رو به استفاده از موس نمی آورد.
شاید بشود یک دسته بندی من-در-آوردی برای لپ تاپ هایی فاقد نمایشگر لمسی خلق کرد که بر اساس نوع وارد کردن دستورات و فرامین کاربر است -که آن نیز وابسته به کارکرد دستگاه برای فرد است. از این منظر لپ تاپ ها دو دسته اند: اولی که ساخته شده برای استفاده صرف از ترک پد و جسچرها، صفحه کلید و شورت کات ها؛ و دومی که همیشه باید یک موس به آن وصل باشد زیرا در اصل برای کارهای دقیق خریداری شده.
مکبوک ایر در دسته اول قرار می گیرد، ساخته شده برای تبعید موس به جایی دور دست. بنابراین دیزاین این محصول توسط یک هدف مشخص هدایت شده: آسان سازی تایپ با کلیدها و لمس ترک پد. (چیزهایی که در دسته بندی دوم، هدف نیستند و در نتیجه دیزاین را هم تحت تاثیر قرار می دهند.)
خب برای تایپ آسان نیاز به چه داریم؟ یک کیبورد ارگونومیک، با کلیدهای نرم که فواصل مناسبی از هم دارند. معمولا دسته دوم لپتاپ ها که در بالا به شان اشاره شد، صفحه کلید عالی ندارند زیرا بدنه به خاطر نیاز به تغذیه پردازنده قوی تر برای کارهای دقیق تر، پر از باتری شده. اغلب نیز سطح رویی چنین لپ تاپ هایی، یعنی جایی که صفحه کلید قرار دارد، افقی است و لبه ای که دست روی آن استراحت می کند، ارتفاع زیادی از سطح میز دارد. اما مکبوک ایر چطور؟
مکبوک ایر از نظر راحتی موقع تایپ، عالی است. شاید خیلی ها بگویند که این دیگر آن اولترابوکی که جابز از پاکت مدارک در آورد نیست و لپ تاپ های باریک تر و سبک تر هم به بازار آمده اند. باریکی و سبکی مسابقه ای است که خود اپل راه انداخته، اگر لازم باشد می تواند در آن مقام اول را کسب کند. با این حال درست است، با این حقیقت نمی جنگیم که لپ تاپ هایی باریک تر از مک بوک ایر نیز به بازار آمده اند.
شاید مک بوک ایر در بحث زیبایی بصری، ضخامت کلی و حتی وزن، به محصولی مثل آتیوبوک ۹ پلاس سامسونگ یا وایو پرو ۱۳ سونی ببازد، ۱.۷ سانتی متر در مقابل ۱.۴ سانتی متر، ۱.۳۵ کیلو در مقابل ۱ کیلو؛ ریاضیاتی در حد دبستان