بيستم ماه صفر، چهل روز پس از شهادت امام حسين عليه السلام و ياران با وفاي آن حضرت، در تاريخ به «اربعين» حسيني مشهور شده است.
دو رويدادبرزگ درخصوص اين روز مطرح است و اين كه كدام يك از اين دو رويداد، دليل اصلي عظمت و گراميداشت آن توسط مسلمين درطول اين ساليان بوده است، بحثي است كه موجب اظهارنظر و ورود بسياري از محققان و عالمان دين اسلام و مذهب تشيع در طول تمام اين ساليان بوده و نظرات و موافق و مخالف بسياري نيز دراين خصوص مطرح گرديده است.
به هرتفسير عده اي از بزرگان، اربعين را «روز مراجعت اسراي كربلا از شام به مدينه» ميدانند و عده اي نيز بي اعتقاد به اين مسئله، اين روز را صرفاً روزي ميدانند كه «جابر بن عبدالله انصاري به زيارت قبر امام حسين عليه السلام مشرف گرديد» و مهمترين مسئله درخصوص اربعين را در مفهوم و مسئلۀ «زيارت» جستجو كرده و معتقدند اربعين روزي است كه در آن «زيارت» در فرهنگ شيعه عظمت يافته و گرامي داشته ميشود.
در اين نوشته سعي شده بدون حمايت از يكي از اين دو ديدگاه، صرفاً دلايلي را كه در طول ساليان از دو سوي اين بحث مطرح گرديده، شرح داده و قضاوت را به شما خوانندگان و مفسرّان واگذاريم. با اين همه براي ورود به اين بحث نياز است تا حدودي به جزئيات و حواشي مطروحه درخصوص «اربعين» اشاره كرده و تا زمينۀ مناسب براي كنكاش در بحث موردنظر فراهم آيد.
اربعين واژهاي است عربي كه در متون ديني ما زياد به آن توجه شده است. به گونهاي كه اين كلمه از قداست خاصي برخوردار است. حضرت آيت الله جوادي آملي قائل است: در رقم اربعين، خصوصيتي وجود دارد كه در ساير ارقام، آن خصوصيت وجود ندارد. غالب انبيا در سن چهل سالگي به مقام رسالت رسيدهاند. مدت مناجات حضرت موسي عليهالسلام در كوه طور چهل شب بود: «و واعدنا موسي اربعين ليله»؛ گفتهاند در نماز شب ۴۰مومن را دعا كنيد… براي حسين بن علي عليهالسلام آسمان و زمين چهل روز گريستند.
همچنين دربرخي از روايات به بزرگداشت اين روز، اشاره شده است. در حديثي از امام حسن عسكري عليه السلام زيارت اربعين به عنوان يكي از نشانههاي مومن شمرده شده است. در اين حديث، آن حضرت ميفرمايد: علايم مومن پنج چيز است:
۱- پنجاه و يك ركعت نماز در هر شبانه روز (۱۷ ركعت واجب، بقيه مستحب)
۲- انگشتر به دست راست كردن
۳- پيشاني به خاك ماليدن
۴- بلند گفتن «بسم الله الرحمن الرحيم» در نماز
۵- زيارت اربعين.
دراين زيارت كه متن آن را شيخ طوسي به نقل از امام صادق(ع) آورده است، جملات بسيار ارزندهاي آمده است. دربخشي از اين زيارت، هدف از قيام امام حسين (ع)، همان هدف نبي اكرم(ص) معرفي شده است. «و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة»؛ امام حسين(ع) جان خويش را فدا كرد تا بندگان را از جهالت و سرگرداني گمراهي نجات دهد. آيت الله جوادي آملي مينويسد: اين كلمه «ليستنقذ عبادك» معنايش اين است كه همه كارهاي حسين بن علي(ع) براي آن بود كه هدف رسول گرامي(ص)عمل شود. يعني اگاه كردن مردم به تكاليف، سپس عمل كردن به آن.
