پاسخ فضانوردان روس به سوالات علاقه‌مندان ایرانی فضا
1410877062776_untitled.bmp

«مرزهای بیکران فضا» به عرصه نشریات علمی کشور بازگشت؛ این بار اما در قالب نشریه ای الکترونیکی که به مدد تجربه ذی قیمت موسس توانای مجله و همت و خلاقیت نسل جدید روزنامه نگاران علمی امید می‌رود، خاطره سال‌های دور این نشریه را در فضایی تازه و با ساختاری جذابتر زنده کند.

 

 «مرزهای بیکران فضا» برای نوجوانان اهل مطالعه دیروز، نامی نوستالژیک و فراموش نشدنی است. این ماهنامه علمی جذاب و منحصر به فرد که در اواسط آبان ماه ۱۳۶۹ پا به گیشه های روزنامه فروشی گذاشت، فرصتی استثنایی برای نوجوانان و جوانان برآمده از سال‌های جنگ بود تا در روزگاری که هنوز خبری از اینترنت و نشریات الکترونیکی نبود از خلال گزارش ها و مطالب خواندنی آن با زیبایی‌ها و جذابیت‌های بی مرز فضا و فضانوردی همراه شوند و سقف کوچک رویاهای خود را تا بی کرانه های آسمان بالا ببرند.

 

«مرزهای بیکران فضا» از ابعاد مختلف در تاریخ مطبوعات ایران نوآورانه بود. این ماهنامه، نخستین رسانه مکتوب در طول تاریخ مطبوعات ایران بود که نه تنها حروف چینی و صحفه‌آرایی آن با رایانه صورت می‌گرفت، بلکه عکس‌ها اسکن می‌شد و صفحه‌هایش به صورت فیلم به لیتوگرافی تحویل می‌شد. به لحاظ محتوا نیز ماهنامه، نوآوری‌های جالب توجهی داشت.

 

مصاحبه‌های اختصاصی با فضانوردان در سال‌هایی که هنوز خبری از اینترنت و ایمیل نبود، گزارش‌های اختصاصی از پرتاب‌های فضایی، ویژه نامه‌ها و ضمیمه‌های جذاب، مطالب متنوع و دست اول و غیره از دیگر ویژگی‌های خاص این مجله به شمار می رفت.

 

اما دیری نگذشت که مرزهای بیکران فضا با بادهای سرد نامهربانی، کم‌کم افسرده و پژمرده شد و مشتاقان اخترشناسی و فن‌آوری فضایی با ظهور نشریات دیگری همچون ماهنامه نجوم و ماهنامه هوافضا توانستند علاقه‌مندی‌های علمی خود را تا حدی ارضا کنند.

 

سیروس برزو، صاحب امتیاز و سردبیر مجله مرزهای بیکران فضا، به همراه جمعی از روزنامه‌نگاران علمی کشور و به همت جوانان با انگیزه و علاقمند، این نشریه را این بار با ساختاری متفاوت بر بستر وب احیا کرده‌ و امیدوارست با حمایت و پشتیبانی خوانندگان و تمامی علاقمندان به دانش و فناوری فضایی، موفقیتهای گذشته این نشریه و خاطره نقش آفرینی آن در ترویج دانش کیهان نوردی در کشور را احیا کند.

 

مرزهای بیکران فضا که در دوران کوتاه حیات خود در قالب ماهنامه ای مکتوب، مترجمان و نویسندگان خوبی را در زمینه فضا و نجوم تربیت کرد این بار نیز آغوش خود را بر روی نیرو های جوان و علاقمند باز کرده و از وجود جوانان شیفته فناوری فضایی برای تهیه مطالب، اخبار و مقالات بهره می گیرد.

 