تاريخچۀ زيارت اربعين
مرحوم آيتي مينويسد: ظاهر عبارت شيخ طوسي ان است كه جابر از مدينه به منظور زيارت حركت كرده بود و در روز بيستم ماه صفر وارد كربلا شد. نه آن كه رسيدن او به كربلا (به طور تصادفي) بعد از چهل روز از شهادت امام(ع)، روي داده باشد و بعيد نيست كه همين گونه باشد چراكه بعد از رسيدن اهل بيت(ع) به كوفه ابن زياد، عبدالملك بن الحارث السلمي را از عراق به حجاز فرستاد، تا عمرو بن سعيد بن عاص اموي، والي مدينه را از شهادت امام و ياران وي اگاه سازد.
عبدالملك بيدرنگ به مدينه رفت و خبر شهادت امام را رسما به والي مدينه ابلاغ كرد. در اين صورت ممكن است كه جابر بن عبد الله انصاري با خبر يافتن از فاجعه شهادت امام(ع) و بني هاشم، از مدينه حركت كرده باشد. جابر در بيستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد كربلا شد و سنت زيارت امام (در اربعين) به دست او تاسيس گرديد.
عطيه و شخصيت او
فردي كه در اين روز به همراه جابر در اين روز به كربلا آمده «عطيه بن سعد عوفي كوفي» است. عطيه شخصيتي است كه امام علي(ع) اين نام را براي او برگزيده است. آيتي به نقل از طبري مينويسد: سعدبن جناده انصاري (پدر عطيه) در كوفه نزد علي عليه السلام آمد و گفت: اي امير مومنان خدا به من پسري داده لطفا شما او را نامگذاري كنيد. علي عليه السلام فرمود: «هذا عطيه الله» اين پسر عطيه خداست. حضرت با بيان اين جمله در واقع، او را نام گذاري كرد. آيتي در معرفي عطيه مينويسد: «بسيار شده است كه از روي ناداني و بياطلا عي وي را غلام جابر گفتهاند. در حالي كه او يكي از بزرگترين دانشمندان و مفسران اسلامي است. وي از بزرگان تابعين واز شاگردان عبدالله بن عباس ميباشد. عطيه تفسيري در پنج مجلد بر قران مجيد نوشته و از راويان حديث محسوب ميشود.»
روايت عطيه از روز اربعين
دركتاب «بشاره المصطفي» آمده است: عطيه عوفي ميگويد: به همراه جابر بن عبد الله انصاري به منظور زيارت قبر امام حسين(ع) وارد كربلا شديم. جابر نزديك شريعه فرات رفت. غسل كرد و لباسهاي نيكو پوشيد… سپس به طرف قبر مطهر، حركت كرديم. جابر هيچ قدمي را برنميداشت، الا اينكه ذكر خدا ميگفت، تا به نزديك قبر رسيديم. سپس به من گفت: مرا به قبر برسان. من دست او را روي قبر گذاشتم. جابر روي قبر افتاد و غش كرد. من مقداري آب روي صورتش پاشيدم. وقتي به هوش امد، سه بار گفت: يا حسين. سپس گفت: اي حسين چرا جواب مرا نميدهي؟ بعد به خودش گفت: چگونه ميتواني جواب دهي در حالي كه رگهاي گلوي تو را بريدهاند و بين سر و بدنت جدايي افتاده است. شهادت ميدهم كه تو فرزند خاتم النبيين و سيد المومنين…و پنجمين فرد از اصحاب كساء هستي…درود و سلام و رضوان الهي بر تو باد. سپس به اطراف قبر امام حسين(ع) حركت كرد و گفت: «السلام عليكم ايتها الارواح التي حلت بفناء الحسين… اشهد انكم اقمتم الصلاة و اتيتم الزكاة و امرتم بالمعروف و نهيتم عن المنكر»
رويدادهاي روز اربعين
۱- روز مراجعت اسراي كربلا از شام به مدينه.
۲- روزي كه جابر بن عبدالله انصاري به زيارت قبر امام حسين(ع) مشرف شد.
اقوال مراجعت اسراي كربلا در روز اربعين
اما در اينكه در اين روز اسراي كربلا از شام به كربلا رسيده باشند، ترديدي جدي وجود دارد.
۱) شيخ مفيد در «مسار الشيعه» آورده است: روز اربعين روزي است كه اهل بيت امام حسين عليه السلام از شام به سوي مدينه مراجعت كردند و نيز روزي است كه جابر بن عبد الله انصاري براي زيارت امام حسين(ع) وارد كربلا شد. شيخ طوسي در مصباح المتهجد. وابن اعثم در الفتوح. نيز همين مطلب را ذكر كردهاند. ميرزا حسين نوري مينويسد: از عبارت شيخ مفيد، استفاده ميشود كه روز اربعين روزي است كه اسرا از شام به مقصد مدينه خارج شدند نه آنكه در آن روز به مدينه رسيدند.
۲) در اين ميان سيد بن طاووس در «لهوف» اربعين را روز بازگشت اسرا از شام به كربلا ذكر كرده است. ايشان مينويسد: وقتي اسراي كربلا از شام به طرف عراق برگشتند، به راهنماي كاروان گفتند: ما را به كربلا ببر. بنابراين آنها به محل شهادت امام حسين عليه السلام آمدند. سپس در آنجا به اقامه عزا و گريه و زاري پرداختند… ابن نما حلي نيز روز اربعين را روز بازگشت اسرا از شام به كربلا و ملاقات آنها با جابر و عدهاي از بني هاشم ذكر كرده است. بسياري از بزرگان از جمله نوري، شهيد مطهري، رسول جعفريان، مرحوم آيتي و… اين روايت سيد بن طاووس را (كه البته بدون ذكر سند است) نپذيرفتهاند و به نقد آن پرداخته اند. ميرزا حسين نوري ازجمله مهمترين كساني است كه پس از نقل قول سيد بن طاووس به نقد آن پرداخته است.
منبع و ماخذ ديگري كه در اين باره به بحث و استدلال پرداخته كتاب: «"تحقيق درباره اول اربعين حضرت سيدالشهدا(ع)» تاليف آيت الله قاضي طباطبايي است. وي برخلاف نظر علامه نوري، معتقد است كه اولين اربعين، در ۲۰ ماه صفر سال ۶۱ هجري بوده است و سعي دارد با رد دلائل علامه نوري اين مطلب را به اثبات برساند. بايد به اين نكته توجه داشت كه قاضي طباطبايي كتاب لهوف را از معتبرترين مقاتل ميداند و در اين خصوص، بحثهاي زيادي مطرح كرده است. اما با توجه به اينكه علامه نوري از كتاب ديگر سيد بن طاووس يعني «اقبال» به نقد لهوف پرداخته، لذا قول و استدلال ايشان (علامه نوري) در اين باره صحيحتر به نظر ميرسد.
رسول جعفريان دراين خصوص مينويسد: شهيد محراب مرحوم حاج سيد محمد علي قاضي طباطبايي كتابي مفصل در باره اربعين نوشت…، هدف ايشان در اين كتاب اين بود كه ثابت كند: آمدن اسرا از شام به كربلا در نخستين اربعين، بعيد نيست… اما به نظر ميرسد در اثبات نكته مورد نظر، با همه زحمتي كه مولف محترم كشيده، چندان موفق نبوده است… چرا كه به فرض كه طي اين مسير براي يك كاروان در زمان كوتاهي با آن همه زن و بچه ممكن باشد، بايد توجه داشت كه اصل اين خبر در منابع تاريخي از قرن هفتم به آن سوي تجاوز نميكند. علاوه بر اين علماي بزرگ شيعه و سني به آن اشاره نكردهاند.
۳) شيخ مفيد در ارشاد، ابو مخنف در مقتل الحسين، بلاذري در انساب الاشراف، دينوري در اخبار الطوال و ابن سعد در الطبقات الكبري اشارهاي به بازگشت اسرا به كربلا نكردهاند؛ بلكه برعكس تصريح كرده اند و نوشته اند روز اربعين روزي است كه اهل بيت امام حسين (ع) وارد مدينه شده يا از شام خارج شدهاند.