نکته جالب در مورد تارنمای اینترنتی مرزهای بیکران فضا، استفاده از همان نوآوری ها و ابتکار هایی است که در نمونه کاغذی این مجله وجود داشت و آن را با دیگر نشریات علمی متمایز می کند. کاریکاتورهای پرمغز فضایی و اخبار و مطالب دست اول از برنامه های فضایی و پاسخگویی به سوالات خوانندگان توسط افراد سرشناس و فضانوردان برجسته از جمله گئورگی گرچکو، کیهان نورد روس و طراح سامانه های فضایی دارای تجربه کار درایستگاه های فضایی سالوت4، سالوت 6 و سالوت 7، الکساندرالکساندروف، کیهان نورد روس و طراح سامانه های فضایی، دارای تجربه کاردرایستگاه های فضایی سالوت 7 و میر، ویکتورگارباتکو، کیهان نورد کهنه کارروسیه، فضانورد ناوهای سایوز -7، سایوز-24 و سایوز- 37، آناتولی سالاویف، کیهان نورد روس و رکوردارراهپیمایی فضایی با تجربه پنج سفر فضایی درناوکیهانی سایوز و کیهان پمای شاتل، الکساندر بالاندین، کیهان نورد روس و طراح سامانه های فضایی و دارای تجربه کار شش ماهه درایستگاه فضایی میر، الکساندرایوانچکف، کیهان نورد روس و طراح سامانه های فضایی و دارای تجربه کاردرایستگاه های فضایی سالوت 6 و 7، الکساندرلاویکین، کیهان نورد روس و طراح سامانه های فضایی و دارای تجربه کار شش ماهه درایستگاه فضایی میر، الکساندرکالری، کیهان نورد روس و طراح سامانه های فضایی، دارای تجربه کاردرایستگاه فضایی سالوت 7 و ایستگاه فضایی بین المللی، سالیجان شریپف، کیهان نورد روس با تجربه سفر فضایی در ناو کیهانی سایوز و کیهان پیمای شاتل و ایستگاه فضایی بین المللی از نوآوری هایی است که برزو در آغاز انتشار مجدد مرزهای بیکران فضا وعده داده است.

 

تارنمای «مرزهای بیکران فضا» به نشانی http://spacemag.ir چند روزی است که دوره آزمایشی فعالیت خود را آغاز کرده و قرار است در هفته جهانی فضانوردی که از 12 مهرماه آغاز می شود، به طور رسمیافتتاح شود.

 

سیروس برزو، بنیانگذار ماهنامه مرزهای بیکران فضا و برنده جایزه ترویج علم ایران که این روزها به دلیل آنچه بی مهری و کم توجهی مسوولان فضایی کشور خوانده برای رفع گرفتارها و مشکلات خود به گنجینه بی نظیر فضایی‌اش چوب حراج زده در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا از عملکرد ضعیف سازمان فضایی در حوزه ترویج دانش و فناوری فضایی انتقاد و اظهار داشت: تارنمای مرزهای بیکران فضا تنها با اتکال به خدا و تکیه بر نیروهای جوان عاشق محقق شده و همچنان که تجربه عملی ماه های گذشته به من نشان داد مطلقا نباید روی کمک سازمان فضایی و دستگاه های دولتی و شبه دولتی دیگر حساب باز کرد.

 

وی ابراز عقیده کرد: گرفتار شدن سازمان فضایی در چنبره کاغذبازی های اداری اجازه فعالیتهای ترویجی مناسب را به این سازمان نمی‌دهد.

 

برزو با بیان این که در ماه های اخیر تلاش‌ها و پیگیری وسیعی برای فعال کردن سازمان در حوزه ترویج و اطلاع رسانی داشته است، اضافه کرد: نمونه ای از این قبیل اقدامات این بود که در جهت کمک به پربارتر شدن تارنمای سازمان، حدود شش ماه پیش، نزدیک به 500 صفحه مطلب در مورد تاریخ فضانوردی را در اختیار روابط عمومی سازمان فضایی گذاشتم. بعد از این مدت، قریب 20 صفحه آن در قالب یک سند پی.دی.اف بر روی تارنما قرار گرفته است و شما برای رسیدن به عنوانی خاص، باید تمام صفحات را دنبال کنید تا به آن عنوان برسید. در صورتی که این مطالب عنوان بندی مشخص شده و باید تحت همین عنوان ها و زیر عنوان ها با پرونده های جداگانه بر روی تارنما قرار می گرفت. کاری که حتی یک دانش آموز دبیرستانی هم از عهده اش بر می آید! بعد از نا امید شدن از دادن تحرک به این سازمان در زمینه های ترویجی با کمک دوستان جوان تارنمای مرزهای بیکران فضا را راه اندازی کردم تا هم گامی در جهت ترویج فناوری فضایی در کشور برداشته شود و هم نشان دهیم که چگونه کاغذبازی های اداری می تواند دست و پای یک دستگاه راهبردی را ببندد.