محمد ابراهيم آيتي و شهيد مطهري (ره) نيز آمدن اسراي كربلا را در روز اربعين به كربلا انكار كردهاند. شهيد مطهري (ره) در اين رابطه مينويسد: آمدن اسراي كربلا در اربعين به كربلا جز در لهوف كه آن هم نويسندهاش در كتابهاي ديگرش آن را تكذيب كرده و لااقل تاييد نكرده، در هيچ كتاب ديگري چنين چيزي نيست و هيچ دليل عقلي هم اين را تاييد نميكند. شيخ عباس قمي هم داستان امدن اسراي كربلا را دراربعين از شام به كربلا، بسيار بعيد ميداند.
جابر و زيارت امام حسين (ع) در اربعين
اما در خصوص ورود جابر بن عبدالله انصاري در روز اربعين سال ۶۱هجري به كربلا، به نظر ميرسد بين منابع تاريخي چندان اختلافي نباشد.
شيخ طوسي مينويسد: «روز اربعين روزي است كه جابر بن عبدالله انصاري صحابي رسول خدا(ص) از مدينه براي زيارت قبر امام حسين(ع) به كربلا امد و او اولين زائري بود كه قبر شريف ان حضرت را زيارت كرد. در اين روز زيارت امام حسين(ع) مستحب است و زيارت اربعين همين است.»
به نظر ميرسد روز اربعين روزي است كه اهل بيت امام حسين(ع) از شام به قصد مدينه حركت كرده اند. به جز «لهوف» موخره:
به هرتفسير و فارغ از اين بحثهاي علمي، آن چه عملاً درخصوص يوم الله «اربعين» حسيني بيش از همه اهميت دارد، گراميداشت ياد امام حسين(ع) و خاندان پاك و مطهر اهل بيت(ع) و ادامۀ راه آن حضرت ميباشد.
مسئله اي كه ازقضا به جاي ايجاد فاصله ميان مسلمان و به خصوص شيعيان، هميشه موجب وحدت و هم دلي ميليوني ما بوده و هست و به راستي وقتي بنابه آماري كه از سوي خبرگزاريهاي جهان مخابره ميشود، آمار زائران حسيني در اين روز به چيزي درحدود ۲۰ميليون نفر ميرسد، ديگر چه نيازي به آوردن دليل و مدرك براي اين همدلي و عشق به حسين (ع) وجود خواهد داشت.
با نزديك شدن اربعين حسيني منابع مطلع از افزايش زائران اين روز بزرگ در كربلا خبر داده و گفتهاند امكان دارد اين عدد امسال به ۱۷ميليون نفر برسد. اين در حالي است كه خيابانهاي نجف اشرف مملو از زائراني است كه قصد حركت به سمت كربلاي معلي دارند.
به راستي كدام واقعۀ و رويدادي در جهان امروز ما ميتواند تنها در ۲۴ساعت اين تعداد عاشق و شيدا را به دور خود كشانده و چنين شور و شوقي آن هم با اين خلوص و شورعارفانه به پا نمايد؟!
گفتني است، اين حدود ۲۰ميليون نفر، تنها تعداد زواري است كه با حضور بر مزار حضرت سيّدالشهدا (ع) به زيارت و سوگواري ميپردازند و بي اغراق عددي حداقل ۲برابر اين ۲۰ميليون تنها در مساجد و تكاياي كشورمان در اين روز به سوگ مينشينند و چه بسيارند عاشقاني كه در سراسر گيتي به سوگ آن بزرگوار و خاندان پاكش مينشينند؟ !
به هر تفسير حضور بر مزار امام سوّم شيعيان در روز اربعين، شايد اولين و بزرگترين آرزوي هر مسلمان و شيعه اي در سراسر جهان باشد. اي كاش آرزوي پاك همۀ مسلمانان و شيعيان برآورده شده و حضرت سيّدالشهدا (ع) ما را نيز براي زيارت بارگاه ملكوتي اش، بطلبد.
.: Weblog Themes By Pichak :.