 

پوریا ناظمی، روزنامه نگار علمی و از مشاوران «مرزهای بیکران فضا» در یادداشتی به مناسبت راه اندازی این تارنمای علمی می‌نویسد: «برخی از نام هستند که برای برخی از ما همیشه طنینی متفاوت دارند. نام «مرزهای بی‌کران فضا» برای من از زمره این نام‌ها است.

 

هنوز به‌ خوبی به خاطر دارم اولین بار، زمانی که این نام را دیدم، عصر داغی بود در مرکز شهر تهران در خیابان جمهوری که در کنار دکه روزنامه‌فروشی، مجله‌ای را دیدم که بر دیوار این دکه قرار داده‌ شده بود. تصویر روی جلد آن شاتلی فضایی بود که سکوی پرتابش را در میان طوفانی از دود و آتش ترک می‌کرد.

 

ازآن‌ پس، مرزهای بی‌کران فضا را مرتب می‌خریدم و می‌خواندم. از گفت‌وگوهایی که با فضانوردان انجام داده بود تا داستان‌های علمی و تخیلی که منتشر می‌کرد. تا پوسترهایی که گاه به مناسبت‌های مختلف ارایه می‌کرد. خاطرم هست پوستری که کلاژی بود از تصاویر چهره‌های فضانوردان که در زیر آن این جمله معروف کنستانتین تسلوفسکی نوشته شده بود :«زمین گهواره بشر است اما هیچ کودکی را نمی‌توان برای همیشه در گهواره نگاه داشت.»

 

مرزهای بی‌کران فضا در آن سال‌ها برای ما دروازه‌ای بود به دنیای جدید اما افسوس که انتشار آن ناتمام ماند.

 

آن روزها من تنها مخاطبی برای دنیای مطبوعات و ترویج علم بودم و شاید درک نمی‌کردم که چطور ممکن است مجله‌ای چنین مهم و تأثیرگذار ادعا کند که مشکل مالی دارد. مگر ممکن است مجله‌ای با این محتوا ناچار به تعطیل شود باید سال‌ها می‌گذشت تا از نزدیک این دو دنیای شگفت – روزنامه‌نگاری و ترویج علم – را از نزدیک درک کنم و کمی از مشکلات آن را از نزدیک احساس کنم.

 

سیروس برزو ناچار شد آن مجله را که با آن علاقه و آن دشواری درمی‌آورد رها کند و به سفر برود. من این روزها بهتر می‌فهمم دل کندن چقدر سخت است. وقتی هرکاری از دستت برمی‌آید انجام می‌دهد و درنهایت مجبور به ترک چیزهایی می‌شوی که به آن‌ها عشق می‌ورزی.

 

در دل، من و همه ما، امیدوار بودیم که روزی همه‌چیز خوب می‌شود. روزی فرا خواهد رسید که دیگر نباید برای ترویج علم و رشد آگاهی چنان هزینه‌های گزافی داد و روزی فرامی‌رسد که اگرچه پیر و سالخورده و خسته شده‌ایم، اما با دیدن آنکه بذرها که کاشته‌ایم به بار نشسته است، جانمان آرام خواهد گرفت و زیر لب زمزمه خواهیم کرد: چه باک اگر زمانی به جفا گذشت و شکر ایزد که کنون جهان دگرگونه‌تر شده است.

 

در خبرها می‌خوانم که بار دیگر سیروس برزو باید هزینه کند. بار دیگر باید از همه آن چیزهایی که از عمق جان دوستشان داشته دل بکند. تلخ است. مگر یک نفر چقدر باید بار دیگران را به‌تنهایی بر دوش بکشد؟ هنوز آن روزی که روند ترویج علم و تلاش کسانی که در این راه از مال و آسایش زندگی‌شان می‌گذارند قدر ببیند فرا نرسیده است. هنوز باید با نامهربانی‌ها مواجه شد. در این میانه پرآشوب اما دیدن اینکه امید هنوز زنده است و رشد می‌کند دل آدمی را گرم می‌کند.

آن روز هنوز فرا نرسیده است. در خبرها می‌خوانم که بار دیگر سیروس برزو باید هزینه کند. بار دیگر باید از همه آن چیزهایی که از عمق جان دوستشان داشته دل بکند. تلخ است. مگر یک نفر چقدر باید بار دیگران را به‌تنهایی بر دوش بکشد؟

 

هنوز آن روزی که روند ترویج علم و تلاش کسانی که در این راه از مال و آسایش زندگی‌شان می‌گذارند قدر ببیند فرا نرسیده است. هنوز باید با نامهربانی‌ها مواجه شد. در این میانه پرآشوب اما دیدن اینکه امید هنوز زنده است و رشد می‌کند دل آدمی را گرم می‌کند.

 

دوباره و چندباره «مرزهای بیکران فضا» متولد شده است. مانند ققنوسی که هر بار در میانه آتش خاکستر می‌شود جوان‌تر و نوتر از دل آن بیرون می‌آید. اینک سیروس برزو و دیگر یارانش، بار دیگر در فضایی نو و جهانی گشوده، مرزهای بیکران فضا را به میان ما آورده‌اند.

 

هنوز امید هست. شاید هنوز تا جایی که خادمان قدر ببینند و اگر در صدر نمی‌نشینند حداقل جفا نبینند، فاصله طولانی داشته باشیم اما آغاز انتشار دوباره مرزهای بیکران فضا و این بار در فضای مجازی و در قالبی نو، به همه سنگ‌هایی که راه را بر ترویج علم و توسعه علم سخت می‌کنند به یاد می‌آورد که ما برکه خاموش نیستیم.»

 

علی اکبر قزوینی، روزنامه نگار و سردبیر سابق مجله دانشمند هم در یادداشتی، مرزهای بیکران فضا را همان روح در کالبدی تازه توصیف کرده و می‌نویسد: «میانۀ سال ۱۳۷۰ بود. در روزهای نبودِ اینترنت و شبکه های رنگارنگ تلویزیونی، خیلی بیشتر از الان دلمان به خواندنِ مجلات گرم بود. مجله خوانی را از کیهان بچه ها شروع کرده بودم، از کلاس اول دبستان، و یادم هست که از همانجا با نام سیروس برزو آشنا شدم. مقالات فضایی می‌نوشت و متنِ مقاله هایش قابل فهم و روان بود.

 

بعدتر، با انتشار کیهان علمی و ورود به دوره راهنمایی، خواندن این مجله را شروع کردم چرا که بسیار مشتاق علم بودم. در آنجا هم مقالات سیروس برزو را می‌خواندم و غرق در شگفتی‌های فضا می‌شدم. بعدها فهمیدم که سیروس برزو جزو گروه بنیانگذار این مجله بوده است و بعدتر با ورود به دبیرستان در سال ۷۰، انتشار مرزهای بیکران فضا آغاز شد و این مجله ای بود فراتر از هر آنچه قبلا دیده و خوانده بودم. مجله ای حرفه‌یی با گزارش‌های اختصاصی از فضا و فضانوردی، عکسهای جذاب و طراحی و صفحه آرایی مدرنِ کامپیوتری. هر شمارۀ این مجله سرشار از نوآوری و شگفتی بود، چرا که هر شمارهاش با عشق آماده و عرضه می‌شد (و این را می‌شد در هر صفحۀ مجله ببینی).

 

عمر درخشان این مجله اما کوتاه بود و سالهایی گذشت بی خبر از برزو و فضا. تا اینکه فضای مجازی و دنیای وب، راهی شد تا دوباره سیروس برزو را بیابم. یک وبلاگ مین‌وشت درباره فضا و زندگی در روسیه. ایمیلی به او زدم و ناباورانه، خیلی سریع پاسخی دریافت کردم که صدرش «بسم رب السموات و الارض» بود؛ همان آیۀ آغازگرِ سرمقاله های مرزهای بیکران فضا که سیروس برزو می‌نوشت و انگار دوباره این مجله برای من متولد شده بود.

 

یادم هست که یک باری هم به روسیه و منزل آقای برزو زنگ زدم و برای اولین بار صدایشان را شنیدم، آن لهجۀ مشهدیِ گرم و دلنشین و بعدتر، در دوران سردبیری دانشمند بود که ایشان را حضوری دیدم و سعادت داشتیم در شماره هایی، از قلم گیرای ایشان استفاده کنیم.

 

فکر کنم یک بار جایی نوشته بودم سیروس برزو مثل «گوگول» است. ما نسل جوانتر روزنامه نگاران علمی، همه از زیر شِنلِ او بیرون آمدهایم. پاینده باشید آقای برزو. وجود شما همچنان به ما امید و انگیزه می‌دهد و خوشحالم که مرزهای بیکران فضا، باز هم شما را بالای سر خود دارد و همان روح، در کالبدی تازه جان گرفته است.»





تاريخ : چهار شنبه 26 شهريور 1393برچسب:, | | نویسنده : مقدم |